eitaa logo
کانال کهریزسنگ
4.7هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
7هزار ویدیو
340 فایل
خبری ، اجتماعی ، فرهنگی ، مذهبی و شهروندی منطبق با قوانین کشور ، میزبان شهروندان شهرهای غرب استان ، کهریزسنگ ، اصغرآباد ، گلدشت ، قلعه سفید ،کوشک و قهدریجان در شهرستان های نجف آباد، خمینی شهر و فلاورجان ، آیدی ادمین ها : eitaa.com/admineeitaa
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴افشاگری جدید حسن روحانی از ماجرای گرانی بنزین و اعتراضات: من واقعا از زیرنویس شبکه خبر فهمیدم بنزین دیشب گران شده! رئیسی اولین کسی بود که توییت زد و مخالفت کرد، در حالی که نامه سران قوا را با خط خودش امضا کرده بود! به گزارش جماران؛ حسن روحانی رییس جمهور ایران در دولت های یازدهم و دوازدهم در دیدار اعضای تحریریه روزنامه اعتماد گفت: 🔹یک روز به آقای رحمانی فضلی گفتم ما که افزایش قیمت بنزین را تصویب کرده‌ایم، سران سه قوه هم امضا کرده‌اند منتها زمانش دیگر با شما، چون ما هر زمانی می‌گوییم شما می‌گویید مناسب نیست، خودتان بروید هر شب جمعه‌ای که می‌توانید و مناسب است، در این هفته یا هفته‌های آینده اجرا کنید، منتها ظرف سه، چهار هفته آینده این کار انجام شود، دیگر هم لازم نیست زمان آن را با من چک کنید، خودتان بروید و اجرا کنید. 🔹صبح که بیدار شدم نماز صبح بخوانم دیدم زیرنویس کرده که بنزین دیشب گران شده است. برای من عجیب نبود چون اختیار داده بودم به شورای امنیت کشور. برایم این عجیب بود که چرا شب به من نگفتند. پس اینکه من می‌گویم صبح متوجه شدم، راست و دقیق است. 🔹واقعیت این است که من صبح جمعه مطلع شدم. اصل تصمیم، مصوبه سران سه قوه بود و تصمیم را گرفته بودیم. منتها در اینکه آن شب جمعه شود یا شب جمعه بعد، در اختیار شورای امنیت کشور بود. آن‌ها می‌توانستند آن را بیندازند به هفته بعد، چون به آن‌ها اختیار داده بودم. 🔹اگر گرانی بنزین قرار بود اوضاع کشور را به هم بریزد، باید صبح جمعه به هم می‌ریخت، ظهر یا عصر جمعه به هم می‌ریخت. چرا جمعه شب تحرکات شروع شد؟! همه طراحی‌ها برای به خیابان کشاندن مردم در روز جمعه انجام گرفت. 🔹در ۹۸ وقتی بنزین گران شد اولین کسی که توئیت زد و مخالفت کرد، آقای رئیسی، رئیس قوه قضائیه بود که نامه سران قوا را با خط خودش امضا کرده بود! آقای تاجگردون، نماینده مجلس هم که عضو جلسه اقتصادی سه قوه بود جمعه شب مردم را به راهپیمایی دعوت کرد. 🔹تمام ماجرای ۹۸ جمعه شب و شنبه و روز یکشنبه تا بعدازظهر است و دیگر تمام شد، یعنی جمعاً ۴۸ ساعت بود. البته حوادثی در ماهشهر اتفاق افتاد که عده‌ای با تیربار آمده بودند که کشته‌های آن حادثه را هم جزو اعتراضات مربوط به بنزین حساب کردند./ جماران @kahrizsang
