eitaa logo
سعیده کرمانی
565 دنبال‌کننده
110 عکس
48 ویدیو
6 فایل
آرشیو اشعار و نوشته های من دل من راهی امام رضا ست کفتر چاهی امام رضا ست 🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊 درصورت باز نشدن صوت‌ها کانال دیگری با همین آدرس در پیام‌رسان تلگرام دایر است مسیر ارتباط با من 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @saeedekermani
مشاهده در ایتا
دانلود
263939_-210154.mp3
1.3M
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر بند اول شکسته قلبم ، چقد دلتنگم پا به پای عمه با اشک چشام می‌جنگم خرابه تاریک و سرده پر و بالم پره درده ببر زود این کبوترت رو نمونده جونی تو پاهام ندارن سو دیگه چشمام با دستام شناختم سرت رو خوب نمی‌بینه چشام فدا سرت پر تاول شده پام فدا سرت قد خم مونده برام فدا سرت بابا پرِبارون چشای ترم و اومدی بالا میگیرم سرمو عمه گفته میاری معجرمو بابا بند دوم کدوم بی‌ رحمی یتیمم کرده ؟ صورت تو هم مثل خودم کبود و زرده چه سخته بابا ندیدن با درد سیلی خوابیدن تو این راه چه زجری کشیدم غم و دردام بی‌شماره می‌گفتن بابا نداره چقد حرفای بد شنیدم با چادر نمازی که سوخته حالا پای سجاده ی خاکی بخدا نمازام هنوز سر وقته بابا پر بارونه چشای ترم و اومدی بالا می‌گیرم سرمو عمه گفته می‌اری معجرمو بابا بند سوم موهای خاکی ، لبای خونیت دخترت رو می‌کشه زخم ، روی پیشونیت ببین حرفامو چه تلخه زبونم خوب نمی‌چرخه خودت که دردامو می‌دونی چقد شامیا بی رحمن به اشکام همش می‌خندن چی میشه تو پیشم بمونی هی میگفتم نزنین می‌زدنم بابامو بهم بدین می‌زدنم تا می افتادم زمین می‌زدنم بابا پرِبارونه چشای ترم و اومدی بالا میگیرم سرمو عمه گفته میاری معجرمو بابا ⁦🕊️⁩⁦@kaftarchahiemamreza🕊️⁩
4_5884066403375384624.mp3
3.13M
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر بند اول بابا دلم تنگه خدا می‌دونه بالش من سنگه خدا می‌دونه تب دارم از روزی که گوشوارمو دیدم سرش جنگه خدا می‌دونه وقتی نبودی خیمه رو سوزوندن دندون شیری مو زدن شکوندن منو که جام رو زانوی شمابود نامردا روی خاکا می‌نشوندن بابا بیا خسته شدم نمی‌تونم به جون تو بیا دیگه دق می‌کنم نمی‌مونم بدون تو بابا دلم خونه چرا نمیای خرابه گریونه چرا نمیای بند دوم می‌ترسیدم از این که تنها برم فک نمی‌کردم که بی بابا برم وقتی که زنجیرو می‌بستن به پام دردم میومد نمی‌شد را برم بابا بگو نیزه نشین نبودی بین سرا زخمی ترین نبودی وقتی که گم شدم توی بیابون یا وقتی افتادم زمین نبودی رو نیزه ای ولی هنوز بابای خوشگل منی کی جونمو ازم گرفت من الذی ایتمنی بابا چه جوری بی کسم می‌ذاری دیر می‌کنی دلواپسم می‌ذاری بند سوم بابا فقط یه شب بیا به خوابم حرفای شامیا می‌ده عذابم اون دختری که روسریم سرش بود میگف بابات کجاس ؟چی شد جوابم ؟ اگه بیای یکم بشینی پهلوم نوازشت می‌کنم آروم آروم اگه نشد سرم رو زانوت باشه سرت رو می‌ذارم به روی زانوم حرمله و زجر و سنان چه کینه ای دارن ازت مگه چی بود گناه تو بای ذنب قتلت شام و خودم کم کم به هم می‌ریزم یک شهرو با اشکم به هم می‌ریزم 🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
