کانون ادبیات عرب
💢با این حساب نسبت به آیه موردِ سوال گفته می شود: 🔸متکلّم بلیغ با بیان کلمه 《قادر》 در آیه ۳۷ سوره مب
⚫️فائده:
👤برخی دیگر از نحویّون همانند مرحوم سیّد علی خان مدنی، غافل از اشکال مذکور (یعنی این که تعریف اسم فاعل، به واسطه همانند دائم و راسخ نقض می شود) نشده اند به همین جهت، در بحث اسم فاعل، همچین اشکالی را در قالب تنبیه سوّم ذکر می کنند و می فرمایند: 《قیل هذا الحدُّ منقوض بنحو: خالد و #دائم و ثابت و راسخ و مستمرّ ممّا یدل علی دوام و الثبوت مع انّ کلّاً منها اسم فاعل و لیس علی معنی الحدوث》؛
🏃♂سپس ایشان، پاسخی، از قاضی شهاب الدّین بیان می کنند و در نهایت پاسخ نهایی از دیدگاه خود را اینگونه می آورد:
📝《و لعلّ الاظهر فی الجواب ان یقال: اِنّ الثبوت و الدّوام فی نحو ذلک مدلول المادّه لا الصیغه》.
📚برای مطلب فوق، رجوع نمایید: الحدائق الندیّه فی شرح الفوائد الصمدیّه، ج۰۲ ص۱۹۱، نشر: مهر بیکران.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
👏توجّه 👏توجّه 👥دوستان همان طور که مستحضر هستید، #گروه_بحث_جنجالی، در تاریخ: ۳۱/مرداد/۹۸ تشکیل
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄*
─━━━━⊱🌹⊰━━━━─
#پرسش شماره: ۱۳
─━━━━⊱🌹⊰━━━━─
❓❔👈 ضمیر فاعلیِ 《 #يَشَآءُ》در آیه ۰۴ سوره مبارکه ابراهیم:《فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَآءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَآءُ》به چه امری بازگشت مینماید و #چه پیامدی را به دنبال دارد؟
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱🌹⊰━━━━─ #جوابِ پرسشِ شماره: ۱۳ ─━━━━⊱🌹⊰━━━━─ 📝 سابقاً بیان شد آن چه که در
🔸یکی دیگر از آیاتی که می تواند سببِ حمله مخالفین بر عقائد حقّه اسلام شود، آیه ۴ سوره مبارکه ابراهیم: 《وَمَآ أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ ۖ #فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَآءُ وَ #يَهْدِي مَنْ يَشَآءُ...》می باشد.
🔺توضیح مطلب آن است که با رجوع به آیاتِ ابتدائیِ سوره ابراهیم، روشن می شود که خداوند متعال، با لحاظ مقام هدایت، درصدد به تصویر کشاندن رسالت پیامبر مکرّم اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بوده است فلذا می فرماید: 《الٓر ۚ كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ》؛ #یعنی [این] كتابی است كه آن را بر تو نازل كردیم تا این که مردم را با اجازه پروردگار آنان از تاریكیها [یِ جهل، گمراهی و طغیان] به سوی روشناییِ [معرفت، عدالت و ایمان و در حقیقت] خارج گردانی و به سمتِ راه [خدایِ] توانای شكست ناپذیر و ستوده سوق دهی؛ سپس بعد از آن، عظمت خود را در آیه ۲، این چنین می آورد: 《اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْض》 و در پایان، موضوع بحث را به سمت کسانی که کفر نعمت کردند، می برد و می فرماید:《و َوَيْلٌ لِلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ * الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ أُولَٰٓئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ》؛ #یعنی وای بر کسانی که کفر ورزند از عذابی که وصف شدّت در آن به طور ثبوتی می باشد؛ آن کسانی که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند و [مردم را] از راه خدا باز میدارند و میخواهند آن را [با وسوسه و اغواگری] كج نشان دهند؛ اینان در گمراهی ای که وصف دوری در آن به صورت ثبوتی است، هستند؛