🔴اولین واکنش دولت به سخنان روحانی در مورد بنزین و اعتراضات ۹۸: همین دروغگویی‌هاست که باعث رد صلاحیت می‌شود! 🔹سپهر خلجی رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت در واکنش به سخنان رئیس جمهور سابق درباره اتفاقات آبان۹۸ نوشت: در ۸ سال که با مردم صداقت نداشتید و نتیجه آن سقوط محبوبیت دولت به ۷ درصد در پایان دوره ریاست‌جمهوری‌ شد اما حداقل امروز تمرین کنید که با مردم صادق باشید! 🔹هم وزیر کشور وقت و هم معاون وی بارها گفتند که از زمان دقیق اجرای گرانی بنزین خبر داشتید و معلوم نیست چرا حتی سخنان منصوبان خود را رد می‌کنید! 🔹طوری مردم را غافلگیر کردید که خودتان هم صبح جمعه فهمیدید! همین دروغگویی‌هاست که باعث رد صلاحیت می‌شود. @kahrizsang
@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_06_RAMAZAN_1401_HARAM_EMAM_REZA_AUDIO_2.mp3
30.17M
🔊 | 📝 کجا خیمه برپا کردی امشب؟ 👤 حاج‌محمود ◽ ویژه ماه ؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 به قربان افطار و خرما و نجوای تو سحرهای پر گریه و سوزش و آه تو کجا می نشینی اذان ها، فدایت شوم به قربان آن سفره ی سرد و تنهای تو 🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘ 🎙 /حاج آقا دانشمند/ ❤️ مظلوم تر از (عجل الله تعالی)خداوند خلق نکرده😭
باسلام وعرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت مولی الموحدین امام علی علیه السلام ولیالی قدر بدینوسیله به اطلاع میرساند عزیزانی که دراین شبها به نیابت از اموات و استشفای مریضان وان شاءاله برآورده شدن سائرحواج قصد اهدای انواع نذورات را دارند، خادمین شمادرمسجدالحجت آماده پذیرش این نذورات می‌باشد. اجرکم عندالله
با سلام این کانال جهت اطلاع از برنامه ی بازی های فوتسال جام رمضان سالن شهدای شهرداری کهریزسنگ می‌باشد دوستان خود را دعوت کنیید لینک کانال 👇 https://eitaa.com/footbal_shahr
30.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روح تمام عزیزان سفر کرده آسمانی به خصوص کسانی که به نیت آنها در این پویش فیش تقبل شد شاد🤲 🌹🌹🌹 تشکر از خانواده شهید محمدرضا امینی که در این کار خیر ما را همراهی کردند انشاالله شفاعت شهدا شامل حال همه ما بشود🙏 روحشون شاد جایگاهشان بهشت 🌹🌹 برای شادی روح همه اموات اجماعا الفاتحه مع الصلوات🖤 1403/01/10 لینک گروه پویش مهر ماندگار https://eitaa.com/joinchat/2868183536Cad8620c288
با عرض سلام و تسلیت به مناسبت ایام شهادت امیرالمؤمنین آقا علی‌ابن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) پرچم متبرک ضریح آقا علی علیه‌السلام و کریمه‌ی اهل‌بیت حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) برای میهمانی مجالس عزا و احیای‌ شب های قدر شما؛ همراه با ذکر مصیبت تدارک دیده شده است. رفقایی که تمایل به حضور کاروان در مجالس خود را دارند، با شماره‌ای که در پوستر نوشته شده است، تماس حاصل فرمایند. 🔺زمان: ۱۰ ، ۱۲، ۱۴ فروردین ماه هرساعت از روز میهمان شما هستیم کاروانِ عشق، این‌بار امیرالمونین به دیدار شما آمده است🖤✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 حرم امیرالمومنین سیاه‌پوش شد 🔹در آستانهٔ شهادت امام علی(ع) پرچم‌های سیاه در نجف برافراشته شد.