4_5884066403375384627.mp3
2.59M
 آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر بنداول حالا دیگه چشمام خوب می‌شه مهتاب سر زده حالا دیگه پاهام خوب می‌شه بابام اومده از عاشورا تا همین حالا همه شبا بابا سرد بود دست و پاهام حتی گوشام بابا می‌دونی پر درد بود بابا دیگه منو ببر خسته ی خستم بابا دیگه منو ببر از پا نشستم بنددوم منو باباییم خیلی می‌خواد دیدین راس می‌گم به همه می‌گفتم زود میاد دیدین راس می‌گم با حرفاشون همه کاراشون زخممو بابا نمک می‌زدن عمه می‌مرد ضربه میخورد منو که بابا کتک می‌زدن بابا جونم بیا بریم دلم شده خون بابا جونم بیا بریم پیش عمو جون بندسوم یادتونه می‌گفتم بابام آخر می‌رسه اگه بدونه ، من چش به رام باسر می‌رسه ای وای موهات بابا ابروهات نمی‌گی بهم سوختن چرا ؟ من هم پامو با موهامو می‌بینی سوزوندن دشمنا ؟ بابا بهم قول بده که می‌مونی پیشم بابا ازت از این به بعد جدا نمی‌شم ⁦🕊️⁩⁦@kaftarchahiemamreza🕊️⁩
67075_-210156.mp3
1.23M
آهنگساز آقای محسن بیننده بند اول بابا ببین گلت چه مبهوته به این زودی به فکر تابوته تو خواب دیدم مدینه هستیم و یه بار دیگه سرم رو زانوته برای دیدن من یه بار بیا خرابه شاد کردن یتیما آخه صوابه اشک چشام بند نمیاد نمونده دیگه تو سینم نفس دلم برات یه ذره شد برس به داد این دل بی کس خرابه که جای تو نیست چجوری دعوت کنم تو رو پس بابا جونم۴ ‌بند دوم چشام دیگه درست نمی‌بینه بغض صدام بدجوری سنگینه پرستوی مسافرت بابا خسته شده از اینهمه کینه امشب چقد دلم خواست بیای بریم مدینه بیای که گریه هامو عمه نبینه بابا نبودی ببینی چقدر عمه رو جای من زدن دیگه نمیذارم بری تنهایی دیگه بسه واسه من اصن دلت میاد بری؟ بمونم بین این همه دشمن بابا جونم۴ بند سوم سمت خودم می چرخونم روتو پاک میکنم خاکستر موتو سر منم شکسته اون سنگی که توی راه شکسته ابروتو سرت رو مادرونه میذارمش رو زانوم شبیه مادرت من شکسته پهلوم روضه ی مادر میگیرم با گریه توی شهر نامردا یک تنه لشکرت می‌شم فتحش میکنم این شهرو فردا اونقده ضجه میزنم تا آخر  راحت شم  از این دردا بابا جونم ۴ 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_6012684636482701824.mp3
3.28M
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر بند اول با این زنجیر با این تاول نمی‌شد اما دویدم رو این زمین داغ رو این خارا افتادم اما رسیدم ببین شدم دیگه اسیر و سرگردون آهای نیزه آهای نیزه بابامو برگردون صدام میاد یانه ؟ بابا گمت کردم ! کجا بودی بابا؟ کجا گمت کردم ؟ بند دوم کو سجاده م کو تسبیحم شاید توی خیمه مونده یه روسری دارم سرم کردم که آتیش اونو سوزونده موهات مگه بابا گرفته بود آتیش آهای خولی آهای خولی بگو کجا بردیش ؟ پوشونده خاکستر بابایی موهاتو ببین موهای من سفید تره یا تو بند سوم اگه بابام کنارم بود دردمو می بردم از یاد یه جوری اون نامرد منو می‌زد که دندون شیریم افتاد چشام تو این مجلس دوباره گریون شد نزن نامرد نزن نامرد لبش پر خون شد شدم منم مثل موی پریشونش شبیه دندونم شکسته دندونش 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمه‌های زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
