هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 272
💠سوره نحل: آیات 43 الی 54
#قرآن #طرح_ختم_قرآن
#تلاوت_روزانه #تلاوت_قرآن
@ahlolbait_story
دختر_شینا
✫⇠قسمت :4⃣4⃣2⃣
تا شما از حمام بیایی، من هم آماده می شوم.»
پدرشوهرم قبول کرد. من هم سفره صبحانه را انداختم. خدیجه و معصومه را از خواب بیدار کردم. داشتم صبحانه شان را می دادم که صمد آمد و نشست کنار سفره.
گفت: «قدم!»
نگاهش کردم. حال و حوصله نداشتم. خودش هم می دانست. هر وقت می خواست به منطقه برود، این طور بودم کلافه و عصبی. گفت: «یک رازی توی دلم هست. باید قبل از رفتن بهت بگویم.»
با تعجب نگاهش کردم.
همان طور که با تکه ای نان بازی می کرد، گفت: «شب عملیات به ستار گفته بودم برود توی گروهان سوم. اولین قایق آماده بود تا برویم آن طرف رود. نفراتم را شمردم. دیدم یک نفر اضافه است. هر چی گفتم کی اضافه است، کسی جواب نداد. مجبور شدم با چراغ قوه یکی یکی نیروها را نگاه کنم. یک دفعه ستار را دیدم. عصبانی شدم. گفتم مگر نگفته بودم بروی گروهان سوم. شروع کرد به التماس و خواهش و تمنا. ای کاش راضی نمی شدم. اما نمی دانم چی شد قبول کردم و او آمد.
آن شب با چه مصیبتی از اروند گذشتیم.
ادامه دارد...✒️
✫⇠قسمت :5⃣4⃣2⃣
زیر آن آتش سنگین توی آن تاریکی و ظلمات زدیم به سیم خاردارهای دشمن. باورت نمی شود با همان تعداد کم، خط دشمن را شکستیم و منتظر نیروهای غواص شدیم؛ اما گردان غواص ها نتوانست خط را بشکند و جلو بیاید. ما دست تنها ماندیم. اوضاع طوری شده بود که با همان اسلحه هایمان و از فاصله خیلی نزدیک روبه روی عراقی ها ایستادیم و با آن ها جنگیدیم. یک دفعه ستار مرا صدا کرد. رفتم و دیدم پایش تیر خورده. پایش را با چفیه ام بستم و گفتم برادر جان! مقاومت کن تا نیروها برسند.
آن قدر با اسلحه هایمان شلیک کرده بودیم که داغ داغ شده بود. دست هایم سوخته بود.»
دست هایش را باز کرد و نشانم داد. هنوز آثار سوختگی روی دست هایش بود. قبلاً هم آن ها را دیده بودم، اما نه او چیزی گفته بود و نه من چیزی پرسیده بودم.
گفت: «برایم چای بریز.» صدای شرشر آب از حمام می آمد. سمیه، زهرا و مهدی خواب بودند و خدیجه و معصومه همان طور که صبحانه شان را می خوردند، بهت زده به بابایشان نگاه می کردند. چای را گذاشتم پیشش. گفتم: «بعد چی شد؟!»
گفت: «عراقی ها گروه گروه نیرو می فرستادند جلو و ما چند نفر با همان اسلحه ها مجبور بودیم از خودمان دفاع کنیم. زیر آن آتش و توی آن وضعیت، دوباره صدای ستار را شنیدم. دویدم طرفش، دیدم این بار بازویش را گرفته. بدجوری زخمی شده بود. بازویش را بستم.
ادامه دارد..
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#زیارت_ناحیه_مقدسه
#قسمت_پانزدهم
اَلسَّلامُ عَلَى الْأَجْسادِ الْعارِياتِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشَّاحِباتِ،
سلام بر پيكرهاى عريان شده، سلام بر جسم هاى رنگ پريده،
اَلسَّلامُ عَلَى الدِّماءِ السَّائِلاتِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْأَعْضاءِ الْمُقَطَّعاتِ،
سلام بر خون هاى جارى شده، سلام بر عضوهاى قطعه قطعه شده،
اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، اَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ.
