بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه 282
شرکت در ختم قرآن برای فرج
#امام_زمان
اللهمعجللولیکالفرج
『💕』@kanale_behesht
282-esra-ar-parhizgar.mp3
860.3K
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 زبان میگشایی به تسبیح،
و زمان، غرقِ دلدادگیات میشود؛
سلام بر لحظه تهلیل و تکبیر تو!
✨ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ روز هفدهم چلّه #زیارت_آل_یس به نیّت فرج (جمعه)
⏳ ۲۳ روز مانده به نیمه شعبان
#امام_زمان
اللهمعجللولیکالفرج
『💕』@kanale_behesht
❤️به تو از دور سلام✋🏻
《صلواتخاصه #امام_رضا علیهالسلام》
❅❁🌼بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمِ🌼❁❅
❀اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِ بْنِ ❁❅
❀ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضیٰ ❁❅
❀اَلْاِمامِ التَّقیِ النَّقی ❁❅
❀وَحُجَّتِک عَلیٰ مَنْ فَوقَ الْاَرْضِ ❁❅
❀وَ مَنْ تَحْتَ الثَّریٰ ❁❅
❀اَلصِّدّیقِ الشَّهید ❁❅
❀صَلوٰاةً کَثیرَةً تآمَّةً زاکِیَةً ❁❅
❀مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً ❁❅
❀مُتَرادِفَه ❁❅
❀کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلیٰ ❁❅
❀اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِک ❁❅
✨التماس دعا 🤲🏻 ❁❅
اللهمعجللولیکالفرج
『💕』@kanale_behesht
⁉️ چرا جمعه را جمعه نامیدند؟
🟠 مردی از محضر امام محمد باقر علیه السلام این سوال را پرسید: حضرت فرمودند:
🟢 خداوند متعال ، در روز جمعه ٬ مخلوقاتش را جمع نمود برای میثاق گرفتن بر #ولایت_پیامبر (صلوات الله علیه و آله و سلم ) و وصی او #امام_علی امیرالمؤمنین علی علیه السلام .
پس این روز را #جمعه نامیدند زیرا کل خلق ، در آن جمع شدند.
📚 الکافی ج ۳ ص ۴۱۵
اللهمعجللولیکالفرج
『💕』@kanale_behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهدوی
💢 قبل از ظهور، رفاه و آسایش و عافیت طلبی نیست، به شدت فشرده می شوید و امتحان میشويد.
#امام_خامنه_ای(حفظهالله)🎙
🔸شرط تحقق #ظهور، برپائی امر به معروف و نهی از منکر هست.
📚 تفسیر آیه ۴۰ و ۴۱ سوره حج
#امام_زمان
اللهمعجللولیکالفرج
『💕』@kanale_behesht
نردبان بهشت
#شهید_عباس_دانشگر #راستی_دردهایم_کو ؟ 67 با فاطمه راه میافتیم سمت مدرسهاش. میخواستم به بهانه
#شهید_عباس_دانشگر
#راستی_دردهایم_کو ؟ 69
✉✍
عمو میگوید حالا که فاطمه، موقع رفتنت نیست، برایش چیزی بنویس. چه پیشنهاد دلکشی! قلمم را برمیدارم که برای محبوبم نامهای بنویسم. نامه جان دارد. نامه با همه پیامها فرق دارد. دستها، سطرهای نامه را روی کاغذ حک میکنند و حرفها را ماندگار. نامه، چیزی بیش از صفر و یک است؛ بسیار بیشتر. میخواهم وقتی من نیستم آن را بخواند و دلش آرام بگیرد. نامه را روی میز فاطمه جا میگذارم...
