eitaa logo
چشم به راه"منجی"
240 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
704 ویدیو
56 فایل
کانون فرهنگی تبلیغی مهدویت شهرستان آران و بیدگل ارتباط با ادمین @cheshm_be_rahe_monji لینک کانال @kanoon_mahdaviat_aran_bidgol
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴اضطرار فرج🔴 🔺يکي از حکمت‌ها و فوايد بلاها و گرفتاري‌هايي که گاهي براي يک شخصي پيش مي‌آيد اين است که به اضطرار برسد. 🔺خود اضطرار به يک معنا نعمتي است چون آدم بيچاره‌ي خدا مي‌شود. برمي‌گردد به فطرت خودش. غفلت‌ها را کنار مي‌زند. و از اين جهت هست که يکي از فوايد گرفتار‌ي‌ها همين است که بتواند از مسائل ديگر ببُرد و وصل شود به آن کسي که بايد وصل شود. 🔺شما قرآن را ببينيد. در قرآن دارد ما انبيايي را براي امت‌هاي خودشان مي‌فرستاديم، «فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاء» (انعام/42) براي آنها بلاها و سختي‌ها و مشکلاتي پيش مي‌آورديم، «لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُون‏» تا تضرع کنند، در خانه‌ي خدا اظهار عجز و لابه کنند. اين خيلي ارزشمند است که آدم دردمند شود. 🔺ببينيد اصلاً به تعبيري اينکه اضطرار باعث کارگشايي است اين است که آدم وقتي مضطر مي‌شود و از خدا چيزي مي‌خواهد تازه دعا مي‌کند. تازه دعاي او دعاست و به آسمان مي‌رود. 🔺تا وقتي آدم مضطر نشده و از سر سيري يک چيزي را مي‌خواهد هنوز دعايش دعا نيست. ولي مضطر دعايش، دعا است. 🔺نقل مي‌کنند که نادر شاه که خيلي معروف بود به ابهت و قاطعيت، يک مرتبه به مشهد مي‌رفت، دم در حرم ديد يک فقيري هست، نابينا هست و گدايي مي‌کند. به او گفت: چه مدت اينجا اين کار را مي‌کني؟ شخص نابينا گفت: شش سال! گفت: تو شش سال دم حرم امام رضا داري گدايي مي‌کني، هنوز شفايت را از حضرت نگرفتي؟ من الآن مي‌روم نيم ساعت زيارت مي‌کنم، برمي‌گردم اگر شفايت را نگرفته باشي مي‌دهم گردنت را بزنند! دو تا مأمور هم گذاشت آنجا بايستند که اين فرار نکند. وقتي که رفت اين بنده‌ي خدا به امام رضا رو کرد و شروع کرد مضطرانه از حضرت درخواست کرد. ديگر راهي نمانده بود. بعد از نيم ساعت که نادر برگشت. ديد اين شفايش را گرفته است. برگشت به او گفت: تو تا به حال با امام رضا شوخي مي‌کردي. تو تا به حال گدا نبودي. و الّا شش سال پيش شفايت را گرفته بودي. نياز به اين فرصت نبود!تازه دعايت بالا رفت. 🔺اگر الآن بحرين یا منامه شما تشريف ببريد. بحرين مردم بسيار خوبي دارد که خدا انشاءالله از اين گرفتاري‌ها و مظلوميت‌هايي که به وجود آمده بر آنها و ظلمي که خليفه بر آنها مي‌کند نجات پيدا کنند. يک محله‌اي آنجا به نام رُمانه است. يک گنبد و بارگاه و ضريحي آنجا هست که خيلي هم با معنويت است. قبر يکي از علماي بحرين در ساليان گذشته به نام محمد بن عيسي بوده است. مرحوم محدث نوري در کتاب نجم الثاقبش داستان محمد بن عيسي بحريني را آنجا ذکر کرده است. من خيلي خلاصه مي‌گويم. 🔺در زمان او يک مشکل بزرگي از طرف حکومت وقت که خيلي با شيعيان بد بود، يک بلاي سنگيني براي شيعه به وجود آمد. 🔺علماي شيعه از حکومت براي اينکه بتوانند اين بلا را از خودشان دفع کنند سه روز مهلت خواستند. سه نفر از بهترين اخيار علمايشان با هم قرار گذاشتند که هر شبي ايشان برود و استغاثه به امام زمان کند که از اين بلا نجاتشان بدهد. واقعاً بلا، بلاي مهلکي بود. 