توجه توجه 🍕 فست فود پروتئینی احسان آقا 🌭 💯 فروش ویژه امروز(جمعه10/22)💯 ‼️ !! 5 تا بخر 6 تا ببر!!‼️ فلافل مخصوص فست فود احسان آقا با فروش ویژه امروز،تا اخر امشب 5عدد ساندویچ فلافل بخر 1 عدد ساندویچ فلافل رایگان ببر.... ادرس:کهریزسنگ،اول بلوار ولی عصر،حدفاصل کوچه ۳و۵ تلفن سفارشات :09136753013 برای خرید فلافل ویژه احسان آقا در فروش ویژه فقط امروز فرصت دارید....

💠 #گزارش_تصویری از اقامه نماز باران با حضور امام جمعه و معاون استاندار و فرماندار ویژه شهرستان نجف آباد و مردم ولایت مدار شهرستان نجف آباد ⏳جمعه ۲۲ دیماه ۱۴۰۲ 📌 جنب پارک کوهستان نجف‌آباد 🌐 روابط عمومی فرمانداری ویژه شهرستان نجف‌آباد •┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•

قابل توجه توانخواهان تحت پوشش بهزیستی بدینوسیله، خواهشمند است، کلیه توانخواهانی که معلولیت شدید و خیلی شدید داشته و درسالهای اخیر (خصوصا سال 1402)به نقاط مختلف کشور بصورت زمینی و ریلی سفرداشته اند، بلیط های خودرا هرچه سریعتر به مرکز بهزیستی گلدشت ارائه دهند. آدرس:گلدشت، خیابان منتظری،کوچه شهیدمحمودصادقیان تلفن :۴۲۲۳۲۰۸۰

🔅سائل شدم و لحظۂ نابِ میلاد چشمم به رخِ حضرتِ باقر(ع) افتاد عید آمده و ماه رجب رؤیت شد- امروز در آغوش ِ امام سجاد(ع)! 💠 مراسم جشن ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام و تکریم یاد و خاطره شهید 🌷 محمد علی قربانی 🌷 سخنران: 👤حجت الاسـلام پورغلام و نواے گرم: 👤 مداحان اهل بیت 🕰 جمعه ۲۲ دیماه ۱۴۰۲ از ساعت ۱۸:۳۰            🕌 بیت العباس شهدای کهریزسنگ هیئت عاشقان و منتظران حضرت مهدی «عج» ╭┅───────┅╮    @beit_abbas ╰┅───────┅╯

#امام_زمان عج شناسی 3⃣❤️ 🎙 استاد شجاعی

با ماهمراه باشید با هفته ای یک فایل کوتاه امام زمان عج الله شناسی👆👆

دوستان عزیز توجه فرمایید دوست عزیزی نیت کردند ۵درصد از سود فروش محصولات فروشگاه شون را به پویش مهر ماندگار اختصاص بدهند فقط چند نکته را توجه داشته باشید ۱.حتما موقع مراجعه به فروشگاه ایشان تاکید کنید تبلیغ فروشگاه از طریق پویش مهر ماندگار دیده شده تا رسید شما جداگانه ثبت شود ۲.این فرصت محدود و فقط ۱۰ روز است ۳.حتما از فروشگاه و محصولات دیدن کنید و خرید انجام دهید تا همه عزیزان در این کار خیر سهیم باشیم. گروه پویش مهر ماندگار https://eitaa.com/joinchat/2868183536Cad8620c288

🔴اختلال در واریز یارانه دی ماه تسنیم نوشت: 🔹در حالی سازمان هدفمندی یارانه‌ها از واریز یارانه نقدی دیماه در تاریخ ۲۰ دی خبر داده که گزارش‌های مردمی حاکی از عدم واریز یارانه دی ماه به حساب برخی سرپرستان خانوار است. 🔹پیشتر در آبان ماه هم یارانه برخی مردم با تاخیر چند روزه واریز شده بود که سازمان هدفمندی علت آن را اختلال فنی اعلام کرده بود . ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