فُزَّت‌وَرَب‌ِّالکَعبه🖤 🔸برنامه اجرایی شب ۱۹ ماه مبارک رمضان(شب اول قدر) در مسجدالرسول(ص)شهر کهریزسنگ... (شرح در پوستر) 🔹زمان شروع مراسم ساعت ۲۲:۰۰ ▪️قَدَم‌به‌دیده‌مِنَت▪️ 🔻@MasjedAR
خبراندوه وارده به شمامارادرغصه جانگدازفروبرد،اندوه بی پایان ازاین واقعه دردناک قابل وصف نیست.این مصیبت رابه شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض می نماییم،وبرای آن مرحوم آمرزش الهی خواستاریم🥀🥀 ازطرف:نعمت الله صالحی
سفرهای نوروزی، روزی ۵۰ قربانی و هزار مصدوم می‌گیرد! 🔹️ آمارها می‌گوید از سال ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۱ در مجموع ۳۵۱ هزار و ۹۹۶ نفر بر اثر تصادفات و حوادث رانندگی در کشور جان خود را از دست داده‌اند و به نوعی می‌توان گفت در دو دهه گذشته یعنی از سال ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۱ جمعاً ۴۰۵ هزار نفر در حوادث رانندگی کشور جان باخته‌اند؛ عددی که تقریباً دو برابر کل شهدای هشت سال جنگ تحمیلی که ۲۱۳ هزار و ۲۵۵ نفر بوده‌اند است. این شرایط آنجا تاسف برانگیز تر می‌شود که مرگ‌ومیر ناشی از تصادفات در ایران با آمار کل اتحادیه اروپا که شامل ۲۷ کشور و ۴۵۰ میلیون نفر جمعیت است، برابری می‌کند. 🔹️ شمار جان باختگان تصادفات جاده‌ای در تعطیلات نوروزی از 24 اسفند تا 9 فروردین به حدود 700 نفر رسیده است و بیش از ١2 هزار نفر نیز مصدوم شده‌اند. اخبار مهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این خبر را برسانید به عشّاق نجف بوی سجاده خونین کسی می‌آید . . .
🔴 اعمال شب قدر ١٩ ماه مبارک رمضـان 🔵 اين شب با عظمت آغاز شب هاى قدر است، و شب قدر آن شبى است كه در طول سال، شبى به خوبی و فضليت آن يافت نمى‌شود، و عمل در اين شب از عمل در طول هزار ماه بهتر است، و تقدير امور سال در اين شب صورت می‌گيرد، و فرشتگان و روح كه اعظم فرشتگان الهى است، در اين شب به اذن پروردگار به زمين فرود می‌آيند، و به محضر امام زمان عجل‌ الله تعالی فرجه الشریف مى‌رسند و آنچه را كه براى هر فرد مقدّر شده بر آن حضرت عرضه می‌دارند. 🌕 اعمـال شب قـدر بر دو نوع است: 🔺 اول : اعمالى است كه در هر سه شب بايد انجام داد، و آن چند عمل است: 1️⃣ غسل (مقارن با غروب آفتاب) 2️⃣ دو ركعت نماز كه در هر ركعت پس از سوره «حمد» ، هفت مرتبه «توحيد» خوانده، و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگويد:«أَسْتَغْفِرُ اللّه وَ أَتوبُ الَيْهِ». در روايت نبوى است كه از جاى برنخيزد تا خدا او و پدر و مادرش را بيامرزد. 3️⃣ قرآن بر سر گرفتن 4️⃣ ده مرتبه چهارده معصوم را صدازدن 5️⃣ زیارت امام حسین علیه السلام 6️⃣ احیا و شب زنده داری 7️⃣ صد ركعت نماز كه فضليت بسيار دارد و بهتر آن است كه در هر ركعت پس از سوره «حمد» ، ده مرتبه «توحيد» خوانده شود. 8️⃣ قرائت دعای جوشن كبير 9️⃣ خواندن دعای " اَللّهُمَّ اِنّي اَمْسَيْتُ لَكَ عَبْداً داخِراً ... " 🔺 دوم: اعمال مخصوص هر یک از اين شبها است. 🔹اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان 1️⃣ گفتن صد مرتبه «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» 2️⃣ گفتن صد مرتبه «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ» 3️⃣ خواندن دعاى "یا ذَالَّذی کانَ..." 4️⃣ خواندن دعای "اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ تُقَدِّرُ ..." 📚 با عضویت خود در کانال مرجع ، ادعیه کهریزسنگ و خواندن ادعیه‌ و اذکار معنوی موجب دلگرمی همشهریان خود باشیم.👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/amalestijari
السلام علیک یا علی بن ابی طالب(ع) به نماز بست قامت که نهد به عرش، پا را به خدا علی(ع) نبیند به نماز، جز خدا را به نماز آخرینش چه گذشت من ندانم که ندای دعوت آمد، شه ملک لافتی را همه اهل بیت عصمت ز سرا برون دویدند و ندای واعلیا بنمود پر فضا را  🏴 فرا رسیدن سالروز ضربت خوردن و ایام شهادت حیدر کرار، امیرالمومنین حضرت امام علی علیه السلام بر شیعیان جهان تسلیت و تعزیت باد. نوزدهم رمضان ۱۴۴۵ قمری
36.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅پایان کارِ زیر میله ی چاه ششم و آغاز کار در میله ی چاه هفتم. 🍃🌼🍃 🔸گروه جهادی امام علی (ع)🔸 🍃🌼🍃 قنات باستانی کهریزسنگ @Ehyagaraneghanat ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ جمعه
✅آغاز لایروبی زیر چاه هفتم قبل از افطار. 🍃🌼🍃 🔸گروه جهادی امام علی (ع)🔸 🍃🌼🍃 قنات باستانی کهریزسنگ @Ehyagaraneghanat ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ جمعه
دعای‌جوشن‌کبیرآسان.pdf
345.9K
متن ‌جوشن کبیر عالیه 😳 Pdf 📜 🆎 با فونت درشت و خوانا ترجمه مقابل متن جهت درک معانی مخصوص به اندازه صفحه گوشی
سلام میشه از مسئولین بخواهید درباره ساختمان جدید درمانگاه هلال احمر ی توضیح تخصصی و کامل تری بدن ، شاید با این کار مشارکت مردم هم بیشتر و ایرادات احتمالی هم گوشزد بشه ✅ با سلام و تشکر از شما شهروند گرامی ، به عنوان رسانه پیگیر پاسخ هیات امنای محترم درمانگاه شبانه روزی شهر خواهیم بود و در همین ستون به اطلاع مخاطبان محترم کانال خواهیم رساند.
💫بخش صد و پنج💫 بعد رو به بقیه کرد و گفت:اینها،خواهرای عزیز ما هستند،اجازه بدید به خونه هاشون برگردن. گیرایی نگاهش و طنین زیبا و آرام صدایش خیلی رویم تاثیر گذاشت.فکر میکنم بچه ها هم حس و حال مرا داشتند.با دستور غیر مستقیم این آدم تکاورها که ساکت شده بودند،به فرمانده شان نگاه کردند.منتظربودند ببینند او چه نظری دارد.او گفت:آقایون بفرمایید.بعد با ما شروع به صحبت کرد و گفت:من و بقیه در جریان مسائل هستیم. ولی برای اینکه وحدت مان زیر سؤال نرود و دشمن از این مساله سوء استفاده نکند باید ساکت ماند من که از این موضع انفعالی بیزار بودم،آهسته و غرغرکنان به بچه ها گفتم:ما به حرف جهان آرا عمل میکنیم،چه کار داریم آقایان چه فکری میکنند.باید برویم.فرمانده که با سکوت ما فهمیده بود حرف هایش را قبول نداریم،خداحافظی کرد و رفت و نظامی ها هم پراکنده شده،با هم حرف میزدند.از آن چهره آشنا که هنوز با مهربانی نگاهمان می کرد،تشکر کردیم و گفتیم برای مان امریه صادر کند.گفت:فعلا امکان این کار را نداریم. از طرفی نیروی امدادگر الان زیاده بیمارستان ها هم فعلا عمل میکنند،اونقدری مجروح نداریم.دشمن اون طرف تثبیت شده،ما هم توی خطوط مستقر شدیم.فعلا یک عملیات درگیری جدی نداریم.اوضاع آرام است.زمین گیر شان کرده ایم. خداحافظی کردیم و موقع بیرون آمدن با غرور از کنار تکاورها گذشتیم.آنها هم طوری رفتار کردند که دیدید بلاخره اشکتان رادر آوردیم.از آنجا بیرون زدیم.