eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
66.3هزار عکس
9.8هزار ویدیو
167 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی ارتباط با ادمین @MARTYR1 https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
مردم رفتند ماهم می رویم را به جان امام نگذارید یاد امام جبهه و خاطره ها محو شود کردن , ادای دین خون سرخی ست که در راه دین و ناموس و شرف واستقلال و آزادی ما این خاک پرور ریخته شده است را به کلامی به نوائی به خاطره ای به تصویری شعر و زمزمه ای یاد 🍀🍃🌺🍃🌸🍃🌼 🍀🍃🌺🍃🌸🍃🌼
🕊🌹🌸🕊🌸🌹🕊 مراسم هـیئـت که تمـام شـد، بـه سمت حیـاط امامـزاده رفتیم شور و اشـتیاق عجیبی داشـت و تاکیـد می کرد که به حرفـش گوش بدهـم، بـا انگشت اشـاره کـرد و گفـت که وقـتی شـدم مـرا آن‌جـا دفـن کنـید. مـن که بـاورم نمی‌شـد، حرفـش را جـدی نـگـرفـتـم، نـمـی‌دانـسـتـم که آن لحظـه شنونـده وصیت پسـرم هسـتم و روزی شاهد دفـن او در آن حیاط می‌شـوم. 🕊🌹🌸🕊🌸🌹🕊 🕊🌹🌸🕊🌸🌹🕊
🕊🌹🌸🕊🌸🌹🕊 مراسم هـیئـت که تمـام شـد، بـه سمت حیـاط امامـزاده رفتیم شور و اشـتیاق عجیبی داشـت و تاکیـد می کرد که به حرفـش گوش بدهـم، بـا انگشت اشـاره کـرد و گفـت که وقـتی شـدم مـرا آن‌جـا دفـن کنـید. مـن که بـاورم نمی‌شـد، حرفـش را جـدی نـگـرفـتـم، نـمـی‌دانـسـتـم که آن لحظـه شنونـده وصیت پسـرم هسـتم و روزی شاهد دفـن او در آن حیاط می‌شـوم. 🕊🌹🌸🕊🌸🌹🕊 🕊🌹🌸🕊🌸🌹🕊
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 💖یعنی این... آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند باید که عشق را به شما اقتدا کنند بی دردهای خفته به مرداب عافیت باید حساب خویش ز مردان جدا کنند با نردبان درد به معراج می‌روند آنان که تا به صبح خدا را صدا کنند _______________________________ : هر کاری برای جانبازان عزیز و غیرتمندمان کنیم ذره ای از دلاوری آنها جبران نخواهد شد. ما در راه خدا فقط " لاف عاشقی زدیم، غافل از اینکه عاشقان واقعی آنها بودند که وجودشان را فدای راه حق کردند. ⚘سلامتی جانبازان بزرگوار صلوات⚘ #جانبازان#جبهه #جوانی#قدرت#مردانه #لوکس#طلا #خواننده #جانباز_یعنی_عاشق_خدا💖 🌷 🌹🌹
🌸🌼💐🌺💐🌼🌸 شب عروسی هنگام برگشتن ازاتلیه ، آقا به من گفتند اگر موافق باشید قبل از رفتن پیش مهمانها ، اول برویم خانه خودمان و رابا هم بخوانیم ، یک دونفره و این هم درحالی بود که مرتب خانوادهامون به ایشان می زدند که چرا نمی آیید ، مهمانها منتظرند ، من هم گفتم قبول ، فقط آنها باشما ایشان هم گفتند مشکلی موبایلم را برای یک ساعت می گذارم روی صدا تا متوجه نشویم بعد با هم به پر از مهر و رفتیم و بعد از نماز به پیشنهاد ایشان یک عاشورای دلچسب دو نفره خواندیم و بنای زندگیمان را با بنا کردیم و به عقیده من این زیارت عاشورایی بود که تا حالا خوانده بودم و من شب بیشتر به اخلاص و معنویت پی بردم و خواندن کار همیشگی بود . و شام با تمام وجودشان می خواندند و سفارششان هم به من همین بود که هیچ موقع خواندن را فراموش نکن که من هرچه دارم از همین است ، حتی از هم که تماس می گرفتند مرتب این موضوع را یادآوری می کردند . 🌸🌼💐🌺💐🌼🌸 🌸🌼💐🌺💐🌼🌸
. . مردی که در برابر خواسته همسرش برای خواندن خطبه عقدشان توسط حضرت امام می‌گوید: " راضی نیستم روز قیامت جوابگوی این سؤال باشم که چرا وقت مردی را که متعلق به یک میلیارد مسلمان است به خودت اختصاص دادی." همت کسی بود که به گفته همسرش دست خانواده‌اش را جهت خرید برای او باز گذاشته بود، اما برای خودش جز یک حلقه ساده که قیمت آن به دویست تومان هم نمی‌رسید، خرید دیگری نکرد. مراسم عقدشان به دور از هرگونه تجملات و ریخت و پاش برگزار شد. همسر شهید با لباس ساده سرسفره حاضر شده و همت نیز یک دست لباس سپاه به تن کرده بود. . . .
