263939_-210154.mp3
1.3M
#شب_سوم
#حضرت_رقیه.س
#زمینه
#شکستهقلبم
#سعیده_کرمانی
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر
بند اول
شکسته قلبم ، چقد دلتنگم
پا به پای عمه با اشک چشام میجنگم
خرابه تاریک و سرده
پر و بالم پره درده
ببر زود این کبوترت رو
نمونده جونی تو پاهام
ندارن سو دیگه چشمام
با دستام شناختم سرت رو
خوب نمیبینه چشام فدا سرت
پر تاول شده پام فدا سرت
قد خم مونده برام فدا سرت بابا
پرِبارون چشای ترم و
اومدی بالا میگیرم سرمو
عمه گفته میاری معجرمو بابا
بند دوم
کدوم بی رحمی یتیمم کرده ؟
صورت تو هم مثل خودم کبود و زرده
چه سخته بابا ندیدن
با درد سیلی خوابیدن
تو این راه چه زجری کشیدم
غم و دردام بیشماره
میگفتن بابا نداره
چقد حرفای بد شنیدم
با چادر نمازی که سوخته حالا
پای سجاده ی خاکی بخدا
نمازام هنوز سر وقته بابا
پر بارونه چشای ترم و
اومدی بالا میگیرم سرمو
عمه گفته میاری معجرمو بابا
بند سوم
موهای خاکی ، لبای خونیت
دخترت رو میکشه زخم ، روی پیشونیت
ببین حرفامو چه تلخه
زبونم خوب نمیچرخه
خودت که دردامو میدونی
چقد شامیا بی رحمن
به اشکام همش میخندن
چی میشه تو پیشم بمونی
هی میگفتم نزنین میزدنم
بابامو بهم بدین میزدنم
تا می افتادم زمین میزدنم بابا
پرِبارونه چشای ترم و
اومدی بالا میگیرم سرمو
عمه گفته میاری معجرمو بابا
🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
4_5884066403375384624.mp3
3.13M
#حضرت_رقیه.س
#شب_سوم
#زمینه
#سعیده_کرمانی
#بابادلمتنگهخدامیدونه
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر
بند اول
بابا دلم تنگه خدا میدونه
بالش من سنگه خدا میدونه
تب دارم از روزی که گوشوارمو
دیدم سرش جنگه خدا میدونه
وقتی نبودی خیمه رو سوزوندن
دندون شیری مو زدن شکوندن
منو که جام رو زانوی شمابود
نامردا روی خاکا مینشوندن
بابا بیا خسته شدم نمیتونم به جون تو
بیا دیگه دق میکنم نمیمونم بدون تو
بابا دلم خونه چرا نمیای
خرابه گریونه چرا نمیای
بند دوم
میترسیدم از این که تنها برم
فک نمیکردم که بی بابا برم
وقتی که زنجیرو میبستن به پام
دردم میومد نمیشد را برم
بابا بگو نیزه نشین نبودی
بین سرا زخمی ترین نبودی
وقتی که گم شدم توی بیابون
یا وقتی افتادم زمین نبودی
رو نیزه ای ولی هنوز بابای خوشگل منی
کی جونمو ازم گرفت من الذی ایتمنی
بابا چه جوری بی کسم میذاری
دیر میکنی دلواپسم میذاری
بند سوم
بابا فقط یه شب بیا به خوابم
حرفای شامیا میده عذابم
اون دختری که روسریم سرش بود
میگف بابات کجاس ؟چی شد جوابم ؟
اگه بیای یکم بشینی پهلوم
نوازشت میکنم آروم آروم
اگه نشد سرم رو زانوت باشه
سرت رو میذارم به روی زانوم
حرمله و زجر و سنان چه کینه ای دارن ازت
مگه چی بود گناه تو بای ذنب قتلت
شام و خودم کم کم به هم میریزم
یک شهرو با اشکم به هم میریزم
🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
4_5884066403375384627.mp3
2.59M
#شب_سوم
#حضرت_رقیه
#زمینه
#حالادیگهچشمامخوبمیشه
#سعیده_کرمانی
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر
بنداول
حالا دیگه چشمام خوب میشه
مهتاب سر زده
حالا دیگه پاهام خوب میشه
بابام اومده
از عاشورا
تا همین حالا
همه شبا بابا سرد بود
دست و پاهام
حتی گوشام
بابا میدونی پر درد بود
