#افلاک_زیر_خاک
"این عباس شیخ عطار است"
💠💠💠
بعد از ۱۲ روز جستجو بالاخره کانال حنظله را پیدا کردیم و شهدا را تفحص کردیم. پیکر شهیدی را دیدم که تنها در وسط میدان مین افتاده بود. کاملاً پیکرش را از زیر خاک بیرون آوردم و بدنبال پلاک و یا مشخصاتی از او بودم. هنگامی که دست در جیب شهید بردم، دستم به شیشهای برخورد کرد. تا آن را از جیب شهید بیرون آوردم دنیا بر سرم خراب شد! از خودم بیخود شدم و شدیداً گریستم.
به رفقا گفتم: این #شهید_عباس_شیخ_عطار است.
گفتند: از کجا مطمئنی؟
گفتم: یک شب که در گردان خواب بودم متوجه شدم عباس شیخ عطار که کنار من خوابیده، بشدت در حال لرزیدن است! و به حال تشنج افتاده بود! دندان هایش بشدت به هم چفت شده بود.
بعد از یک ربع بالاخره به حالت اولیه برگشت و همین که متوجه شد من بالای سرش بودهام خیلی ناراحت شد که من این قضیه را فهمیدهام. من را قسم داد که این موضوع را به کسی نگویم تا احیاناً این مسئله باعث نشود که به عملیات نرود!
از او سؤال کردم اگر مجدداً به این حالت دچار شدی من باید چه کار بکنم؟
گفت: در جیب من شیشه ی قرصی هست. اگر به این حالت دچار شدم یک قرص از آن بردار و با کمی آب له کن و از لای دندانهایم بریز داخل دهانم. بعد شیشه قرص را نشانم داد.
رفقا! این همان شیشه قرص است😭😭😭
راوی: #شهید_علی_محمودوند
شهید علی محمودوند نیز ۲۲بهمن ۱۳۷۹، درست در سالگرد شهدای گردان کمیل و حنظله، هنگام تفحص در فکه به یاران شهیدش پیوست.
💠💠💠💠
تنها صفحه رسمی یادمان شهدای کانال کمیل و حنظله
https://eitaa.com/kanalekomeil_ir