. اولین غذایی که بعد از عروسیمان درست کردم استانبولی بود.از مادرم تلفنی پرسیدم.شد سوپ!آبش زیاد شده بود! کاسه کاسه کردم گذاشتم سر سفره.منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد. خودم رغبت نکردم بخورم! روز بعد گوشت قلقلی درست کردم.شده بود عین قلوه سنگ! تا من سفره را آماده کنم،منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها تیله بازی میکرد.میخندید و میگفت:چشمم کور،دندم نرم،تا خانم آشپزی یاد بگیره،هرچه درست کنه میخوریم،حتی قلوه سنگ! به نقل از همسر شهید منبع:کتاب اینک شوکران(شهید مدق)
💞💖 تو جلسہ خواسـتگارے آن قدر سر بزیر 😓 بود که گفتــم تمام گلهاے قالے را شمرد ....😇 ولی پــس از ازدواج احساسات و را به راحتی بروز می‌داد 💞💝 محـــمد من را « من» خطاب می‌کند.💗 نام مرا در همراهــش «عاشقانه من» ڪرده بود،... هـر وقت دلـــم برای محـــمد تنگ می‌شود😔 با گوشے محــمد شماره خودم را می‌گیرم یا به محمد زنگ می‌زنم و می‌گــویم محمــد تو رفتی و عاشقانه‌ات را تنها گذاشتی».😭 همہ عاشقانہ هاے زندگیــش را فداے ع کرد 🌹 ╭─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯
🍃می گویند سحرها مناجات های را خدا خوب خریداری میکند♡ . 🍃گویی همه چیز از همان سحرهایی شروع شد که اشک هایش میان را دست های نوازشگر خدا پاک کرد و به او وعده داد که به زودی خریدارش میشود🙃 . 🍃گویا زمزمه های های سحرگاهی اش فرشتگان را نیز بی تاب کرده بود و سفارشش را نزد کرده بودند❣ . 🍃اخر میدانی، شب همه ارباب را رها کردند اما شب عاشورا را آغاز شهادتش دانست. عهد بست، وفا کرد و چشم هایش را به روی دنیا بست و عاشقانه به سمت روانه شد🕊 . ✍نویسنده : . 🌺به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد : ۲۴ دی ۱۳۶۷ . 📅تاریخ شهادت : ۸ مهر ۱۳۹۶ . 📅تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : بهشت رضای مشهد .
‍ 🌱شهید تو چه ایه ای از حقی، که این چنین ‌حیاتمان را با یاد خود جلا داده ای. 🌱 یاخته های وجودیمان با هر خاطره ای از تو، آنچنان طراوت و نوری را به خود میگیرند که از سواحل نگاهمان هویدا میشود. 🌱امروز روزیست که پر به کشیدی، به من بگو سوخت پروازت کدام یک از افعال نیکت بود، کدام یک از افعال نیکت پروازت شد. هق هق گریه ات به وقت یا کنترل نگاهت 😔 🌱 تو آنچنان زیستی که همه را مسحور خود ساختی و ها را فتح‌کردی. آری آنچنان را شناختی که اینگونه خرید تورا ...خوشابحالت😭 🌱بگو از برای این ندیده ..شیرینی آن لحظه ای که‌مادرت‌ به تو‌لبخند زد چگونه طعمی داشت. از سفر عشقت بگو ... رفیق عارفم، از من نزد مادرت زهرا یادی بکن. سلام مرا به برسان ... کاش من هم، تو میشدم😓 🌱شهید احمد علی نیری در ۲۷ بهمن سال ۱۳۶۴، در حالی که ۱۹ سال از کشتی عمرشان‌ میگذشت، به فیض نائل آمدند. وی یکی از شاگردان خاص بودند. ♡پنج صلوات هدیه به روح مطهر شهید بزرگوار♡ ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۲۹ تیر ۱۳۴۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۷ بهمن ۱۳۶۴. اروند رود، عملیات والفجر۸ 📅تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید : تهران.بهشت زهرا
‍ 🍃شاعر چه زیبا می‌گوید : زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماست، هر كسي خود خواند و از صحنه رود، صحنه پيوسته بجاست، خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به یاد.(ماجد) 🍃و تو چه زیبا صحنه ی زندگی‌ات را ترسیم کردی. زندگی تو چه خرم نغمه ای بود که در به ابدیت پیوست❣ 🍃عباس کریمی، بی ادعا و فروتن، فرماندهی که ابتکار عملش بعثی‌اش را هراسان میکرد، و چه لایقی در تمام صحنه های نبرد بود. الحق و الانصاف عباسی برای زمان خویش بود. 