eitaa logo
کانون کتاب و کتابخوانی
134 دنبال‌کننده
204 عکس
40 ویدیو
6 فایل
کانون کتاب و کتابخوانی 📚معرفی کتاب 📖برگ اول 📜حکایت نویسی 🎶زمزمه های کهن 📗داستان نویسی 💫روزنه های امید💫
مشاهده در ایتا
دانلود
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 اسم داستانک : کفش‌ من تقریبا همه کفش فروشی‌های شهر گشتم ولی هیچکدوم نمی‌خواستم کفش‌هام خیلی کهنه شده بود و دیگه قابل پوشیدن نبود کفش‌ها را نگاه می‌کردم ، متوجه کفشی که قفسه اول ویترین جدا از بقیه کفش‌ها چیده شده بود شدم ، با خودم گفتم حتما قیمت ان زیاد است به داخل مغازه رفتم و قیمت کفش را ازفروشنده پرسیدم زمانی که قیمت ان را گفت نزدیک بود چشمانم از حدقه بیرون بزند واقعا قیمتش زیاد بود وپول من حتی نصف قیمت ان هم نمی‌شد از اقای فروشنده خواستم سایز پای مرا بیاورد فروشنده رفت و همانطور که داشت به سمت من برمی‌گشت گفت سایز پای شما را نداریم حسابی ناراحت شدم با خودم گفتم حالا مگریکی یا دو سایز کوچکتر چه اتفاقی می‌افتد ممکن، فقط کمی پایم را اذیت کند که ان هم اشکالی ندارد تحمل می‌کنم در عوض کفش زیبایی دارم که هیچکس، شبیه او را هم ندارد تصمیم گرفتم کفش را بخرم با اینکه هزینه ان خیلی زیاد بود و من پول آن را نداشتم اما آن راخریدم فردای آن روز وقتی خواستم کفش را پایم کنم پای من به سختی داخل کفش شد به مدرسه رفتم در راه برگشت از مدرسه سوزش شدیدی در پایم حس کردم ، پایم را از کفش بیرون اوردم متوجه شدم که انگشتانم از سرخی شدید پوستش نازک شده و حسابی سرخ شده بود شب وقتی می‌خواستم بخوابم از شدت دردی که در انگشتانم بود خوابم نمی‌برد فردای آن روز که کفش را پایم کردم و به مدرسه رفتم زمانی که در مدرسه بودم احساس خیسی بر روی انگشتانم داشتم با هر سختی بود خودم را به خانه رساندم پایم را از کفش بیرون آوردم که متوجه خون روی انگشتان پایم شدم حسابی پایم درد گرفته بود اشکم در آمده بود از اینکه دیگر نمی‌توانستم کفش زیبایم را پایم کنم صبح که بیدار شدم انگشتای پایم مثل بادکنک باد کرده بود خیلی زشت شده بود عصبانی بودم با خودم می‌گفتم این کفش زیبا باعث زشت و زخمی شدن پاهایم شد. حالاکه‌فکرمی‌کردم واقعاارزششو نداشت چقدر اذیت شدم تا هزینه زیاد کفش جور کردم و حالا با وجود آن همه سختی اینکه انتخاب اشتباهی کردم... در زندگی حواسمان باید باشد به انتخاب‌هایمان زمانی که ما آدمی اشتباه را انتخاب می‌کنیم مهم نیست او چقدر زیباست چیزی که اهمیت دارد این است که هر انتخابی هزینه‌ای دارد زمان ، مهم‌ترین و بیشترین هزینه‌ای است که ما در برابر انتخاب‌های خود می‌پردازیم زمان هرگز برنمی‌گردد و هیچ انتخابی جای جبران نخواهد داشت پشیمانی و حسرت کافی نیست، باید به فکر انتخاب‌های درست‌تری باشیم هزینه‌ای که برای هر کفش‌می‌دهیم . برای کفش دیگر باقی نخواهد‌‌ماند. ✒نویسنده داستانک: تینا موحدان 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