بابا دیگه منو ببر
خسته ی خستم
بابا دیگه منو ببر
از پا نشستم
بنددوم
منو باباییم خیلی میخواد
دیدین راس میگم
به همه میگفتم زود میاد
دیدین راس میگم
با حرفاشون
همه کاراشون
زخممو بابا نمک میزدن
عمه میمرد
ضربه میخورد
منو که بابا کتک میزدن
بابا جونم بیا بریم
دلم شده خون
بابا جونم بیا بریم
پیش عمو جون
بندسوم
یادتونه میگفتم بابام
آخر میرسه
اگه بدونه ، من چش به رام
باسر میرسه
ای وای موهات
بابا ابروهات
نمیگی بهم سوختن چرا ؟
من هم پامو
با موهامو
میبینی سوزوندن دشمنا ؟
بابا بهم قول بده که
میمونی پیشم
بابا ازت از این به بعد
جدا نمیشم
🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
67075_-210156.mp3
1.23M
#حضرت_رقیه.س
#شب_سوم
#واحد_سنگین
#باباببینگلتچهمبهوته
#سعیده_کرمانی
آهنگساز آقای محسن بیننده
بند اول
بابا ببین گلت چه مبهوته
به این زودی به فکر تابوته
تو خواب دیدم مدینه هستیم و
یه بار دیگه سرم رو زانوته
برای دیدن من یه بار بیا خرابه
شاد کردن یتیما آخه صوابه
اشک چشام بند نمیاد
نمونده دیگه تو سینم نفس
دلم برات یه ذره شد
برس به داد این دل بی کس
خرابه که جای تو نیست
چجوری دعوت کنم تو رو پس
بابا جونم۴
بند دوم
چشام دیگه درست نمیبینه
بغض صدام بدجوری سنگینه
پرستوی مسافرت بابا
خسته شده از اینهمه کینه
امشب چقد دلم خواست بیای بریم مدینه
بیای که گریه هامو
عمه نبینه
بابا نبودی ببینی
چقدر عمه رو جای من زدن
دیگه نمیذارم بری
تنهایی دیگه بسه واسه من
اصن دلت میاد بری؟
بمونم بین این همه دشمن
بابا جونم۴
بند سوم
سمت خودم می چرخونم روتو
پاک میکنم خاکستر موتو
سر منم شکسته اون سنگی
که توی راه شکسته ابروتو
سرت رو مادرونه میذارمش رو زانوم
شبیه مادرت من شکسته پهلوم
روضه ی مادر میگیرم
با گریه توی شهر نامردا
یک تنه لشکرت میشم
فتحش میکنم این شهرو فردا
اونقده ضجه میزنم
تا آخر راحت شم از این دردا
بابا جونم ۴
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
4_6012684636482701824.mp3
3.28M
#سعیده_کرمانی
#زمینه
#شب_سوم
#حضرت_رقیه .س
#بااینزنجیر
آهنگساز آقای سعید حمیدیان فر
بند اول
با این زنجیر
با این تاول
نمیشد اما دویدم
رو این زمین داغ
رو این خارا
افتادم اما رسیدم
ببین شدم دیگه
اسیر و سرگردون
آهای نیزه
آهای نیزه
بابامو برگردون
صدام میاد یانه ؟
بابا گمت کردم !
کجا بودی بابا؟
کجا گمت کردم ؟
بند دوم
کو سجاده م
کو تسبیحم
شاید توی خیمه مونده
یه روسری دارم
سرم کردم
که آتیش اونو سوزونده
موهات مگه بابا
گرفته بود آتیش
آهای خولی
آهای خولی
بگو کجا بردیش ؟
پوشونده خاکستر
بابایی موهاتو
ببین موهای من
سفید تره یا تو
بند سوم
اگه بابام
کنارم بود
دردمو می بردم از یاد
یه جوری اون نامرد
منو میزد
که دندون شیریم افتاد
چشام تو این مجلس
دوباره گریون شد
نزن نامرد
نزن نامرد
لبش پر خون شد
شدم منم مثل
موی پریشونش
شبیه دندونم
شکسته دندونش
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
تمامی زمزمههای زیر با این ملودی جناب یاسین زندی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#زمزمه
#شب_سوم
#حضرت_رقیه.س
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
#دیگهتمومشدبیقراری
بند اول
دیگه تموم شد بیقراری
به سر رسید چشم انتظاری
میشه منو تنها نذاری؟!