🍃شهـــیدی که گرمای محـبتش چون نـــوری، قلب‌ها را می‌کرد و همین ویژگی بارز اخلاقی‌اش بود که همگان مجذوب او می‌شدند😌 🍃تقربش به ، او را عاشقانه خرید. آری چه نیک حقیقت و هدف الهی را درک نمود و برای حقیقت کرد و جان داد. 🍃و اینک ای شهید، تو به سفری ابدی رفته‌ای، سفری به سمت محبوب همیشگی‌ات. حقا که باید به درود فرستاد، درود فرستاد که چنین فرزندی تربیت کردند. فرزندی که برای دفاع از حق، لحظه ای از پای ننشست🌹 🍃شهید عباس‌کریمی در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ به یاران آسمانی‌اش پیوست. براستی که چنین پروازی میانه میدانم آرزوست... 🍃بقول : ای شهید! ای آنکه بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای! دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش. آری ما را از این منجلاب بیرون کش😔 ♡اللهم الرزقنا الشهادت فی السبیلک♡ 🌺به مناسبت سالروز شهادت ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد: ۱ اردیبهشت ۱۳۳۶ 📅تاریخ شهادت: ۲۴ اسفند ۱۳۶۳. عملیات بدر 📅تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ 🥀 مزار شهید : قطعه ۲۴بهشت زهرا
✨هو العشق 🍃آغاز دومین ماه از سال ۱۳۴۴ در خانواده توسلی مقدم همراه با شکفتن گلی بود که برگزیده بود. انتخاب شده بود تا پاسداری کند از حق و حقیقت. 🍃از همان کودکی از کارهای بیهوده حذر می کرد. زندگی اش را در این مسیر قرار داده بود. دوران نوجوانی اش را نیز در راه خدمت به و و سرنگونی حکومت طاغوت گذراند. 🍃پس از پیروزی انقلاب، آن هنگام که ماهیت دین و وطنش را در معرض خطر دید، با بصیرتی کامل، راه دفاع را در پیش گرفت. 🍃رفت، جنگید، هایش را با خدا شریک شد، تا اینکه سرانجام، خدا هم در جواب عاشقانه های نابش نردبان را پیش رویش گذاشت تا راهی آسمان شود. 🍃در آن سن کم، بازی با خدا را خوب آموخته بود. فهمیده بود چگونه مسیر صد ساله را یک شبه طی کند و ما امروز این سنین را مشغول چشیدن اندک شیرینی لحظه ای گناه هستیم. غافل از اینکه زمین زیر پایمان مردابی است که اندک اندک ما را در خود هضم می کند. 🍃فهمیدن حقیقت جایی که در آن هستیم نیازمند زمان است. گاه طولانی و گاه اندک. زمان در گذر است و عمر ما رو به پایان. انتهای مسیر نزدیک است و گاهی زود دیر می شود...! ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢ اردیبهشت ۱٣۴۴ 📅تاریخ شهادت : ۱٢ اردیبهشت ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای آمل
✨بسم الله الرحمن الرحیم 🍃غروب به دنیا آمدی و به همین سبب نامت را با اجازه ی حسین بن علی(ع) ؛حسین؛ برگزیدند❣ 🍃از همان کودکی حضورت در مجالس اباعبدلله؛ تورا مرید ارباب کرده بود به گونه ای که صدایت را خرج خوانیِ عزیز فاطمه کردی. 🍃در همان زمان طاغوت، عاشقانه و با سوز دل برای میخواندی و به تهدیدات مامورین حکومتی توجه نداشتی. 🍃 جلسات مذهبی برگزار و همه را از ذات پلید رژیم اگاه میکردی؛ در نهایت این ترس بود که بر آن ها غالب شد و حکم دستگیری ات را صادر کردند اما تو مجدد تسلیم نشدی و به راهت ادامه دادی✌️ 🍃 که آغاز شد به میدان رفتی و لباس رزم را تا اخرین لحظه ی زندگی رها نکردی. 🍃 همیشه میگفتی: " دوست دارم لباس رزمم، کفنم شود، و در آن روز بزرگ که همه در پیشگاه محبوب سر به زیر می‌ایستند در غافله پرشور ، سر بلند برحریر خویش مباهات کنم چرا که هر کسی با هر لباسی که به شهادت می‌رسد با همان لباس در پیشگاه ربِ وجود حاضر می‌شود." 🍃عاقبت؛ این تو بودی که با همان لباس رزم در پیشگاه پروردگارت حاضر شدی و او نیز با افتخار به استقبالت امد و مردم شهر پیکر پاک تورا به دوش کشیدند. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۵ دی ۱٣٢٢ 📅تاریخ شهادت : ٢ اردیبهشت ۱٣۶۶ 📅تاریخ انتشار : ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : مازندران
🔘 ماجرای دختر ٢٣ ساله ای که با جانباز قطع نخاع ازدواج کرد . .
