کانون ادبیات عرب
🔰 گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی 📝برای مطالعه قسمت دوّم کلیک نمایید:👇 💢https://e
📝 #قسمت_چهارم
✍ گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی
📝مطالعه قسمت سوّم:👇
⭕️eitaa.com/kanon_adabi/2451
♦️ در یادداشت گذشته در رابطه با نقصی که در مرحله تطبیق وجود دارد به سه عامل اشاره گردید: #یکی عدم آموزش صحیح؛ #دوّم عدم پیش بینی برنامه لازم برای نهادینه کردن قدرت تطبیق و #سوّم عدم تناسب کتب آموزشی؛ همچنین گفته شد که تنها در صورتی می توان در این فضا به تغییر کتب ورود کرد که عمده عامل را عدم تناسب کتب آموزشی بدانیم و لکن درنگی کوتاه در فضای آموزشی مدارس علمیه دو عامل اوّل را به عنوان منشأ اصلی نقص موجود معرّفی می نماید و برای عامل سوّم سهم قابل اعتنایی نمی توان یافت.
♦️ نسبت به عامل اوّل یعنی عدم آموزش صحیح، سخن بسیار است. آنچه را که امروزه در زمینه آموزش و تدریس ادبیات عرب در سطح مدارس شاهد هستیم جلوه ای از یک تدریس خشک و بی روح و بدون داشتن معیارهای لازم در امر تدریس است. اگر بگوییم سال های اوّلیه تحصیل طلاب در حوزه که رنگ و بوی ادبیات دارد، به جهت تدریس های غلط به مسلخ استعداد ها تبدیل شده است، گزاف نگفته ایم.
🔰 متأسفانه غالب تدریس های ادبیات در حوزه، رنگ و بوی ترجمه متن دارد تا تدریس ادبیات و نوعاً تدریس های فنّی جای خود را به ارائه نمودار ها و چکیده نگاری ها داده است. تدریسی که باید در جهت ارتقای علمی، پژوهشی و انگیزشی طلّاب باشد، مسیر دیگری پیدا کرده چرا که نهایتاً یا مدرّس را به بازخوانی و یادآوری ادبیات فراموش شده خود، یاری می نماید و یا صرفا رزومه سوابق تدریس او را رونق می بخشد و در کل نشانی از تحلیل و نقّادی آراء، پژوهش و تولید علم ندارد لذا پس از پایان سال سوّم با موجی از طلّابی مواجه هستیم که به مراتب از انگیزه های ابتدای ورود خود به حوزه، تنزّل پیدا کرده اند و رونق محسوسی در تحصیل آن ها دیده نمی شود. قصه پر غصه ماجرا آنجاست که عدّه ای متوجه نیستند که نفهمیدن و عدم درک مطالب، بدترین و مخرّب ترین آثار را در ذهن طلّاب نهادینه می کند و آثار سوء روانی آن تمام مسیر و اهداف حقیقی را وارونه جلوه می دهد. پر واضح است که انسان به محض فهمیدن، شوق فهمیدن دیگر به او دست میدهد و احساس نفهمیدن در هر مرحله، بخشی از اراده و انگیزه او را ذوب می کند.
♻️ این ها همه محصول یک تدریس ناکارآمد است و این امر خود، محصول نظام گزینشی غلطی است که در جذب اساتید بکارگرفته می شود زیرا در نظام موجود، گزینش استاد ادبیات تنها بر مدار یک امتحان شفاهی از {مغنی} و {جواهر} صورت می گیرد. بدیهی است که هرگز نمی توان از این طریق به تشخیص معیارهای لازم دست پیدا کرد زیرا تدریس نیازمند فاکتورهای فراوان دیگری می باشد که عمدتا در این امتحان شفاهی قابل تشخیص نیست از جمله این که تا چه اندازه بر ریشه آراء و اقوال و تطوّرات علمی یک نظریه تسلّط وجود دارد و این که تا چه اندازه توان تحلیل و بررسی آن ها بدست آمده است و اساسا بیان و قلم شخص تا چه حدّی مناسب کرسی تدریس است و به چه میزان بر منابع لازم در جهت پژوهش های ادبی تسلط وجود دارد و...
ظاهراً تلقّی متصدّیان امر از تحوّل، محدود به کتب آموزشی است در حالی که نقطه آغازین تحوّل را باید در نظام تدریس و گزینش اساتید پیگیری نمود. #تحوّل با تحمیل کتب بر طلّاب حاصل نمی شود بلکه محصول آزادی فکری و نقادی های علمی است و طبیعتاً با نقّالی کردن های روش مرسوم به سنّتی خوانی نیز حاصل نمی شود.
♦️ خلاصه آن که اگر کتب حوزه متحوّل شوند تا زمانی که نظام تدریس متحوّل نشود هیچ بازدهی حاصل نخواهد شد تدریسی که خالی از تحلیل بوده و ممحّض در نقل مطلب و ترجمه باشد و بجای تعمیق مطالب به تنظیم نمودار اکتفا نماید نه تنها خروجی ندارد بلکه منجر به خستگی و غارت انگیزه ها و استعداد ها می شود امّا اگر تدریس ادبیات در جهت تبیین و تحلیل آراء و نظریات علمی و در مسیر تفکّر و تولید علم باشد و مبتنی بر بیان ثمرات گردد هم شوق و انگیزه را دو چندان میکند و هم به سمت غنی نمودن ادبیات گام برمی دارد و آنگاه تحول به معنای واقعی خود به تدریج و بر اساس شاخصه پویایی آغاز می گردد.
♦️مصیبت عظمای دیگری که در نظام تدریس وجود دارد آنجاست که وقتی نسبت حجم متون موجود را با ساعات معیّن شده در هر ترم در نظر می گیریم و در کنار آن دو، نگاهی به تعطیلات نامعقول می اندازیم، میبینیم که انتظار آموزش همین تعداد قواعد در حد سطحی، یک انتظار گزاف و نابجاست و ریشه آن به مسأله کم کردن سنوات تحصیل بازمی گردد. هر ساله شاهدیم که معاونت های آموزش در آستانه امتحانات ترم چگونه اساتید را تحت فشار قرار می دهند که محدوده را به اتمام برسانند.
💯اگر بناست تحوّلی صورت بگیرد باید ابتدا منشأ نواقص را پیدا کرد با این شیوه تدریس و این نظام آموزش، تغییر کتب درسی راه به جایی نخواهد برد.
✅ #ادامه_دارد ...
🔹 یادداشتی از طلبه حسین لیاقت پور
❌💯کپی #فقط با ذکر منبع مجاز است