🏓🏓 دومین دوره مسابقات تنیس روی میز 💯ویژه پسران💯 🏆 ویژه‌ گرامیداشت‌ چهل‌وپنجمین‌ سالگرد انقلاب اسلامی 🎖 همراه با امتیاز ویژه ❇️ مقاطع سنی: ♦️ گـروه اول: کـلاس سوم ،چهـارم، پـنجم، ششـم دبستان ♦️ گـروه دوم: کـلاس هـفتم، هـشتم، نـهم دبیرستان ♦️ گـروه سوم: کـلاس دهـم،یـازدهم،دوازدهـم دبیرستان 🎁🎁 جوایز این دوره ۱.سطح مسجد شما دانش آموزان در گروه های ۸ نفره مسابقه میدهید و نفر برتر هر گروه هم جایزه دریافت میکنه و هم به مسابقات منطقه راه پیدا میکنه 🛍 به کلیه نفرات برتر کانونهای فرهنگی مساجد در مقاطع مختلف جوایزی اهدا می گردد. ۲.سطح منطقه 💳نفر اول: 15.000.000 ریال 💳نفر دوم: 10.000.000 ریال 💳نفر سوم: 5.000.000 ریال ۳.المپیاد ورزشی 🚲 کلیه نفرات برتر منطقه به المپیاد راه پیدا می کنند و جوایز ویژه ای از جمله دوچرخه و... در المپیاد اهدا می گردد. 🕰 مهلت ثبت نام: تا ۲۵ دی ماه 🔰 نحوه ثبت نام اولیه: حتما برای ثبت نام مشخصات خود را به ایدی زیر ارسال فرمایید. @Adminkanon 🎗موقع ارسال موارد زیر را باید بنویسید نام و نام خانوادگی، کدملی ، تاریخ تولد، شماره تماس 🏆جهت اطلاعات بیشتر با شماره زیر تماس بگیرید🥇 ☎️ 09372649219 منتظرتونیم😉 •─────•❁•─────• 📍@kfemamzamani 🌐کانون فرهنگی‌هنری مسجدجامع کهریزسنگ

اعتمادآنلاین نوشت . ♦️احتمال لغو جام ملت‌های آسیا بالا گرفت/ تهدید یمن تیم ملی ایران را به تهران برمی‌گرداند؟ 🔹ساعاتی پیش رهبر انصارالله یمن در پیامی هشدارآمیز به کشورهای عربستان، قطر و امارات اعلام کرد در صورتی که اجازه بدهند آمریکا و انگلیس از حریم هوایی این کشورها علیه یمن استفاده کنند، به معنای اعلان جنگ است. این در حالی است که طبق گفته العربی سعودی بخشی از  حملات شب گذشته و بامداد امروز آمریکا و انگلستان به مواضع حوثی‌ها، از پایگاه العدید قطر صورت گرفت! 🔹مقامات کنفدراسیون فوتبال آسیا با دقت اوضاع منطقه خلیج فارس در فاصله چند ساعت تا شروع جام ملت‌های آسیا را زیر نظر دارند. جام ملت‌های آسیا از عصر امروز در دوحه آغاز می‌شود اما در صورتی که امنیت برگزاری مسابقات دچار مشکل شود مقامات کنفدراسیون فوتبال آسیا ممکن است دستور لغو بازی‌ها را صادر کنند.

