کانون میثاق با افلاکیان
💠 #معرفی_شهید
------------------------------------‐------‐-----------------------
🌷شهید محمد حسین مرادیان املشی
⚜خاطره شهید:
علاقه او به شخصيت امام (ره) احترام خاصى در او نسبت به اين مرد بزرگ ايجاد كرده بود، به شكلى كه هيچ گاه تحمل شنيدن كوچكترين توهينى به ايشان را نداشت.
زمانى كه در مدرسه بود يكى از دوستانش به امام خمينى (ره) توهين كرده بود.
محمد حسين هرچه او را نصيحت كرد گوشش بدهکار نبود تا سرانجام شهيد به مدير مدرسه اطلاع می دهد و مدير مدرسه در جواب محمد حسين می گويد:
«که او ديوانه است به او كار نداشته باش...».
ولى شهيد می گويد:
«او ديوانه است ولى با حرف هايش چهار نفر عاقل را هم منحرف می كند».
بالاخره با تلاش شهيد، آن فرد از مدرسه اخراج می شود.
#قسمت_دوم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh
#سخن_جانان 🌿
ما در اوایل انقلاب جوانهایی را داشتیم که اینها مردمان مسلمانی بودند و برای اسلام وارد میدان شده بودند امّا چون پایههای معرفتیشان محکم نبود -حالا به هر دلیلی محکم نبود- اینها جذب گروههای التقاطی شدند و از یک جوان مؤمن سالمِ اسلامطلب و مؤمن تبدیل شدند به کسانی که بر روی هممیهن خودشان اسلحه کشیدند، جوان را، پیر را، کاسب بازاری را هدف قرار دادند و آماج حملهی خودشان قرار دادند و آن فجایع را، آن جنایات را به وجود آوردند؛ به خاطر ضعف مبانی معرفتی جذب آن گروههای ناسالم شدند و به این راهها کشانده شدند؛ آخر هم سر از زیر پرچم صدّام درآوردند؛ یعنی آخرش هم کارشان به اینجا رسید؛ منشأ همهی اینها همان عدم استقرار فکری بود.»
۱۳۹۹/۰۲/۲۸
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh
کانون میثاق با افلاکیان
💠 #معرفی_شهید
------------------------------------‐------‐-----------------------
🌷شهید محمد حسین مرادیان املشی
📝بخشی از وصیت نامه شهید:
عجب از اين دارم كه سخنان گهربار پيامبران و ائمه اطهار، توصيه هاى هميشه زنده امام مان ، وصيت نامه هاى شهدايمان را كه هر كدام راهبر راهمان هستند پشت گوش انداخته و خود را به كرى زده و بی اهميت جلوه داده و دلخوش داريم به اين كه چه گفت تا عمل كنيم.
آرى شهيدان مان رفتند تا با رفتن شان نورى در تاريکی هاى ظلمت و جهالت بيفروزند و ثابت كردند كه بايد ببينيم و چشم بصيرت راباز كنيم تا عاشق شويم و بسوزيم تا به معشوق بپيونديم.
خداوندا ما را رهرو آن راهيان راه رهايى از قفس، آن شيفتگان عشق تو، آن مخلصين له الدين و... قرار ده.
#قسمت_اخر
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh
💠💠💠💠
جـــهـــادے🍁
#خاطراتشهدا🧔🏻🌱
روز سوم عملیات بود ، حاجی
میرفت خط و برمیگشت .
آن روز نماز ظهر را به او
اقتدا کردیم 🧎♂🧎📿
سر نماز عصر ، یک حاج آقای روحانی آمد ، به اصرار حاج همت
نماز عصر را ایشان خواند ؛
مسئله ی دوم حاج آقا تمام نشده،
حاج همت غش کرد 😓😣
و افتاد زمین ! ضعف کرده بود
ونمیتوانست روی پا بایستد !
سرم به دستش بود و مجبوری
گوشه ی سنگر نشسته بود 😟
با دستِ دیگر بیسیم را گرفته
بود و با بچه ها صحبت میکرد ؛
خبر میگرفت و راهنمایی میکرد.
اینجا هم دست
از کار برنداشت ...🙂🥀
#شهیدمحمدابراهیم همت
#سبک زندگی
💠💠💠💠
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh
کانون میثاق با افلاکیان
💠 #معرفی_شهید
-----‐-----------------‐----------------------‐-------------------
🌷شهید محمد حسن(محمود) قدوسی
🌀تاریخ تولد:1336
🌀محل تولد:قم
🌀رشته تحصیلی:زبان وادبیات انگلیسی
🌀تاریخ شهادت:1359/10/16
🌀محل شهادت:هویزه
--------‐--‐---‐------‐--------‐-‐---------------------------------
⚜️زندگی نامه:
🔸شهيد محمد حسن قدوسى در سال 1336 در قم متولد شد.
