#حضرت_زهرا س
#شهادت
#مرثیه
ما گدای فاطمه هستیم عزت را ببین
فاطمه دار و ندار ماست ثروت را ببین
تا ابد شکر خدا ، شکر خدا ، شکر خدا
مادری چون مجتبی گشتیم، نعمت را ببین
حضرت زهرا اجازه بر من آلوده داد
تا زنم او را صدا مادر ، کرامت را ببین
عالم و آدم تماما دست بوس مصطفاست
مصطفی شد دست بوس او ، فضیلت را ببین
وقت یا رب یا ربش ، ربش ندا می داد که
آی جبرائیل، جبرائیل عبادت را ببین
گفته بسم الله الرحمن الرحیم و یک تنه
با چهل تن او در افتاده ، شجاعت را ببین
راه داده قاتلش را به گل روی علی
بر امیرالمومنین ، اوج ارادت را ببین
کرد با دست شکسته ، لحظه های آخرش
بر گنهکاران دعا ، بانوی امت را ببین
محمد_حسین_رحیمیان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا س
#شهادت
#مرثیه
اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است
هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است
اوج این واقعه را جان علی می داند
خانم خانه که از کار بیفتد سخت است
به خدا فرق ندارد که کجا ، یک مادر …
کوچه یا در خم بازار بیفتد سخت است
به زمین خوردن مادر به کناری امّا …
پیش چشم پسر انگار بیفتد سخت است
مرد باشد ، و زنش پشت در خانهء
او در دل آتش اغیار بیفتد سخت است
سینه اش شد سپر شیر خدا ، امّا حیف
کار این سینه به مسمار بیفتد سخت است
صورت حور که از برگ گلی نازک تر
گذرش چون که به دیوار بیفتد سخت است …
آنکه مادر شده این واقعه را می فهمد
بعدِ شش ماه اگر بار بیفتد سخت است
خواست تا شانه کند موی سر زینب را …
شانه از دست گرفتار بیفتد سخت است !
دیدن نیمه در سوخته سخت است ولی
دیدنِ صحنه به تکرار بیفتد سخت است …
کوچه ها اوّل غم واقعهء کرببلاست …
علم از دست علمدار بیفتد سخت است
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا س
#شهادت
#مرثیه
درس کرامت پیش او حاتم ببیند
درس حیا و مادری مریم ببیند
إنسیة الحوراست و قطعا محال است
کُنه کمالش را بنی آدم ببیند
تا پای جان پای امامش ماند زهرا
حیدر سپر دارد همه عالم ببیند
آن در که پیغمبر از آن بی اذن نگذشت
حالا هجوم چند نامحرم ببیند
با میخ و آتش داده شد اجر رسالت
باید بیاید حضرت خاتم ببیند
در کوچه طفلی را تصور کن که ناگه
از ضرب سیلی مادرش مبهم ببیند
دیگر حسن در خواب مادر را همیشه
با صورتی نیلی و قدی خم ببیند
از غربت کوچه غم گودال پیداست
جایی که زینب پیکری دَرهم ببیند
بین حرامی ها سر عمامه دعواست
حالا تصور کن که مادر هم ببیند
ای ساربان بس کن... چه میخواهی ز جانش؟
زهرا چگونه غارت خاتم ببیند؟
مرضیه_نعیم_امینی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
متن
#روضه
مگه میشه،فاطمیه،بشه آسمون نگیره
مگه میشه،بگی زهرا،دل مُرده جون نگیره
مگه میشه،غربت تو،گریه مون و در نیاره
تقصیر چشمای ما نیست،اسم زهرا گریه داره
*چرا داد نزنم؟چرا بی تابی نکنم؟همه ی مادرا وقتی حاضرند بمیرن، که دختر رو عروس کنن،پسر رو داماد کنن،روزگار چی به سر مادر ما آورد،بچه های قد و نیم قد داشت،اما دستش رو بالا آورد صدا زد"اللهم عجل وفاتی سریعا"
علامه امینی رو منبر توی مشهد این روضه رو میخوند،آیت الله العظمی میلانی(ره) دیگر علماء نشتن،علامه ی امینی گفت:فاطمه دستش رو بالا آورد صدا زد:"عجل وفاتی سریعا"..آیت الله میلانی بلند شد،آقای امینی! یه سئوال دارم،چی شد روزگار یه کاری کرد فاطمه از خدا طلب مرگ کرد؟صدا زد:آقای میلانی،آدم زنده پهلو میخواد،بعد از در و دیوار پهلوی فاطمه شکست...
صدا زد سلمان هر نفسی که میکشم خون تازه.....
هر دردی رو باهاش میشه راه رفت،دست بشکنه،پا بشکنه کمک می گیری راه میری می شینی،اما تنها دردی که نفس کشیدن هم سخته درد پهلوست...از بعدِ در و دیوار نه زینب و بغل گرفت نه حسین رو....
