از هر کرانه تیرِ دعا کردهام روان
باشد کزان میانه یکی کارِگر شود
اشک مظلوم اینجوری است که لبش جمع نمیشود همینطور که خیره به شما و یا جایی است؛ قطره اشکی از گوشه چشمش لیز میخورد پایین. صورتش شکل گریه نیست اما شکل ماتم چرا. شکل درد چرا.
نیمههای شب که از خواب میپرم، وقتیکه زورِ فکر و خیال به زورِ خواب میچربد، اشکِ داغم از گوشه چشم لیز میخورد تا کنارِ گوش. بعد هم تا روی بالشت. تنم داغ میشود و لای موهای سرم خیس عرق.
نیمههای شب که سفر میکنم تا عمق گذشته، و دردمندم از بدخواهیهای حال تا گذشته، دلم میخواهد دادگاهی باشد که بپرسم چرا؟ امشب اما چرا هم نگفتم.
خدای من و آنها یکیست. پس کی میخواهد حقم را بدهد؟ کی میخواهد حقم را بگیرد؟
#بالشتهای_خیس
#سحرهای_شهودی
#خلوتیان
#الله_اکبر
با این لینک میتوانید ناشناس با من حرف بزنید✨
https://harfeto.timefriend.net/17356119640454
۰۳/۱۰/۱۱
@kalamehh