eitaa logo
کلام معصومین علیهم السلام
1.7هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
767 ویدیو
127 فایل
کلام و ادعیه معصومین علیهم السلام شناسه مدیر @ASK110 کپی مطالب حلال اگر مقدور بود #صلوات ی برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عنایت بفرمایید. https://rubika.ir/kalam_maesoumin
مشاهده در ایتا
دانلود
📌پاسخ به یک شبهه در خصوص گری و برای اباعبدالله الحسین(ع) گاه شبهه ای با این بیان مطرح می‌شود که بر اساس روایات، رسول خدا(ص ) از نوحه گری و سیاه پوشی و نزد قبر ماندن نهی کرده و نیاحه را فعلی باقی مانده از زمان جاهلیت دانسته است. در روایات ائمه معصومین(ع) نیز مضامینی وجود دارد که بر اساس آنها افعالی مانند صدا بلند کردن به نوحه و گریه و گریبان دریدن و موکندن و چهره خراشیدن مورد نهی قرار گرفته است. حتی امام حسین(ع) نیز خواهرش (ع) را از این گونه رفتارها نهی کرد. حال، با وجود چنین روایات و دستورات، چرا شیعیان به چنین رفتارهایی مبادرت می کنند؟ پاسخ از حجت الاسلام دکتر محمدرضا : ⬅️آنچه در روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) آمده ناظر به رفتارهایی است که از و فزع و و عدم تسلیم در برابر تقدیر الاهی و فقدان صبر حکایت دارند. اما آیا و نوحه بر اباعبدالله(ع) نیز از این سنخ است؟! ⬅️گریه و نوحه بر شهادت و مصائب ابی عبدالله(ع) و یارانش نه فقط اعتراض بر مقدرات الاهی نیست، بلکه در راستای خواست و رضا و دستور خداوند بر زنده نگهداشتن یاد ابی عبدالله(ع) و اوست. این اشک و گریه، اعتراض بر ظالم و تقویت روح ظلم ستیزی است. لذا امام (ع) در روایت صحیح السند از ریان بن شبیب، در توصیف عظمت مصیبت و شدت عزاداری اهل بیت ع فرمود: «إن يوم الحسين أقرح جفوننا ، وأسبل دموعنا ، وأذل عزيزنا ، بأرض كرب وبلاء ، أورثتنا الكرب والبلاء ، إلى يوم الانقضاء ، فعلى مثل الحسين فليبك الباكون ، فإن البكاء يحط الذنوب العظام». امام معصوم ع در این روایت، توصیه به بر مصائب اباعبدالله می کند. ⬅️اما ادعای این که گریه و نوحه گری اختصاص به مصائب امام حسین(ع) دارد سخن صحیحی نیست؛ چرا که بعضی از ائمه(ع) در وصیت نامه خود، توصیه به اقامه عزا بر مصائبشان کرده‌اند(مانند امام (ع) که وصیت فرمود تا ده سال در منا برای ایشان عزاداری کنند). نیز نوحه گری و گریه شدید حضرت (ع) بر فقدان رسول خدا(ص) و مصائب پس از آن حضرت، شاهد دیگری بر جواز و بر معصومانی غیر از امام حسین(ع) است. ⬅️اما رفتارهایی مانند چاک کردن و چهره خراشیدن و موکندن بدان دلیل مورد نهی واقع شده که سر از جزع و فزع و اظهار نارضایتی از مقدّرات الاهی درمی آورد. اما اگر این رفتار از کسی صادر شود که به هیچ وجه حکایت از این معنا ندارد، نهیی هم متوجه آن نیست؛ لذا نقل شده امام حسن (ع) در مصیبت برادرش گریبان چاک کرد و در پاسخ فردی که این رفتار را بر حضرت عیب گرفت، فرمود: (ع) نیز در مصیبت برادرش ، گریبان چاک کرد. ⬅️به دلیل وجود شواهد روایی و تاریخی متعدد، حکم به و نوحه گری بر شخصیتهای برجسته کرده‌اند. به عنوان مثال، صاحب جواهر در این باره فرموده: «شکی نیست که گریه بر به خاطر روایات متعددی که به حد تواتر معنوی رسیده و به دلیل فتاوای فقهاء، جایز است و آن روایات عبارت است از گریه پیامبر (ص) بر سید الشهدا و فرزندش و غیر آنها؛ و گریه مستمر امام (ع) بر مصائب پدر بزرگوارش به گونه‌ای که حضرت و امام جزء چهار گریه کننده معروف گردیدند. نوحه سرایی در صورتی که همراه با باطل یا دروغ نباشد جایز است. ندبه و نوحه سرایی بر کسانی که دارای ویژگی‌های برجسته‌اند، مانعی ندارد، بلکه مستحب است تا در پرتو این مجالسِ عزا، فضایل و خوبی‌های آنان نشر یابد و دیگران سرمشق و الگو بگیرند». 📚جواهر الکلام، ج4 ص364. ⬅️ادعا شده که رسول خدا(ص) گریه بر حسین(ع) را استثنا نکرده! این ادعا حکایت از بی سوادی یا غرض ورزی عجیب این افراد دارد. روایات متعددی حکایت از آن دارند که رسول خدا(ص) پس از آن که از طریق از جریان شهادت حسین(ع) باخبر شد به شدت گریست. چون رسول خدا(ص) از حسین(ع) و مصائبی که بر او وارد می‌شود، خبر داد، فاطمه(س) سخت گریست و عرض کرد: ای پدر، این حادثه کی واقع می شود؟ فرمود: وقتی که نه من باشم و نه تو و نه علی. فاطمه بر شدت گریه بیفزود و بیشتر گریست و عرض کرد: ای پدر: پس چه کسی برای فرزندم گریه می‌کند و مجلس عزا و مصیبت او را برپا می‌کند؟ رسول خدا فرمود: ای فاطمه امت من می‌گریند بر زن های اهل بیت من و مردان امت من می‌گریند بر مردان اهل بیت من و عزای فرزند مرا هر سال طایفه ای بعد از طایفه ای تازه می‌کنند. پس چون روز شود تو زنان را می‌کنی و من شفیع می‌شوم مردان را، و هر کس بر حسین گریسته دست او را می‌گیریم و در بهشت در می‌آوریم.ای فاطمه همه چشم ها در قیامت گریان است مگر چشمی که بر حسین گریسته باشد. او خندان و شادمان به نعیم بهشت خواهد بود. 📚مجلسی، بحار الانوار ج44 ص292.
دلیل قاطع امیرالمومنین علیه السلام برای عدم اقدام‌نظامی علیه غاصبین 🔰 در کتاب شریف الاحتجاج مرحوم طبرسی نقل شده كه: آن حضرت پس از جنگ نهروان در مجلسى نشسته بود و از جريان امور گذشته مذاكره مى‏شد، تا اينكه آن حضرت پرسيده شد كه چرا با أبوبكر و عمر همچون طلحه و زبير و معاويه نجنگيدى⁉️ أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود:👇 من از روز نخست زندگى پيوسته مظلوم واقع شده و حقوق خود را مورد تجاوز و دستبرد ديگران مى‏ديدم. پس اشعث بن قيس برخاسته‏ و گفت: اى أمير المؤمنين، چرا دست به شمشير نبردى و حقّ خود را نستاندى⁉️ فرمود: اى اشعث مطلبى را پرسيدى پس خوب به پاسخش گوش كرده و بخاطر بسپار، و به حقيقت كلام و حجّت من توجّه كن. كه من از شش تن از انبياى گذشته تبعيّت و پيروى نمودم: أوّل:👈 از حضرت نوح عليه السّلام كه خداوند در باره‏اش مى‏فرمايد: فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ : قمر 10.: « تا آنکه به درگاه خدایش دعا کرد که من سخت مغلوب قوم شده‌ام تو مرا یاری فرما.» پس اگر كسى بگويد او از قوم خود خوف نداشته؛ منكر كلام خدا و كافر بدان شده است . و دوم👈 از حضرت لوط عليه السّلام كه خداوند در باره او مى‏فرمايد: لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى‏ رُكْنٍ شَدِيد هود80 « گفت: «(افسوس!) ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم؛ یا تکیه‌گاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود! (آنگاه می‌دانستم با شما زشت‌سیرتان ددمنش چه کنم» پس اگر كسى بگويد: لوط اين كلام را براى مطلبى غير از ترس گفته مسلّما كافر است، و گر نه اوصياى انبياء در اين مقام معذورترند. سوم👈 از حضرت إبراهيم خليل عليه السّلام، در اين آيه كه: وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ‏ مریم 48« و من از شما و معبودانی که به جای خدا می خوانید، کناره می گیرم » پس اگر كسى بگويد او اين سخن را براى غير ترس گفته كافر است، و گر نه وصىّ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله معذورتر است. چهارم👈 از حضرت عليه السّلام در اين آيه: فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ‏ شعراء 21،« پس هنگامی که از شما ترسیدم فرار کردم» پس اگر كسى‏ با وجود اين آيه منكر ترس موسى شود كافر است، و گر نه معذورتر است. پنجم👈 از سخن هارون برادر آن حضرت در اين آيه كه گفت: ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي اعراف 150 « و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید؛ او گفت: «فرزند مادرم! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند؛ و نزدیک بود مرا بکشند » اگر كسى منكر ترس هارون باشد مسلّما كافر است، و گر نه وصىّ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله معذورتر است. ششم👈 از برادرم محمّد صلّى اللَّه عليه و آله خير البشر پيروى و تبعيّت نمودم كه روى احتياط و خوف از قريش مرا در جاى خود خوابانيده، و خود از مكّه بيرون و در غار مخفى شد، اگر كسى منكر ترس آن حضرت از دشمنان باشد كافر است، و گر نه وصىّ او معذورتر است 👈.در اين وقت همه مردم يكپارچه برخاسته و گفتند: اى أمير المؤمنين ما همه دريافتيم كه فرمايش شما صحيح و عمل شما حقّ است، و ما جاهل و گناهكاريم، و ما مى‏دانيم كه شما در ترك دعوى و سكوت و تسليم شدن خود معذور مى‏باشى. 📚: الاحتجاج ج ۱ ص ۱۸۹