مادر همیشه دختر رو کنار خودش می خوابونه،فضه میگه نگاه کردم بی بی اشاره کرد،فرمود:جای زینب رو دور تر از من بنداز...چرا خانوم جان؟دخترِ طاقت نداره میخواد کنار شما باشه،صدا زد فضه! زینب دیگه باید به بی مادر خوابیدن عادت کنه...*
دیگر حسین را نتوانم بغل گرفت
بازو به ناتوانیِ من گریه می کند
در هر قدم نشینم و خیزم میان راه
پیری بر این جوانی ِ من گریه می کند
*آره،اگه پهلو شکسته باشه،سینه زخمی باشه،چه جوری زندگی میشه...صدا زد زینبم! میدونم نگاه تو،نگاه علی،نگاه حسنین،میگه بمونم،ولی چه جوری بمونم....*
بر خشت خشت خانه بُوَد رد دست من
دیگر ز دست گیری دیوار خسته ام
*علت میدونی چیه؟*
از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می بینم
به چشم نیمه باز خود جهان را تار می بینم
دلم میخواست چشمانم نمی دیدند جایی را
که خون محسن خود بر در و دیوار می بینم
*نمک خلقت علیست،نمک خونه ی علی حسینِ...جایی رو قرار داد به نام بیت الاحزان،که مادر روزا می رفت،حسنین دستاشو می گرفتن می اومد تو بیت الاحزان می نشست زیر یه درخت خشکیده،یه مقدار سایه داشت بی بی گریه می کرد،اما یه روز علی وارد خونه شد دید بچه ها یه جور دیگه صورت هاشون سوخته،گفت:چه خبر شده؟گفت بابا! امروز با مادر رفتیم،به دستور دومی درخت رو بریدن،اما من وحسین دیدیم مادر سیلی خورده است،دستامون رو سایه کردیم صورت مادر آسیب نبینه،آخه صورتی که سیلی می خوره پوست ورم میکنه،اگه آفتاب بخوره میسوزه...از اون به بعد دیگه بچه ها حواسشون بود صورت ها نسوزه، از مدینه هم بیرون زدن مراقب بودن صورتا نسوزه،هر جا هر منزلی هم که می رسیدن،می دیدن تا آفتاب مستقیم میخوره،پایین می اومدن،رباب گوشه ی چادر رو جلو آورده...چرا این کاری میکنی خانوم جان؟ می گفت:پوست بچه شیرخواره ام نسوزه،صورتش نسوزه،تا کربلا مراقب بود آفتاب به صورت علی اصغر نخوره،اما همچین که سرها بالا نیزه رفت،دیدن یه مادر دستش رو بالا آورده،گفت: می بینم آفتاب به صورتت میخوره...حسین......
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا س
#فاطمیه
علی بود صدف عشق و گوهرش زهراست
علی است اهل کسائی که محورش زهراست
علی است صاحب بیت شرافت و عظمت
علی ابوالحسنین است و همسرش زهراست
کسی که سینه سپر می کند برای علی
یقین،که دادرس روز محشرش زهراست
قسم به صاحب محشر که تشنه لب نشویم
علی است ساقی حوضی که کوثرش زهراست
شناسنامه ی ما روشن است هم چون صبح
علی بود پدر شیعه،مادرش زهراست
غمی نداشت نبی تا که مرتضی را داشت
غمی ندارد علی تا که یاورش زهراست
علی است حیدر کرّار خیبر و احزاب
میان کوچه ببیند که حیدرش زهراست
کشید فاطمه آه و مدینه گشت سیاه
بگفت:أشهد أنّ علی ولیّ الله
علی_اصغر_انصاريان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
کی می شود بیند بشر ، خیرالبشر را
آه ای سفر کرده بده پایان ، سفر را
عیسی مسیح من ! که باید جز تو بخشد
جان دوباره این جهان محتضر را
ایمان شده یک تکه آتش در کف دست
دنیا به قصد دین ما بسته کمر را
حق بی تو باطل گشته و باطل شده حق
دنیای بی صاحب نداند خیر و شر را
ما آمدیم هر وقت ، تو در باز کردی
تو آمدی هر وقت ما بستیم در را
العفو می گویی به جای تک تک ما
جای همه بیدار هستی هر سحر را
آقا به ما مثل گذشته باز گردان
آن حال خوش ، آن عاشقی ، آن چشم تر را
دست تمام اهل روضه می شود پر
امشب اگر گیری تو دست یک نفر را
بیچاره من ، بیچاره من ، من که ندیدم
یک بار هم در روضه ی مادر ، پسر را
بیچاره من ، بیچاره من ، من که نمردم
هر چه شنیدم روضه ی دیوار و در را
محمد_حسین_رحیمیان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
شعله ها سربه فلک داشت صنوبرمی سوخت
آسـمان ریخـت به هـم بال کـبوتر می سوخت
هــیزم آورد و از فـــــرط جهــالت قنفـــذ
آتشی ساخت که تا لحظه ی آخرمی سوخت
پشت این درهمه ی عشق محمد(ص) مانده است
در نمی سوخت فقط جان پیمبر می سوخت
در که افتــاد چهل مرد هجــوم آوردند
زیر باران لگد دامن کوثر می سوخت
سوخت یک بار اگرسینه ی زهرا آن روز
تا ابد قلب علی پشت همین در می سوخت
شــعله خامـوش شد اما دل پر درد امام
باز با دیدن آن لاله ی پرپر می سوخت
داغ بود آن قدراین داغ که در بیشه ی عشق
اشک در دیده ی آن شـیر دلاور می سوخت
گاه و بیگاه که در کوچه به هم می خوردند
خنده می کرد مغیره دل حیــدر می سوخت
گاه گاهی که علی ذکر مصیبت می خواند
در تب سوز علی مالک اشتر می سوخت
کوچه کرده است روایت که ازآن ضربت دست
پیش چشـمان حـسن صورت مــادر می سوخت
سالها رفــت ولی قصـه فراموش نــشد
تا دم مرگ گمانم دل حیدر می سوخت
غلامرضا_ظریف
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
صاحبِ اصلِ ولایت شد به نام ِ فاطمه(س)
میدرخشد نام ِ حیدر، در کلام ِ فاطمه(س)
از غدیرِ خم که نه! والله از روزِ ازل-
شد علی بن أبيطالب(ع) امام ِ فاطمه(س)
می پذیرد سائلانِ خسته را با روی خوش
نیست غیر از مهربانی در مرام ِ فاطمه(س)
بینِ خوبان؛ در شلوغی هایِ محشر ای خدا
قسمتِ من میشود آیا سلام ِ فاطمه(س)؟!