سلام بر سرهاى به نيزه رفته، سلام بر زنانى كه نمودار گشته (از خيمه بيرون آمده).
(ڪپے مجازاست
بہشرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات)
#قرآن
#مترجمی_قرآن
#امام_زمان_عج
#اللّهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#استاد_ناجی
هدایت شده از بینات
🌿 إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَانٌ مَّرْصُوصٌ. 🌿
🍃🌹 سالگرد شهادت شهید سرافراز و مظلوم مدافع حرم ، ⚘شهید محسن حججی⚘ گرامی باد.
🍃🌷 شهادت در غروب خون بار و غم انگیز ۱۸ مرداد ۱۳۹۶.🍂
💐 هدیه به روح مطهرش فاتحة مع الصلوات.
🍃🌷 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ مِنَ الأَْوَّلِينَ وَ اﻵْخِرِينَ.🌷 🍃
👈 مطالب معارفی و بصیرتی در کانال «بَيِّنَات» به آدرس : 👇
🆔 @gh_karimi
📸اقدام بیسابقه در جلوگیری از فرارهای مالیاتی
🔹میزان افزایش یا شناسایی مودیان جدید مالیاتی کشور طی ۱۱ سال پیش از آغاز دولت سیزدهم در مجموع ۳۶۰ هزار نفر بود که به مودیان قبلی اضافه شدند. اما در دو سال اخیر، بیش از ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر مودی جدید شناسایی شدند که این یک اتفاق بیسابقه در جلوگیری از فرارهای مالیاتی است.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
حدادعادل: اصلاحطلبان ناز میکنند اما در انتخابات شرکت خواهند کرد
🔹حضور اشخاص و نامزدهای مختلف با گرایشات سیاسی مختلف صحنه انتخابات رقابتی را ایجاد خواهد کرد.
🔹در جریان اصولگرایی همت خود را گذاشتهایم تا مناسبترین افراد را شناسایی و به مردم معرفی کنیم.
🔹برخی اصلاحطلبها قدری سختگیر هستند اما برخی واقعبینتر هستند؛ قدری ناز میکنند اما در هر حال در انتخابات شرکت خواهند کرد.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🔻♻️ نشست وبیناری ♻️🔻
✅ موضوع: "تحلیل مسائل و شرایط اقتصادی ایران"
🎙 سخنران: « دکتر محمد نوری معاون آموزش نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسدران»
🕗 زمان: چهارشنبه ١٨ مرداد ماه ۱۴۰۲ ساعت ٢٠/٣٠ تا ٢١/٣٠
لینک ورود به نشست 👇👇
https://rubika.ir/baseratkermanshah
#ثامن_خراسان_شمالی
44.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜ سفیر انگلیس: باید با ترکیه علیه ایران متحد شویم و در قفقاز با ایران بجنگیم
#شبنامه / گزارش قابل تأمل سفیر انگلیس راجع به ايران / برای مقابله با ایران باید روابط از دست رفته خود با اعراب را احیا کنیم / باید با ترکیه علیه ایران متحد شویم و در قفقاز جنوبی اقدام کنیم / حضور نظامی ما در منطقه ضروری ست/ باید با ایران وارد نبرد شویم /
# تحلیلگر
🇮🇷https://eitaa.com/kamalibasirat
کارنامه دو ساله.pdf
14.82M
🇮🇷
📝 #کارنامه_دو_ساله| آنچه باید در مورد عملکرد اقتصادی دولت آیت الله رئیسی بدانید
🍃🌹🍃
#دولت_مردم
🆔 http://eitaa.com/meyarpb
🆔 http://rubika.ir/meyar_pb
بعد از جیسون رضائیان ، سفیر انگلیس هم نگران جاسوس خبرنگاران روزنامه شرق و هممیهن شد
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای دیدار تاریخی حاج قاسم با شهید حججی
🌷 به مناسبت سالگرد شهادت شهید والا مقام محسن حججی
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پویانمایی زیبا از سفر اربعین به زبان انگلیسی
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
✅ هیات مرکزی نظارت بر انتخابات مجلس تعیین شد
هادی طحاننظیف - سخنگوی شورای نگهبان:
🔹آیتالله سیدمحمدرضا مدرسییزدی، آیتالله عباس کعبی نسب، سیامک رهپیک، عباسعلی کدخدایی و محمدحسن صادقی مقدم به عنوان اعضای هیات مرکزی نظارت بر انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی معرفی شدند.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬هیولای جعل عمیق
🔻در عصر تکنولوژیِ هوشِ مصنوعی هیولای جدیدی در جهان ظهور کرده است که آمریکایی ها آن را از بمب اتم خطرناک تر می دانند... بله این هیولا «دیپ فیک »نام دارد که با یک کلیک احضار می شود. از فیلم،عکس صدا و اثر انگشت،سیاستمداران،هنرمندان،ورزشکاران و همه مردم جهان ،هویت های جدید می سازد که انکار آن بسیار سخت و ناممکن است.