خوشا به حال آن که دوستی می‌یابد که قلب و ذهنش با قلب و روح او هم‌نواست. دوستی که به واسطه‌ی شباهت سلیقه، احساس و دانسته‌هایش به او می‌پیوندد، دوستی که دربند جاه‌طلبی یا منافع شخصی نیست. موجودی که سایه‌سار درختی، را به دبدبه و کبکبه‌ی دربار شاهی ترجیح میدهد! 📕 کتاب:سفر به دور اتاقم نویسنده:اگزویه دومستر با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید😉 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
یا حسین بن علی خونِ گرمِ تو هنوز از زمین می‌جوشد هرکجا باغِ گلِ سرخی هست آب از این چشمه خون می‌نوشد کربلایی‌ست دلم! 📝 هوشنگ ابتهاج با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید😉 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir ‌ ‌ ‌ ‌
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝 مسأله این نیست که خرید کتاب چقدر گرون تموم میشه مسأله اینه که اگر کتاب نخونی چقدر برات گرون میشه! 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝 میسون کولی: وقتی مجبورید در جایی که اکنون هستید بمانید ،کتاب خواندن به شما جای دیگری برای رفتن می دهد. 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝نیل گیمن: کتاب رویاییست که در دستان خود دارید... 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝امام علی (ع): کتاب ها بوستانهای دانشمندان است 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
45.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📜 نثرهای کهن "در اخلاق درویشان ...." شما به شنیدن زمزمه ای از نثر کهن دعوت شدید😊 امیدوارم از شنیدن آن لذت ببرید💫 🎙گوینده: نادیا اکبرزاده 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 اسم داستانک : خواستن دو سه روزی می‌شد که فهمیده بود بیماری سختی دارد نمی‌دانست چطور بیماری است فقط‌ می‌دانست شاید هیچوقت نتواند مثل سابق راه برود یا حتی با دوستانش وقت بگذراند زمستان بود ،سرمای هوا زیاد بود اما سرمایی که در تن او رخنه کرده بود بیشتر بود سرما به مغز استخوان او هم رسیده بود غمگین و افسرده ،شاکی بود از همه چیز....! با خودش می‌گفت این همه درد و رنج چرا برای من ،هر روز به یک گوشه نگاه می‌کرد و ناگهان به خودش می‌آمد ،متوجه می‌شد چند ساعتی است به فکر فرو رفته است چند روزی با همین حال سپری کرد هر کس از اطرافیان یا دوستانش می‌خواستند با او حرف بزنند او حتی دلش نمی‌خواست کمترین توجهی به آنها داشته باشد .... جلسه پیش حرف‌های دکتر به یادش آمد ،به او گفته بود اگر جلسات فیزیو‌تراپی را منظم بیایی و تمریناتی که می‌گویم را انجام بدهی حتما می‌توانی به روال طبیعی زندگی‌ات برگردی مثل همه کسایی که این بیماری را دارند اما دخترک از امید‌های واهی خسته و کلافه بود دلش نمی‌خواست حتی کسی در این مورد با او حرف بزند چه برسد......! روزی به یاد گذشته‌ها دفترچه قدیمی‌اش را باز کرد تا تجدید خاطراتی کند ناگهان برگه‌ای از لای دفترچه بیرون افتاد ،برگه را برداشت نوشته‌ برای کسی بود انگار..امضا و تاریخ داشت ..