eitaa logo
『ڪَمۍ‌ٖټاٰ‌شُھَداٰ』
780 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
999 ویدیو
45 فایل
شھادت داستان ماندگارۍ آنانےست که دانستند، دنیا جاۍ ماندن نیست ..!
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز مصادف با #سالروز_شهادت_برادر_عزیزمان #شهید_محمد_تورجی_زاده 🔰شهید به #حضرت_زهرا_سلام_الله علیه علاقه ی وافری داشتند و در غالب مداحی هایشان از مصائب ایشان می خواندند. همچنین شهید وصیت نمودند که بروی سنگ قبرشان بنویسند: #یا_زهرا ...  🔰 #شهید_تورجی_زاده به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می دادند و قران کریم را بسیار تلاوت می نمودند. همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداختند. #ایشان در جبهه بار ها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شدند. 🔰 و هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت کردند. سر انجام این مجاهد خستگی ناپذیر در 66/2/5 در ارتفاعات شهر بانه در استان کردستان در ساعت #هفت_و_سی_دقیقه صبح حین فرماندهی گردان یا زهرا در سنگر فرماندهی به شهادت رسیدند. 💔 🔰جراهتی که موجب شهادت ایشان شد همچون #حضرت_زهرا بود: جراحاتی بر پهلو و بازو و ترکش هایی مانند تازیانه بر کمر ایشان اصابت کرد . 🌹 #صلواتی جهت شادی روح #شهید_تورجی_زاده بمناسبت سالروز شهادت این برادر عزیزمان.🌹 •┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🔸در بیمارستان (س) به دنیا آمد. لحظه تولد محمد👶 به خاطر سن کم من، مسئله مرگ و زندگی ام مطرح شد. اسم را چیز دیگری انتخاب کرده بودیم اما من که خانمی پوشیه زده، کنار ضریح بزرگی قرار داشت؛ بچه ای را به من داد و گفت: 🔹«این بچه پسر است. اسمش را بگذار. ما این بچه را برای مدتی به تو می دهیم♥️ و دوباره از تو می گیریم. این بچه ». در آن زمان فکر کردم که بالاخره هر انسانی روزی دنیا می آید و روزی می میرد. بعد از متوجه شدم که قبل از تولد، سرنوشتش رقم خورده✅ 🔸محمدم همیشه در ایام لباس مشکی میپوشید و صبح از خانه بیرون می رفت؛ نمی دانم کجا میرفت‼️ خودش هم چیزی تعریف نمی کرد؛ می آمد، نماز و قرآن و دعایش📖 را می خواند و میخوابید. دوستانش تعریف می کردند که وقتی روضه (س) و (س) خوانده می شد، محمد خیلی گریه می کرد😭 🔹حتی وقتی در حرم (س) این روضه خوانده شده، از هوش رفته است. در منطقه به بچه ها گفته بود: می شود شبیه حضرت زهرا (س)🖤 و مثل خوابی که دیده ام، به سبب جراحت در ناحیه به شهادت🌷 برسم؟» 🔸و سرانجام محمدم در حالی که بر لب ذکر را تکرار میکرد و از ناحیه پهلو و کتف تیر خورده بود💥 با لب به شهادت رسید •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
💠من الان حدود سه سال است که خارج از کشور زندگی‌ می‌کنم مشکلات خارج کشور بیشتر از داخل کشور است قدر کشورمان را بدانند و پست سر باشند و با باشند چون همین ولی فقیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون بیاید 💠و از خواهران می‌خواهم که حجابشان را مثل رعایت بکنند نه مثل حجاب‌های روز چون این حجاب‌ها بوی حضرت زهرا(س) را نمی‌دهد. ╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮ @kami_ta_shohada ╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
