✍شهید محمدجعفر نصر اصفهانی، ۱۰ شهریورماه ۱۳۳۹ در #اصفهان بدنیا آمد و در سال ۱۳۶۱ وارد دانشکده افسری #ارتش گردید. در زمان #جنگ_تحمیلی وی رسته پیاده را برگزید و دوره مقدماتی را در لشگر ۲۸ پیاده #کردستان که در دو جبهه درگیر بود و از پر مخاطرهترین یگانها بود انتخاب کرد و به آن یگان منتقل و به عنوان فرمانده گروهان پیاده در خط مقدم جبهه مشغول به خدمت گردید. در سال ۱۳۶۷ در یک عملیات رزمی در منطقه #مریوان و پنجوین عراق به شدت مجروح و به پشت #جبهه منتقل گردید و در همین زمان به واسطه تک شیمیایی عراق، آلودگی شیمیایی نیز پیدا نمود. وی از سال ۶۷ تا ۷۳ در مشاغل زیر خدمت نمود:
●بازرسی لشگر ۲۸ #سنندج
●دوره عالی پیاده در #شیراز
●فرمانده گروهان دانشجویان در دانشکده افسری
●قرارگاه شمال غرب #نیروی_زمینی ارتش
●بازرسی #نیروی_زمینی_ارتش
●#فرمانده گردان تکاور تیپ ۴۵ #شوشتر
✍سال ۷۳ با ترفیع به درجه سرهنگی بعنوان فرمانده تیپ ۱ لشگر ۲۳ انتصاب شد. سال ۷۴ بعنوان فرمانده تیپ ۱ لشگر ۷۷ پیاده؛ در این مسولیت با اینکه در شرایط جسمانی خوبی نبود و چند ماه قبل از آن مورد عمل جراحی از ناحیه معده قرار گرفته بود خدمت نمود. در سال ۷۵ حال عمومی وی به واسطه آلودگی شیمیایی از گذشته مجدداَ به وخامت گذاشت و بعد از مدتی بستری شدن در بیمارستان و منزل و تحمل درد و رنج فراوان در روز ۱۹ آبان ماه سال ۷۵ در راه دفاع از وطن، جاودانه شد. #روحش_شاد
🎖#ارتش_فدای_ملت 🇮🇷
#اگر_ارتش_نبود_ایران_هم_نبود
#من_ارتش_را_دوست_دارم
#من_یک_ارتشی_ام
#من_ارتشی_ام
⚊⚊⚊⚊⚊⚊
#شهدای_ارتش_مظلومند #شهدای_ارتش
#ارتش_ایران #ارتش_جمهوری_اسلامی_ایران #ارتشی #قهرمان #اسطوره #قهرمان_ملی #قهرمان_ملی_ایران #قهرمان_من #دفاع_مقدس #جنگ_ایران_و_عراق
⚊⚊⚊⚊⚊⚊
✴️❇️ داستان شجاعت یک قهرمان ملی
#عبرتی_از_تاریخ
🔸خیابانی از حافظ به فردوسی وصل است که شهربانی سابق و وزارت خارجه و سی تیر را در برمی گیرد «خيابان سرهنگ سخايی» كه كمتر كسی او را می شناسد.
👈سرگرد محمود سخایی، افسر توانمند و با استعدادِ پیاده، در تیراندازی یکی از سرآمدان کشور بود و به عنوان عضو تیم ملی در اولين دوره ی حضورِ ايران در مسابقات المپیک [1948 لندن] حضور داشت. سخایی افسر دلسوزی بود و پس از ورود به ارتش همه ی تلاشش برای مبارزه با فساد اداری و مالی ارتش را به کار گرفت. بنا به شرایط محیط و زمانه، مدتی با تودهایها همراهی کرد و از دوستان خسرو روزبه بود و پس از کوتاه زمانی شیفته ی دکتر محمد مصدق شد.
تواناییهای بالای او موجب شد که ریاست گروه محافظان دکتر مصدق به او سپرده شود. در ماههای پیش از کودتا که دکتر مصدق کشور را آماده همهپرسی برای سرنگونی شــاه میکرد مخالفانش هم با همه توان در برابرش ایستاده و از شـــاه پشتیبانی میکردند. مظفر بقایی یکی از همین چهرههای مخالف بود و به واسطه کرمانی بودن او استان و شهر کرمان یکی از کانونهای بحران به حساب میآمد. از همین رو سرگرد سخایی به ریاست شهربانی کرمان برگزیده شد تا بحرانهای به وجود آمده به وسیله بقایی را بیاثر کند. در صبح روز 28 مرداد شعار زنده باد مصدق و مرگ بر شــاه خیابانهای شهرهای بزرگ کشور لرزاند و عصر آن روز مرگ بر مصدق و جاویــد شـــاه در کرمان شرایط دیگری را رغم زد.
بعد از ظهر 28 مرداد نوچههای مظفر بقایی قصد جان سرگرد را میکنند. راننده سرگرد هراسان به خانه وی رفته و خطر را گوشزد میکند و میگوید: «باک جیپ را پر کردهام، سوار شوید و از کرمان بروید.» اما سرگرد که میلی به فرار نداشته راننده را مرخص کرده و پای پیاده به شهربانی میرود.
▫️نوچهها جلوی ساختمان چشم به راه بودند. سرگرد سخنرانیِ کوتاهی برای آنها میکند، اما در اثر حمله آنها، رییس دژبانی دخالت کرده و سرگرد را به داخل ساختمان و دفتر فرمانده ی لشگر میبرد. در آنجا فرمانده لشکر سرتیپ فضلاله امانپور راه نجات سرگرد را اعلام انزجار از مصدق و وفاداری به شـــاه بیان میکند. سرگرد که باور نمیکرده با مشتی آدمکش طرف شده پاسخ میدهد: «من زندانیِ شما هستم و در دادگاه صحبت میکنم.»