🔍خداوند متعال بعد از این که وظیفه اصلی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره رسالت خویش از قرآن را بیان کردند، درصدد است که رسالت تمام انبیاء را در آیه ۴ همین سوره بیان کند یعنی: 《و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قوم خود نفرستادیم تا [بتواند به وسیله آن زبان، پیام وحی را به روشنی] برای آنان بیان كند》و نهایتاً نتیجه کلام خویش این چنین می آورند: 《فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَآءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَآءُ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ》.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
🔸یکی دیگر از آیاتی که می تواند سببِ حمله مخالفین بر عقائد حقّه اسلام شود، آیه ۴ سوره مبارکه ابراهیم:
✅مناط اصلی بحث، مربوط به این قسمت از آیه می باشد زیرا ممکن است در تفسیر آن گفته شود: 《 پس ضلیل می کند خدا، کسی را که خدا ضلالت آن را می خواهد و هدایت می کند خدا، کسی را که خدا هدایت آن را می خواهد》؛
👆👈بیان تفسیر فوق، متفرّع بر این است که ضمیر فاعلیِ 《يَشَآءُ》به 《الله》 بازگشت کند و ضمیر مفعولیِ محذوف به 《هدَایَتَهُ و ضَلَالتَهُ》بازگشت نماید 《ای فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَآءُ اللهُ ضلالتَه وَيَهْدِي الله مَنْ يَشَآءُ اللهُ هدایتَهُ》؛
☑️نتیجه این تفسیر آن است که مخاطب را به جبر سوق می دهد به این معنا که هر آن که خدا بخواهد، هدایت می کند و هر آن که خدا بخواهد ضلیل میکند لذا اختیار انسان به حکم این آیه، هیچ معنا ندارد و طبق آن، هر خاطی، نباید مواخذه شود زیرا هر خطا کاری را خدا به خطای آن حکم کرده و هر هدایت شده ای را خدا به هدایت آن حکم کرده لذا از آن جهت که حکم خدا واجب التبعیّت است لذا مواخذه نمودن خاطی با حکمت این آیه سازگاری ندارد بنابراین فردایِ قیامت، منکر اسلام، می تواند در مقام تعلیل اینگونه بگوید: {که منِ منکر، از آن جهت که هر که خدا می خواست، را هدایت و هر که می خواست را ضلیل می نمود و از طرفی اختیاری برای ما موجود نبود، لذا من، منکر شده ام چون که خدا می خواست یعنی منِ منکر، به آن چه که خدا خواست، عمل نمودم لذا اکنون نیز نباید مواخذه شوم}.
👥محقّقین در مقام پاسخ به چنین تفسیری، از طُرُق گوناگونی پیش رفته اند که بیان آن ها از مجال بحث ما نحن فیه خارج است و آن چه که مورد توجُّه بوده، آن است که با لحاظ سیاق و مقتضای آیه که در ابتدای بحث به صورتِ اجمالی مطرح گشت، این قسمت از آیه را به گونه ای دیگر می توان ترکیب نمود یعنی گفته شود: {ضمیر فاعلیِ 《يَشَآءُ》به 《مَنْ》 بازگشت کند و ضمیر مفعولیِ محذوف به 《هدَایَتَهُ و ضلَالتَهُ》بازگشت نماید 《ای فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَآءُ ذلالتَه وَيَهْدِي الله مَنْ يَشَآءُ هدایتَهُ》؛ #یعنی پس ضلیل می کند خدا آن کسی که می خواهد آن کس ضلالت خود اش را و هدایت می کند خدا کسی را که می خواهد آن کس هدایت خود اش را؛
💮بنابراین با لحاظ ترکیب فوق، هیچ گونه شُبه جبر در آیه ۴ سوره مبارکه ابراهیم مطرح نمیگردد تا منکر اسلام به واسطه آن درصدد احتجاج در مقابل خدا برآید و به نظر می رسد مستشکل به جهت عدم درک و فهم مراد خداوند از آیه به تمسُّک به این آیه در مقام احتجاج پرداخته است.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
👏) بیانِ پرسش شماره: ۱۴ 🔵👇🔴
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄*
─━━━━⊱👏امام حسن👏⊰━━━━─
#پرسش شماره: ۱۴
─━━━━⊱👏امام حسن👏⊰━━━━─
❓❔👈 ممکن است جلوه ای دیگر از #تاثیر علوم ادبی در #دفاع از عقائد حقّه اسلام را بیان نمایید؟
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱👏امام حسن👏⊰━━━━─ #جوابِ پرسشِ شماره: ۱۴ ─━━━━⊱👏امام حسن👏⊰━━━━─ 📝 در مقام پ
