کانون ادبیات عرب
# پاسخ برخی از صاحب نظران بر اشکالی که بر آن ها وارد شده است: 📝در ابتدا لازم است از شما نیز در جهت
#نقدِ پاسخ فوق:
🌹تشکر بابت نقدی که وارد کردید🌹
❤️📝در پاسخ از اشکالِ اوّلی که فرمودید یعنی این که {مساله الفاظ نمازِ میّت، توقیفی است یا خیر، یک مساله فقهی است}، باید گفته شود:
👈 از طرح مساله توقیفی بودنِ اذکار، درصدد استفاده این مطلب بوده ایم که نمی توانید از جانب خود، مقتضای حالی را بر این اذکار وارد کرده و به این اعتبار الفاظ موجود در ادعیّه را به کار ببرید و با این نگاه، کلام را معنا کرده و بر عهده متکلّم بگذارید کما این که در اذکار صلات یومیّه نیز این چنین است.
❤️📝امّا نسبت به اشکالِ دوّمی که فرمودید یعنی این که {و امّا به نظر می رسد توجیهی که مطرح کردید، اشکال دارد چرا که معانی مستعمَلِ ابواب مزید، سماعی و تابع استعمال های ثابت شده عرب است} باید گفته شود:
👈به نظر می رسد، ایراد دوّم شما، وارد نمی باشد چون:
#اوّلاً سماعی بودنی که شما مطرح کردید تک مبنای موجود در معانی ابواب نیست و مبنای مخالف در مساله موجود است کَمَا مَرَّ که به اعتقاد ما نیز مطابق تحقیق همین مبنای مخالف، درست است که مطابق این مبنا، انحصار استعمال و به کارگیری صِیغ موجود در موادّی که از جانب عرب به کار رفته شکسته شده و تعمیم می یابد.
#ثانیاً مگر علماء در مواردی مثلِ {فکّر} به چه نحو، به این مطلب رسیدند که این کلمه در معنای #تفعُّل به که برده شده است؟! مگر خلاف ظاهر نبودند؟!
🙏ولی با این وجود به عنوان یک امر کلّی و به عنوان یکی از معانی رایج باب #تفعیل پذیرفته شدند. یعنی همین مقدار که مانوس با کلام عرب باشد کفایت می کند.
#جمع_بندی مطلب:
🔵 در خصوص به کارگیری موادّ در هیئات ابواب مزید، دو جهت وجود دارد: #یکی این که مادّه ای در باب های مزید به کار برده شود و #دیگر این که در آن باب چه معنایی از آن مادّه اراده شود.
👥عدّه ای در هر دو جهت، قائل به انحصار در سماع از عرب شده اند و در مقابل عدّه ای دیگر چنین انحصاری را نپذیرفتند کما سَبَقَ.
📚بنابراین مطابق مبنای دوّم، آن چه که مدار این بحث را تشکیل می دهد، اُنس اهل محاوره با به کارگیری مادّه ای از موادّ در صِیغ ابواب مزید در جهت تفهیم معنایی از معانی آن ابواب می باشد فلذا با حفظ این نگاه، از آن جا که اراده معنا از لفظ تابع اراده متکلّم است و وقتی معنای لازم برای باب #تفعیل به اثبات رسید، نمی توانید برای تعیین مراد متکلّم تعیین تکلیف کنید بلکه او می تواند از معانی ثابت شده برای این باب استفاده کند و لو این که در هیچ کتابِ لغتی استعمال این مادّه خاصّ در این جهت نقل نشده باشد.
💢💯#کپی با ذکر منبع و #فوروارد مجاز است.