دخترک با خودش گفت این نوشته شاید مال من نباشد اما چرا باید لای این دفترچه باشد ،تصمیم گرفت آن را بخواند شروع کرد به خواندن نوشته به‌‌ین صورت بود ... گاهی خودمان نمی‌خواهیم مانند همان کسی که خودش نخواست و تلاش نکرد برای بهتر شدن زندگی‌اش ،دخترک به فکر فرو رفت...! حال باید از خودمان بپرسیم برای بهتر شدن زندگی خود، چقدر خواستیم و تلاش کردیم؟؟!.. ✒نویسنده داستانک: تینا موحدان 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝پیامبر اکرم(ص) : هیچ صدقه ای بالاتر از دانشی که میان مردم منتشر شود،نیست 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝دکارت: خواندن کتابهای خوب،در حکم مکالمه با انسانهای شرافتمند گذشته است 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
📚معرفی کتاب 📍 اعتماد به نفس دستیابی به آن و زندگی با آن 🖋️📓 نویسنده: باربارا دی آنجلس 📝مترجم:هادی ابراهیمی 💡موضوع: اعتماد به نفس _خودباوری 📖 تعداد صفحه:۹۶ بارابارا دی آنجلیس در کتاب «اعتمادبه نفس» خود، روش‌های دستیابی به اعتمادبه نفس و کابردهای آن در زندگی را بیان می‌کند. در کتاب حاضر، باربارا تعریف دقیقی از اعتمادبه نفس و خودباوری حقیقی دارد و ابزارهای لازم برای خلق اقتدار شخصی، اعتماد به نفس و عشق و شور و حرارت را چه در شغل و کار و چه در روابط در اختیار شما قرار می‌دهد. در این کتاب خواهید آموخت: چگونه ممکن است موفقیت و خوشبختی خود را با دستان خودتان خراب کنید. چگونه «به تاخیر انداختن» را به تاخیر بیاندازید و زندگی کردن را از همین الان آغاز کنید. چگونه با منابع عظیم و اقتدار شخصی و نیروی بیکران درونی ارتباط برقرار کنید. چگونه خودباوری روحی و معنوی خود را بازیابید. چگونه بر ترس‌هایتان غلبه کرده و عشق و شور و حرارت را به زندگی خود برگردانید. با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید😉 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝 امام صادق علیه السلام کتابهای خویش را حفظ کنید زیرا به زودی به آنها نیازمند خواهید شد 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
60.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📜 نثرهای کهن "در اخلاق درویشان ...." شما به شنیدن زمزمه ای از نثر کهن دعوت شدید😊 امیدوارم از شنیدن آن لذت ببرید💫 🎙گوینده: نادیا اکبرزاده 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
📕مثل شناسی 📝ضرب المثل :فوت کوزه گری پسری پیش استاد كوزه گري رفت و با خواهش و التماس فراوان به شاگردي استاد درآمد. پسر بسیار باهوش و زرنگ بود و استاد کم کم به او علاقه پیدا کرد و تمام تجربه هاي كاري خود را به او ياد داد . شاگرد وقتي تمام كارها را ياد گرفت . شروع به ايراد گرفتن كرد و گفت مزد من كم است . و كم كم زمزمه كرد كه من مي توانم بروم وبراي خودم كارگاهي راه اندازي كنم و كلي فايده ببرم . هرچه استاد كوزه گر از او خواهش كرد مدتي ديگر نزد او بماند تا شاگردي پيدا كند و كمي كارها را ياد بگيرد تا استاد دست تنها نباشد ، پسرك قبول نكرد و او را دست تنها گذاشت و رفت و كارگاهي راه اندازي كرد و همانطور كه ياد گرفته بود كاسه ها را ساخت و رنگ كرد و روي آن لعاب داد و در كوره گذاشت . ولي متوجه شد كه رنگ كاسه هاي او مات است و شفاف نيست. دوباره از نو شروع كرد و خاك خوبتر انتخاب كرد و در درست كردن خمير بيشتر دقت كرد و بهترين لعاب را استفاده كرد و آنها را در كوره گذاشت ولي باز هم مشكل قبلي بوجود آمد . شاگرد فهميد كه تمام اسرار كار را ياد نگرفته . نزد استاد رفت و مشكل خود را گفت . و از استاد خواهش كرد كه او را راهنمائي كند . استاد از او پرسيد كه چگونه خاك را آماده مي كند و چگونه لعاب را تهيه مي كند و چگونه آنرا در كوره مي گذارد . شاگرد جواب تمام سوالها را داد . استاد گفت : درست است كه هر شاگردي بايد روزي استاد شود ولي تو مرا بي موقع تنها گذاشتي . بيا يك سال اينجا بمان تا شاگرد تازه هم قدري كار ياد بگيرد و آن وقت من هم تو را راهنمائي خواهم كرد و تو به كارگاه خودت برو . شاگرد قبول كرد يكسال آنجا ماند ولي هر چه دقت كرد متوجه اشتباه خودش نمي شد . يك روز استاد او را صدا زد و گفت بيا بگويم كه چرا كاسه هاي لعابي تو مات است . استاد كنار كوره ايستاد و كاسه ها را گرفت تا در كوره بگذارد به شاگردش گفت چشمهايت را باز كن تا فوت وفن كار را ياد بگيري . استاد هنگام گذاشتن كاسه ها در كوره به آنها چند فوت مي كرد . بعد از او پرسيد : ” فهميدي “ . شاگرد گفت : نه . استاد دوباره يك كاسه ديگر برداشت و چند فوت محكم به آن كرد و گرد وخاكي كه از آن برخاسته بود به شاگرد نشان داد و گفت : اين فوت و فن كار است ، اين كاسه كه چند روز در كارگاه مي ماند پر از گرد و خاك مي شود در كوره اين گرد وخاك با رنگ لعاب مخلوط مي شود و رنگ لعاب را كدر مي كند . وقتي آنرا فوت مي كنيم غبار پاك می‌شود و رنگ لعاب روی آن روشن می‌شود و جلا پیدا می‌کند حالا کارگاه خودتو روبراه کن و فوت کوزه گری رو فراموش نکن. 🔻با ما همراه باشید و مارو به دوستانتون معرفی کنید.😉 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝آدری هیپورن: برای تمام عمر، فعالیت مورد علاقه ی من کتاب خواندن بود 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
📚📚📚📚📚 اسم داستانک : اراده 🌱🌱🌱🌱 روز جمعه بود در خانه آقاجان نشسته بودیم حوصله جمع را نداشتم طبق عادت به اتاق کوچکی که در گوشه حیاط زیر تاک انگور بود رفتم آن اتاقک کوچک را دوست داشتم ،سرم را روی زانوهایم گذاشته بودم ،آرزوهایم در سرم می‌چرخید ،شاید دست‌نیافتنی اما فکر کردن به اینکه چطور راهی بسازم برای رسیدن به آنها مرا به فکر می‌برد ...! برای رسیدن به آرزوهایم زندگی را چگونه باید می‌دیدم شبیه یک صفحه شطرنج یا شبیه دریای طوفانی ... دریای طوفانی ،همان که مانع رسیدن من به آرزوهایم می‌شد، همان طوفانی که غصه آرزوهایم را بر دلم خواهد گذاشت یا مانند شطرنج ،صفحه زندگی که مهره‌هایش را من نه بلکه کسانی دیگر تکان می‌دهند همان‌هایی که به من حتی فکر هم نمی‌کنند شاید هم به خیال خودشان تکان دادن آن مهره به نفع من باشد ولی آن طور که آنها می‌خواهند نه طوری که من می‌خواهم..! صدایی در مغزم فریاد زد، تمامش کن، مرا خسته کردی تو همان آدم ضعیف می‌خواهی باشی که برای زندگی‌ات ،آرزوهایت و اهدافت هیچ تلاشی نخواهی کرد چرا که همیشه منتظر معجزه‌ایی از طرف دیگران هستی ،کدام معجزه ..؟؟؟ معجزه خودت هستی ،خودت را باور داشته باش باور کن تا نخواهی هیچ مهره‌ایی برای تو تغییر نخواهد کرد و تا زمانی که خودت حرکتی نکنی هیچ دریای طوفانی برای رسیدن تو به خواسته‌هایت آرام نخواهد شد.. صدا از درون دختر بود ... از اندک امیدی که از تمام ناامیدی ها و افسوس های او بلند شده بود و می‌خواست جرقه‌ای در دل او روشن کند.... ✒نویسنده داستانک: تینا موحدان 📚📚📚📚📚📚📚📚 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝کتاب خوانی نوعی نگاه با واسطه به جهان است در مقابل لحظاتی که بی واسطه جهان را برسی میکنیم 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝 وقتی کتابی را باز می کنی تنهایی تقریبا درمان شده است. 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
برگزاری مسابقه بزرگ کتابخوانی 📚📚 کانون عفاف و حجاب با همکاری کانون کتابخوانی و کانون خادم الشهدا به صورت مجازی برگزار می کند. تاریخ: سه شنبه ۱۶ مرداد ۴۰۳ ساعت: ۱۲ کتاب: جاذبه حسینی (گزیده بیانات مقام معظم رهبری) 💢همراه اهداء جوایز به برگزیدگان جهت ثبت نام در مسابقه نام و نام خانوادگی و شماره تماس خود را به آیدی زیر ارسال نمایید @MYPROTION ____☆🍀☆____ کانون عفاف و حجاب دانشگاه کوثر 🆔https://eitaa.com/hejab_kub
15035-fa-jazebeh-hosayni.pdf
1.43M
برگزاری مسابقه بزرگ کتابخوانی 📚 جهت ثبت نام در مسابقه نام و نام خانوادگی و شماره تماس خود را به آیدی زیر ارسال نمایید @MYPROTION ____☆🍀☆____ کانون عفاف و حجاب دانشگاه کوثر 🆔https://eitaa.com/hejab_kub
47.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📜 نثرهای کهن "در اخلاق درویشان ...." شما به شنیدن زمزمه ای از نثر کهن دعوت شدید😊 امیدوارم از شنیدن آن لذت ببرید💫 🎙گوینده: نادیا اکبرزاده 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
کانون کتاب و کتابخوانی
برگزاری مسابقه بزرگ کتابخوانی 📚📚 کانون عفاف و حجاب با همکاری کانون کتابخوانی و کانون خادم الشهدا به
برگزاری مسابقه بزرگ کتابخوانی 📚📚 کانون عفاف و حجاب با همکاری کانون کتابخوانی و کانون خادم الشهدا به صورت مجازی برگزار می کند. تاریخ: شنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۳ ساعت: ۱۲ کتاب: جاذبه حسینی (گزیده بیانات مقام معظم رهبری) 💢همراه اهداء جوایز به برگزیدگان جهت ثبت نام در مسابقه نام و نام خانوادگی و شماره تماس خود را به آیدی زیر ارسال نمایید @MYPROTION 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac.ir
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝 جان مک مکی : به نظر می‌رسد خواندن مهارت بسیار ساده ای باشد ،اما بسیاری از دانشجویان را پشت نیمکت های دانشگاه نگاه میدارد. فقط آن زمان که بتوانید ماهرانه بخوانید،شانس تحصیل خواهید داشت. 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 اسم داستانک : عشق چند سالی می‌شد که پدرم فوت شده است از آن زمان دیگر روی خوش زندگی را ندیدیم اوایل برادرم خیلی بی‌قراری می‌کرد ...! شب را به صبح می‌رساند به امید اینکه خود را در آغوش پدر ببیند یکسال با سختی،غم،گریه وناراحتی گذشت ،هنوز نمی‌توانستیم نبودن پدر را باور کنیم چند وقتی می‌شد که فقر هم میهمان ناخوانده‌ایی شده بود برای ما ...! خرج مدرسه و تحصیل من و