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 بازی است مگر؟ جگر می خواهد! به بهانه ی دلتنگی،به دلایل ؛ سلام! سلامی به وسعت و به بزرگی راستش نوشتن از که کار ما نیست، جسارتاً با کلمات می کنیم تا عرض داشته باشیم خدمت شمایی که از برای ما گذشتید ، تا ما نباشیم از کوچک ترین برایتان بگذریم! هر بار خواندیم را ببینیم، عمل نکنیم و چه ساده از کنارش رد شدیم و چشممان را به مردم دوختیم و را به راحتی آب خوردن سر کشیدیم و ریش بلند گذاشتیم غافل از آنکه ریش ریشه ی خراب را دهی نمی کند! از حفظ زمزمه کردیم ما صف اول بودیم ، از آخر مجلس را چیدند و هربار پرپر شدن دلاورانمان بودیم و از ماجرا با دست مشت شده شعار دادیم! از کوچه خیابان های شده به شریفتان عبور کردیم که یادمان باشد این که در کوچه پس کوچه ها قدم می زنیم ، صدقه ی مبارک شماست و باز را مانند کبک در برف بردیم و هرکسی زبانش به هر به شما و راهتان و پیروانتان باز شد به بهانه ای می کنیم تا خجالت بکشد کردیم! آری ما چنین آور مدعی ادامه دهندگان راه شماییم و چقدر که مدام ! کاش اگر نیستیم نما نباشیم! التماس تفکر... شادی روح و 🌴
شهادت یک طلبه بسیجی در شیراز 🔹دادستان مرکز استان فارس: امروز در جریان اغتشاشات یک طلبه بسیجی در شیراز به دلیل پرتاب کوکتل مولتوف توسط اغتشاشگران و اصابت به ناحیه سر به بیمارستان منتقل شد که علیرغم تلاش کادر درمان به شهادت رسید. @kakamartyr3
💢فشار خونش با تمام امپول هایی که بهش خیلی پایین اومده بود 🔹زمانی که برای دیالیز اومده بودن دکتر میگفت فشارش حتما باید به ۱۰برسه تا شرایطشو داشته باشه دیالیز بشه 🔹دیدم ن هر چقدر امپول زدن از ۸بالاتر نرفت همون جا کنارش نشستم دستگاه رو نگاه کردم دیدم فشار ۸شد ۷شد ۶ من رد پای حضرت فاطمه زهرا سلام الله اونجا دیدم 🔹التماس،هایی به امام رضا کرده بودم دیدم حضرت زهرا سلام الله علیها امد شفاش داد ،ریه هاش شروع کرد کار کردن اما خودش ازاد گذاشتند 🔹گفتند انتخاب کن دوست داری بری پیش رفقای شهیدت یا دوست داری برگردی پیش زن و بچه هات 🔹اما اقا محمد راهشو از قبل انتخاب کرده بود ما رو دست خدا سپرد و رفت پیش رفقای شهیدش 🔹روایتی از همسر شهید مدافع سلامت فراجا محمد شکری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از ترور رئیسعلی_دلواری تنگستانی ، چه برسر ایران آمد ، عدم حمایت دولت وقت از دفاع مقدس وطن پرستان ایران و مذاکره با انگلیس و تحمیل هلوکاست_ایرانی ، تجاوز_انگلیس_به_خاک_ایران قحطی_بزرگ کشتار_ایرانی تفرقه_بنداز_حکومت_کن نفوذیهای_داخلی قحطی_گندم یتیم_خانه_ایران روزنامه_نخبگان دولت_غربگرا انگلیس_استعمارگر رهبر_معظم_انقلاب خروج_آمریکا_از_منطقه انتقام_سخت قهرمان_من سردار_سلیمانی عین_الاسد اقدام_متقابل شعور_حسینی صدای_عمارها 🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥 کانال ایتا() https://eitaa.com/kakamartyr3 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماهی🐟طلا 🪙هم بشه نمیخورم!!! . ....... . ....... ❤️ 🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥 کانال ایتا() https://eitaa.com/kakamartyr3 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️