🌹سرتیپ امانپور از اتاق خارج شده و به چاقوکشهای آماده به خدمت اشاره میکند. در یک چشم به هم زدن پیکر سرگرد را که در اثر ضربات پیاپی چاقو نیمه جان بوده از طبقه دوم ساختمان به پایین پرتاب میکنند و حاضران در خیابان با چوب و سنگ و لگد به جانش میافتند. راننده جیپ سرتیپ امانپور، چند بار با خودرو از روی پیکر او گذر میکند. سپس او را برهنه کرده و ریسمانی به گردنش میاندازند و با خودرو) روی زمین میکشند و در میدان مشتاق از یک تیر چراغ برق حلق آویز میکنند. گروهی هم بخشهایی از بدن او را مثله میکنند. پس از اين اتفاقات افرادي خطر کرده و نیمه شب، باقی مانده پیکر سرگرد را از تیر چراغ برق پایین کشیده و غسل و کفن کرده و در گورستان شهر دفنش کردند.
▫️دردآور اين كه حافظه ی تاریخی در ما ایرانیان آنقدر ضعیف است که جز آنهایی که چند بار سنگ قبر سرگرد را شکستند کسی از او و سرگذشتش خبری نداشت و شهرداری کرمان به سادگی محوطه ی گورستان سید حسین که قبر سرگرد در آن بود را صاف کرده و فضای سبز ساخته است. پس از پيروزیِ انقلاب اسلامی به پاس خدمات اين شهيد ؛ درجه ی سرهنگی به وی اعطاء شد.
🔺شاید تنها يادمان قابل ذكری كه از وی باقی مانده است در همين بخش از کلان شهر تهران باشد كه خیابانی مزین به نام این قهرمان ملی است تا نامش از یادها پاک نشود.
#قهرمان_ملی #سرهنگ_محمود_سخایی #خیابان_سرهنگ_سخایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #حماسه_پل_جلفا
📽 داستان سه سرباز غیور ایرانی که شهریور ماه ۱۳۲۰ در مرز نخجوان ۴۸ ساعت در برابر ارتش سرخ شوروی سابق مقاومت کردند و با نثار جان شیرین خود حماسه پل آهنی جلفا را آفریدند.
♦️نکته جالب اینکه حقوق این سربازان دلاور سه ماه بوده که پرداخت نشده بود و با وجود دستور عقبنشینی ، حاضر به ترک موضع خود نشده و تا آخرین نفس از مرز و بوم کشورشان پاسداری کرده بودند.
#قهرمان_ایرانی
#قهرمان_ملی
#شهدا
#دفاع_مقدس
حافظان امنیت:
✍شهید محمدجعفر نصر اصفهانی، ۱۰ شهریورماه ۱۳۳۹ در #اصفهان بدنیا آمد و در سال ۱۳۶۱ وارد دانشکده افسری #ارتش گردید. در زمان #جنگ_تحمیلی وی رسته پیاده را برگزید و دوره مقدماتی را در لشگر ۲۸ پیاده #کردستان که در دو جبهه درگیر بود و از پر مخاطرهترین یگانها بود انتخاب کرد و به آن یگان منتقل و به عنوان فرمانده گروهان پیاده در خط مقدم جبهه مشغول به خدمت گردید. در سال ۱۳۶۷ در یک عملیات رزمی در منطقه #مریوان و پنجوین عراق به شدت مجروح و به پشت #جبهه منتقل گردید و در همین زمان به واسطه تک شیمیایی عراق، آلودگی شیمیایی نیز پیدا نمود. وی از سال ۶۷ تا ۷۳ در مشاغل زیر خدمت نمود:
●بازرسی لشگر ۲۸ #سنندج
●دوره عالی پیاده در #شیراز
●فرمانده گروهان دانشجویان در دانشکده افسری
●قرارگاه شمال غرب #نیروی_زمینی ارتش
●بازرسی #نیروی_زمینی_ارتش
●#فرمانده گردان تکاور تیپ ۴۵ #شوشتر
✍سال ۷۳ با ترفیع به درجه سرهنگی بعنوان فرمانده تیپ ۱ لشگر ۲۳ انتصاب شد. سال ۷۴ بعنوان فرمانده تیپ ۱ لشگر ۷۷ پیاده؛ در این مسولیت با اینکه در شرایط جسمانی خوبی نبود و چند ماه قبل از آن مورد عمل جراحی از ناحیه معده قرار گرفته بود خدمت نمود. در سال ۷۵ حال عمومی وی به واسطه آلودگی شیمیایی از گذشته مجدداَ به وخامت گذاشت و بعد از مدتی بستری شدن در بیمارستان و منزل و تحمل درد و رنج فراوان در روز ۱۹ آبان ماه سال ۷۵ در راه دفاع از وطن، جاودانه شد. #روحش_شاد
🎖#ارتش_فدای_ملت 🇮🇷
#اگر_ارتش_نبود_ایران_هم_نبود
#من_ارتش_را_دوست_دارم
#من_یک_ارتشی_ام
#من_ارتشی_ام
⚊⚊⚊⚊⚊⚊
#شهدای_ارتش_مظلومند #شهدای_ارتش
#ارتش_ایران #ارتش_جمهوری_اسلامی_ایران #ارتشی #قهرمان #اسطوره #قهرمان_ملی #قهرمان_ملی_ایران #قهرمان_من #دفاع_مقدس #جنگ_ایران_و_عراق
⚊⚊⚊⚊⚊⚊