📝یکی از مباحثی که در گذشته مطرح گردید، بحث اثبات شفاعت از منظر قرآن در دیدگاه مرحوم علّامه طباطبایی بوده است و گفته شد:
👤مرحوم علّامه با استفاده از یک نکته ادبی، درصد اثبات شفاعت از طریق قرآن و ردّ اشکال مخالفین بوده است و آن این که وی:
🤔در بخشى از بیانات خود با #تکیه بر یک نکته ادبی در آیه {۴۸} سوره {مدّثر}، از شُبهه عدم وجود نصّ قرآنی برای مساله شفاعت، پاسخ گفته اند. ایشان می فرمایند: {در این آیه شریفه (فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ)، کلمه 《شَفَاعَة》 مصدری است که در قالب ترکیب اضافی یعنی《شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ》به کار رفته است و مصدر مضاف اشاره به وقوع و تحقُّق خارجی دارد}؛
👆👈توضیح بیشتر مطلب را با کلیک بر لینک زیر، پیگیری نمایید:👇
✅ https://eitaa.com/kanon_adabi/994
🔺اکنون با اغماض از نکته ای که مرحوم علّامه بیان نمودند، درصدد آن هستیم که با تفحصُّ در برخی از آیاتی که بحث از شفاعت را به میان آورده اند، به این سوال پاسخ دهیم که آیا می توان آیاتِ دیگری با لحاظ نکات دیگری را قرینه بر اثبات شفاعت از منظر قرآن قرار داد؟
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
📝یکی از مباحثی که در گذشته مطرح گردید، بحث اثبات شفاعت از منظر قرآن در دیدگاه مرحوم علّامه طباطبایی
🔹به نظر می رسد، یکی دیگر از نکاتی که می توان با تمسُّک به آن به اثبات شفاعت از منظر قرآن پرداخت، اسلوب 《 #استثناء》 می باشد. در این باره آیاتی که بحث از شفاعت در آن ها مطرح گشته است و برخوردار از اسلوب استثناء هستند را مطرح مینماییم:
۱) 🔸در آیه ۸۷ سوره مریم آمده است:
《لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا》.
۲) 🔸در آیه ۱۰۹ سوره طه آمده است:
《يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا》.
۳) 🔸در آیه ۲۳ سوره سبا آمده است:
《وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُٓ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰٓ إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ》.
🔴👆👈با تامّل در آیات فوق، در می یابیم که خداوند متعال، در هیچکدام از آن ها، از 《لای نفی جنس》بهره نبرده است تا به واسطه آن (یعنی به واسطه وجود لای نفی جنس)، مساله شفاعت را مطلقاً در روز قیامت از قرآن نفی نماید: برای فهم بیشتر نفی جنس، رجوع شود:
👉 eitaa.com/kanon_adabi/247
به همین جهت از این که از لای نفی جنس بهره نبرده اند، کشف خواهیم کرد که خداوند متعال در آیاتِ فوق، که از اسلوب نفی و استثناء استفاده نموده است، درصدد نیست که #مساله_شفاعت را در روز قیامت مطلقاً نفی نماید بلکه با استفاده از چنین اسلوبی، درصدد است که بفرمایند: 《برخی از افرادی که دارای ویژگی خاصّی هستند، در روز قیامت، مجوّز شفاعت دارند؛ #کسانی که باری تعالی به آن ها اذن شفاعت داده است و نزد ایشان، عهد بر شفاعت گرفته اند》؛
🔊به تعبیری دیگر گفته می شود:
👥علمای علم بلاغت در کتب خود بیان داشتند که یکی از ادات حصر، 《نفی + استثناء》می باشد و اگر دقّت گردد، متکلّم حکیم در تمام سه آیه ای که بیان شد، از چنین اسلوبی استفاده کرده است تا چند نتیجه را اخذ نماید از جمله:
👈⚫️۱) مساله شفاعت #قطعاً در روز قیامت موجود است منتها:👇
👈🔵۲) مساله نفع شفاعت در روزِ قیامت برای تمامی افراد با هر ویژگی ای که دارند، ممکن نمی باشد.
👈🔵۳) مساله نفع شفاعت در روزِ قیامت، منحصر در کسانی است که نزد پروردگار عهدی دارند و خداوند نیز به آن ها اذن شفاعت داده است.