🔺نفر اول شب اول رفت استغاثه کرد، خبري نشد. نفر دوم شب دوم رفت، خبري نشد. شب سوم همين محمد بن عيسي، اين جنابي که عرض کردم ضريحش آنجا است، رفت و شروع کرد با اضطرار، چون شب آخر هم بود. «المستغاث بک يا صاحب الزمان» شروع به دعا و استغاثه کردند. 🔺وجود مقدس حضرت وليعصر(ع) تشريف آوردند. محمد بن عيسي به حضرت عرض کرد که آقا! شيعه‌ي شما به مويي بند شده. حضرت راه چاره را به ايشان گفت و بعد که تمام شد، محمد بن عيسي گفت: آقا چرا شب اول نفرموديد که ما در اين دلهره باشيم؟ حضرت فرمود: خودتان سه روز مهلت خواستيد. اگر آن حالي که تو امشب داشتي، همان شب اول آن کسي که آمده بود داشت، گرفته بود. تو الآن مضطرانه آمدي. عاشق که شد که يار به حالش نظر نکرد    اي خواجه درد نيست،وگرنه طبيب هست 🔺اگر در ما اين اضطرار ايجاد شود شک نکنيد، اضطرار به حجت همان و اثبات اينکه حجتي هست در زمان و زمين همان. چون قطعاً اگر يک نيازي در ما باشد و اين نياز يک نياز واقعي باشد، خدا او را بي‌پاسخ نگذاشته است. 🔺نيازي نيست ما حجت را اثبات کنيم. اگر به اضطرار برسيم نشان بر اين است که قطعاً حجت وجود دارد. اين را بعداً خواهيم گفت... @kanoon_mahdaviat_aran_bidgol
🔴اضطرار فرج🔴 🔸 اضطرار کارگشا و کليد گشايش و فرج است.اوجش در آيه‌ي اضطرار را خدمت شما عرض کنم:«أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوء» (نمل/62) اين آيه را ببينيد. 🔸حيف که ما اين آيه را فقط براي ختم‌ها و چندبار خواندن‌ها به کار مي‌بريم. البته اشکالي ندارد از باب تيمم و تبرک، مثلاً 5 بار يا چند بار اين آيه را خواندن.اما در روايتي اين وارد نشده که براي شفاء چند بار اين آيه را بخوانيد. 🔸ولي خيلي خوب است اين آيه را به کار ببنديم. اين يک دستورالعمل است. يک نسخه است. انگار يک دکتري نسخه مي‌دهد که سه بار اين شربت را در روز بخور، ما بنشينيم اين را تکرار کنيم. سه بار اين شربت را بخور! ذکر بگوييم. آقا عمل کن. اين دستورالعمل است. اينها دعايي نيست، اينها دوايي است. بايد خود را مداوا کرد. 🔸يک کسي خدمت آيت الله بهجت بود. گفت: آقا يک ذکري به ما بگوييد که در نماز حضور قلب داشته باشيم. آقا فرمود: حضور قلب که دعايي نيست، دوايي است. بايد آدم خودش را مداوا کند. بايد عمل کني. يک تمرين دارد. يک کارهايي دارد. 🔸شما در اين آيه نگاه کنيد. در اين آيه مي‌گوييم: «أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ» آن خدايي که مضطر را که بيچاره شده و دردمند شده، وقتي او را بخواند، خدا او را اجابت مي‌کند. بعد دنباله‌اش را ببينيد. خدا مضطر را اجابت مي‌کند «وَ يَكْشِفُ السُّوء» آن مشکل را برطرف مي‌کند. آن گره را باز مي‌کند. گشايش درست مي‌کند و بعد انتهاي آيه‌ مي‌گويد: «وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ» و شما را جانشينان روي زمين مي‌کند. 🔸روايات ذيل آيه اگر نگاه کنيد مي‌گويند: مصداق تام اين آيه امام زمان(ع) است. اولاً او مضطري است که در طول تاريخ به خاطر اينکه ظلم‌ها را ديده است، دردمند است. مضطر است. 🔸در هنگام ظهور، در آن هنگامي که خروج مي‌کند، خدا را دعا مي‌کند. خدا را فرا مي‌خواند، و خدا «وَ يَكْشِفُ السُّوء» موانع را برطرف مي‌کند، «وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْض» و شما صالحان را جانشينان در زمين قرار مي‌دهد. 