🌙امیدت رو از دست نده #ماه_رجب ماه امید 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

✨بسم‌او اعتکاف، دخترونه‌اش خوبه😌 یه خبر خیلی خوب برات داریم :) یه فرصت بی‌نظیر و فوق‌العاده📣 دومین‌سال‌برگزاری‌اعتکاف‌دانش‌آموزی 😍 🦋 ویژه‌ی دختـران کلاس هفتــــم تا دوازدهـــم 🔶مبلغِ ثبت‌نام: فقط ٣۵۰ هزار تومان 🔸مکان برگزاری: مسجدجامع‌کهریزسنگ 🌀با حضورِ: • سخنرانان برجسته 🌀به همراهِ: • برگزاری کارگاه‌های مفید • حلقه‌های علمی و معرفتی • دورهمی‌های صمیمانه • مناجات های دلنشین شبانه و... 💛 این فرصت، همیشه به دست نمیاد و همیشه نمیشه با یه تیر، چند تا نشون رو همزمان زد 😉 💠 برای ثبت‌نام به آیدی زیر در پیام رسان ایتا پیام بدهید :@Adnim_Khatun ویا شماره گیری: 09936490799 09138369519 🔹اعتکاف به صورت عمومی نیز در مسجدالحجت برگزار میشود. ▫️ستاداعتکاف‌شهرکهریزسنگ ▫️کانون‌فرهنگی‌مسجدجامع #اعتکاف #مسجد_جامع •─────•❁•─────• 📍https://eitaa.com/najmehkhaton_masjedjameh 🌐کانون فرهنگی‌هنری نجمه‌خاتون مسجدجامع

بی‌توهرلحظه‌‌مرا‌بیمِ‌فروریختن‌است... مثلِ‌شهری‌که‌به‌رویِ‌گسلِ‌زلزله‌هاست... بازمیپرسَمَت‌ازمسئله‌یِ‌دوری‌وعشق... وسکوتِ‌توجوابِ‌همه‌یِ‌مسئله‌هاست... "الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَجْ" ‌ تعجیل‌درفرج‌آقاامام‌زمان‌‌صلوات ‌ ‌التماس‌دعا ✅ ارسالی کاربران ، با تشکر فراوان.

روح تمام عزیزان سفر کرده آسمانی به خصوص کسانی که به نیت آنها در این پویش فیش تقبل شد شاد🤲 🌹🌹🌹 تشکر از خانواده شهید احمد صالحی فرزند مراد علی که در این کار خیر ما را همراهی کردند انشاالله شفاعت شهدا شامل حال همه ما بشود🙏 روحشون شاد جایگاهشان بهشت 🌹🌹 برای شادی روح همه اموات اجماعا الفاتحه مع الصلوات🖤 1402/10/22 لینک گروه پویش مهر ماندگار https://eitaa.com/joinchat/2868183536Cad8620c288

💠دریافت وام فوری بانک رسالت بدون سپرده با شرایط و امکانات متمایز در عکس بالا بانک رسالت با هدف تسهیل در دسترسی به خدمات بانکی از طریق فرآیند الکترونیکی، سامانه‌ای را برای سهولت در ارائه خدمات به کاربران تدارک دیده است. شما می‌توانید با مراجعه به آدرس ibank.rqb.ir به سامانه وام بانک رسالت وارد شوید و تمامی مراحل ثبت‌نام و درخواست وام را به‌صورت آنلاین انجام دهید. یکی از شرایط مهم برای اعطای وام فوری بانک رسالت بدون سپرده، انجام اعتبارسنجی بانکی در سامانه مرآت بانک رسالت است. برای انجام این اعتبارسنجی، می‌توانید به آدرس imerat.ir مراجعه کرده و اقدام به ثبت‌نام نمایید. پس از انجام این مرحله، با تایید اعتبار، قادر به ثبت درخواست وام خود خواهید بود. ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

عابدزاده و بیرانوند روی پوستر AFC در فاصله یک روز مانده تا شروع جام ملت های آسیا @kahrizsang

🔴 تعطیلی مدارس استان #اصفهان برای هفته آینده + لیست اخبار تعطیلی ادارت، مدارس و دانشگاه ها را از قدیمی ترین و مردمی ترین کانال اصفهان دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/323813601Ca4fcb4d365 اطلاع از آخرین وضعیت تعطیلی مدارس👆 🔸 لینک برای آخرین بار جهت اعضا کانال بارگزاری شد// برای ورود روی لینک کلیک کنید 👇 https://eitaa.com/joinchat/323813601Ca4fcb4d365 ✅ عضویت برای هر اصفهانی ها واجبه👌