بابا، من شکایت دارم از نبودنت
بابا ،با سر اومدی چرا؟! نیست بدنت!
بابا.... بابا
حالا، من چیکار کنم سر بی بدنو
حالا ،چجوری میخوای بغل کنی منو
بابا... بابا
بند دوم
عیب نداره دردت به جونم
حالا با لکنت زبونم
بیا برات روضه بخونم
سخت بود، شبی که خیمه آتیش گرفته بود
سخت بود، برا من نفس کشیدن توی دود
سخت بود..... ای وای
سخت بود، رد شدن از تو محلهی یهود
سخت بود، مخفی کردن یه صورت کبود
سخت بود.... ای وای
بند سوم
کی دیده دست بسته مونو
کی دیده حال خسته مونو
دندونای شکسته مونو
بابا، رد زخما مونده رو پیراهنم
بابا، بردم اسمتو زدن تو دهنم
بابا.... ای وای
بابا مثه تو پاره شده پیراهنم
بابا مثه تو شاید منم بی کفنم
بابا... ای وای
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#محاوره
#شب_سوم
#حضرت_رقیه.س
#سعیده_کرمانی
#دختریتویخونتونداری
دختری توی خونه تون داری؟
تاحالا شونه کردی موهاشو؟
تا حالا دیدی حال خوبی که
داره وقتی می بینه باباشو
دیدی آب خوردن قشنگش رو
چادرم داره تو پر و بالش؟
چقدر دوست داره نوزادو؟
وقتی خسته اس چطوره احوالش ؟
ای به قربون اشکای چشمت
گریه کردی اینا مگه روضه اس
گونهی نازک و لطیفش نه
گوشواره اش رو دیدی اگه روضه اس
عصر روز دهم میگن ترسید
شیعه میمیره با همین یک داغ
بچه از تاریکی نمیترسه ؟
تو خرابه نبود شمع و چراغ
گم شدن از رو ناقه افتادن
واسه لکنت گرفتنش بس نیست ؟
بچهی کوچیکو کتک میزنن؟
غیر زجر اینجا دیگه هیچکس نیست ؟
دختره با شیرین زبونیهاش
گفتن از آرزو و آینده اش
دندونای شکستهشو چی بگم
دختره و قشنگی خنده اش
آغوش بابا رو میخواست دیگه
انتظارش حالا به سر رسیده
به همین قدرشم کفایت کرد
سر باباش از سفر رسیده
دلبری کرد مثل اون وقتا
سرشو رو سر بابا میذاشت
بوسه داد صورت کبودش رو
خون خشکو که از لبش برداشت
کر میشه گوش شام امشب از
قصه ی دختری که دق میکنه
سر بابا و دامن دختر ؟
قلب دختر کوچیکه دق می کنه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
عمه نوحه میخونه.mp3
2.98M
#زمینه
#شب_سوم
#حضرت_رقیه.س
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
عمه نوحه میخونه
من برات سینه میزنم
رو نیزه اشکاتو دیدم
با چشات سینه میزنم
با این پاهای خستم
پا به پات سینه میزنم
اینا هنوز منو نشناختن
نوهی حیدرم من
با اینکه دستام بستهست
فاتح خیبرم من
آبروی این شهرو
با اشکام میبرم من
کشیده منو با روی کبود
تو شلوغیه بازار یهود
روزگار بی حیا
کاش بودی بابا
بند دوم
بابا ، من گمت کردم
تو بیابونِ تاریکم
روی من کبوده بابا
واسهی سیلی کوچیکم
میدیدی زخم پامو
اگر که بودی نزدیکم
ولی بابا من میدونم
که یه شب بر میگردی
شبیه اون شبها که
موهامو شونه کردی
نه غصه میمونه برام
نه زخمی و نه دردی
میمونه بابایی چشَم به راه
تمومی داره روزای سیاه
دیگه بسمه بابا
بابایی بیا
بند سوم
چشمِ ، دخترت روشن
اومدی مهربون من
ماه من اومدی دیگه
روشنه آسمون من
مثل یک مسافر حالا
از تنم میره جون من
برا سفر پای پر تاول
دست و پامو نبسته
مانع رفتن نیست این
پهلویی که شکسته
کسی منو نمیزنه
بابام اینجا نشسته
این تن دیگه برا من قفسه
موندنِ تو این دنیا بسه
دیگه وقتشه برم
من درد سرم
🕊@kaftarchahiemamreza🕊