#صبا
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تودهنی درخوری بود به اراجیف خیابانی در برنامه مهلا👌
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
شهید کمالی
ستاد انتخابات: تاکنون ۱۳۹۱۶ نفر برای انتخابات مجلس پیشثبتنام کردهاند 🔹۱۲ درصدِ این تعداد خانم و
تعداد پیشثبتنامکنندگانِ مجلس از ثبتنامیهای دورۀ قبل بیشتر شد
🔹سخنگوی ستاد انتخابات: در ۳ روز اخیر ۱۹۱۱۷ نفر پیشثبتنام کردند. تعداد ثبتنامیهای انتخابات قبل ۱۶۰۳۳ نفر بود.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
#جهاد_ادامه_دارد
اردو جهادی یکروزه
در روستای ایوب
بابرنامه های 👇
کف سازی مدرسه
زیارت امام زاده
استخر آب گرم
توسط گروه های جهادی حوزه سیدالشهداء ع بجنورد و با همت معاونت سازندگی حوزه اجراشد.
#حوزه_مقاومت_بسیج_سیدالشهداءع_بجنورد
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهید_بهشتی
#پایگاه_مقاومت_بسیج_امام_حسین_ع
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهید_صیادشیرازی
#گروه_جهادی_منجی
#گروه_جهادی_سیدالشهداءع_بجنورد
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 273
💠سوره نحل: آیات 55 الی 64
#قرآن #طرح_ختم_قرآن
#تلاوت_روزانه #تلاوت_قرآن
@ahlolbait_story
𝓐.𝓜:
دختر_شینا
قسمت:6⃣4⃣2⃣
صورتش را بوسیدم و گفتم’ برادر جان خیلی از بچه ها مجروح شده اند، طاقت بیاور.’ دوباره برگشتم. وضعیت بدی بود. نیروهایم یکی یکی یا شهید می شدند، یا به اسارت درمی آمدند و یا مجروح می شدند. دوباره که صدای ستار را شنیدم، دیدم غرق به خون است. نارنجکی جلوی پایش افتاده بود و تمام بدنش تا زیر گلویش سوراخ سوراخ شده بود. کولش کردم و بردمش توی سنگری که آنجا بود. گفتم: ’طاقت بیاور، با خودم برمی گردانمت.’ یکی از بچه ها هم به اسم درویشی مجروح شده بود. او را هم کول کردم و بردم توی همان سنگر بتونی عراقی ها. موقعی که می خواستم ستار را کول کنم و برگردانم. درویشی گفت حاجی! مرا تنها می گذاری؟! تو را به خدا مرا هم ببر. مگر من نیرویت نیستم؟! ستار را گذاشتم زمین و رفتم سراغ خیرالله درویشی. او را داشتم کول می کردم که ستار گفت بی معرفت، من برادرتم! اول مرا ببر. وضع من بدتر است. لحظه سختی بود. خیلی سخت. نمی دانستم باید چه کار کنم.»
صمد چایش را برداشت. بدون اینکه شیرین کند، سرکشید و گفت: «قدم! مانده بودم توی دوراهی. نمی دانستم باید چه کار کنم. آخرش تصمیمم را گرفتم و گفتم من فقط یک نفرتان را می توانم ببرم. خودتان بگویید کدامتان را ببرم. این بار دوباره هر دو اصرار کردند. رفتم صورت ستار را بوسیدم. گفتم خداحافظ برادر، مرا ببخش. گفته بودم نیا.