از اینکه دست خالی مانده و حالمان را گرفته بودند،خیلی ناراحت بودیم. بعد از مدت کوتاهی که همه از شدت فشاری که بهمان آمده بود.ساکت بودیم،شروع کردیم به خندیدن،میخندیدم و به صورت و چشم های قرمز و پف کرده بچه ها نگاه می کردم،زهره گفت:وای اگه ما رو میبردند چی میشد؟اینا که دین و ایمان نداشتند.صباح گفت:نباید گریه میکردیم اینا فکر کردند ما ضعیفیم بیشتر قلدری کردند و ما رو ترسوندند.با همه این تفاسیر همگی از اینکه کوتاه نیامده و حرف هایمان را زده بودیم احساس خوبی داشتیم.یک دفعه یکی از بچه ها گفت:خدا چمران را رساند،با تعجب پرسیدم:چمران؟ واقعا این آقای چمران بود؟؟ گفت:آره بابا حواست کجا بود؟نشنیدی چند بار صدایش کردند،دکتر چمران؟گفتم:نه متوجه نشدم.چرا خودم از اول نفهمیدم؟ میدانستم دکتر چمران نماینده امام درشورای عالی دفاع است،اما همیشه برایم جالب بود. تصویرش را در برنامه های تلویزیونی دیده بودم.الان هم که او را دیدم و خیلی به دلم نشست احساس خوبی نسبت به او پیداکردم. فکر میکردم او همه حرف های مرا میفهمد. کمی جلوتر با دخترها تصمیم گرفتیم سری به اسکله ماهشهر بزنیم.شنیده بودیم از آنجا با لنج به آبادان میروند و هلیکوپترها نیروها و مجروحین را از آنجا تخلیه میکنند.کمی از راه را پیاده رفتیم و بعد وانتی که به سمت پتروشیمی میرفت،ما را تا مسافتی برد،دوباره راه را پیاده ادامه دادیم.ساعت دیگر چهار، پنج بعداز ظهر شده بود و گرسنگی به ما غلبه کرده بود.برای اینکه زودتر برسیم،گفتیم میانبر بزنیم.از جاده خارج شدیم و کم کم راه را گم کردیم.وسط یک بیابان،فقط گاهی به تاسیسات نفت و پتروشیمی و لوله های نفت برمیخوردیم.خستگی و گرسنگی و از همه بدتر گرما امان مان را بریده بود.عرق از سر و رویمان میبارید،زمین داغ بود و حرارت را بیشتر میکرد،بعضی از قسمت های بیابان بر اثر بارندگی های موسمی آب جمع شده بود و بعد از تبخیر آب تبدیل به شوره زار شده بود. ما که راه را خوب بلد نبودیم،توی گلها و لجن زارهای این شوره زارها می افتادیم و فرو می رفتیم.این جور موقع ها خیلی می خندیدیم و دست کسی را که توی این شبه باتلاق ها افتاده بود،می گرفتیم و بیرون می کشیدیم. صباح که قدش از همه بلندتر بود بیشتر می توانست کمک مان کند ولی چون از خنده ریسه میرفت، نمی توانست درست وارد عمل شود.بچه ها میگفتند:ما که خودمان با پای خودمان می خواهیم به صحنه جنگ برگردیم، باید این همه سختی و بدبختی بکشیم،آن وقت یک عده را باید به زور و زحمت به خطوط بفرستند.کم کم سر و کله اسکله پیدا شد.دکل های بلند کشتی ها را دیدیم و با خوشحالی و آخرین نایی که داشتم،به آن سمت دویدیم.اسکله محوطه بزرگی بود که در یک قسمتش تعداد زیادی جعبه های چوبی خیلی بزرگ که حامل بسته های کالا واجناس بود،چیده بودند،بشکه های بزرگ آبی رنگ و پلمب شده را هم به شکل منظمی روی هم قرار داده در یک قسمت دیگر انبار کرده بودند.انواع ماشین ها و لیفتراکها در حال کار بودند و بسته ها را جابه جا میکردند.چند تا کشتی و لنج هم کنار آب لنگر انداخته بودند. از چند دژبانی گذشتیم.وقتی میگفتیم:می خواهیم به آبادان برگردیم،از ورودمان ممانعتی نمیکردند.دو تا هلیکوپتر در قسمت دیگر محوطه روی باند بودند که آرم هوانیروز داشتند.یکی شان به محض ورود ما از زمین بلند شد و گرد و خاک زیادی بلند کرد.