✳️ ❌ ✳️
http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
✳️ ❌ ✳️
کانون ادبیات عرب
۲) #فقره_دوّم:
بیان دو تقسیم در رابطه با بحث استثناء
👥با توجّه به عبارات مرحوم شیخ بهایی، در می یابیم که ایشان نسبت به بحث استثناء، دو تقسیم را ارائه کرده اند: #یکی تقسیم استثناء به لحاظ ذکر و عدم ذکر مستثنی منه است و #دیگری تقسیم استثناء به لحاظ خروج مستثنی از حکم نسبت داده شده به مستثنی منه می باشد؛
😉برای روشن شدن مطلب، با ما همراه باشید:👇
✍باسمه تعالی
👈دوستان همان طور که گفته شد، دیروز یک سری اختلالات در سرورهای پیام رسان ایتا به وجود آمد که این امر با همّت مسئولان محترم، تصحیح و روند فعالیت این پیام رسان طبق روال گذشته برقرار شد؛
🔍در این میان برخی از گروه ها، از دسترسِ کاربران، خارج شده و همانند عبارتِ {حذف این گروه} برای آن ها نمایش داده شد که #یکی از این گروه ها، #گروه_بحث_جنجالی_طلبگی بود که از دسترس خارج شد و برای برخی از دوستان نیز گروهِ مذکور حذف گردید؛
✅ولی با پیگیری هایی که از سوی مسئولان انجام شد، الحمدلله گروه بحث جنجالی بازیابی گردید و ان شا الله به فعالیّت خود طبق روال روزهای گذشته ادامه می دهد با این فرق که لینک قدیمی گروه تغییر کرده است یعنی لینک سابق گروه دیگر کارایی ندارد و لینک جدید به گروه اعطا شد:👇
📝لینک #قدیمی گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
🔍دوستان:
به خاطر مشکلاتِ فوق، #زمانی که پیامی را در گروه بحث جنجالی ارسال می کنید، برای کاربران نشان داده نمی شود #لذا برای رفع این مشکل و این که پیامی که ارسال می کنید برای دیگر کاربران نشان داده شود، از پیام رسان ایتا خارج شوید و گوشی خویش را خاموش و روشن کنید و سپس وارد ایتا بشوید و به بحث بپردازید.
❌❌❌ #البته تا زمانی که این اوضاع درست شوند، گروه بحث جنجالی خاموش خواهد بود و ان شاء الله زمانی که تمام مشکلات تصحیح شوند، دوباره باز می شود #زیرا فعلاً وقتی در گروه پیامی ارسال می کنید، برای طرف بحث خویش #نمایش داده #نمیشود و با این اوضاع نمی توان بحث کرد.
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
✅بنابراین تا اطّلاع ثانوی، گروه بحث جنجالی #قفل خواهد بود.
🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵
🤲امید است آن چه که انجام می شود، مرضی خداوند متعال بوده باشد.
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_یک ❌در پاسخ از پیام قبلی ☢اگر بخواهید از بلاغت سخن بگویید، گفته می شود: صاحب فنّ و
👤همبحثِ #شماره_دو
⭕️در پاسخ از پیام قبلی
🔍بار ها تکرار گردید که بحث از تعیین اعرف معارف، با تعریف و تنکیر سازگاری دارد و این گونه مباحث با حال و مقتضای حال سروکار دارد لذا #مقتضای_حال می بایست درصدد تعیین برآید؛
🔸ظاهراً میان مباحث بلاغی که بارها تکرار گشت و میان علمای علم بلاغت خلط نمودید زیرا مراد از این که گفته شد، علوم بلاغی، همان بحث هایِ موجود در آن است یعنی همان حال و مقتضای حال است نه علمای آن تا این که این چنین بفرمایید زیرا اکثر علمای علم بلاغت هم، همچون علمای علم نحو، مسیر در چنین بحثی که به تعیین اعرف معارف بدون لحاظ مقتضای حال برآمده اند، صحیح نرفته اند لذا آن چه که فرمودید، در حدّ مویّد هم نمی تواند باشه چه برسد به دلیل.
🔵بهترین سخن بر این که حاکم بر تعیین اعرف معارف، مقتضای حال و نه علماء هستند، بحث از روایتی است که پیامبر اکرم نسبت به جانشینیِ امام علی بیان داشتند.
📚آن چه که مهم و بلکه اهمّ است، دلیل طرفِ بحث می باشد که از دو حالت خارج نیست: #یکی این که دلیلی که ذکر می گردد از پشتوانه عرفی برخوردار است که در این صورت دلیل ایشان موردِ پذیرش خواهد بود؛ #دیگری این که دلیلی که ذکر می گردد از پشتوانه عرفی برخوردار نمی باشد بلکه توجیهی بیش نیست و به تعبیری دلیلی که ذکر می شود، دلیلی برای چفت و بست نمودنِ قواعد و اقناع نفس بدون لحاظ نگاه عرفی است؛
🔺در ما نحن فیه، دلیلی که علمای علم نحو و علمای علم بلاغت بیان داشتند، گرچه فی حدّ نفسه خوب هستند، امّا غافل از نکته مقتضای حال بوده است لذا سخنان ها در این باب به این که مثلا ضمیر اعرف معارف است، موردِ پذیرش نخواهد بود؛
👆👈توضیح و دلیل بیان فوق در پیام های گذشته بیان شده است.