💢برنامه هفته اول #جام_ملت_های_آسیا جمعه ۲۲ دی 🌀گروه ۱ قطر🇶🇦🇱🇧لبنان ساعت ۱۹:۳۰ شنبه ۲۳ دی 🌀گروه ۲ استرالیا🇦🇺🇮🇳هند ساعت ۱۵ 🌀گروه ۱ چین🇨🇳🇹🇯تاجیکستان ساعت ۱۸ 🌀گروه ۲ سوریه🇸🇾🇺🇿ازبکستان ساعت ۲۱ یکشنبه ۲۴ دی 🌀گروه ۴ ژاپن🇯🇵🇻🇳ویتنام ساعت ۱۵ 🌀گروه ۳ امارات🇦🇪🇭🇰هنگ کنگ ساعت ۱۸ 🌀گروه ۳ ایران🇮🇷🇵🇸فلسطین ساعت ۲۱ دوشنبه ۲۵ دی 🌀گروه ۵ بحرین🇧🇭🇰🇷کره جنوبی ساعت ۱۵ 🌀گروه ۴ عراق🇮🇶🇮🇩اندونزی ساعت ۱۸ 🌀گروه ۵ مالزی🇲🇾🇯🇴اردن ساعت ۲۱ سه شنبه ۲۶ دی 🌀گروه ۶ قرقیزستان🇰🇬🇹🇭تایلند ساعت ۱۸ 🌀گروه ۶ عمان🇴🇲🇸🇦عربستان ساعت ۲۱ ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

❣️ چشم اگر دارید باران دعا را بشنوید 💫 می‌چکد نور از در و دیوار در ماه رجب 🌙 فرا رسیدن ماه مبارک رجب ، ماه مناجات و بندگی بر مشتاقان کوی دوست مبارک باد. 💐 ❤️ #أنا_جلیس_من_ذکرنی ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

✅ گزیده های انتخاباتی | رهبر معظم انقلاب: 🔸دشمن کار خودش را دارد میکند؛ علیه کسی، علیه کسانی، و بیشتر از همه علیه خود انقلاب و نظام و انتخابات لجن‌پراکنی میکند. البته حنجره‌های بی تقوایی هم در داخل وجود دارد. در داخل، متأسفانه زبانهای بی تقوا، قلمهای بی تقوا و حنجره‌های بی تقوایی هستند که همان حرفهای دشمن را که به قصد نومید کردن و افسرده کردن مردم گفته میشود، تکرار میکنند؛ آحاد مردم به اینها نباید اعتنائی کنند. فردای این ملت، فردای روشنی است. فردای این انقلاب، فردای عزتمدارانه‌ای است. فردای این کشور و این ملت، فردائی است که ان‌شاءاللّه به توفیق الهی برای همه الگو خواهد شد.#بیانات_رهبری ۱۳۹۲/۰۳/۰۶

⭕️ شهروند: حمله سگ ولگرد یا گزیدگی حیوان!؟ پیرو اتفاق دیشب (پنج شنبه 21دی 1402)، حمله سگ ولگرد به دختر بچه‌ای در ویلاشهر که باعث آسیب دیدن کودک گردید، اگر دیشب اهالی آن محله به موقع نرسیده بودند که سگ آن بچه را تکه پاره و یا خورده بود! واقعا الان چه کسی پاسخگو بود؟! آیا رفتن شبانه برای عیادت مشکل را حل می‌کند؟! واقعا مدیران شهرداری با چه رویی به عیادت این بچه رفته اند!؟ آیا این نوع و روش خدمت رسانی به مردم است؟ امروز با افتخار در شبکه های مجازی می‌گویند گزیدگی حیوان و ما نیز به عیادت رفته ایم، این هم مدیریت این عزیزان است که در نوع خود نوبر است. به گفته شواهد عینی، تعداد سگ‌هایی که در آن محدوده بودند، حدود ۱۰ سگ بوده که یکی از سگ ها بچه را بر روی زمین می‌کشید و با اقدام و حضور به مدقع مردم و اهالی محل سگ ها متواری شدند. باز هم می پرسم چه کسی پاسخگو بود؟! @najafabadnews_ir