شک ندارم چادرش را روی دوزخ میکشد
آبروداری ست؛ رسم ِ انتقام ِ فاطمه(س)
گفت با خود: کاش توفیقِ شفاعت داشتم
غبطه ها خورده ست مریم بر مقام ِ فاطمه(س)
باولایت تاشهادت را رقم زد پشتِ در
در میانِ خانه برپا شد قیام ِ فاطمه(س)
ذکر لبهای جوانمردانِ عالم؛ مرتضاست(ع)
ذکر سربندِ شهیدان است نام ِ فاطمه(س)!
مرضیه_عاطفی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
بعد احمد حرمت دین خدا پامال شد
دین جدا، ایمان جدا، قرآن جدا پامال شد
بیت وحی آتش گرفت و دست مولا بسته شد
آیهء تطهیر زیر دست و پا پامال شد
ای تمام انبیا خاک عزا بر سر کنید
در حریم وحی، ناموس خدا پامال شد
گیرم آنکه جرم زهرا بود یاریّ علی!
محسن ششماهه اش دیگر چرا پامال شد!؟
کشت یک ضرب لگد یک سوّم سادات را
خون این سادات تا روز جزا پامال شد
"میثم" آن روزی که ناموس الهی را زدند
کل قرآن در زمین کربلا پامال شد
استاد_غلامرضا_سازگار
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
ای روزگار چند صباحی به کام باش
بر زخم ما به جای نمک التیام باش
جمعیتی رسید ز دارالنّفاق شهر
روح الامین مراقب دارالسّلام باش
فریاد بی طهارت نامحترم خموش
پشت در است طاهره با احترام باش
این هیزم از کدام جهنم رسیده است
ای در مسوز مثل دلم، با دوام باش
اینجا خلیله” در وسط شعله مانده است
یا نار بهر فاطمه برداً سلام” باش
ای آهنی که کوره ی هیزم چشیده ای
دور از محل بوسه ی خیرالانام باش
حالا که داستان فدک ناتمام ماند
ای شعر پس تو هم غزلی ناتمام باش
سید_میلاد_حسنی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
خانه تاریک شد و بر در خانه شرر است
جلوی یک زن مظلومه هزاران نفر است!
کاش لولای در از سمت دگر باز شود!
در اگر باز به داخل بشود دردسر است..
اتش! از در نرو بالا!دم در فاطمه است...
حرمتش را تو نگه دار!ببین خون جگر است..
دخت پیغمبرتان است!مراعات کنید
میزند فاطمه را هرکه در این دورو بر است..
آه مسمار حیا کن!سوی پهلوش مرو!
صبر کن صبر !علی چشم براه پسر است
فضه چادر برسان فاطمه افتاد زمین
کمکش کن!همه هستی من در خطر است
قنفذ اینقدر نخند!این که زدی یک زن بود
تو نگفتی بخودت سوخته و بی سپر است؟!
باز برخواسته و پشت علی می آید
هرچه او را بزنی پای علی بی اثر است
سید_پوریا_هاشمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا س
#مرثیه
چرا در سجده ات آرام و ساکت اشک می ریزی؟
گلم!پژمرده ای….انگار برگ رو به پاییزی
قنوتت را که دیدم دستگیرم شد که در کوچه
چه آمد برسرت خانم..چه اوضاع غم انگیزی
به خانه باز می گردم به این امّید که دیگر
تو در بستر نباشی و به استقبال برخیزی
نه حرفی می زنی اصلا نه رویت را نشان میدی
تمامش کن دگر خانم..حرفی..خنده ای..چیزی
به واللهِ که پنهان نیست از من درد و رنج تو
سه ماه و خورده ای با درد پهلویت گلاویزی
نزن جارو بر این خانه بیا و استراحت کن
تقاضا می کنم از کار با این بازوی بی جان بپرهیزی
آرمان_صائمی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG