✊او ایستاد پای امام زمان خویش ...
💐چهارم فروردین سالروز شهادت دو شهید مدافع حرم گرامی باد.
#صلوات
#پوستر_اختصاصی
🌹🕊🌹🕊🌹
می گفت هرکاری می خواهم بکنم اول نگاه میکنم میبینم، امام زمان (عج) از این ڪار راضیه؟!چه دردی از درد امام زمان (عج) دوا می شود؟! اگه می بینید امام زمان از کاری ناراحت می شود انجام ندهید.
"شهیــد محمد مهدوی"
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
@kakamartyr3
🕊🌹 خداوندا : تو خود فرمودی بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.
آغوش بگشا و ردای سرخ شهادت را که به بهترین بندگانت عطا فرمودی به من نیز عطا فرما و مرا با شهدای صدر اسلام محشور فرما.
معبودا: تو خود میدانی در این شبها و روزهای ظلمانی زندگی در دنیا، دیگر هیچ آرزویی جز وصال به تو با شهادت برایم باقی نمانده.
بارالها: نمیخواهم خود را چونان پرندهای در قفس در این دنیا محبوس ببینم، بالو پر میخواهم برای پرواز، بهجز این جان ناقابل چیزی دیگر ندارم و آن را هم پیشکش به درگاهت آوردهام.
"بسیجی شهید حسن عشوری"
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
@kakamartyr3
🕊
هم زیبآ بود .. هم پولدآر ..
نفر هفٺمـ دانشگآه بود !
اما بیݩ تمامـ فانتزے هایݜ
شهادٺ را انتخآب کرد(:♥️
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
@kakamartyr3
راوی میگفت :
رزمنـده هایی را
این رودخانه با خود بُرد
پس اینجـا ارونـــد نیست ...
دستانت را به آب بزن و فاتحه بخوان!
اینجا تنها گلزار شهدای آبی دنیاست.
#اروند_رود
#یادشهداباصلوات
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
@kakamartyr3
✳️حافظان امنیت ✳️
بسم الله الرحمن الرحيم
قرار با شهدا🥀
شهید علیرضا کریمی 🥀
متولد ۲۲ شهریور سال ۱۳۴۵ مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیچان اصفهان بدنیا آمد.به دلیل بیماری شدیدی که داشت پزشکان معتقد بودند که زیاد زنده نمی ماند. به طوری که در ۴ سالگی کبد وی از بین رفته و دیگر امیدی به زنده ماندنش نبود روزی سیدی سبزپوش به مغازه پدرش مراجعه کرده و بی مقدمه می گوید کار خوبی کردی که علیرضا را نذر آقا ابالفضل(ع)💐 کردی. همین امروز سفره آقا ابالفضل (ع) را پهن کن و به مردم غذا بده، ۳ مجلس روضه برای حضرت در حرمش نذر کرده ای که من انجام می دهم. سپس اسکناسی را جهت برکت کاسبی به پدر می دهد.علیرضا🥀 به طرز معجزه آسایی شفا می یابد به طوری که سال ها بعد قهرمان ورزش های رزمی می شود.
در عملیات محرم در اثر اصابت گلوله خمپاره سر و دست و پای او مجروح می شود.🥀 بعد از پایان دوران مجروحیت به جبهه باز می گردد.
فرمانده گردان امیرالمؤمنین(ع) به خاطر شجاعت و مدیریتی که علیرضا از خود نشان داده بود، مسئولیت دسته دوم از گروهان ابالفضل(ع) را به او می دهد.
در آخرین دیدار با خانواده اش به مادر می گوید ما مسافر کربلائیم راه کربلا که باز شد بر می گردیم.😭 در پایان آخرین نامه ای که فرستاد نوشته بود به امید دیدار در کربلا.