⭕️ بارها گفته ایم و باز خواهیم گفت که بهترین و منطقی ترین راه حل مقابله با حیوانات موذی (از جمله سگ های ولگرد)، حذف فیزیکی آن ها است. زنده گیری آن ها، عقیم سازی و نگهداری در فضایی مخصوص، فقط و فقط هزینه قابل توجهی به بیت المال وارد می کند و تقریبا هیچ تاثیر قابل توجهی در جلوگیری از رشد جمعیت این حیوانات موذی ندارد. این نکته هم قابل ذکر است که فضاسازی های رسانه ای مغرضانه دشمنان ایران و برخی جاهلان داخلی باعث شده کمتر مدیری به خودش جرات دهد که با حیوانات موذی، طبق عقل و شرع برخورد داشته باشد. تغییر بخش قابل توجهی از این فضای سنگین، با همت ما شهروندان و مردم عادی امکان پذیر است. نجف آباد نیوز 🆔@najafabadnews_ir 🆔 http://najafabadnews.ir

#قصه_شب #رمان_دا #کتاب_بخوانیم #ساعت_۲۰

💫بخش چهلم💫 خودم را توی روضه خوانی می دیدم ودیگر نه کسی را می دیدم،نه صدایی می شنیدم.همه جا را غبار و ابر گرفته بود اصلا نمی دانم چطور از سر مزار بلندمان کردند.نمی دانم چطور ما را از جنت آباد بردند. زینب خانم دست بچه ها را گرفت و راه افتادیم.مسجد شیخ سلمان که رسیدیم دیگر غروب شده،هوا رو به تاریکی می رفت.به‌ محض ورودمان همسایه ها و کسانی که توی مسجد بودند،جلو آمدند و دورمان کردند.زن عمو غلامی، ننه اسماعیل،زن عمو درویش ننه سلیمه و ننه رضا یکی یکی دا و بچه ها را بغل کردند و بوسیدند و تسلیت گفتند همه شان گریه می کردند.ننه رضا می گفت:آخرین باری که آقا سید رو دیدم احساس کردم این رفتنیه خیلی نورانی شده بود.رفتارهاش هم نشون می داد این موندنی نیست.زن عمو غلامی هم که به پهنای صورت اشک می ریخت،با لهجه بندری حرف او را تایید کرد بعد ادامه داد:عموت داره دق میکنه،کاکاش رفته.تنها بود،تنهاتر می شه. دا و بچه ها روی موکتی که همسایه ها گوشه حیاط پهن کرده بودند،نشستند,همسایه ها همین طور گریه و زاری شان را می کردند و دا در حالی که کنج دیوار کز کرده بود،نای گریه کردن نداشت.گاه صدای ضعیفی از او می شنیدم.معلوم نبود آه میکشد،ناله می کنند یا... حال بدی داشتم.نمی توانستم یکجا بنشینم. آرام و قرار نداشتم.احساس خفگی می کردم. نمی دانستم چه کار باید بکنمحرف های بابا یادم می آمد در هیچ شرایطی تا امید نشوید، درسته که ما عددمون نسبت به عراقی ها کمتره،ولی ما امام رو داریم.ما ایمان و اعتقاد داریم.بگذار دنیا بیاید در مقابل مون بایستد، تاریخ دوباره داره تکرار می شه،سپاهیان یزید در مقابل سیدالشهدا خیلی یشتر بودند. این حرفها کمی آتش درونم را مهار می کرد، ولی دا چه؟دلم خیلی برایش میسوخت.ازخدا خواستم به دا صبر بدهد.نگاهش می کردم. حمد می خواندم و آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین را در سوره تکرار می کردم و به طرف دا فوت می کردم تا او هم آرام شود.