🍃شاعر چه زیبا میگوید :
زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماست،
هر كسي #نغمه خود خواند و از صحنه رود، صحنه پيوسته بجاست،
خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به یاد.(ماجد)
🍃و تو چه زیبا صحنه ی زندگیات را ترسیم کردی. زندگی تو چه خرم نغمه ای بود که در #خاطرهها به ابدیت پیوست❣
🍃عباس کریمی، #فرماندهی بی ادعا و فروتن، فرماندهی که ابتکار عملش #دشمن بعثیاش را هراسان میکرد، و چه #سرباز لایقی در تمام صحنه های نبرد بود. الحق و الانصاف عباسی برای زمان خویش بود.
🍃شهـــیدی که گرمای محـبتش چون نـــوری، قلبها را #تسخیر میکرد و همین ویژگی بارز اخلاقیاش بود که همگان مجذوب او میشدند😌
🍃تقربش به #خداوند، او را عاشقانه خرید. آری چه نیک حقیقت و هدف الهی را درک نمود و برای حقیقت #پایداری کرد و جان داد.
🍃و اینک ای شهید، تو به سفری ابدی رفتهای، سفری #عاشقانه به سمت محبوب همیشگیات. حقا که باید به #خانوادهات درود فرستاد، درود فرستاد که چنین فرزندی تربیت کردند. فرزندی که برای دفاع از حق، لحظه ای از پای ننشست🌹
🍃شهید عباسکریمی در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ به یاران آسمانیاش پیوست. براستی که چنین پروازی میانه میدانم آرزوست...
🍃بقول #شهید_اهل_قلم :
ای شهید! ای آنکه بر کرانهی ازلی و ابدی وجود برنشستهای! دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش. آری ما را از این منجلاب بیرون کش😔
♡اللهم الرزقنا الشهادت فی السبیلک♡
🌺به مناسبت سالروز شهادت #شهید_عباس_کریمی
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
📅تاریخ تولد: ۱ اردیبهشت ۱۳۳۶
📅تاریخ شهادت: ۲۴ اسفند ۱۳۶۳. عملیات بدر
📅تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۳۹۹
🥀 مزار شهید : قطعه ۲۴بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌿 زندگی نامه شهید سیدمجتبی علمدار
🌷در سحرگاه 11 دی 1345، درست در لحظاتی که مؤذن، آوای دلنشین اذان صبح را سر داده بود، کودکی چشم به جهان گشود که نامش را «مجتبی» نهادند. نورسیدهای از تبار سادات که تولدش، بارقهای از امید را در دل «سیدرمضان و نوذر» به وجود آورده بود. پدر و مادری که در سیمای دلبندشان، آیندهای درخشان را میدیدند
🔹سیدرمضان با درآمدی متوسط، همواره دغدغه آن را داشت که فرزندانش تعالیم اسلامی را به درستی بیاموزند و بدان عمل کنند.
سیدمجتبی، تحصیلات ابتدائی را در دبستان «شهید عبدالحکیم قرهجه»، دوران راهنمائی را در مدرسه «شهید دانش» و مقطع #متوسطه را در هنرستان «شهید خیریمقدم» فعلی ساری سپری کرد. اگرچه تحصیلاتش به دلیل پیروی از فرمان پیر #جماران و انجام تکالیف الهی ناتمام ماند، امّا بعد از سالهای جنگ، ادامه تحصیل داد.
🔹او در سال 1362 همراه چند تن از دوستانش، دوران آموزش نظامی را در پادگان منجیل پشت سر گذاشت و بعد از آن به منطقه کردستان اعزام شد. حضور او در کردستان با اتمام عملیات والفجر 4 مصادف بود؛ اما بعد از عملیات، به همراه دیگر رزمندگان، در پایگاه «ساوجی» منطقه پنجوین عراق مستقر شد.
🔹او در سال 1363، به منطقه #علمیاتی جنوب عزیمت کرد و در گردان امام حسین(ع) لشکر 25 کربلا، بهعنوان تیربارچی استقرار پیدا کرد.
این رزمنده سرافراز، از نقشآفرینان عملیات پیروزمندانه کربلای 1 نیز بود. او بعد از این عملیات، وارد گردان مسلمبن عقیل شد و تا پایان جنگ نیز، در آن باقی ماند.
نخستین عملیاتی که سید همراه این گردان انجام داد، عملیات کربلای 5 بود. گردان مسلم پیش از این عملیات، در منطقه صیداویه در آبادان مستقر شد. اینجا بود که مجتبی، همراه سایر رزمندگان، در کنار نخلهای استوار جنوب، نجواهای عاشقانه خود را در سوگ اهل بیت(ع) سر داد.
🔹او در عملیات کربلای 8، از ناحیه کتف راست مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و با همان وضعیت، تا پایان عملیات حضور داشت. اگرچه این ترکش، هرگز از بدن سیدمجتبی خارج نشد و او آن را بهعنوان درّی در صدف وجود خویش نگهداری میکرد.
این بسیجی خستگیناپذیر که در آغاز سال 1366 جامه پاسداری را به تن کرده بود، اواخر فروردین همینسال(1366)، همراه #گردان مسلم، در عملیات کربلای 10 شرکت کرد. ارتفاعات ماووت، هنوز خاطره پایداریها و جوانمردیهای او را به خاطر دارد.
🔹او در مرداد 1366، به #فرماندهی گروهان سلمان از گردان مسلم منصوب شد و در اسفند همین سال(1366)، به همراه سایر نیروهای این #گردان، جهت شرکت در عملیاتی عازم غرب کشور شد. مأموریت گروهان سلمان، آزادسازی سهراهی خُرمال، سیّدصادق و دوجیله و پاسگاه مستقر در آن بود که با موفقیت کامل انجام شد.
🔹روح عاشق سیدمجتبی و اشتیاق زایدالوصفش به کربلای ایران، بار دیگر او را به جبهههای نبرد کشانید. بهگونهای که تا مدتی پس از پذیرش قطعنامه 598 نیز، سراغ او را میبایست از نخلستانهای آبادان میگرفتند.
او در زمستان سال 1369 مأموریت خود را در جنوب پایان داد و سپس فعالیت کاریاش را در واحد عملیات، و در ادامه، در واحد تربیت بدنی لشکر 25 کربلا از سر گرفت.
مجتبی در همین سال(1369)، با بانویی از سُلاله رسول اکرم، به نام «سیده فاطمه موسوی» ازدواج کرد که ثمره آنها «سیده زهرا» است.
سیدمجتبی که ترکش و تاولهای شیمیایی را از سالهای خون و آتش، در جسمش به یادگار داشت، سرانجام در شامگاه 11 دی 1375 به دعوت حق لبیک گفت و به خیل یاران شهیدش پیوست. پیکر مطهر این شهید بزرگوار، بعد از وداع و تشییع در ساری، در گلزار شهدای «مُلامجدالدین» این شهر تا همیشه آرام گرفت.
#آشنایی_با_شهدا