📌خواسته امام از اهل #جمل یا #ناکثین_بیعت چه بود؟
🗡در هنگام جنگ جمل، شخصی از علی(ع) پرسید:
ای امیرمؤمنان؛ آیا شما به #توحید و یگانگی خداوند اعتقاد دارید؟
عده ای از سپاهیان امام که در آن اطراف بودند با شنیدن این #سؤال ناراحت و #خشمگین شده و به وی حمله ور شدند و گفتند: آیا نمی بینی که امام در چه وضعیتی است؟
امیرمؤمنان #علی(ع) فرمود:
رهایش کنید؛ زیرا چیزی که این اعرابی به دنبال آن است همان چیزی است که ما از این قوم (اصحاب جمل) می خواهیم.
📚شیخ صدوق،التوحید، ص84- 83.
#توحید، مشکل اصلی ناکثین(طلحه و زبیر و...) بود.
📌تلاش #غاصبان برای #تبرئه هجوم به خانه حضرت #زهرا(س)
هنگامی که بیماری حضرت #فاطمه(س) شدت یافت، عمر به ابوبکر گفت:
«ما ایشان را #خشمگین کرده ایم؛ بیا تا برای #عیادت نزد او برویم،»
اما وقتی به خانه حضرت فاطمه(س) رسیدند، ایشان به آن دو اجازه ورود نداد؛ لذا بازگشتند.
ابوبکر و عمر سراغ امیرمؤمنان #علی(ع) رفتند تا از او برای این #ملاقات و #دلجویی از همسرش اجازه بگیرند. امام اگرچه از واقعه #هجوم بسیار ناراحت و خشمگین بود، اما چون اصرار آنان را دید، از همسر خود #اجازه ملاقات خواست.
حضرت فاطمه(س) نیز از باب اطاعت امر مولای خود فرمود:
«علی جان، اگر قولی داده اید، اینجا خانه شما است و من پیرو فرمان شما هستم.»
هنگام ورود ابوبکر و عمر، آن حضرت صورت خود را برگرداند و پرسید:
«آیا از رسول الله(ص) شنیده اید که فرمود:
فاطمه پاره تن من است. پس هر کس او را بیازارد، من را آزرده است و هر کس من را بیازارد، خدا را آزرده است؟» آنان گفتند: بله.
سپس، ایشان رو به آنان کرد و فرمود:
«خدا و ملائکه اش را شاهد می گیرم که شما من را آزردید و رضایتم را تحصیل نکردید. به خدا سوگند! با شما سخن نخواهم گفت تا به لقای پروردگار نائل گردم و چون پدرم را ملاقات کنم، #شکایت شما را نزد پروردگار و او خواهم برد.»
📚ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج8، ص22؛
📚سیدمرتضی، الشافی فی الامامه، ج4، ص115؛
📚سیوطی، مسند فاطمه الزهرا، ص15.
📚ابن قتیبه دینوری، الإمامة و السياسة، ج1، ص31؛
📚شیخ صدوق، علل الشرايع، ج1، ص187- 186.