ادامه دارد...✒️
✫⇠قسمت : 7⃣4⃣2⃣
با آن حالش گفت مواظب دخترهایم باش.
گفتم چیزی نمی خواهی؟!
گفت تشنه ام.
قمقمه ام را درآوردم به او آب بدهم. قمقمه خالی بود؛ خالی خالی.»
صمد این را که گفت، استکان چایش را توی سفره گذاشت و گفت: «قدم جان! بعد از من این ها را برای پدرم بگو. می دانم الان طاقت شنیدنش را ندارد، اما باید واقعیت را بداند.»
گفتم: «پس ستار این طور شهید شد؟!»
گفت: «نه... داشتم با او خداحافظی می کردم، صورتش را بوسیدم که عراقی ها جلوی سنگر رسیدند و ما را به رگبار بستند. همان وقت بود که تیر خوردم و کتفم مجروح شد. توی سنگر، سوراخی بود. خودم را از آنجا بیرون انداختم و زدم به آب. بچه ها می گویند خیرالله درویشی همان وقت اسیر شده و عراقی ها ستار را به رگبار بستند و با لب تشنه به شهادت رساندند.»
بعد بلند شد و ایستاد. گفتم: «بیا صبحانه ات را بخور.»
گفت: «میل ندارم. بعد از شهادتم، این ها را موبه مو برای پدر و مادرم تعریف کن. از آن ها حلالیت بخواه، اگر برای نجات پسرشان کوتاهی کردم.»
ادامه دارد..
✫⇠قسمت :8⃣4⃣2⃣
چند دقیقه بعد دوباره صدای در آمد. با خودم فکر کردم این صمد امروز چه اش شده.
در را که باز کردم، دیدم پشت در است. پرسیدم: «چی شده؟!»
گفت: «دسته کلیدم را جا گذاشتم.»
رفتم برایش آوردم. توی راه پله یک لحظه تنها ماندیم. صورتش را جلو آورد وپیشانی ام را بوسید و گفت: «قدم! حلالم کن. این چند سال جز زحمت چیزی برایت نداشتم.»
تا آمدم چیزی بگویم، دیدم رفته. نشستم روی پله ها و رفتم توی فکر.
دلم گرفته بود. به بهانه آوردن نفت رفتم توی حیاط. پیت نفت را از گوشه حیاط برداشتم. سنگین بود. هنّ وهن می کردم و به سختی می آوردمش طرف بالکن. هوا سرد بود. برف های توی حیاط یخ زده بود. دمپایی پایم بود. می لرزیدم. بچه ها پشت پنجره ایستاده بودند. پتو را کنار زده بودند و داشتند نگاهم می کردند. از پشت پتویی که کنار رفته بود، چشمم به عکس صمد افتاد که روی طاقچه بود. کنار همان قرآنی که وصیت نامه اش را لایش گذاشته بود.
می گفت: «هر وقت بچه ها بهانه ام را گرفتند، این عکس را نشانشان بده.»
نمی دانم چرا هر وقت به عکس نگاه می کردم، یک طوری می شدم. دلم می ریخت، نفسم بالا نمی آمد و هر چه غم دنیا بود می نشست توی دلم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#زیارت_ناحیه_مقدسه
#قسمت_شانزدهم
اَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى آبائِكَ الطَّاهِرينَ،
سلام بر حجّت پروردگار جهانيان؛ سلام بر تو (اى حسين) و بر پدران پاكت؛
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى أَبْنائِكَ الْمُسْتَشْهَدينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى ذُرِّيَّتِكَ النَّاصِرينَ،
سلام بر تو و بر فرزندان شهادت طلبت، سلام بر تو و بر نسل يارى كننده ات،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُضاجِعينَ، اَلسَّلامُ عَلَى الْقَتيلِ الْمَظْلُومِ،
سلام بر تو و بر فرشتگان كنار آرامگاهت، سلام بر كشتۀ ستمديده.
(ڪپے مجازاست
بہشرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات)
#قرآن
#مترجمی_قرآن
#امام_زمان_عج
#اللّهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#استاد_ناجی
https://eitaa.com/kamalibasirat