«فاطمهجان! عزیزم، دوستت دارم. دعا میکنم امتحاناتت را به خوبی پشت سر بگذاری و حالت هرروز از دیروز بهتر باشد. من هم به یادت خواهم بود. امیدوارم تو هم مرا یاد کنی. امیدوارم فاصله جسمهایمان، قلبهایمان را به هم نزدیکتر سازد تا بتوانیم ظرفیت عاشق شدن را پیدا کنیم. شنیدی میگویند زنده بودن فاصله گهواره تا گور است و زندگی کردن فاصله زمین تا آسمان؟ امیدوارم هرروز آسمانیتر شوی... تو هم برایم دعا کن. خداوند قلبهایمان را به رنگ خود درآورد و پاکمان کند... خ د د»
📝
«خ د د» اسمِ رمزِ «خیلی دوستت دارم» است؛ فاطمه میشناسدش... در این 63 روز که از نامزدیمان میگذرد، این اسم رمز را برایش زیاد نوشتهام!...
ادامه_دارد
─┅─🍃🌺🍃─┅─
#شهید_عباس_دانشگر
#راستی_دردهایم_کو ؟ 70
نماز را میخوانیم و با عمو راه میافتیم به سمت دانشگاه. تا ساعت ۲ شود، جانم به لب میرسد! در دانشگاه، میروم به سراغ رفقایم. مزار شهدای گمنام. با یکیشان دوستترم! چه شبهای زیادی که با هم سخن نگفتهایم و درد دلها و گلایهها و خواستههایم را به جان نخریدهاند... از روی سنگِ سرد، رویشان را میبوسم تا وجودم گرم شود...
بالاخره در میدان صبحگاه جمع میشویم. حاجحمید آمده؛ عمو هم هست و حسین هم خودش را رسانده برای بدرقهمان. عمو را تنگ در آغوشم میگیرم و میبوسمش. بغض را پشت لبخندش پنهان میکند...
دو گروه شده بودیم؛ قرار بود گروهی از ما به حلب برویم و گروهی به حماه. کار در حماه، پدافندی بود و در حلب، آفندی. نام مرا برای اعزام به حماه نوشته بودند. دلم رضا نبود. سوار ماشین که میشویم، شوخیها شروع میشوند. بچهها به حاجحمید که بیرون ماشین ایستاده و لبخند میزند میگویند اگر میخواستید امتحانمان کنید، دیگر بس است!
همه میخندیم اما چشمهای عمو بارانی است. تقصیر حسین است! وسط خداحافظی به عمو گفت عباس را حسابی تماشا کن؛ او برنمیگردد! حرفهای حسین همان و شکستن بغض عمو همان.
اشکهای عمو آبی میشود که پشت سر مسافر میریزند. راه میافتیم؛ دومین روزِ اردیبهشتماه ۹۵. سه چهار ساعتی طول میکشد تا به آستانه پرواز برسیم. خانواده برخی از شهدای مدافع حرم هم آمدهاند تا به زیارت بروند؛ با همین پرواز ما. بین بچهها من تنها کسی هستم که با خودم گوشی هوشمند آوردهام! تا نشستم روی صندلیام، تلفنم زنگ خورد. حاجآقا بروجردی، از اساتید روحانیِ دانشگاه بود. میخواست خداحافظی کند و التماس دعایی بگوید. شوخیجدی گفت یک داعشی را به نیت من بزن! من هم در این داد و ستد، یک بوسه طلب کردم. گفتم اگر علامه حسنزاده آملی را ملاقات کردید، دستشان را به نیت من ببوسید. پرسید کجایی؟ گفتم در آستانه پروازیم!
-پرواز جسم یا پروازِ روح؟
-پروازِ جسم حاجی! ما رو چه به پرواز روح!
-خب پرواز جسم، مقدمه پرواز روحه...
ادامه دارد
یادشهداباصلوات
اللهمعجللولیکالفرج
─┅─🍃🌺🍃─┅─
@kanale_behesht
🤲💌رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا
❤️خدایا ما بر تو توکل کردیم..
🔅آیه 4 سوره ممتحنه
💙خداجانمامیدمونُناامیدنکن
اللهمعجللولیکالفرج
『💕』@kanale_behesht