... حسن بن ابی حمزه نقل می کند: 🌞 روزی امام (ع) در هوایی گرم در مزرعه به سختی مشغول بود.🌻🌴🌾🌾 گفتم: شما کجا هستند که شما این چنین مشغول شده اید؟ امام (ع) فرمود: بزرگوارتر از من، پدرانم بودند که با دست خود 🌾🌾 می کردند و کار خود را به دیگران واگذار نمی کردند. حسن می گوید، پرسیدم: منظورتان از پدرانتان چه کسانی هستند؟ امام بن جعفر(ع) پاسخ داد: جدم رسول خدا(ص)، ، و و فرزندان آنان، همگی به امور و زراعت مشغول بوده و کارشان را به دیگران نمی سپردند. 📚کلینی، کافی، ج۵، ص۷۵ 📚شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۵۲
دلیل قاطع امیرالمومنین علیه‌السلام برای عدم اقدام‌نظامی علیه غاصبین 🔰 در کتاب شریف الاحتجاج مرحوم طبرسی نقل شده كه: آن حضرت پس از جنگ نهروان در مجلسى نشسته بود و از جريان امور گذشته مذاكره مى‏شد، تا اينكه آن حضرت پرسيده شد كه چرا با أبوبكر و عمر همچون طلحه و زبير و معاويه نجنگيدى⁉️ أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود:👇 من از روز نخست زندگى پيوسته مظلوم واقع شده و حقوق خود را مورد تجاوز و دستبرد ديگران مى‏ديدم. پس اشعث بن قيس برخاسته‏ و گفت: اى أمير المؤمنين، چرا دست به شمشير نبردى و حقّ خود را نستاندى⁉️ فرمود: اى اشعث مطلبى را پرسيدى پس خوب به پاسخش گوش كرده و بخاطر بسپار، و به حقيقت كلام و حجّت من توجّه كن. كه من از شش تن از انبياى گذشته تبعيّت و پيروى نمودم: أوّل:👈 از حضرت نوح عليه السّلام كه خداوند در باره‏اش مى‏فرمايد: فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ : قمر 10.: « تا آنکه به درگاه خدایش دعا کرد که من سخت مغلوب قوم شده‌ام تو مرا یاری فرما.» پس اگر كسى بگويد او از قوم خود خوف نداشته؛ منكر كلام خدا و كافر بدان شده است . و دوم👈 از حضرت لوط عليه السّلام كه خداوند در باره او مى‏فرمايد: لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلى‏ رُكْنٍ شَدِيد هود80 « گفت: «(افسوس!) ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم؛ یا تکیه‌گاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود! (آنگاه می‌دانستم با شما زشت‌سیرتان ددمنش چه کنم» پس اگر كسى بگويد: لوط اين كلام را براى مطلبى غير از ترس گفته مسلّما كافر است، و گر نه اوصياى انبياء در اين مقام معذورترند. سوم👈 از حضرت إبراهيم خليل عليه السّلام، در اين آيه كه: وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ‏ مریم 48« و من از شما و معبودانی که به جای خدا می خوانید، کناره می گیرم » پس اگر كسى بگويد او اين سخن را براى غير ترس گفته كافر است، و گر نه وصىّ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله معذورتر است. چهارم👈 از حضرت عليه السّلام در اين آيه: فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ‏ شعراء 21،« پس هنگامی که از شما ترسیدم فرار کردم» پس اگر كسى‏ با وجود اين آيه منكر ترس موسى شود كافر است، و گر نه معذورتر است. پنجم👈 از سخن هارون برادر آن حضرت در اين آيه كه گفت: ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي اعراف 150 « و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید؛ او گفت: «فرزند مادرم! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند؛ و نزدیک بود مرا بکشند » اگر كسى منكر ترس هارون باشد مسلّما كافر است، و گر نه وصىّ رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله معذورتر است. ششم👈 از برادرم محمّد صلّى اللَّه عليه و آله خير البشر پيروى و تبعيّت نمودم كه روى احتياط و خوف از قريش مرا در جاى خود خوابانيده، و خود از مكّه بيرون و در غار مخفى شد، اگر كسى منكر ترس آن حضرت از دشمنان باشد كافر است، و گر نه وصىّ او معذورتر است 👈.در اين وقت همه مردم يكپارچه برخاسته و گفتند: اى أمير المؤمنين ما همه دريافتيم كه فرمايش شما صحيح و عمل شما حقّ است، و ما جاهل و گناهكاريم، و ما مى‏دانيم كه شما در ترك دعوى و سكوت و تسليم شدن خود معذور مى‏باشى. 📚: الاحتجاج ج ۱ ص ۱۸۹ 🚨🚨🚨🚨