✋البته ناگفته نماند این که به نقل از شارح دسوقی فرمودید: {قول الصحیح و هو قول سیبویه من ان اعرف المعارف المضمرات}، و قول به اعرفیّت ضمیر را از قول دسوقی به سیبویه صراحتاً اسناد داده اید، صحیح نمی باشد زیرا جناب سیبویه در کتاب خویش، به چنین مطلبی تصریح نکرده اند کما این که صاحبِ {شرح التسهیل المسمی تمهید القداعد بشرح تسهیل الفوائد} در تتبُّعی که انجام داده اند، ذیل برخی از نتیجه گیری هایی که بیان می کند، می نویسد: 《اَن سیبویه لم ینص علی ان اعرف المعارف هو الضمیر و اِنّما حین ذکر انواع المعرفه الخمسه بدا بالعلم و ختم بالضمیر...》.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
🔍 #نکته اوّل: #مقدّمه: 📝قبل از این که به کشف مراد امام (علیه السلام) از تعبیر {عبد} برآییم، ابتداء
📣بیان مراد امام:
🤔با طرح مطالب فوق، سؤالی به ذهن می آید و آن این که منظور از 《عبد》در عبارتِ مذکور در روایت یعنی:《رَحِمَ اللهُ عبداً》 چه کسی می باشد؟
🔍با توجه به مطالبى كه بیان گردید، نسبت به کلمه 《عبد》 در روایت امام رضا (علیه السّلام) گفته می شود:
⚫️این کلمه در ابتدا و با ديد ابتدائى و بدوى احتمال دارد حمل بر دو معنا گردد: #یکی عابد و #دیگری مخلوق؛
🗣اگر بگوييم مراد از 《عبد》،《مخلوق》 است در اين صورت لازم مى آيد كه شاملِ {عابد} و {غير عابد} شود زير هم {عابد} و هم {غير عابد} مى تواند إحياءِ امر اهل البيت (عليهم السّلام) به اين معنا كه: 《يَتَعَلَّمُ عُلُومَنا وَ يُعَلّمُها الناسَ》را انجام دهند زيرا: {غير عابد} مى تواند با فراگرفتن علوم اهل البيت (عليهم السّلام) و تعليم دادن آن علوم به مردم، اقدامى كند كه صدمه به دين بزند #پس يقيناً چنين شخصى مراد امام (عليه السّلام) نيست بلكه مراد امام (عليه السلام) از 《عبد》، #عابدى است كه با ديد توحيدى به يادگيرى علوم اهل البيت (عليهم السّلام) و تعليم آن علوم به مردم بپردازد تا علاوه بر {عابد} ساختن مردم به {عالم} گرداندن آن ها اقدام نماید.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝 #مقرّر: هیئت تحریریّه بحث جنجالی
📝لینک گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
💯مشتاقان درس:👇
📝 #تدریس_کتاب {النَّهجَةُ المَرضِیَّةُ فِی شَرحِ أَلفِیَةِ ابن مَالک} معروف به 《شرح سیوطی》
👥رفقا: از آن جایی که فهم دقیق کتاب مذکور، نقش به سزایی در فهم قرآن کریم، روایات وارده و همچنین کتب گذشتگان، دارد لذا مجموعه {کانون ادبیات عرب} تصمیم گرفته است که زین پس شرح فارسیِ #برخی از قسمت های این کتاب را در کانال حاضر، بارگذاری نماید؛
🤲به حول و مدد الهی، تدریس و بارگذاری برخی از قسمت های این کتاب از روز دو شنبه تاریخ: ۱۳۹۹/۱۱/۱۳ شروع خواهد شد؛
✅ #استاد: حجّة الاسلام و المسلمین حسین لیاقت پور (حفظه الله تعالی) می باشند.
📖مطالب به دو گونه بارگذاری می شوند:
🎙 #یکی به صورت 《 #صوتی》؛
✏️ #دیگری به صورت 《 #نوشتاری》.
کانون ادبیات عرب
🔵 گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی 📝 #قسمت_اوّل ♦️ اخیراً گفتگویی میان چند تن از ا
🔴 گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی
✍برای مطالعه قسمت اوّل کلیک نمایید:👇
https://eitaa.com/kanon_adabi/2440
📝 #قسمت_دوّم
♦️ تحوّل در لغت به معانی گوناگونی وارد شده امّا در یکی از این معانی که تناسب بیشتری با بحث حاضر دارد، به معنای انتقال از مکانی به مکان دیگر است و ظاهراً به تناسب همین معنا به انسانی که یک انقلاب درونی در او رخ می دهد، می گویند: {متحوّل شده است} لذا به انسان کافری که به آیین اسلام درآمده، می گویند: «تحوّل من الکفر إلی الإسلام» بنابراین در معنای تحوّل، حرکت و تغییر وجود دارد. بر این اساس هنگامی که سخن از تحوّل در حوزه می شود باید به دنبال یک حرکت و تغییری در جهتی از جهات مربوط به آن باشیم و طبیعتاً این حرکت و تغییر باید از نقص به کمال باشد.