✅بنابراین با وجود بیانی که مطرح گشت، معلوم میگردد که خداوند متعال به صراحت در آیات فوق، مساله شفاعت در قرآن را بیان کرده اند لکن در این میان محدوده شفاعت را ضیق نموده است و تنها به افرادی که برخودار از یک سری ویژگی هستند، جایز دانسته است.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱👏عید مبارک👏⊰━━━━─ #جوابِ پرسشِ شماره: ۱۶ ─━━━━⊱👏عید مبارک👏⊰━━━━─ 📝 در این
👈 #ملاک و محورِ اصلی در علوم نقلی#علم_نحو، #قواعدی است که برگرفته از #استعمالات_اهل_لسانِ عربیِ فصیح و با لحاظ فهم عرفی، باشد و لذا #هیچ_گونه اعتمادی بر وجوهِ استحسانی و واهی ای که برخی از علمای علم نحو و به طور کلّی علمای علومِ نقلی، مطرح می کنند، #نیست مثلاً در بیشتر مباحث، #متمسّک به #شباهت های غیر عرفی ای می شوند که از اساس، باطل می باشند زیرا دلیلِ استحسانی به حساب می آید و بُطلَانُهُ وَاضِح؛
👌کما این که #مرحوم آیت الله خوئی(ره) در بیان این که، #مرجع و ملاکِ اصلی در علوم ادبی، چه می باشد، می فرماید:
📝《إنّ المتبع فى الكلام العربي هو القواعد المتخذة من استعمالات العرب الفصحى و لا اعتماد على الوجوه الاستحسانية الواهية التي يذكرها النّحويُّون》؛
👆👈#یعنی بزرگان نیز به خوبی به این نکته توجّه داشتند که #ملاک اصلیِ در علوم نقلی #علم_نحو، #عرف و #سماع و فهم اهل محاوره عربی است نه وجوه و دلائلِ استحسانی ای که برخی از نحویّون ذکر می کنند؛
📚رجوع کنید: البیان فی تفسیر القرآن، سید ابوالقاسم خویی، ص:۴۵۵ و ۴۵۶، نشر: موسسه احیاء آثار الامام الخوئی، مکان چاپ: قم، نوبت چاپ: اوّل.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
👈 #ملاک و محورِ اصلی در علوم نقلی#علم_نحو، #قواعدی است که برگرفته از #استعمالات_اهل_لسانِ عربیِ فصیح
👆👈با توجُّه به بیان فوق، شاید مطلبی به ذهن خطور نماید و آن این که همه مباحثِ موجود در علوم نقلی که عرفی نمی باشد بلکه وضع واضعین، استدلال، قیاس هم در مباحث نقلی مطرح می شوند که البته حجّت آن ها به اثبات رسیده است؛
☑️نسبت به این بیان☝️ گفته می شود:
🔺وضعِ واضعین، استدلال و قیاس در مباحث علومِ نقلی زمانی حجّیّت دارند که ریشه و منشاءِ عرفی داشته باشند زیرا همان طور که گفته شد، ملاک در علوم نقلی، #عرف بوده است کما این که مرحوم خویی(ره) به چنین مطلبی اذعان دارند لذا اگر وضع واضعین، استدلال و قیاسی در اینگونه مباحث، خارج از فهم عرفی باشد، حجّت نخواهند بود؛
✅بله نحو داریم و در کنار آن نیز اصولِ نحو هم داریم #لکن نباید این نکته را فراموش کرد که زیربنایِ نحو و اصول نحو، می بایست ریشه عرفی داشته باشد نه استحساناتی که ریشه آن ها خارج از عرف است؛
👤جناب تفتازانی در شرح تصریف بعد از این که وجوه متعدّدی برای چگونگی ساخته شدن صیغ ماضی و مضارع ذکر می کنند مثل این که چرا مونّث با نون می آید، این مطلب را ذکر می کنند: 《و هذه مناسبات ذکروها بعد الوقوع و الّا فالحاکم بذلک الواضع لا غیره》؛ و یا این که:
👤عباس حسن در النحو الوافی بارها به مناسبت های مختلف بر استدلال های نحویُّون، چنین پاسخ می دهد: {لا اثر لهذا الخلاف النظری ... فالخیر فی اغفاله}.
📚رجوع کنید:
۱) جامع المقدّمات، ص:۱۸۵، نشر: جامعه المدرّسین، مکان چاپ: قم، نوبت چاپ: ۴.