پدر وى شهيد آيت الله قدوسى از مدرسين و استادان حوزه علميه قم بود.
حسن داراى نبوغ و استعداد فراوانى بود.
وى دروس ابتدايى و متوسطه را در قم گذراند.
🔹از اواسط دوره متوسطه با زمينه خانوادگى كه داشت و تحولات فكرى كه در وى به وجود آمد، در جريان مبارزات انقلابی قرار گرفت.
او با اينكه داراى استعداد بسيارى براى درس خواندن بود، بيشتر وقت خود را صرف شركت در مبارزات، پخش اعلاميه و مطالعات اسلامى می كرد و با اينكه خانواده وى از لحاظ مادى نيازى نداشتند، ولى مدتى به كارگرى و كار ساختمانى پرداخت و با همه اين ها فعاليت هاى سياسى خود را نيز ادامه می داد.
🔸 بعد از اتمام تحصيل به مشهد عزيمت نمود.
پس از قبولی در دانشگاه وى شروع به همكارى با گروه هاى مسلمان و مبارز دانشگاه نمود و هر چه بيشتر در متن مبارزه قرار گرفت.
درهمين حال مطالعات اسلامى خود را با علاقه اى بسيار دنبال می نمود.
او علاقه اى بسيار به جامعه شناسى اسلامى داشت و مطالعات و تفكرات بسيارى در اين زمينه نمود.
🔹وى در جريان مبارزات يك بار نیز بازداشت شد.
در 17 شهريور در مشهد در يك درگيرى مسلحانه به شدت مجروح گرديد و براى اينكه به دست ساواك نيفتد از يك بيمارستان به بيمارستان ديگر نقل مکان می کرد.
بعد از بهبود نسبى با اينكه يك دستش از كار افتاده بود و نياز به معالجه و استراحت بيشتر داشت، از معالجه خوددارى كرد و همچنان در مبارزات با رژيم شاه، شركت می كرد.
#قسمت_اول
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh
کانون میثاق با افلاکیان
💠 #معرفی_شهید
------------------------------------‐------‐-----------------------
🌷شهید محمد حسن (محمود) قدوسی
⚜ادامه زندگی نامه:
🔸-بعد از پيروزى انقلاب، ابتدا در كميته هاى تهران به كار پرداخت و سپس به مشهد بازگشت و در دانشگاه و بيرون از آن مشغول فعاليت شد.
-وى با عده اى از دوستانش انجمن اسلامى دانشگاه مشهد را بنيان گذاشت و در آن به فعاليت هاى اسلامی ـ انقلابی می پرداخت.
-بعد از تشكيل جهاد سازندگى، شهيد قدوسى وارد آن نهاد شد و مسئوليت گروه فرهنگى آن را به عهده گرفت.
در گروه فرهنگى علاوه بر فعاليت هاى مختلف فرهنگى به تشكيل شوراهاى روستايى و آگاهى دادن به روستائيان و رها كردن آنها از ظلم چندين ساله اربابان و مالكين پرداخت و در اين كار موفقيت بسيارى كسب نمود و روستائيان بسيارى را به صف انقلاب وارد ساخت.
-بعد از مدتى شهيد قدوسى به تهران آمد و در شاخه ايدئولوژيك دفتر تحكيم وحدت به فعاليت پرداخت.
-مهمترين كار وى در اين مدت، تشكيل اردوهاى سياسى ايدئولوژيك با همكارى عده اى از دوستانش بود.
در اين اردوها از مدرسين حوزه و متفكران اسلامى براى تدريس و تحقيق دعوت به عمل آمد.
شهيد قدوسى براى پرمحتواتر شدن اين اردوها تلاش بسيارى كرد و خواهران و برادران بسيارى در اين اردوها به فراگيرى دروس اسلامى پرداختند.
بعد از اتمام اردوها با اينكه كارهاى بسيارى به وى پيشنهاد شد و جاهاى مختلفى به فكر و عمل او نياز داشت ولى او ترجيح داد كه براى جهاد با كفار بعثى به جبهه هاى جنگ برود و در ستيز با آنها درس ايمان بياموزد و نماز عشق را در سنگر جهاد بپا سازد و در جواب كسانى كه او را از اين كار منع می كردند،گفت:
«کار واقعى در جبهه هاى نبرد است نه اينجا...».
#قسمت_دوم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh
🏴همان که غربتش از قبر خاکی اش پیداست .