سلام الله علیها 🥀 منتقم آل محمد 🥀 ای مهدی فاطمه (س) و ای یوسف زهرا (س) ناله های جانسوز مادر مظلومه ات را بین در و دیوار می‌شنوی ؟ مادرت یکه و تنهاست😔😔 دستان امیرالمومنین (ع) را که بسته اند و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) که پنج ، شش ساله اند و پیمان شکنان ، همه به کنج عافیت طلبی و مصلحت اندیشی خزیده‌اند و مادرت را تنها گذاشته اند.😢 ✨مادرت بی دفاع و داغ دیده در حالی که جنین شش ماهه‌ای نیز به همراه دارد و در مقابل خود ده ها نامرد جنگی و خشن... کسی نیست از هجوم نامردان به خانه وحی جلوگیری کند و کسی نیست تازیانه را از دست قنفذ ملعون بگیرد و کسی نیست غلاف شمشیر را از مغیره بستاند.😭😭 🔥شعله‌های درب خانه فاطمه هر لحظه شعله ور تر میشود و از پشت در خانه صدای نالهٔ ❣« ولدی مهدی »❣ به گوش می‌رسد... 🖤ای مولا ما و ای صاحب ما🖤 اکنون همه نگاه ها به دستان تو دوخته شده ، تو شفابخش سینه مادرت زهرایی و تو مداوا کننده پهلوی شکسته اویی... ای آرام قلب زهرا و ای آخرین امید مادر ، بیا و بیش از این مادر مظلومه‌ات را چشم انتظار مگذار ، ببین که چگونه بی صبرانه ظهور تو را انتظار میکشد 😞 هنوز انتقام او ستانده نشده و قاتلان زهرا آزادانه در عالم جولان می‌دهند و هنوز بوی دود و آتش از مدینه پیامبر به مشام می رسد و هنوز صدای مادرت به گوش می رسد که تو را صدا میزند °•بیا و انتقام مادرت را بگیر•° 💫تقدیم به قلب رنج دیده و پر از غم آخرین امام از نسل کوثر حجة بن الحسن المهدی عجّل اللّٰه تعالی فرجه ╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮ @bank_hadis @kami_ta_shohada ╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج قاسم و نقل قول روایت عنایت ویژه حضرت زهرا(س) دیدم یک بانویی آمد...من در عالم خواب حس کردم است..رفتم به سمت پاهای مبارکشان..گفتم..ببین وضع ما را...حضرت فرمودند که درست میشود..یک دستمإلی بیرون آوردند،و اینجوری تکان دادند.فرمودند تمام شد! یک لحظه بعدیک هلی کوپتراسراییلی زده شدوبعد ازاین سقوط رژیم شروع شد. ╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮ @bank_hadis @kami_ta_shohada ╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
مےگویند براے شناختـ دختر🧕 مادرشـ❤️ را باید دید من دختر فاطمـہ(س)ام از مادرم آموختہ‌ام نامحرمـ بودن بہ چشم بینا نیستـ؛ مادرم را اگرشناختے تمام دختران پاڪ سرزمینمـ را خواهےشناختـ😊 ╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮ @kami_ta_shohada ╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