🌸 شهادت؛ خانوادگی قشنگتره.‌‌.. روایتی عاشقانه از زوجی که با هم شهید شدند 🌼|محمدابراهیم موسی‌پسندی ۲۱ساله و مرضیه‌عاملی ۲۰ساله بود؛ که نشستند سر سفره‌ی عقد... ازدواجی که شروعِ یک زندگیِ عاشقانه، اما کوتاه بر روی زمین بود 🌼|ابراهیم مجاهد بود و ازدواج؛ مانعِ حضورش در جبهه نشد. مرضیه هم که تحمل دوری از همسرش رو نداشت؛ شروع کرد به گریه... بعدها ابراهیم براش نوشت: من آن گریه‌ی تو در آخرین دیدارمان را فراموش نمی‌کنم. نبین که در ظاهر گریه نکردم؛ اما در دل اشک ریختم، تا تو ناراحت نشوی... من تو را از ته قلب می‌خواهم و تنها یک دیدارت، دنیایی تازه و دیگر به من می‌دهد. 🌼|ابراهیم به همسرش گفت: تو هم با من بیا بریم جبهه. مرضیه هم قبول کرد و باهاش به پادگان شهید بهشتی اهواز رفت. ابراهیم توی نامه‌ای بعدها برا مرضیه نوشت: دلم می‌خواست که تو در کنارم باشی؛ و به خداوند تبارک و تعالی عرض می‌کردم که ای مولای من! و ای آقای من! من برای خدمت به تو عیالم را هم به منطقه آوردم، تا شاهد تلاش بیشتر من باشی... 🌼|مرضیه توی نامه‌ای برا ابراهیم نوشت: خوشحالم که همسرِ سربازِ امام زمان(عج) هستم... ابراهیم هم در جوابش نوشت: سرباز امام زمان(عج) اون بسیجیه که جمجمه‌اش رو به حق عاریه میده. 🌼|کمتر از ۴ماه از پیوند عاشقانه‌‌ی اونا بر روی زمین می‌گذشت؛ تا اینکه ۹ اردیبهشت ۶۲ دوشادوشِ هم؛ در جاده‌ی آبادان-خرمشهر شهید؛ و با هم به بهشت رسیدند. __________ 🇮🇷ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم:
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 قائم مقام فرمانده گردان 157لشکر32انصارالحسین(ع) بارالها اعتراف مى كنم گناهانى كه از من سر زده به ذات اقدست همه از روى جهل و عدم شناخت واقعى تو بوده و يا اميد بيش از حد به بخشش و كرم و رحمت تو بوده كه مرا وادار به انجام گناه نموده ولى هر چند كه شيطان وسوسه ميكند تا مرا نااميد كند اما كرم و بخشش تو خارج از حد تصور بشر است لذا از تو می خواهم از گناهان همه و من روسياه درگذر زيرا تحمل شرمسارى در روز قيامت را ندارم. 🕊🌹
شهدا🍃💍 حسن ارتشی بود و بعد از عقد باید برای گذراندن دوره، می رفت اهواز. بنا بود بعد از دوره اش، بیاید تهران و مراسم عروسی 🎊را برگزار کنیم. هر چهارشنبه برای هم نامه 💌می نوشتیم. هفت روز انتظار برای یک نامه! خیلی سخت بود. بالاخره صبرم تمام شد. دلم طاقت نمی آورد؛ گفتم: «من می رم اهواز!» پدرم قبول نمی کرد؛ می گفت: «بدون رسم و رسوم؟!» جلوی مردم خوبیّت نداره. فامیل ها چی می گن؟! گفتم: جشن که گرفتیم! چند بار لباس عروس👰🏻‍♀و خنچه و چراغانی؟! (مادر شوهرم) گفت: خودم عروسم رو می برم. اصلاً کی مطمئن تر از مادر شوهر؟! این طور شد که با اصرار من و حمایت دخترعمو، زندگی مان بدون عروسی رسمی شروع شد. _راوی:همسر