برادرم زیاد شده بود از طرفی پس‌اندازی هم که داشتیم تمام شده بود، مادر در این چند وقت خیلی کار می‌کرد حسابی ضعیف شده بود اما ،چاره‌ایی هم جز این نبود غروب که می‌شد مادر خسته و بی‌جان از کار برمی‌گشت با خودم می‌گفتم یعنی چه چیزی می‌تواند، او را اینطور با انگیزه نگه دارد با همان خستگی کنار سفره‌ایی که پهن کرده بودم نشست بشقاب غذا را پیش مادر گذاشتم اما او فقط چند لقمه‌ای خورد و به عقب رفت شب با ناله پا درد او از خواب بیدار شدم در تاریکی خانه مادر را دیدم که تکیه داده بود به دیوار و دستش را روی پایش فشار می‌داد می‌دانستم از زیاد کار کردن است که اینطور ضعیف شده‌است صدایش زدم ،برگشت ،متوجه من که شد کمر خود را راست کرد لبخندی زدو گفت: عزیز مادر بیدار شدی سرم را تکان دادم، به رویم لبخندی زد صورتم را بوسید .. دستانش به آرامی بر روی موهایم سر می‌داد در آن لحظه فقط عشق را می‌توانستم در سیاهی چشمانش ببینم ،همان عشقی که به او نیرو می‌داد تا بتواند سختی‌های زندگی را با جان و دل بپذیرد ،او عاشق بود ..یک عاشق واقعی......! ✒نویسنده داستانک: تینا موحدان 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝 ذهن های پیر مانند اسب های پیرند !اگر می خواهید آن ها را سرزنده نگاه دارید،باید آن هارا ورزش دهید. 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 📝 خواندن تار عنکبوت‌های ذهن را پاک می‌کند. قدرت تفکر را تقویت می‌کند. ماهیچه‌های مغز را ورزیده می‌کند. خواندن قدرت تحمل ما را برای حقایق تلخ و راه های جدید بالا میبرد. خواندن بزرگ شدن را جایگزین پیرشدن می‌کند. 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac
برگزاری مسابقه بزرگ کتابخوانی 📚📚 کانون عفاف و حجاب با همکاری کانون کتابخوانی و کانون خادم الشهدا به صورت مجازی برگزار می کند. تاریخ: شنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۳ ساعت: ۱۲ کتاب: جاذبه حسینی (گزیده بیانات مقام معظم رهبری) 💢همراه اهداء جوایز به برگزیدگان جهت ثبت نام در مسابقه نام و نام خانوادگی و شماره تماس خود را به آیدی زیر ارسال نمایید @MYPROTION __☆🍀☆__ کانون عفاف و حجاب دانشگاه کوثر 🆔https://eitaa.com/hejab_kub
15035-fa-jazebeh-hosayni.pdf
1.43M
برگزاری مسابقه بزرگ کتابخوانی 📚 جهت ثبت نام در مسابقه نام و نام خانوادگی و شماره تماس خود را به آیدی زیر ارسال نمایید @MYPROTION ____☆🍀☆____ کانون عفاف و حجاب دانشگاه کوثر 🆔https://eitaa.com/hejab_kub
🏴🏴🏴🏴🏴 وقتی میان خون و آتش، صدای گریه ‏ات، دل سنگ را می‏لرزاند و پاهای تاول زده ‏ات، سختی‏ها را گلایه می‏کرد، همه چشم‏ها کور بودند و دل‏ها سنگین‏تر از آن بود که بار سنگین دلت را سبک‏تر کند… . ⚫شهادت بنت الحسین ، حضرت رقیه(س) تسلیت باد . 😉با ما همراه باشید و ما رو به دوستانتون هم معرفی کنید ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈        🔻کانون_کتاب_و_ کتابخوانی_دانشگاه_کوثر 🆔️https://eitaa.com/kanoon_ketabvaketabkhani 🆔https://eitaa.com/farhangikub1 🆔https://rubika.ir/farhangikub1 🆔https://t.me/farhangikub1 🌐http://cul.kub.ac