🔸چه شد که باعث شد که آن موانع برطرف شود و مشکلات برطرف شود؟ اضطرار! آن اضطرار باعث شد. 🔸 بنابراين نقطه‌ي کليدي آن اضطرار هست. من مي‌خواهم از اين زود نگذريم. 🔸خود اين اضطرار و رسيدن و درک اين نياز خود يک نعمت بزرگي است،اگر کسي به اين اضطرار برسد. 🔸اين را بايد از خدا خواست که خدايا مرا دردمند کن. من را درمند کن به آن نيازهاي واقعي خودم که نيازهاي کاذب در زندگي من مرا به دنبال خود نکشد. دردهاي بي‌خودي تمام عمر مرا تلف نکند. نيازهاي اصلي، نياز به خدا، نياز به دين، نياز به آن چيزي که ابديت من را مي‌تواند تشکيل بدهد. نياز من به حجت خدا، که دست مرا مي‌گيرد. در اين مسير طولاني مرا هدايت مي‌کند و هيچ‌جا مرا رها نمي‌کند. اين نيازها را دنبال کنيم. 🔸امام حسين(ع) در دعاي عرفه يک تعبيري دارد از خدا مي‌خواهد که خدايا! به من اضطرار بده. «وَ أَوْقِفْنِي عَلَى مَرَاكِزِ اضْطِرَارِي‏» (بحارالانوار/ج95/ص226) خدايا مرا واقف کن و به ريشه‌هاي اضطرار آگاهم کن! آن ريشه‌هاي نيازهاي من و آن نيازهاي اصلي من! آنها را به من نشان بده و واقفم کن. اين خودش يک نعمت است. 🔸اوج عشق، معرفت، انتظار، ما را به اضطرار مي‌رساند. اوج همه‌ي اين معرفت‌ها انتظارهايي هستند که شايد مضطر شود. چون اگر مضطر شد گشايش حاصل مي‌شود. اگر گشايش عمومي براي همه‌ي جامعه‌ي جهاني هم حاصل نشد براي او حاصل مي‌شود. فرج کلي اگر حاصل نشد، در فرج جزئي براي او راه باز مي‌شود. علاوه بر اينکه در راستاي آن فرج کلي و آن حکومت جهاني هست، براي خود شخص هم گشايش درست مي‌کند. پس بنابراين اوج همه‌ي اين حرف‌ها آن اضطرار است. @kanoon_mahdaviat_aran_bidgol
🔴اضطرار فرج🔴 🔺يکي از عاشقان امام زمان(عجل الله فرجه) که خيلي سال نيست از دنيا رفته است؛ اين بزرگوار به امامزاده‌ آقا علي عباس رفته بود و توسلي به امام زمان کرده بود. اشکي و آهي و مناجاتي و با آن دل سوزان و دردمندی که او داشت اينقدر گريه کرد که از حال رفت. 🔺دورش جمع شدند، آب به صورتش مي‌زدند. برايش آب قند مي‌آوردند. يک نفر گفت: برويم براي او طبيب بياوريم. او در همين حين چشمش را باز کرد و گفت: نمي‌خواهد طبيب بياوريد. خود طبيب مرا به اين روز انداخته است. اين درد هم بايد از او خواست. اين درد از صد درمان بهتر است. اين درد خودش درمان است. 🔺واقعاً اين چنين است. بنابراين حرف ما اين است که دنبال اضطرار فرج بگرديم و آن بايد چشم‌انداز ما باشد. 🔺من يک مثال خيلي واضح بزنم. اين ليوان آب الآن جلوي ما است. به اين يقين هم داريم. شکي نداريم. حتي اگر يک دانشمند شيمي يا فيزيک هم باشد خواص شيميايي و فيزيکي‌اش را هم مي‌داند. ترکيباتش را هم مي‌داند. حرکتي در ما ايجاد نمي‌شود که دست ببریم و اين آب را برداريم و بخوريم. چرا؟ چون نيازي در ما نيست. تا عطش نباشد، حرکت ايجاد نمي‌شود. 🔺صرف يقين کافي نيست، اما يقين داريم هست ولي در ما حرکت ايجاد نکرد. شما قرآن را مي‌بيني در سوره‌ي نمل آيه‌ي 15، حضرت موسي براي فرعونيان معجزاتي را نشان داد. معجزاتي را که ديگر همه شک نداشتند اينها سحر نيست، می دانستند اينها معجزه است. مي‌دانستند که او يک عصايي را انداخت، اژدها شد و رفت. همه‌ي سحرهاي آن‌ها را بلعيد، اين چيز ساده‌اي نيست. همه مي‌فهميدند. فرعونيان مي‌فهميدند. اما در عين حال قرآن مي‌گويد: با اينکه يقين داشتند، در مقابل موسي ايستادند. تعبير قرآن اين است. «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا» (نمل/14) در عين حال که به اين آيات و معجزات يقين داشتند، اما کفر ورزيدند. 🔺امام صادق(ع) در ذيل اين آيه مي‌فرمايد: اين کفري که ورزيدند، کفر با وجود معرفت بود. يعني با وجود اينکه يقين و معرفت داشتند اما اين معرفت به درد اينها نخورد. چون براي خودشان نيازي نسبت به موسي حس نمي‌کردند. نسبت به خداي موسي، که تسليم شوند. 🔺بالاتر هم شيطان است. مگر شيطان عوالم بالا را نديده بود؟ مگر ملکوت را نديده بود؟ ملائکه را ديده بود. عوالم بالا را ديده بود. شهود کرده بود که بالاتر از علم و يقين و اين حرف‌ها است. ديده بود اما با اين وجود چون نيازي در خودش در مقابل ولي خدا و حجت خدا نمي‌ديد، سجده کند، در مقابل انسان کامل سر فرود بياورد، نيازي نمي‌ديد، حتي خودش را بالاتر از او مي‌ديد. استکبارش طوري بود، تکبرش طوري بود که خودش را بالاتر از او مي‌ديد، از اين جهت آن يقين و آن شهودش به درد نخورد و باعث رجم و طرد او شد. به درد او نخورد. 🔺پس ببينيد اگر انسان آن نياز و اضطرار در او به وجود نيايد، حتي آن يقين، علم، حتي شهود، باعث حرکت در او و تسليم نسبت به خدا و ولي خدا نمی شود. ‌‌‌@kanoon_mahdaviat_aran_bidgol
15.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏪ اولین که در دوران به دنیا باز می‌گردد کیست؟ ‌‌‌💎کانال چشم به راه منجی
‌🔴اضطرار فرج🔴 🔶قدم اول در مدرسه ی امام زمان این است که ياد حضرت باشيم و اين غفلت کم شود.اين بحث‌هاي ما بهانه است که بتوانيم غفلت زدايي کنيم. آن قدم اول را برداريم. 🔶در دعا هست که خدايا مرا نسبت به ياد او فراموشي نينداز که فراموش کنم. اگر اين ياد بيايد،يواش يواش ما را به آن اضطرار مي‌کشاند. ما آن قدم اول را برمي‌داريم. حافظ در آن غزل قشنگش مي‌گويد: اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي    جان بي‌تو به لب آمد وقت است که باز آيي 🔶در اين غزل به هر حال مفصلي که دارد يک قسمتش اين است که: اي درد تو هم درمان در بستر ناکامي   اي ياد تو هم مونس،در گوشه‌ي تنهايي 🔶اگر ما به اين ياد برسيم خودش خيلي کمک مي‌کند.اين غفلت‌هايي که متأسفانه در دنيا فراگير مي‌شود،ما بتوانيم آن غفلت‌ها را با يک چيزهايي از بين ببريم. 🔶يکي از آن چيزها ياد ولي خداست که قطعاً باعث مي‌شود که او هم دعاگوي ما باشد.هست ولي به طور خاص!عنايت خاص او بر سر ما بيايد.ما دنبال اين هستيم. انشاءالله بتوانيم در مباحثمان اين کارها را بکنيم. 🔶مرحوم کليني که رضوان خدا بر اين عالم بزرگوار باشد.شما ببينيد چقدر خوش سليقه بوده است.در کتاب کافي وقتي بحث امامت را شروع کرده است، آن قسمت «کتاب الحجة» اولين بابي که قرار داده است،اثبات حجت نيست. که بياييم حجت را اثبات کنيم.نه... اضطرار الي الحجة است. اولين بابي که مرحوم کليني قرار داده اضطرار به حجت است. نياز ما به حجت است. اگر اين نياز ثابت شد،خدا هيچ نياز اسيري را بي‌پاسخ نگذاشته است. 🔶امکان ندارد خدا يک نيازي را که خودش در ما قرار داده است،بي‌پاسخ بگذارد.نيازهاي کاذب را خدا قرار نداده است.نيازهاي کاذب نيازهايي است که در همه‌ي مردم نيست.