رفتی که با دستانِ بسته پر بگیری
آموزه های عشــق را از سربگیری
ای با صلابت، روضهی تلخ مصور
دستان مارا کاش در محشر بگیری
#سالروز_اسارت
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_محسن_حججی
🌹
۱۶ مرداد سالگرد اسارت شهید محسن حججی
به نام شهیدی که
#عباس_وار جنگید
#زینب_گونه اسیر شد
#حسینی_وار شهید شد
#سلام_بر_ارباب_بی_سر
🍃برشی از کتاب سربلند:
برگشتم به حاج سعید گفتم: «آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟ رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عقب و اسلحهاش را کشید طرفم. سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟» به کاور اشاره کردم که مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟ حاج سعید تند، تند حرفهایم را ترجمه میکرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را بردهاند «القائم» بپرسید. فهمیدم میخواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که کجای اسلام میگوید اسیرتان را اینطور شکنجه کنید؟ نماینده داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!» پرسیدم به چه جرمی؟ بریدهبریده، جواب میداد و حاج سعید ترجمه میکرد: «از بس حرصمون رو درآورد؛ نه اطلاعاتی به ما داد، نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود...!»... .
می شود اسیر شد و با یک نگاه دشمن را از پای درآورد،از این چشمان چیزی جز غرور نمیبارد
#سالروز_اسارت
#پاسدارمدافع_حرم
#شهیدمحسن_حججی
💢۱۶ مرداد سالگرد اسارت شهید محسن حججی
به نام شهیدی که
#عباس_وار جنگید
#زینب_گونه اسیر شد
#حسینی_وار شهید شد
#سلام_بر_ارباب_بی_سر
🍃برشی از کتاب سربلند:
برگشتم به حاج سعید گفتم: «آخه من چطور این بدن ارباً اربا رو شناسایی کنم؟ رفتم سمت آن داعشی. یک متر رفت عقب و اسلحهاش را کشید طرفم. سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟» به کاور اشاره کردم که مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟ حاج سعید تند، تند حرفهایم را ترجمه میکرد. آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را بردهاند «القائم» بپرسید. فهمیدم میخواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که کجای اسلام میگوید اسیرتان را اینطور شکنجه کنید؟ نماینده داعش گفت: «تقصیر خودش بوده!» پرسیدم به چه جرمی؟ بریدهبریده، جواب میداد و حاج سعید ترجمه میکرد: «از بس حرصمون رو درآورد؛ نه اطلاعاتی به ما داد، نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود..!»
می شود اسیر شد و با یک نگاه دشمن را از پای درآورد،از این چشمان چیزی جز غرور نمیبارد
#سالروز_اسارت
#پاسدارمدافع_حرم
#شهیدمحسن_حججی🌷
🕊
💠تجلیل شهید دکتر چمران از مقام بلند علی اکبر ابوترابی فرد (سید آزادگان دوران دفاع مقدس)
📄 آنچه در زیر میآید بخشی از دستنوشت و جملات ستایشآمیز شهید #چمران در رثای اوست : 👇👇
🌸 من شهادت میدهم که او سختترین مأموریتها را عاشقانه میپذیرفت و هرچه وظیفه او خطرناکتر میشد خوشحالتر و راضیتر به نظر میرسید.
🍀 من شهادت میدهم که عالیترین نمونه پاکی و تقوا و عشق و محبت و شجاعت و فداکاری بود و روح بلند و ایمان کوه آسا و اراده فولادین او آن چنان از وجودش تشعشع میکرد که همه محیط را روشن مینمود و رزمندگان تحت فرمانش جذب و محو وجودش شده بودند و پروانهوار به دور شمع وجودش میگشتند و میسوختند.
🌼 من شهادت میدهم که اولین کسی بود که با همراهی گروه چریکی خود وارد دبّ حَردان معروف شد و ضربات سختی به دشمن زد که بالاخره او را وادار به عقب نشینی کرد
🌷 من شهادت میدهم که راز و نیاز شبانهاش با خدا و نماز صبحگاهش و دعا و استغفار و سخنان آتشین قبل از عزیمت به نبرد آن قدر سوزانگیز و عمیق و خالصانه بود که همه ما را منقلب مینمود و در روح دوستانش آتشفشان به پا میکرد.
🌿 من شهادت میدهم، همرزمانش شهادت میدهند، آسمان بلند و ستارگانش شهادت میدهند که سید علی اکبر ابوترابی در منطقه اهواز با همه وجودش شب و روز در راه خد ا علیه طاغوت، کفر و جهل مبارزه نمود و در یک مأموریت خیلی خطرناک بدون ذره ای ترس و وحشت به قلب دشمن نفوذ کرد و حماسه ناگفتنی از خود به یادگار گذاشت و با کفن خونین در اوج افتخار و شهادت به لقای پروردگار خود نائل آمد.
💐 خدایا تو میدانی که وجود او انیس بی کسان بود. همدرد رنجدیدگان بود. نگهبان خانوادههای فقیر و بیکس. یکپارچه عشق و ایمان، یک دنیا اخلاص و محبت، یک آسمان صفا و صمیمیت، یک دریا عشق و عرفان، همچون کوهی از مقاومت و صلابت. آتشفشانی از شور و عشق و فداکاری.
به مناسبت #بیست_و_ششم_آذر_1359 #سالروز_اسارت مرحوم ابوترابی
#شهید_مصطفی_چمران
#مرحوم_علی_اکبر_ابو_ترابی_فرد
از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند:
در اردوگاه شما را شکنجه تان میکنند یا نه؟
همه به سید نگاه کردند
ولی آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت:
آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟
ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید.
آقا سید باز هم حرفی نزد.
پس شما را شکنجه نمیکنند؟
او با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمیگفت.
نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست.
افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود،آقای ابوترابی را بُرد تواتاق خودش گفت:
تو بیشتر از همه کتک خوردی،چرا به اینها چیزی نگفتی؟
آقای ابوترابی برگشت فرمود:
ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند
دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمیبَرند
فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش میزد
میگفت شما الحق #سربازان_خمینی هستید
راوی یکی از همراهان مرحوم
#سالروز_اسارت
سید آزادگان، #مرحوم_علی_اکبر_ابو_ترابی_فرد
#بیست_و_ششم_آذر_1359
⏳ 9 آبان #سال_1359
💠 اسارت وزیر نفت ایران به دست عراقیها
🔹مهندس محمدجواد #تندگویان در دانشکده نفت آبادان تحصیل نمود و سپس در پالایشگاه نفت تهران مشغول به کار شد. او از انقلابیون زمان شاه بود که فعالیتهای سیاسی او منجر به دستگیری توسط ساواک و اخراج از پالایشگاه نفت شد.
🔸پس از پیروزی انقلاب کار خود را در وزارت نفت از سر گرفت و به همراه سایر متخصصین دلسوز با فعالیتهای شبانهروزی، خلأ تکنسینهای خارجی را در صنعت نفت ایران پر نمود تا اینکه محمدعلی رجایی، نخست وزیر وقت، در مهرماه ۵۹ وی را به عنوان وزیر نفت در کابینه خود برگزید.
🔺هنوز یک ماه از دوران وزارت او نگذشته بود که در سفری که برای بازدید از پالایشگاه آبادان به خوزستان رفته بود، در مسیر جاده به همراه چند تن دیگر از همکاران به اسارت نیروهای ارتش صدام در آمده و به عراق منتقل میشوند.
▪️تلاشهای زیادی برای آزادی او از طریق مجامع بینالمللی صورت گرفت ولی نتیجهای در بر نداشت تا این که در نهایت بر اثر شکنجه در زندانهای عراق به شهادت رسید.
#شهید_محمد_جواد_تند_گویان
#سالروز_اسارت
#نهم_آبان_1359