eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
71.1هزار عکس
11.9هزار ویدیو
183 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📌 عملیات محمد رسول الله (ص) 🔹 این عملیات در تاریخ ۱۳۶۰/۱۰/۱۲ در منطقه غرب نوسود و با رمز مقدس «لااله‌الاالله محمد رسول الله ص» با هدف انهدام نیروهای دشمن و نشان دادن قدرت نفوذی و تهاجمی ایران آغاز میشود. 🔹 در این عملیات نیروهای سپاه ضمن عبور از مناطق کوهستانی و تله انفجاری در حالی که نیروهای حزب کومله و دمکرات در نزدیک آنان قرار دارند، به مصاف دشمن بعثی میروند. 🔹 با عبور شجاعانه رزمندگان از مرزهای بین‌المللی، پایگاه‌های بعثیان و ضد انقلاب در این منطقه درهم کوبیده شده و مقر فرماندهی تیپ ۱۱۶ عراق که مسئولیت منطقه را بر عهده دارد، منهدم میشود. با فرار بعثیان، پیشروی ادامه پیدا میکند که به دنبال آن شهرهای بیاره و طویله عراق در خطر سقوط قرار میگیرند. 🔹 رزمندگان اسلام دامنه عملیات را گسترش داده، حتی به داخل این دو شهر نفوذ میکنند و ضربات سختی به پایگاه‌های دشمن وارد می‌آورند. در این حمله، تعدادی از ارتش عراق کشته و عده‌ای هم به اسارت در می‌آیند؛ ولی از آنجا که عملیات به صورت انهدامی پیش بینی شده بود، تثبیت موضع انجام نمیگیرد و رزمندگان پس از پایان مأموریت، پیروزمندانه به پایگاه‌های خود در داخل خاک وطن باز میگردند. 🔹 این عملیات آرامش دشمن را در غرب کشور به هم میزند و به آنها نشان میدهد که از این پس نیروهای متجاوز عراق در هیچ نقطه از خاک ایران مصون از حملات نیروهای ایران نیستند. 🏅 نتایج عمليات 🔘 یگان‌های منهدم شده دشمن: ● انهدام مقر فرماندهی تیپ ۱۱۶ ● انهدام پایگاه‌های دشمن در اطراف طویله و بیازه عراق 🔘 غنایم: ● مقادیری سلاح سبک و تجهیزات انفرادی 🔘 تعداد کشته و زخمی دشمن: ● ۷۰۰ نفر. 🔘 تعداد اسرا: ● ۱۰۰ نفر. 📚 منبع: کتاب کارنامه توصیفی عملیات‌های ۸ سال دفاع مقدس از ص ۵۴ ؛ علی سمیعی | نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه ۱۳۷۶. 📷 تصویر نقشه عملیات: ● ● 🌷 اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان رضوی / دانشنامه و مرکز اسناد: .
🌿 زندگی نامه شهید سیدمجتبی علمدار 🌷در سحرگاه 11 دی 1345، درست در لحظاتی که مؤذن، آوای دلنشین اذان صبح را سر داده بود، کودکی چشم به جهان گشود که نامش را «مجتبی» نهادند. نورسیده‌ای از تبار سادات که تولدش، بارقه‌ای از امید را در دل «سیدرمضان و نوذر» به وجود آورده بود. پدر و مادری که در سیمای دل‌بندشان، آینده‌ای درخشان را می‌دیدند 🔹سیدرمضان با درآمدی متوسط، همواره دغدغه آن را داشت که فرزندانش تعالیم اسلامی را به درستی بیاموزند و بدان عمل کنند. سیدمجتبی، تحصیلات ابتدائی را در دبستان «شهید عبدالحکیم قره­جه»، دوران راهنمائی را در مدرسه «شهید دانش» و مقطع را در هنرستان «شهید خیری­مقدم» فعلی ساری سپری کرد. اگرچه تحصیلاتش به دلیل پیروی از فرمان پیر و انجام تکالیف الهی ناتمام ماند، امّا بعد از سال­های جنگ، ادامه تحصیل داد. 🔹او در سال 1362 همراه چند تن از دوستانش، دوران آموزش نظامی را در پادگان منجیل پشت سر گذاشت و بعد از آن به منطقه کردستان اعزام شد. حضور او در کردستان با اتمام عملیات والفجر 4 مصادف بود؛ اما بعد از عملیات، به همراه دیگر رزمندگان، در پایگاه «ساوجی» منطقه پنجوین عراق مستقر شد. 🔹او در سال 1363، به منطقه جنوب عزیمت کرد و در گردان امام حسین(ع) لشکر 25 کربلا، به‌عنوان تیربارچی استقرار پیدا کرد. این رزمنده سرافراز، از نقش‌‌آفرینان عملیات پیروزمندانه کربلای 1 نیز بود. او بعد از این عملیات، وارد گردان مسلم‌‌بن عقیل شد و تا پایان جنگ نیز، در آن باقی ماند. نخستین عملیاتی که سید همراه این گردان انجام داد، عملیات کربلای 5 بود. گردان مسلم پیش از این عملیات، در منطقه صیداویه در آبادان مستقر شد. این‌جا بود که مجتبی، همراه سایر رزمندگان، در کنار نخل‌های استوار جنوب، نجواهای عاشقانه خود را در سوگ اهل بیت(ع) سر داد. 