💫ادامه بخش صد و پنج💫 نمی دانستیم کدام طرف برویم و از چه کسی بخواهیم کاری برایمان انجام بدهد.مثل بچه های مظلوم کناری ماندیم و به رفت و آمدها نگاه کردیم.چیزی نگذشته بود که چند تکاور که با آنها هم از مسجد جامع و مطب آشنا شده بودیم،سوار بر وانتی وارد اسکله شدند. پدر داماد مریم خانم جنت آباد هم بین آنها بود،آنها با دیدن ما به سمت مان آمدند.سلام و علیک کردیم.نوع برخوردشان نشان میداد از اینکه ما چند تا دختر را اینجا می بینند غیرتی شده و ناراحتند،پرسیدند:شما،تنهایی تو این محوطه چیکار میکنید؟گفتیم:آمدیم ببینیم ما را آبادان میبرند یا نه؟گفتند شما چقدر می خواهید آنجا باشید.بسته به اندازه خودتان کارکردید،بیشتر از وظیفه تون هم زحمت کشیدید،بذارید بقیه به کارها برسند.گفتم:ما دوست داریم باز هم کار انجام بدهیم،می خواهیم تو منطقه باشیم،به مدافعین کمک کنیم،به داد مجروحین برسیم،فضای اینجا با ما سازگار نیست.گفتند:آخه بدون امریه که نمیذارن کسی وارد آبادان بشه.گفتیم:چیکار کنیم.دنبال امریه رفتیم نتونستیم کاری کنیم تازه تو اتاق جنگ نزدیک بود،امریه گرفتن هم برامون دردسر ساز بشه.گفتند:حالا واقعا تصمیم تون برای رفتن قطعیه؟نمی خواهید کوتاه بیاید؟کسی که بیشتر از بقیه صحبت میکرد،بعد از کمی مکث گفت:ما خودمون هم فردا می خواهیم برویم آبادان،اگه تونستیم برای شما هم امریه بگیریم،بهتون خبر می دهیم،شما برگردید و منتظر بمونید.من که خیلی دلم برای زینب خانم تنگ شده بود،از آقا بدیع پرسیدم:شما از زینب خانم خبر ندارید؟گفت:نه.سراغ مریم خانم مادر زنش را گرفتم،گفت:پیش ماست،آوردمش خونه خودمون.آقای بدیع داماد مریم خانم و همراهانش بعد از اینکه کارشان را در اسکله انجام دادند ما را به کمپ رساندند.شب بعد از خوردن کوکو سیب زمینی که دا پخته بود و سبزی خوردنی که از سربندر خریده بود،چون اتاق مان کوچک بود محسن را به خانه دایی نادعلی فرستادیم و بقیه در اتاق خوابیدیم. کمرم خیلی درد میکرد،از صبح فشار عصبی زیادی را تحمل کرده بودم،خیلی هم راه رفته بودم،با این حال با دل آرام به خواب رفتم. كله صبح آفتاب نزده،هول از خواب بیدار شدم و بچه ها را صدا زدم.صباح را که خستگی های روزهای قبل هنوز توی تنش بود،به زحمت بیدار کردیم.لباس پوشیدیم و همین که آمدیم از در خارج شویم،دا با کتری آب جوش و فلاسک وارد شد.ما را که حاضر و آماده دید،گفت:کجا؟گفتیم:میخواهیم برویم ببینیم ما را آبادان میفرستند یا نه؟با حالتی که معلوم بود از رفتن ما ناراحت است و در عین حال نمیخواهد به روی خودش بیاورد، گفت:حالا بنشینید صبحانه بخورید.اینطوری که خیلی بده.سر سفره در حالی که خیلی صریح به جریانات دیروز اشاره نمیکردیم،از اعدام شدن مان گفتیم و خندیدیم،زهره فرهادی که از همه ما کوچکتر بود،می ترسید بلاخره بلایی سرمان بیاید.اصرار داشت طوری صحبت کنیم که کسی با ما بد نیفتد.صباح هم میگفت:آره هر طور شده باید امروز مراقب باشیم دعوا راه نیندازیم.در بین حرفها یک دفعه تن صدای من بالا رفت و گفتم:قرار نیست که هرچی بقیه بگویند ما چشم بگوییم و کوتاه بیاییم.اگر حرف ما حقه باید پایش بایستیم.دا که مشغول ریختن چای بود،سرش را بالا آورد و گفت:این زهرا مثل باباشه.زبونش بلاخره سرش را به باد میده. یادم افتاد این حرف را همیشه به بابا هم می گفت،ولی بابا میگفت:یعنی چی؟سر کارگرمون به کارگرها زور گفته آنها هم جرات نمی کنند حرف بزنند.من طاقت نیاوردم،نتونستم زورگویی این آدم رو ببینم و دم نزنم.جوابش رو دادم،دا ناراحت میشد.چون بابا تازه کارپیدا کرده بود.بعد از آن همه سختی و نداری دا میترسید بابا کارش را از دست بدهد.زیر لب میگفت:این زبونت آتشی میشه می افته به جونمون.بابا هم می خندید و میگفت:به جون تو یکی نمی افته.من هم در جواب دا همین را تکرار کردم و گفتم:نترس نمیگذارم به شما اذیتی برسه.اگه قراره آتیشی بیفته،به جون خودم می افته.نگاهم کرد و با خشم گفت: داری پا جای پای بابات میذاری.موقع بیرون آمدن هم گفت:تو که میخوای بری،چرا لیال را دنبال خودت راه میاندازی.گفتم:من کاری به لیال ندارم.خودش میخواد بیاد.من که نمی تونم مجبورش کنم نیاد،توی راه به لیال گفتم:بیا تو برگرد،دا گناه داره دست تنهاست. از عهده پسرها برنمی یاد الان هم به خاطر بابا دلش خونه به همدم احتیاج داره،هر آن هم ممکنه یه نفر از راه برسه و خبر شهادت علی رو بهش بده.اگه تو کنارش باشی،بهتر میتونی اوضاع رو کنترل کنی.لیال گفت خب تو که این رو میگی چرا خودت نمیمونی ؟ می خوای من رو بذاری و خودت بری؟خیلی زرنگی!گفتم:خب من بیشتر از تو میتونم کار انجام بدم.من امدادگری بلدم.گفت:خب همینطور که تو یاد گرفتی من هم یاد می گیرم.گفتم:تا تو بخوای یاد بگیری کلی طول میکشه.گفت:مگه من بلد بودم شهدا رو کفن و دفن کنم؟ ولی یه روزه یاد گرفتم.
درشب های قدر ازدعای خیرتان فراموش نفرمایید 🍃 *آثار عجیب بند بند جوشن کبیر*🍃 🌺فراز 1👈🏻برای رزق و روزی. 🌺فراز 2👈🏻برای خلاص شدن از سختی. 🌺فراز 3👈🏻برای رفع دشمن. 🌺فراز 4👈🏻برای رسیدن به جاه و مقام و عزت. 🌺فراز5 👈🏻برای نزدیک شدن به خداوند. فراز 6👈🏻برای تواضع در برابر خداوند. 🌺فراز 7👈🏻برای روزی حلال. 🌺فراز 8👈🏻اگر کسی با شما وعده ای کرده ولی زیر قولش زده این بند را زیاد بخوانید. 🌺فراز 9👈🏻برای جلب محبت. 🌺فراز10_29_33_78👈🏻برای بستن زبان بدگویان و بد زبانان مثل شوهری که بدزبانی میکند و دشمنان. 🌺فراز11_15_17_27_44_46👈🏻برای آسان شدن در کارها. 🌺فراز 12👈🏻برای بخت گشایی جوان ها. 🌺فراز 13👈🏻برای سعادت مندی و خوشبختی 🌺فراز 14👈🏻برای آرامش. 🌺فراز 16👈🏻برای نجات یافتن نکیر و منکر 🌺فراز 18👈🏻اگر با شخص مهمی کاردارید مثل ادارات. 🌺فراز 19👈🏻برای آسان رد شدن از پل صراط. 🌺فراز 20_25👈🏻برای حفظ ایمان. 🌺فراز 21_26👈🏻برای رفع غم. 🌺فراز 22👈🏻اگر دوست دارید کارتان انجام بگیرد قبل از آنکه دنبال آن کار بروید چند روز این ذکر را بخوانید. 🌺فراز 23👈🏻برای پیدا کردن حال خوش در عبادت. 🌺فراز 24_30👈🏻برای دولتمند شدن و بخت بلند پیدا کردن. 