🔰 بنابراین ضروری است که در وهله اوّل نواقص و آسیبها شناخته شود و در وهله دوّم، درک درستی از کمالات بدست آورد و در مرحله سوّم، برنامه متناسب برای حرکت از این نواقص به سمت تحصیل آن کمالات ارائه نمود.
▪️ باید توجّه داشت که عنوان تحوّل در هر زمینه ای از زوایای مربوط به حوزه بار خاصّ خود را پیدا میکند مثلاً یک وقت گفته می شود تحوّل در کتب آموزشی حوزه که دایره محدودی را صرفاً ناظر به کتب موجود در بر می گیرد و نظری به روش های تدریس یا نحوه جذب اساتید ندارد؛
☝️👈یک وقت گفته می شود تحوّل در نظام تدریس حوزه که بیشتر به اساتید و روش های آموزش مربوط می شود و گاهی هم گفته میشود تحوّل در نظام آموزشی حوزه که بسیار فراگیرتر از دو عنوان قبلی بوده و بلکه تمامی آن چه را که به امر آموزش در حوزه مربوط می شود در بر میگیرد.
💢امّا آن چه که بیشتر در اذهان و السنه رایج است و موضوع گفتار حاضر، همان مورد اوّل یعنی تحوّل در کتب آموزشی حوزه است که سال های متعدّد مورد بحث و مشاجرات مختلف قرار گرفته و گفتوگوی یاد شده نیز به دلیل نوع گزاره هایی که در آن بیان می شود، حول همین محور است؛ بنابراین لازم است حرکت و تغییر از نقص به کمال را در زمینه کتب آموزشی حوزه در خصوص علوم ادبی و بالأخص علم نحو با نظر به گفتگوی مذکور پیگیری نماییم.
♦️ همانطور که در قسمت اوّل این گفتارها بیان گردید در گفتگوی یاد شده بر دو مطلب کلیدی در باب ضرورت تحوّل در کتب آموزشی نحوی تکیه شده است: #یکی تطبیق و تمرین و #دیگری پیچیدگی و تعقید و تخصّصی بودن کتب مربوط به این علم.
🔺در قسمت های بعد، این دو محور را بر اساس سیر حرکت از نقص به کمال بررسی خواهیم کرد.
✅ #ادامه_دارد ...
🔹 یادداشتی از طلبه حسین لیاقت پور
❌💯کپی #فقط با ذکر منبع مجاز است
⚫️ لینک کانال #کانون_ادبیات_عرب
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
🔰 گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی 📝برای مطالعه قسمت دوّم کلیک نمایید:👇 💢https://e
📝 #قسمت_چهارم
✍ گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی
📝مطالعه قسمت سوّم:👇
⭕️eitaa.com/kanon_adabi/2451
♦️ در یادداشت گذشته در رابطه با نقصی که در مرحله تطبیق وجود دارد به سه عامل اشاره گردید: #یکی عدم آموزش صحیح؛ #دوّم عدم پیش بینی برنامه لازم برای نهادینه کردن قدرت تطبیق و #سوّم عدم تناسب کتب آموزشی؛ همچنین گفته شد که تنها در صورتی می توان در این فضا به تغییر کتب ورود کرد که عمده عامل را عدم تناسب کتب آموزشی بدانیم و لکن درنگی کوتاه در فضای آموزشی مدارس علمیه دو عامل اوّل را به عنوان منشأ اصلی نقص موجود معرّفی می نماید و برای عامل سوّم سهم قابل اعتنایی نمی توان یافت.
♦️ نسبت به عامل اوّل یعنی عدم آموزش صحیح، سخن بسیار است. آنچه را که امروزه در زمینه آموزش و تدریس ادبیات عرب در سطح مدارس شاهد هستیم جلوه ای از یک تدریس خشک و بی روح و بدون داشتن معیارهای لازم در امر تدریس است. اگر بگوییم سال های اوّلیه تحصیل طلاب در حوزه که رنگ و بوی ادبیات دارد، به جهت تدریس های غلط به مسلخ استعداد ها تبدیل شده است، گزاف نگفته ایم.