کمی که گذشت احساس کردم اینجا ماندن دیگر جایز نیست،از جا بلند شدم و به دا گفتم:من دیگه باید برم،دا با بی حالی گفت:کجا؟گفتم: مسجد جامع زینب خانم پرسید: کجا میخوای بری مادر؟چه کار می خوای بکنی؟آنقدر با لحن صمیمانه ای مادر که دوست داشتم بروم صورتش را بوسم.گفتم:بریم به کارامون برسیم.دا یا مظلومیت گفت:زهرا زیاد از من دور نشید.تا الان باباتون بود خیالم راحت بود ولی نگذاشتم حرفش را تمام کنند.گفتم: نگران نباشي دا،جایی نمیریم همین دور و برها هستیم.نگران نباش. لیال و زینب خانم هم از جا بلند شدند.زینب خانم آهسته گفت:بمیرم برای حال و روزتون. کاش لااقل چند تا از فامیل هاتون اینجا بودن،بعد سفارش ها را به همسایه ها کرد و گفت:تو رو خدا تنها شون نذارید.من هم مرتب می آیم بهشون سر می زنم،سه تایی از مسجد بیرون آمدیم و من توی کوچه از لیال و زینب خانم جدا شدم و راه افتادم طرف مسجد جامع.از همان جلوی در زن ها و مرد هایی که توی مسجد جامع با آنها آشنا شده بودم،با دیدنم جلو آمدند و تسلیت گفتند. خیلی سعی کردم با آرامش جواب آنها را بدهم.دخترها با بغض و گریه دلداریم می دادند.رعنا نجاراز همه بیشتر بی تابی میکرد. به همه گفتم:شما همه تون می دونستین بایام شهید شده،چرا به من نگفتید؟ زهره فرهادی گفت:درسته،ما می دونستیم ولی سخت بود بهت بگیم.فکر نمی کردیم این طور خوب برخورد کنی،این قدر راحت مصیبت را تحمل کنی.حالا که برخوردت رو دیدیم،ما هم آروم گرفتیم.به زحمت حفظ ظاهر کردم و گفتم:خدا را شکر می کنم که پدرم به آرزویش رسید.همیشه می گفت مرگ حقه اما مرگی خوبه که برای رضای خدا باشه،در راه خدا مردن ارزشمنده.یکی دیگر از دخترها گفت:برخوردت طوریه که انگار از شهادت پدرت ناراحت نیستی.گفتم:راهش را خودش انتخاب کرد.خودش سالها بود که چنین مرگی را طلب می کرد.تازه پدر من هم مثل بقیه، اونای دیگه که شهید شدن هم عین پدر و برادرهای من بودند پ.صدای اذان که آمد،از بین شان جدا شدم،وضو گرفتم و داخل شبستان رفتم.پشت یک ستون ایستادم می خواستم تنها باشم،اول نماز خواندم،بعد نشستم با خودم و خدا خلوت کردم،دغدغه مسئولیتی که بابا گردنم گذاشته بود داشت مرا می خورد.خیلی برایم سخت بود.اشک می ریختم و از خودم می پرسیدم:من چطور باید خانواده را سرپرستی کنم؟با استیصال به خدا گفتم:خدایا خودت باید کمکم کنی.جنگ و جدال درونی دست از سرم برنمی داشت. خودم می گفتم و خودم جواب می دادم که مگر نه اینکه بابا برای رضای خدا رفته،پس همون خدا کمکمون میکنه.چطور خدا از یک گیاه توی بیابان محافظت می کند،اون وقت ما رو فراموش می کنه!پس نوکل من کجاست؟ بعد از نماز کمی حالم بهتر بود.رفتم توی حیاط.می خواستند شام بدهند.کمک کردم از پیت های هفده كیلویي پنیر در آوردیم و توی نایلون گذاشتیم،بعد نانها را بسته بندی کردیم و بین مردمی که برای گرفتن غذا آمده بودند،توزیع کردیم. #قصه_شب #بخش_چهلم #رمان_دا #کتاب_بخوانیم

