کانون ادبیات عرب
💢 #قسمت_سوّم: بازتاب فقهی 👥فقهاء در کتاب {صید و ذباحة} یکی از واجباتِ عملِ ذبح را رعایت قبله می دا
⭕️ ☝️ #ادامه:👇
🔍 منشا طرح این سوال همان مبنای زمخشری و مبرّد بوده که میان تعدیه باب افعال با تعدیه به وسیله بای جارّة قائل به تفاوت می باشند. مطابق این مبنا باید گفته شود: 《علاوه بر این که مذبوح باید رو به قبله قرار گیرد ذابح نیز باید روبه قبله باشد لذا مقصود روایت این می شود: مذبوح را روبه قبله نما و خودت نیز روبه قبله قرار بگیر》.
⚫️نتیجه آن که اگر ذابح رو به قبله نباشد حلّیّت اَکل حاصل نشده و مذبوح، تذکیّه نمی شود، میته شده و حرمت اکل دارد.
🔺 امّا مطابق مبنای ابن هشام و بسیاری از نحویّونِ دیگر که فرقی میان دو طریق مذکور در تعدیه نمی دانند و نهایت دلالت این دو طریق را به دلالت لفظیّه منحصر در این می دانند که مفعول متّصف به اصل فعل می شود، تنها روبه قبله نمودن مذبوح واجب بوده و همین مقدار برای حلّیّت اَکل و حصول تذکیّه کافی بوده و نیازی به رعایت قبله در مورد خود ذابح و فاعل نمی باشد.
👤 مرحوم شهید ثانی (رضوان الله تعالی علیه) اگرچه در #شرح_لمعه_کتاب_الصید_و_الذباحة، اشاره گونه این بحث را از نظر گذرانده و شرط دوّم از شرایط واجب در ذبیحه را اینگونه بیان می کند: 《الثانی: استقبال القبلة بالمذبوح لا استقبال الذابح》 لکن در #مسالک_الأفهام صریحاً در این زمینه سخن گفته و می فرماید: 👇
👆👈《و لا يشترط استقبال الذابح و إن كان ظاهر العبارة [مراد ايشان روايت است] يوهم ذلك [وجوب استقبال الذابح] حيث إنّ ظاهر الاستقبال بها [بالذبيحة] أن يستقبل هو معها أيضاً على حدّ قولك: (ذهبت بزيد) و (انطلفتُ به) بمعنى ذهابهما و انطلاقهما معاً. و #وجه_عدم اعتبار استقباله: أنّ التّعدية بالباء تفيد معنى التعدية بالهمزة كما فى قوله تعالى: ذهب الله بنورهم أي أذهب نورهم).
👤مرحوم صاحب جواهر نیز در جلد ۳۶ صفحه ۱۱۱و ۱۱۲ این بحث را پیگیری کرده و از آن جا که فرقی میان دو طریق مذکور قائل نمی باشد، تنها روبه قبله نمودن مذبوح را واجب می داند.
👏خلاصه آن که فقیه بدون اتّخاذ مبنای ادبی در این مساله نمی تواند حکم را استنباط نماید.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