در همه نيست.مثلاً اگر کسي خداي نکرده معتاد شود و نياز به مواد مخدر پيدا کند،علاوه به اينکه نياز به آب و خواب و غذا دارد،نيازهاي مختلف و طبيعي دارد،يک نياز ديگر هم در او پيدا شد.نياز به مواد مخدر!اين نياز کاذب است.دليلش اين است که در بقيه نيست. 🔶اگر يک نياز اصلي و واقعي بود هر انساني بايد اين را داشت.اين نياز کاذب است.اينقدر اين نياز براي خودش جا باز مي‌کند که جاي آن نيازهاي ديگر را هم مي‌گيرد. 🔶اين نياز را کاري ندارم.اما نيازهاي واقعي که خود خدا در ما گذاشته است، و نشانه‌اش اين است که در همه‌ي انسان‌ها هست،در فطرت همه هست، امکان ندارد خداي حکيم اين نياز را بگذارد،ولي ما به ازاي آن را در عالم خارج نگذارد. 🔶 لذا ما مي‌گوييم اگر اضطرار به حجت در ما ايجاد شد،قطعاً وجود حجت هست. ‌‌ @kanoon_mahdaviat_aran_bidgol
🔴اضطرار‌ فرج🔴 ◀️هر عنايتي، هر نعمتي که در اين عالم وجود دارد، هر نفسي که از ما بالا و پايين مي‌رود، لحظه لحظه‌اي که عمر ما استمرار پيدا مي‌کند، اگر نعمت علمي براي ما به وجود مي‌آيد، اگر نعمت کار خيري از ما به وجود مي‌آيد، عبادتي، عمل خيري به وجود بيايد، هر چيزي که هست اين نعمت‌ها از خداست. و باب نعمت‌ها حجت زمان است. از کانال او به ما مي‌رسد. ◀️ اينها به عنايت امام زمان است. اين هماني است که در دعا هست، به يمن حضرت هست که مردم روزي مي‌خورند. حتي اگر به اضطرار نرسيده باشند. ◀️ببينيد ما که مي‌خواهيم به اضطرار برسيم، از اين باب هست که بتوانيم آن فرج را چه براي خودمان و چه فرج کلي را ايجاد کنيم. اما اگر هم ما به آن اضطرار نرسيديم، هرچه به ما از رزق و روزي مي‌رسد، ولو ندانيم و نشناسيم، مگر آن کساني که الآن خدا را نمي‌شناسند، مگر به آنها روزي نمي‌رسد؟ به آنها مي‌رسد. ◀️ آن تعبيري که در دعاي رجب هست، که خداوند متعال به آن کسي که «لَمْ يَسْأَلْهُ وَ لَمْ يَعْرِفْه‏» نه او را مي‌شناسد و نه معرفتي به او دارد، باز خدا به او روزي مي‌دهد. او رحمت عامش گسترده است. ◀️وجود مقدس ولي عصر(عجل الله فرجه) که واسطه‌ي فيض خدا و رحمت خدا هست، آن هم يک رحمت عمومي براي همه دارد، ولو براي کسي که او را نشناسد. اما ما دنبال آن عنايت و رحمت خاص او هستيم. ◀️ آن رحمت خصوصي که به آن کساني مي‌رسد که به ياد او هستند. بعد يک قدم بالاتر معرفت به او دارند. بعد يک قدم بالاتر اضطرار به او پيدا کردند. اينها درجات رشدي است که يک مؤمن بايد به کم اکتفا نکند. قدم به قدم بردارد، از ياد حضرت و رفع غفلت از او گرفته تا معرفت‌ها، تا عميق شدن اين معرفت‌ها، تا پيدا شدن يک نياز جدي به او و اينکه اين نياز را هيچکس ديگري غير از او نمي‌تواند پر کند. يعني اضطرار به او که تنها راه اوست. اين درجات معرفتي تا به اضطرار باعث مي‌شود آن عنايت خاص حضرت شامل حال ما شود والا رزق عام را که به همه مي‌دهد. @kanoon_mahdaviat_aran_bidgol