۲)النحو الوافی، ج۰۲، ص:۳۰۴، نشر: ناصر خسرو، مکان چاپ: تهران، نوبت چاپ: ۲.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
👆👈با توجُّه به بیان فوق، شاید مطلبی به ذهن خطور نماید و آن این که همه مباحثِ موجود در علوم نقلی که ع
🚶♂گذشته از دو بیان فوق، برخی دیگر از نحویُّون نیز به بطلان استحسان تصریح کرده اند به عنوان نمونه سیوطی در الاقتراح به نقل از ابن جنّی در خصائص در مورد #استحسان می فرماید: {دلالته ضعیفة غیر مستحکمة...}؛
🔵 اوّلین نکته در امور لسانی، این است که سنخ شناسی شوند تا معلوم گردد که هر استدلالی با چه صورت و مادّه ای و تا چه میزان، می تواند در نظام سازی ادبی سهیم باشد؛ 👇
👥اصولیُّون و فُقهایی که به تعبیر بعضی از حضرات، اجتهادی در ادبیات ندارند، ابتداء مسائل را سنخ شناسی کردند سپس درصدد نقد آن ها برآمدند مثلاً گفته اند: {اینچنین امور لغوی، از سنخ امور توقیفی بوده فلذا مجالی برای ورود عقل و ادراکات عقلی و عقلایی در آن وجود ندارد}.
🔸وقتی که قیاس و استحسانِ غیر عرفی، از جهت منطقی، مفید علم نیستند و ارزش علمی ندارند، چه اصراری است بر این که امور توقیفی که ملاکات و معیار های آن ها برای ما معلوم نیست را بخواهیم با آن ها محاسبه کنیم که نه اثبات کننده هستند و نه در مقابل نقض های وارد شده توان مقابله دارند.
📚رجوع کنید: الاقتراح فی علم اصو النحو، ص:۱۸۰، نشر: ادب الحوزه، مکان چاپ: قم، نوبت چاپ: ۱.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
📝البته دقّت شود که با توجُّه به آن چه که گفته شد، چنین برداشت #نشود که: {قیاس، استدلال و ...، به صورت مطلق در علوم ادبی مطرح نمی شوند} بلکه درصدد بیان این مطلب می باشیم که استدلال و قیاس در مباحث نقلی، زمانی که ریشه عرفی داشت، موردِ اعتناء خواهد بود یعنی محور و ملاکِ اصلی در مباحث ادبی، باید فهم اهل لسان عربیِ فصیح باشد نه مباحثِ فلسفی مانند لذا لازم است که این ملاک در تمامِ مطالبِ نحوی و به صورت کلّی علوم نقلی پیش برده شود؛👇
🔸 #مشاهده شده است که در هر بحثی که نحویّون از فهم عرفی خارج شدند، مباحثِ لاطائلی را بیان کردند و عناوین به دور از فهم عرفی تاسیس کردند همانند عنوانِ {افعل تعیین} که هیچ ریشه عرفی ندارد؛
🔍نسبت به بیانِ فوق نیز مطالبِ مستندی وجود دارد که این سخن را تایید می کنند همانند بحث {افعل تعیین} که تعریف و #نقد و کاربرد آن از دیدگاه مفسّرین را سابقاً در گروه بحث جنجالی طلبگی مورد بحث قرار داده شد و سپس جمع بندی آن در کانال کانون ادبیات عرب بارگذاری شده است؛👇
🔺☝️👈رجوع بفرمایید:👇
⚫️━━─⊱یا الله⊰─━━⚫️
❤️) تلنگّر شماره چهارم:
🔍 https://eitaa.com/kanon_adabi/498
👆👈 فَــــــــــریــــــــــــدة
🔍 https://eitaa.com/kanon_adabi/555
⚫️━━─⊱یا الله⊰─━━⚫️
👈) فهرست #تلنگّر ها:👇
🔺 https://eitaa.com/Contents786/237
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱🔍یا علی🔍⊰━━━━─ #پرسش شماره: ۱۷ ─━━━━⊱🔍یا علی🔍⊰━━━━─ ❓❔👈 گفته شد، علم نحو
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄*
─━━━━⊱🔍یا علی🔍⊰━━━━─
#جوابِ پرسشِ شماره: ۱۷
─━━━━⊱🔍یا علی🔍⊰━━━━─
📝 در پاسخ از سوالِ مذکور، گفته می شود:
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
📝لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