🔰 متأسفانه غالب تدریس های ادبیات در حوزه، رنگ و بوی ترجمه متن دارد تا تدریس ادبیات و نوعاً تدریس های فنّی جای خود را به ارائه نمودار ها و چکیده نگاری ها داده است. تدریسی که باید در جهت ارتقای علمی، پژوهشی و انگیزشی طلّاب باشد، مسیر دیگری پیدا کرده چرا که نهایتاً یا مدرّس را به بازخوانی و یادآوری ادبیات فراموش شده خود، یاری می نماید و یا صرفا رزومه سوابق تدریس او را رونق می بخشد و در کل نشانی از تحلیل و نقّادی آراء، پژوهش و تولید علم ندارد لذا پس از پایان سال سوّم با موجی از طلّابی مواجه هستیم که به مراتب از انگیزه های ابتدای ورود خود به حوزه، تنزّل پیدا کرده اند و رونق محسوسی در تحصیل آن ها دیده نمی شود. قصه پر غصه ماجرا آنجاست که عدّه ای متوجه نیستند که نفهمیدن و عدم درک مطالب، بدترین و مخرّب ترین آثار را در ذهن طلّاب نهادینه می کند و آثار سوء روانی آن تمام مسیر و اهداف حقیقی را وارونه جلوه می دهد. پر واضح است که انسان به محض فهمیدن، شوق فهمیدن دیگر به او دست میدهد و احساس نفهمیدن در هر مرحله، بخشی از اراده و انگیزه او را ذوب می کند.
♻️ این ها همه محصول یک تدریس ناکارآمد است و این امر خود، محصول نظام گزینشی غلطی است که در جذب اساتید بکارگرفته می شود زیرا در نظام موجود، گزینش استاد ادبیات تنها بر مدار یک امتحان شفاهی از {مغنی} و {جواهر} صورت می گیرد. بدیهی است که هرگز نمی توان از این طریق به تشخیص معیارهای لازم دست پیدا کرد زیرا تدریس نیازمند فاکتورهای فراوان دیگری می باشد که عمدتا در این امتحان شفاهی قابل تشخیص نیست از جمله این که تا چه اندازه بر ریشه آراء و اقوال و تطوّرات علمی یک نظریه تسلّط وجود دارد و این که تا چه اندازه توان تحلیل و بررسی آن ها بدست آمده است و اساسا بیان و قلم شخص تا چه حدّی مناسب کرسی تدریس است و به چه میزان بر منابع لازم در جهت پژوهش های ادبی تسلط وجود دارد و...
ظاهراً تلقّی متصدّیان امر از تحوّل، محدود به کتب آموزشی است در حالی که نقطه آغازین تحوّل را باید در نظام تدریس و گزینش اساتید پیگیری نمود. #تحوّل با تحمیل کتب بر طلّاب حاصل نمی شود بلکه محصول آزادی فکری و نقادی های علمی است و طبیعتاً با نقّالی کردن های روش مرسوم به سنّتی خوانی نیز حاصل نمی شود.
♦️ خلاصه آن که اگر کتب حوزه متحوّل شوند تا زمانی که نظام تدریس متحوّل نشود هیچ بازدهی حاصل نخواهد شد تدریسی که خالی از تحلیل بوده و ممحّض در نقل مطلب و ترجمه باشد و بجای تعمیق مطالب به تنظیم نمودار اکتفا نماید نه تنها خروجی ندارد بلکه منجر به خستگی و غارت انگیزه ها و استعداد ها می شود امّا اگر تدریس ادبیات در جهت تبیین و تحلیل آراء و نظریات علمی و در مسیر تفکّر و تولید علم باشد و مبتنی بر بیان ثمرات گردد هم شوق و انگیزه را دو چندان میکند و هم به سمت غنی نمودن ادبیات گام برمی دارد و آنگاه تحول به معنای واقعی خود به تدریج و بر اساس شاخصه پویایی آغاز می گردد.
♦️مصیبت عظمای دیگری که در نظام تدریس وجود دارد آنجاست که وقتی نسبت حجم متون موجود را با ساعات معیّن شده در هر ترم در نظر می گیریم و در کنار آن دو، نگاهی به تعطیلات نامعقول می اندازیم، میبینیم که انتظار آموزش همین تعداد قواعد در حد سطحی، یک انتظار گزاف و نابجاست و ریشه آن به مسأله کم کردن سنوات تحصیل بازمی گردد. هر ساله شاهدیم که معاونت های آموزش در آستانه امتحانات ترم چگونه اساتید را تحت فشار قرار می دهند که محدوده را به اتمام برسانند.
💯اگر بناست تحوّلی صورت بگیرد باید ابتدا منشأ نواقص را پیدا کرد با این شیوه تدریس و این نظام آموزش، تغییر کتب درسی راه به جایی نخواهد برد.
✅ #ادامه_دارد ...
🔹 یادداشتی از طلبه حسین لیاقت پور
❌💯کپی #فقط با ذکر منبع مجاز است