‌‌🔴اضطرار فرج🔴 🔶قدم اول در مدرسه ی امام زمان این است که ياد حضرت باشيم و اين غفلت کم شود.اين بحث‌هاي ما بهانه است که بتوانيم غفلت زدايي کنيم. آن قدم اول را برداريم. 🔶در دعا هست که خدايا مرا نسبت به ياد او فراموشي نينداز که فراموش کنم. اگر اين ياد بيايد،يواش يواش ما را به آن اضطرار مي‌کشاند. ما آن قدم اول را برمي‌داريم. حافظ در آن غزل قشنگش مي‌گويد: اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي    جان بي‌تو به لب آمد وقت است که باز آيي 🔶در اين غزل به هر حال مفصلي که دارد يک قسمتش اين است که: اي درد تو هم درمان در بستر ناکامي   اي ياد تو هم مونس،در گوشه‌ي تنهايي 🔶اگر ما به اين ياد برسيم خودش خيلي کمک مي‌کند.اين غفلت‌هايي که متأسفانه در دنيا فراگير مي‌شود،ما بتوانيم آن غفلت‌ها را با يک چيزهايي از بين ببريم. 🔶يکي از آن چيزها ياد ولي خداست که قطعاً باعث مي‌شود که او هم دعاگوي ما باشد.هست ولي به طور خاص!عنايت خاص او بر سر ما بيايد.ما دنبال اين هستيم. انشاءالله بتوانيم در مباحثمان اين کارها را بکنيم. 🔶مرحوم کليني که رضوان خدا بر اين عالم بزرگوار باشد.شما ببينيد چقدر خوش سليقه بوده است.در کتاب کافي وقتي بحث امامت را شروع کرده است، آن قسمت «کتاب الحجة» اولين بابي که قرار داده است،اثبات حجت نيست. که بياييم حجت را اثبات کنيم.نه... اضطرار الي الحجة است. اولين بابي که مرحوم کليني قرار داده اضطرار به حجت است. نياز ما به حجت است. اگر اين نياز ثابت شد،خدا هيچ نياز اسيري را بي‌پاسخ نگذاشته است. 🔶امکان ندارد خدا يک نيازي را که خودش در ما قرار داده است،بي‌پاسخ بگذارد.نيازهاي کاذب را خدا قرار نداده است.نيازهاي کاذب نيازهايي است که در همه‌ي مردم نيست.در همه نيست.مثلاً اگر کسي خداي نکرده معتاد شود و نياز به مواد مخدر پيدا کند،علاوه به اينکه نياز به آب و خواب و غذا دارد،نيازهاي مختلف و طبيعي دارد،يک نياز ديگر هم در او پيدا شد.نياز به مواد مخدر!اين نياز کاذب است.دليلش اين است که در بقيه نيست. 🔶اگر يک نياز اصلي و واقعي بود هر انساني بايد اين را داشت.اين نياز کاذب است.اينقدر اين نياز براي خودش جا باز مي‌کند که جاي آن نيازهاي ديگر را هم مي‌گيرد. 🔶اين نياز را کاري ندارم.اما نيازهاي واقعي که خود خدا در ما گذاشته است، و نشانه‌اش اين است که در همه‌ي انسان‌ها هست،در فطرت همه هست، امکان ندارد خداي حکيم اين نياز را بگذارد،ولي ما به ازاي آن را در عالم خارج نگذارد. 🔶 لذا ما مي‌گوييم اگر اضطرار به حجت در ما ايجاد شد،قطعاً وجود حجت هست. ‌‌‌@kanoon_mahdaviat_aran_bidgol
3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹دوران 👈حمله ی شیطان به باور مسلمین 👈مهمترین ضرر فضای مجازی ،تربیت جدید ،اخلاق جدید ،دین جدید 🎤 💜 @kanoon_mahdaviat_aran_bidgol
‌‌♨️اضطرار فرج 🔴🔴ﺩﺭ ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﻬﺪﻭﯾﺖ ﻭ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻬﺪﯼ(ﻉ) ﻭ ﺁﻣﺪﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻭ ﺗﺤﻘﻖ ﻇﻬﻮﺭ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﻮﺭﯼ‌ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﮐﻠﯿﺪﯼ‌ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﺿﻄﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ. 🔴🔴ﺍﺿﻄﺮﺍﺭ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﻧﯿﺎﺯ ﺍﺳﺖ. ﭼﯿﺰﯼ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺍﺳﺖ. ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﻪ ﻏﺬﺍ ﻭ ﺁﺏ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﺍﻧﺴﺎﻥ ﯾﮏ ﺳﺮﯼ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﻣﺎ ﯾﮏ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ. ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ، ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﯾﮏ ﺩﺍﺭﻭﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﻵ‌ﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﯼ. ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺭﻭ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ، ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﺴﺖ. ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﺍﻵ‌ﻥ ﺷﻤﺎ ﻣﻀﻄﺮ ﺷﺪﯼ ﻭ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺍﺭﻭ. ﭼﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﭼﺎﺭﻩ ﺩﺍﺭﯼ. ﻧﯿﺎﺯﺕ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﯿﺴﺖ. 🔴🔴ﺍﺿﻄﺮﺍﺭ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﯾﮏ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍﻩ ﻫﯿﭻ ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﯾﮏ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﯿﭻ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. 🔴🔴ﻣﺎ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﻣﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﮔﺸﺎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺤﻮﺭﯼ‌ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﮐﻠﯿﺪﯼ‌ﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﻣﻬﺪﻭﯾﺖ ﻫﺴﺖ، ﻭ ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻋﻤﻼ‌ً ﺑﻪ ﺁﻥ ﺳﻤﺖ ﺑﺮﻭﯾﻢ، ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻀﻄﺮ ﻭ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ‌ﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﺷﻮﯾﻢ. ﺩﺭﺩﻣﻨﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺷﻮﯾﻢ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﺎﺭﻩ‌ﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ. ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺑﺮﺳﯿﻢ. @kanoon_mahdaviat_aran_bidgol
‌♨️اضطرار برای فرج 🔴🔵در زمانی از طرف حکومت وقت بحرین برای شیعیان یک بلای بزرگی بوجود آمد. علمای شیعه سه روز از حاکمانشان مهلت خواستند و سه نفر از اخیار و خوبان علمای بحرین قرار گذاشتند که هر شب یکی از آن ها به حضرت ولی عصر استغاثه کند و چاره ای را از آن حضرت بخواهد. 🔵🔴شب اول نفر اول رفت و نتیجه ای نگرفت.شب دوم هم نتیجه ای حاصل نشد. . شب سوم محمد بن عیسی (که عالم بزرگواری بود) مضطرانه به حضرت توسل جست و استغاثه کرد که ای امام زمان، به تو استغاثه می کنیم. 🔵🔴حال عجیبی پیدا کرد و نهایتا توانست خدمت حضرت برسد و حضرت ولی عصر راه چاره را به او فرمودند.بعد جناب محمد بن عیسی از حضرت سوال کردند: آقا، چرا همان شب اول که فلان عالم استغاثه کرد، جواب ندادید؟ 🔵🔴حضرت فرمودند: شما خودتان سه روز مهلت خواستید. اگر همان روز اول این حال اضطراری را که تو داشتی آن ها داشتند و آن چنان که امروز آمدی می آمدند، همان اول پاسخ گرفته بودند. تازه مضطر شدید و کلید گنج را به دست آوردید. 🔴عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد 🔵ای خواجه درد نیست و گرنه طبیب هست... @kanoon_mahdaviat_aran_bidgol