💫ادامه بخش چهلم💫 به نیروهای نظامی و مردمی که با لباس های خاکی و درب و داغان از خط آمده بودند و می خواستند به مقرهایشان برگردند،کنسرو تن ماهی،بادمجان و لوبیا دادیم. کار می کردم و به گذشته ها فکر می کردم. لحظه ای بابا از جلوی نظرم نمی رفت. مشتی که به تابلو زد و گفت:بنی صدر نمیذاره نیرو بیاد.بنی صدر خائنه،یادم می آمد و هر چه بیشتر از این خائن متنفر میشدم.نمی دانم چه حالتهایی داشتم که دخترها سعی می کردند دورم را بگیرند و بهم محبت کنند.خانم پورحیدری یکی از خانم های مسجدکه خیلی زن زحمت کشی بود،در حین کار مرتب صورتم را می بوسید و قربان صدقه ام می رفت.رفتار این ها کمی اذیتم میکرد احساس میکردم دارند به من ترحم می کنند.به خودم گفتم:مگه بابام مرده؟بابای من شهید شده، به خاطر همین،بیشتر از جمع فاصله گرفتم و سعی می کردم دور از همه کار کنم.در عین حال دلم برای دا و بچه ها شور می زد.کار شام دادن که سبک شد،دست از کار کشیدم و رفتم مسجد سلمانهوا دیگر تاریک تاریک شده بود.هر کسی روز،هرجا رفته بود،دیگر به مسجد برگشته بود جلوی در چند نفر نگهبانی می دادند.داخل حیاط خانواده ها کنار دیوار نشسته بودند.دیوار حیاط به شکل منظمی به حالت محراب تو رفتگی داشت و هر خانواده به اندازه مشخص حریم خودشان را حفظ کرده بودند.دا هم زانوی غم بغل گرفته،به دیوار تکیه کرده بود.یک دستش زیر چانه اش و دست دیگرش روی سرش بود.بچه ها هم دور و برش غمزده نشسته بودند،فقط منصور توی حیاط قدم می زد.آنها را این طور که دیدم دلم آتش گرفت جلو رفتم.دلم نمی خواست بچه ها را در آن حال ببینم.چشم شان که به من افتاد،بلند شدند.دست بردم، حسن و زینب را توی بغل گرفتم.روی سرشان دست کشیدم و نوازششان کردم.دا با دیدن این کار من به گریه افتاد.بچه ها را رها کردم. او را در آغوشم گرفتم و صورتش را بوسیدم. توی گریه هایش می گفت:حالا بدون بابایت چه کار کنیم؟بدون اون من با این بچه ها چه کنم؟حرف هایش دلم را می لرزاند.زیر فشار روحی زیادی خودم را کنترل کردم.نگاه بچه ها که با گریه دا بغض کرده و اشک می ریختند،به من بود.نمی خواستم بشکنم. آخر آن روز خیلی اذیت شده بودند.به دا گفتم: چرا بی تابی میکنی؟خوب بود بابا توی تصادف از دست می رفت،یا مریض می شد و به رحمت خدا می رفت؟پس چرا بی تابی می کنی؟ گفت:آتش دلم خاموش نمیشه،خیلی حرف زدم.آنقدر که آرام شد و گفت:زهرا نمی دونم چی تو کلامته که با حرفهایت دلم قرص میشه. دیدن دا در آن وضعیت ناراحتم میکرد.آخر او در کودکی مادرش را از دست داده و خیلی سختی کشیده بود.وقتی هم با بابا ازدواج کردند،خیلی مشکلات داشتند اما در کنار هم خوش بودند،تمام لحظاتی که بابا عشقش را به دا ابراز می کرد،جلوی نظرم می آمد.بابا و دا با وجود هشت تا بچه آنقدر همدیگر را دوست داشتند که انگار روزهای اول زندگی شان است.