بند اول دیگه تموم شد بی‌قراری به سر رسید چشم انتظاری می‌شه منو تنها نذاری؟! بابا، من شکایت دارم از نبودنت بابا ،با سر اومدی چرا؟! نیست بدنت! بابا.... بابا حالا، من چیکار کنم سر بی بدنو حالا ،چجوری می‌خوای بغل کنی منو بابا... بابا بند دوم عیب نداره دردت به‌ جونم حالا با لکنت زبونم بیا برات روضه بخونم سخت بود، شبی که خیمه آتیش گرفته بود سخت بود، برا من نفس کشیدن توی دود سخت بود..... ای وای سخت بود، رد شدن از تو محله‌ی یهود سخت بود، مخفی کردن یه صورت کبود سخت بود.... ای وای بند سوم کی دیده دست بسته مونو کی دیده حال خسته مونو دندونای شکسته مونو بابا، رد زخما مونده رو پیراهنم بابا، بردم اسمتو زدن تو دهنم بابا.... ای وای بابا مثه تو پاره شده پیراهنم بابا مثه تو شاید منم بی کفنم بابا... ای وای 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
دختری توی خونه تون داری؟ تاحالا شونه کردی موهاشو؟ تا حالا دیدی حال خوبی که داره وقتی می بینه باباشو دیدی آب خوردن قشنگش رو چادرم داره تو پر و بالش؟ چقدر دوست داره نوزادو؟ وقتی خسته اس چطوره احوالش ؟ ای به قربون اشکای چشمت گریه کردی اینا مگه روضه اس گونه‌ی نازک و لطیفش نه گوشواره اش رو دیدی اگه روضه اس عصر روز دهم می‌گن ترسید شیعه می‌میره با همین یک داغ بچه از تاریکی نمی‌ترسه ؟ تو خرابه نبود شمع و چراغ گم شدن از رو ناقه افتادن واسه لکنت گرفتنش بس نیست ؟ بچه‌ی کوچیکو کتک می‌زنن؟ غیر زجر اینجا دیگه هیچ‌کس نیست ؟ دختره با شیرین زبونی‌هاش گفتن از آرزو و آینده اش دندونای شکسته‌شو چی بگم دختره و قشنگی خنده اش آغوش بابا رو می‌خواست دیگه انتظارش حالا به سر رسیده به همین قدرشم کفایت کرد سر باباش از سفر رسیده دلبری کرد مثل اون وقتا سرشو رو سر بابا می‌ذاشت بوسه داد صورت کبودش رو خون خشکو که از لبش برداشت کر می‌شه گوش شام امشب از قصه ‌ی دختری که دق می‌کنه سر بابا و دامن دختر ؟ قلب دختر کوچیکه دق می کنه 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
عمه نوحه میخونه.mp3
2.98M
عمه نوحه می‌خونه من برات سینه می‌زنم رو نیزه اشکاتو دیدم با چشات سینه می‌زنم با این پاهای خستم پا به پات سینه می‌زنم اینا‌ هنوز منو نشناختن نو‌ه‌ی حیدرم من با اینکه دستام بسته‌ست فاتح خیبرم من آبروی این شهرو با اشکام می‌برم من کشیده منو با روی کبود تو شلوغیه بازار یهود روزگار بی حیا کاش بودی بابا بند دوم بابا ، من گمت کردم تو بیابونِ تاریکم روی من کبوده بابا واسه‌ی سیلی کوچیکم می‌دیدی زخم پامو اگر که بودی نزدیکم ولی بابا من می‌دونم که یه شب بر می‌گردی شبیه اون شب‌ها که موهامو شونه کردی نه غصه می‌مونه برام نه زخمی و نه دردی می‌مونه بابایی چشَم به راه تمومی داره روزای سیاه دیگه بسمه بابا بابایی بیا بند سوم چشم‌ِ ، دخترت روشن اومدی مهربون من ماه من اومدی دیگه روشنه آسمون من مثل یک مسافر حالا از تنم می‌‌ره جون من برا سفر پای پر تاول دست و پامو نبسته مانع رفتن نیست این پهلویی که شکسته کسی منو نمی‌زنه بابام اینجا نشسته این تن دیگه برا من قفسه موندنِ تو این دنیا بسه دیگه وقتشه برم من درد سرم 🕊@kaftarchahiemamreza🕊