🌺فراز 28👈🏻برای موفقیت در کارها مثل دانش آموزان. 🌺فراز 31👈🏻برای سرحال شدن در عبادت 🌺فراز 32👈🏻برای بالا رفتن درجه مثل درس خواندن. 🌺فراز 34👈🏻برای محبوب شدن پیش بزرگان. 🌺فراز 35👈🏻برای عزیز شدن در نظر مردم. 🌺فراز 36_-58👈🏻برای رفع شر. 🌺فراز 37👈🏻برای رفع حالت تهوع مانند خانم های باردار. 🌺فراز 38👈🏻برای دفع چشم و زخم. 🌺فراز 39👈🏻برای محفوظ ماندن مال 🌺فراز 40👈🏻اگر میخواهید به جایی بروید برای شگون آنجا قبل از رفتن بخوانید مانند اسباب کشی.سیسمونی.جهيزيه. 🌺فراز 41_86👈🏻برای رفع بلا 🌺فراز 42👈🏻رحمت خدا. 🌺فراز 43👈🏻برای رها شدن از معصیت و گناهان. 🌺فراز 45👈🏻برای عزیز شدن بزرگان مثل مديران. 🌺فراز 47👈🏻برای بسته شدن زبان مردم که پشت سر شما بدگویی نکنند. 🌺فراز 48👈🏻اگر برای نماز خواندن خواب میمانید. 🌺فراز 49👈🏻اگر دوست دارید به خواندن نماز شب نایل شوید. 🌺فراز 50👈🏻اگر در روز خوابید و دوست دارید ساعت معینی از خواب بیدار شوید. 🌺فراز 51👈🏻برای دفع جن ها. 🌺فراز 52👈🏻برای رفع ناراحتی ها. فراز 🌺53_54_88👈🏻برای رفع سرخک. 🌺فراز 55_63👈🏻برای رفع سردرد. 🌺فراز 56_57👈🏻برای رفع تهمت. 🌺فراز 59👈🏻برای رفع کمر درد. 🌺فراز 60👈🏻برای رفع بادهای سمی. 🌺فراز 61👈🏻برای کسانی که سرخک گرفته اند. 🌺فراز 62👈🏻برای وارد شدن در دریا. 🌺فراز 64_80👈🏻برای چشم درد. 🌺فراز 65👈🏻برای زکام. 🌺فراز 66👈🏻برای جلوگیری از سردرد مثل میگرن. 🌺فراز 67👈🏻برای نور چشم. 🌺فراز 68👈🏻برای کسانی که چشمشان نمیبیند. 🌺فراز 69👈🏻برای درد بینی. 🌺فراز 70_87👈🏻برای رفع قولنج 🌺فراز 71👈🏻برای کسانی که از اجنه میترسند. 🌺فراز 72👈🏻برای درد ساق پا. 🌺فراز73.74👈🏻برای درد دهان.لثه.زبان. 🌺فراز 75👈🏻برای رفع گوش درد. 🌺فراز 76👈🏻برای رفع دندان درد. 🌺فراز 77👈🏻برای رفع بلا مثل سیل و زلزله ... 🌺فراز 79👈🏻برای کسانی که نميدانندکجایشان درد میکند. 🌺فراز 81.84👈🏻برای کارهای مهم مثل خواستگاری و خرید خانه. 🌺فراز 82👈🏻برای درد حلق مثل مداحان. 🌺فراز 83👈🏻برای رفع دردهاي بدن. 🌺فراز 85👈🏻برای رفع همه بیماری ها. 🌺فراز 95👈🏻برای جلوگیری از کمردرد قبل از آنکه کمرتان درد بگیرد. 🌺فراز 96_98👈🏻برای رفع مکروهات. 🌺فراز 97👈🏻برای آزادی زندانی. 🌺فراز 99👈🏻برای آنکه مریض نشوید. 🌺فراز 100👈🏻اگر میخواهید همیشه دعاهایتان مستجاب . التماس دعاازهمه ی عزیزان https://eitaa.com/amalestijari
امشب همان شبی ست که جبرئیلِ امین در میان آسمان و زمین ندا داد : [ تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَاللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَیِّدُ الْأَوْصِیَاءِ قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِیَاء   سوگند به خدا كه اركان هدایت درهم شكست و ستاره های دانش نبوت تاریک و نشانه های پرهیزكاری برطرف گردید و عروة الوثقی الهی گسیخته شد، زیرا پسر عموی رسول خدا(ص) شهید شد. سیدالاوصیا و علی مرتضی(ع) به شهادت رسید. وی را سیاه بخت ترین اشقیاء یعنی ابن ملجم مرادی به شهادت رسانید ]