درسال 1361 عملیات والفجر ۱ منطقه عملیاتی فکه- تنگه ابوغریب هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار می گیرد و در جواب فرمانده اش که می خواهد او را به عقب بیاورد می گوید، شما فرمانده ای برو بچه ها منتظرت هستند. علیرضا 🥀در حالیکه روی زمین افتاده و به سختی می خواست خودش را به سمت تپه ها بکشاند، ناگهان یکی از تانک های عراقی به سرعت به سمت وی رفته و از روی پاهایش رد می شود. در اینجا فقط ۱۶ ساله بود. ۱۶ سال بعد درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا می شود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا کرده و شب تاسوعای حسینی به وطن باز می گردانند
#یادش_باصلوات
روحش شاد و ياد و خاطرش گرامي باد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
@kakamartyr3
علمدار لشگر رسول الله (ص)
شیعه مولا علی {ع}
عشق ما، سردار جاویدان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
نمک نشناس نباشیم
بقیه را بگذار وقت تلف کنند
ما باید راه #حاج_احمد را ادامه بدهیم...
امام خامنه ای :
« اگر شهیدان عزیزند، که عزیزترینند
اگر برای ما گرامیند، که گرامیترینند
گرامیداشت آنها به معنای این است که
ما راهشان را ادامه بدهیم
و اهدافشان را دنبال کنیم
دنبال کردن راه آنها یعنی بایستی
اهداف جمهوری اسلامی و ارزش های اسلامی
این پایههای مستحکم و این شاخص های نمایان
که می تواند این ملت را به اوج افتخار دنیوی و اخروی برساند
در نظر داشته باشیم و دنبال کنیم
زن و مرد در این جهت یکسانند
پسران و دختران شهید، برادران و خواهران شهید
و آنهایی که نسبتی با شهید دارند در این جهت یکسانند
هر چه به شهید نزدیکترید، افتخارتان بیشتر
و مسئولیتتان سنگینتر است
کشور مال شماست
کشور مال جوانهاست
آینده مال شماست
آنهایی که رفتند، رفتند
و راهها را گشودند
من و شما که ماندیم
باید از این راههای گشوده
حرکت کنیم
و پیش برویم
اگر آنها
راه را باز کنند و ما بنشینیم
و دست روی دست بگذاریم و تماشا کنیم
این قدرنشناسی و نمک نشناسی است »
#حاج_احمد_متوسلیان 🌷
#خاطرات_شهید
🔹کردستان بودیم برای خوابیدن به همه بچه ها پتو دادیم و خودم پتو نگرفتم و هوای منطقه هم خیلی سرد بود و برف هم می بارید. ما تقریباً چند کیلو متر راه رفتیم تا اینکه نیمه شب شود و تک را شروع کنیم .
🔹یک استراحت کوتاهی هم به بچه ها دادیم. آن شب آنقدر سرد بود که بچه ها با اینکه پتو داشتند از سرما داشتند یخ میزدند. خودم هم بدون پتو. یک نفر برای کشیک گذاشتم و خودم یک کمی خوابیدم.
🔹دیدم که یه مقدار روی تنم پتو است و بعد بیدار شدم دیدم که همه پتو دارند و گفتم: خدایا این پتو از کجا آمده است و متوجه شدم که بچه ها فهمیدند من پتو ندارم. پتوی خودشان را تکه تکه کردند و به من دادند.
🔹در یکی از عملیاتها شمیایی شده بود و چند تا ترکش کوچک توی سر و پیشانیش خورده بود. به روی خودش نمیآورد وقتی که بعد از تقریباً یک هفته از عملیات آمده بود. متوجه شدم که بالشتش خونی میشود من هم فکر میکردم ترکش فقط به پیشانیش خورده، نمیدانستم که سرش هم ترکش خورده است ولی بروز نمیداد. میگفتم این خونها چیست؟ میگفت: هیچی یه مقدار نقل و نبات صدام ریخت یه مقدارش هم به ما خورد اینها چیزی نیست. شمیایی شده بود و دارو مصرف می کرد. به من میگفت: شربت سرفه است. در صورتیکه تمام حنجره اش آسیب دیده بود و نمیگفت.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
📎فرماندهٔ تیپ مالکاشتر مریوان
#سردارشهید_سبزعلی_خداداد🌷
●ولادت : ۱۳۳۸/۱/۲ بابل ، مازندران
●شهادت : ۱۳۶۵/۹/۱۱ خرمشهر ، منطقهٔعملیاتی کربلای۴