🌺هر روز یک شهید بزرگوار رو خدمتتون معرفی میکنیم تا انشاالله با ۳۱۳ شهید آشنا شوید🌺 🍃 آقازاده بود اما حسابش از خیلی ها جدا بود. مهارت هایش را پیشکش کرد به شهر بی قرار .‌ گذشت از و مدرک زبان، از زندگی آسوده و بدون دردسر، از عاشقانه هایش با زینب اش .. 🍃روح الله معنای واقعی بأبی أنت و امی و جانی و مالی و اهلی است برای و خواهر مضطرش...همه را فدا کرد حتی جانش را. شاید دلتنگی هایش در روزهای بی مادری و عشقش به سبب شد تا به رسم حضرت مادر بسوزد. پیکری سوخته مهمان زینب منتظر شد در و مدتی بعد چشم هایش جز زیبایی چیزی ندید و لب هایش با ذکر ما رایت الا جمیلا ارام گرفت. 🍃بگذریم از دلتنگی هایش برای شهیدش. از زمان که هر ثانیه اش یادآور خاطره ای است و بغض مهمان دلش می شود. از آررزوهایی که آرزو ماندند. از روزهایی که تلخ می گذرد. ازعده ای که هنوز هم نمک طعنه بر زخم دلش می پاشند. بگذریم از پنجشنبه ها و دلتنگی و مزار شهید. اما به قول خودش همه اینها فدای حرم و آرامش آنجا. داغ زینب های معراج شهدا کجا و داغ زینب مضطر کجا. روح الله ها می روند تا هرروز کل یوم و کل عرض کربلا شود... ڪـــانــاݪ‌شــہـــداࢪادنــبــاݪ‌ڪـنــیــد↯ شــہـــداچــشم‌بــہ‌ࢪاه‌مــاھ‌سـٺـݩـد👇🏻 •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━╮ @kami_ta_shohada ╰━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━╯
☑️ 🥀🕊 شهید محمد حسین محمدخانی 🌘 ایام سال 92 بود. قرار شد ماکت خونهٔ (س) رو درست کنیم. در و دیوار خونه رو گِل زدیم موقع آتش زدن 🔥 در🚪 که شد، محـمد حسین رفت بیرون 😟 ◾️گفت : " خودت این قسمتشو انجام بده، طاقت دیدن این قسمتو ندارم" 😫 🥥 اون سال با اون تمثال خونه حضرت زهرا (س) حال و هوایی داشت 😭
👆👆👆👆 🔻مانده ام در باتلاق دنیا، هرچه دست و پا میزنم بیشتر گرفتار میشوم. تو با آن لبخندی که گوشه لبت جاخوش کرده نگاهم میکنی. در وصیت نامه ات نوشته بودی هنوز هم برای شهید شدن فرصت هست باید دل ها را صاف کرد. دارم با خودم حساب کتاب میکنم و هرچه چرتکه را بالا پایین میکنم، حق الله و حق النفس و حق الناس ها زیادند، آنقدر که فکر به شهادت هم سبب میشود خجالت بکشم از درگاه خدا... به مادرت گفته بودی دوست داری بدنت پاره پاره شود و قطعه ای کوچک ازآن برگردد که مردم زیر جنازه ات خسته نشوند. آه شهید جان... چه بگویم از احوال به هم ریخته ام که وزن گناه بر وزن جسمم سنگینی می کند. در وصیت نامه ات، مادرت را به جان قسم داده بودی بی قراری نکند. مادر است دیگر، آرزوهای بسیاری برایت داشت. روز تشییع پیکرت ماشین ات را با گل ها آراست. یک طرف رویای محقق شده ات را تبریک گفته بود و نوشته بود علیرضا جان و طرف دیگر آرزوی به دل مانده خودش را و نوشته بود علیرضا جان عروسی ات مبارک. فرشته ها به پیشوازت آماده بودند و تو کفن پوش به سوی خانه ابدیت رفتی. به سید گفته بودی کارهایم را ردیف کن تا بروم و نشان بدهم چجوری می شود شهید شد. در مراسم ات دوستانت و آقا سید به پیشواز پیکرت آمدند. شانه هایشان از غم رفتن تو افتاده و دلشان از داغ جاماندن شکسته بود... دلم آشوب است و تو هنوز هم با لبخند همیشگی ات نگاهم می کنی. بگو چه کنم؟ کجا را اشتباه رفته ام؟ راه سعادت کدام طرفی است؟ هنوز هم فرصت هست برای جبران یک عمر خطا؟برای شهادت؟ آقا علیرضا، دعایم کن.... 📸شهید مدافع حرم 🗓تاریخ تولد: ۱ مهر ۱٣۶۴ 🗓تاریخ شهادت: ۱٢ بهمن ۱٣٩۴ 🕊محل شهادت: سوریه_نبل والزهرا 🥀مزار شهید: دزفول @kami_ta_shohada