طوری که وقتی بابا به خانه می آمد و می دید دا خانه نیست خیلی کلافه می شد.هي راه می رفت و انتظارش را می کشید.وقتی از سر کار می آمد.با دا می نشستند به حرف زدن می گفتند و می خندیدند.بچه تر که بودم تعجب می کردم، چون بابا از نظر قیافه قشنگ تر و از نظر سنی چند سالی هم جوان تر از دا بود.به همین خاطر،از خودم میپرسیدم؛بابا که هم جوانتره هم قشنگ تره،پس دا چه چیزی دارد که بابا این قدر او را دوست دارد؟هرچه بزرگ تر می شدم و به مهربانی ها و صبوری های دا فکر میکردم می دیدم بابا حق دارد،درک و فهم دا از هر زیبایی ظاهری قشنگ تر است. اخلاق دا با بابا حتی در بدترین شرایط مالی خوب بود.حتی اگر بابا دست خالی به خانه می آمد و از اینکه پولی نیاورده شرمنده بود، دا دلداریش می داد و می گفت:مگه روز آخره؟فردا هم روز خداست،الحمدالله که گرسنه نموندیم.بعد فورا بلند می شد چیزی سر هم می کرد تا نشان بدهد اجاق خانه گرم است.از آن طرف هیچ وقت مشکلاتش را به بابا و دایی حسینی نمیگفت.اگر هم حرفی پیش می آمد،در مقابل همه از بابا پشتیبانی می کرد و می گفت: مرد من زحمتکشه،دزدی که نمی تونه بکنه.بابا هم خیلی هوای دا را داشت.به خاطر اسم دا که شاه پسند بود، توی باغچه،بوته های شاه پسند کاشته بود و حسابی از آنها مراقبت می کرد.به ایام روز مادر که نزدیک می شدیم به فکر می افتاد و چند روز قبل از این مناسبت هدیه اش را برای دا می خرید به ما هم پول می داد و می گفت:بروید برای مادر تان کادو بخرید.نمیدانم از کجا فهمیده بود دا از گردنبند هفت لیره خوشش می آید.چون هیچ وقت دا چنین مسأله ای را مطرح نکرده بود.من میدیدم بابا به مرور و با زحمت در دفترچه حساب بانکی اش هر ماه پول مختصری بس انداز می کند.تا اینکه یک روز دیدیم گردنبند هفت لیره ای برای دا خرید.دا خیلی ذوق کرد.هر چند زمان زیادی آن را به گردن نیداخت و برای خرید کولر گازی و نجات از گرمای طاقت فرسای تابستان مجبور شد آن را بفروشد. #قصه_شب #بخش_چهلم #رمان_دا #کتاب_بخوانیم

#نماز شب های #ماه رجب، حلول ماه رجب و ولادت امام محمدباقر (ع) برشماهمراهان عزیزمبارک باد.🌺🌺 ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯

🌺کسب مقام اولی شهرستان آقای احسان قربانی ورزشکار باشگاه باستانی شهر کهریزسنگ در رشته چرخ چمنی ، رده نوجوانان را به خانواده محترمشان تبریک عرض می نماییم . 🌐https://kahrizsang.ir 🇮🇷روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر کهریزسنگ @shahrdarikahrizsang

🌺کسب مقام دومی شهرستان آقای احسان قربانی ورزشکار باشگاه باستانی شهر کهریزسنگ در رشته چرخ تیز، رده نوجوانان را به خانواده محترمشان تبریک عرض می نماییم . 🌐https://kahrizsang.ir 🇮🇷روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر کهریزسنگ @shahrdarikahrizsang