🔹او در عملیات کربلای 8، از ناحیه کتف راست مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و با همان وضعیت، تا پایان عملیات حضور داشت. اگرچه این ترکش، هرگز از بدن سیدمجتبی خارج نشد و او آن را به‌عنوان درّی در صدف وجود خویش نگهداری می‌کرد. این بسیجی خستگی‌ناپذیر که در آغاز سال 1366 جامه پاسداری را به تن کرده بود، اواخر فروردین همین‌سال(1366)، همراه مسلم، در عملیات کربلای 10 شرکت کرد. ارتفاعات ماووت، هنوز خاطره پایداری‌ها و جوانمردی‌های او را به خاطر دارد. 🔹او در مرداد 1366، به گروهان سلمان از گردان مسلم منصوب شد و در اسفند همین سال(1366)، به همراه سایر نیروهای این ، جهت شرکت در عملیاتی عازم غرب کشور شد. مأموریت گروهان سلمان، آزادسازی سه‌راهی خُرمال، سیّدصادق و دوجیله و پاسگاه مستقر در آن بود که با موفقیت کامل انجام شد. 🔹روح عاشق سیدمجتبی و اشتیاق زایدالوصفش به کربلای ایران، بار دیگر او را به جبهه‌های نبرد کشانید. به‌گونه‌ای که تا مدتی پس از پذیرش قطع‌نامه 598 نیز، سراغ او را می‌بایست از نخلستان‌های آبادان می‌گرفتند. او در زمستان سال 1369 مأموریت خود را در جنوب پایان داد و سپس فعالیت کاری‌اش را در واحد عملیات، و در ادامه، در واحد تربیت بدنی لشکر 25 کربلا از سر گرفت. مجتبی در همین سال(1369)، با بانویی از سُلاله رسول اکرم، به نام «سیده فاطمه موسوی» ازدواج کرد که ثمره آن‌ها «سیده زهرا» است. سیدمجتبی که ترکش و تاول‌های شیمیایی را از سال‌های خون و آتش، در جسمش به یادگار داشت، سرانجام در شامگاه 11 دی 1375 به دعوت حق لبیک گفت و به خیل یاران شهیدش پیوست. پیکر مطهر این شهید بزرگوار، بعد از وداع و تشییع در ساری، در گلزار شهدای «مُلامجدالدین» این شهر تا همیشه آرام گرفت.
❤ حَرمت را نه که از خشت، ز دل ساخته‌ایم 🌸 فرارسیدن ۱ رجب، سالروز میلاد حضرت باقرالعلوم علیه‌السلام مبارک‌باد
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدار حاج‌قاسم با شخصی که به او ظلم شده بود 🔹«سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم 📺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قمر کامل امام باقر هر تپش دل امام باقر یا اباجعفر امام باقر 💐 حلول ماه مبارک رجب و ولادت امام محمد باقر (ع) مبارک باد
17.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرف اصلی بیانات صبح امروز رهبر انقلاب به مناسبت پنجمین سالگرد شهادت شهید سلیمانی
🔸 شرافت من از جانم ارزشمندتره؛ به آن نزدیک نشوید... |شیخ عاشق قرآن بود و چیزی نمونده بود تا حافظ کل قرآن بشه که دستگیر شد. شاید هم توی ماه‌های آخر زندگیش قرآن رو کاملا حفظ کرده بود... یادمه آخرین بار برا دیدن شیخ به همراه مادر، برادرانم، خواهرم و سکینه دختر شیخ؛ صبح زود به زندان حایر ریاض رفتیم؛ اما این دیدارمون با شیخ رو تا ساعت ۱۲ظهر به تاخیر انداختند. مادر و برادرم نگران شده بودند؛ چون همیشه ما وارد محل ملاقات شده و منتظر رسیدن شیخ می‌شدیم، اما این‌بار وقتی وارد شدیم دیدیم او منتظر ماست. شیخ از دیدن مادر بسیار خوشحال شد. یادمه توی اون دیدار ورد زبان شیخ شده بود گفتنِ ذکرِ «الحمدلله رب العالمین»... می‌گفت: می‌خوام با شهادت به دیدار پروردگارم برم... ملاقات که تموم شد، زمان خارج شدن؛ درِ گوشی به شیخ گفتم: حرفهایی درباره حل پرونده محکومان به گوش می رسه‌.‌‌.. اما شیخ در جوابم گفت: منو رها کنید و به پرونده‌ی دیگران برسید. تو و «صادق الجبران» (وکیلش) از طرف من برای انجام هرکاری اختیار تام دارید؛ اما شرافت من از جانم ارزشمندتره، پس بهش نزدیک نشید‌‌‌...‌ ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب: