#امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_ورود_به_کوفه_وشام
کوفه در هلهله ها گم شده است
کوچه ها غرق ترنم شده است
جامه ی دختر تو پاره ولی
رخت نو بر تن مردم شده است
چند روزی ست ز تو بی خبرم
در دلم سخت تلاطم شده است
خواهر خون جگرت زخمی از
نان و خرمای ترحم شده است
سرِ عباس شد انگشت نما
قلب من کوه تألم شده است
کوفه در سنگ زنی استاد است
روی ما سنگ، تراکم شده است
اشک و خون می چکد از چشم رباب
حرمله مست تبسم شده است
بسکه سر نیزه بزرگ است، حسین
روی نی اصغر تو گم شده است
از سرِ نیزه ی تو در دل من
نوک مسمار تجسم شده است
نوبتی شمر و سنان می آیند
بینشان خوب تفاهم شده است
بر لب سوخته ات قاری من
سنگ ها مزد تکلم شده است
#حسن_کردی