🏴امام صادق شیعه ی سلاله زهراست
🏴ز بسکه کینه و غربت به هم موافق شد
🏴هدف به تیر جسارت امام صادق شد
🏴🏴شهادت مظلومانه امام بزرگوار ما امام شیعیان را به تمام عاشقان تسلیت عرض میکنیم🏴🏴
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh
کانون میثاق با افلاکیان
💠 #معرفی_شهید
------------------------------------‐------‐-----------------------
🌷شهید محمد حسن (محمود) قدوسی
⚜ادامه زندگی نامه:
🔹وى به جبهه سوسنگرد رفت و به سپاه هويزه كه فرمانده آن شهيد حسين علم الهدی که از دوستان و همرزمان قديمى اش بود وارد شد و با حضور در صحنه هاى نبرد، ايمان خود را به آزمايش گذاشت.
🔸با اينكه از لحاظ جسمى بسيار ضعيف و معلول بود، ولى در عمليات شركت می كرد و شب ها با نفوذ به صف دشمن به مين گذارى مواضع آن ها می پرداخت.
🔹يك بار كه وى براى ديدار با امام به همراه دوستانش به تهران آمده بود به پدرش شهيد آيت الله قدوسى گفته بود كه:
«من در جبهه ها احساس كردم زمانى كه دشمن حمله می كند و ما در محاصره خمپاره هاى دشمن قرار می گيريم و آن قدر خمپاره به طرف ما شليك می شود كه گويى از آسمان خمپاره می بارد، آن وقت است كه معلوم می شود چه كسى خداپرست است و موحد واقعى كيست».
🔸بعد از آن دوباره به جبهه بر می گردد و در روز 28 صفر بعد از پيروزى ارتش اسلام، وى و يارانش شروع به پيشروى می كنند.
بعد از ساعت ها پيشروى و پياده روى در محاصره قواى ارتش بعث عراق قرار می گيرند و در يك مقاومت دليرانه حماسه خون و ايمان را به نمايش می گذارند و تا آخرين نفر به شهادت می رسند.
#قسمت_سوم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh
🦋🦋
🔔تـــــــــــــــــ❗️ــــــــــلـــنـــگر‼️
اگر امام زمان غیبت کرده است، این غیبت ماست نه غیبت او...
این ما هستیم که چشمان خود را بسته ایم، این ما هستیم که آمادگی نداریم.
شهید چمران♥️
🦋🦋
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh
کانون میثاق با افلاکیان
💠 #معرفی_شهید
------------------------------------‐------‐-----------------------
🌷شهید محمد حسن(محمود) قدوسی
⚜️خاطره شهید:
شهید حسین علم الهدی، قدوسی را دید که با سر و وضع آشفته وارد شد.
چند نفری که او را برای شناسایی و مین گذاری جاده ها همراهی می کردند، خسته و کوفته در گوشه ای از حیاط آرام گرفتند. حسین با گشاده رویی به قدوسی گفت:
"لباست را عوض کن که باید به تهران بروی، ما دو روز دیگر در تهران خواهیم بود؛ تو باید محل استراحت، اتوبوس و غذای آنها را در مدت اقامت در تهران فراهم کنی."
قدوسی گفت:
"چطوری؟..."
حسین گفت:
"به پدرت مراجعه کن، او کمکت می کند؛ پس دادستان کل کی می خواهد برای جنگ کاری انجام دهد؟!..."
قدوسی گفت:
"من تا حالا از پدرم درخواستی نکرده ام."
حسین گفت:
"این درخواست تو نیست، درخواست مردم عشایر است."
این گونه قدوسی وارد معرکه و ماجرای دیدار عشایر با امام شد.
قطار که متوقف شد، همه از کوپه ها بیرون ریختند. حسین غافلگیر شده بود. صدایش را بلند کرد و گفت:
"صبر کنید..."
حواسش به بیرون بود تا قدوسی را پیدا کند. (نشانی حسینیه ای را که برای اقامت درنظر گرفته بودند، فقط او می دانست.) چشم حسین که به قدوسی افتاد، ازجا پرید و پیاده شد و او را در آغوش گرفت.
قدوسی گفت:
"همه چیز مرتب است، نگران نباش."
علم الهدی گفت:
"می دانستم اما این عشایر آداب و رسوم خودشان را دارند؛ اگر صبر و حوصله نداشته باشیم، همه زحمات ما به هدر می رود."
جمعیت که از قطار بیرون زد، قدوسی نگاهی به صف نامنظم آنها انداخت و گفت:
"لشکر راه انداختی؟..."
حسین گفت:
"همین لشکر در برابر لشکرهای عراق پایداری خواهد کرد."
((برگرفته از کتاب سفر سرخ صفحه 342))
#قسمت_اخر
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh
💠🕊💠
🌷🤲مـــــــنــــــاجـــــاتــــــ🤲🌷
#مناجات شهید دهہ هفتادی
روحمان از بین رفته ، سرگرم بازیچه دنیاییم ،
« الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ»
ما هستیم . مردهام ، تو مرا دوباره حیات ببخش ،
خوابم ، تو بیدارم ڪن خدایا ... !
بہ حرمت پای خسته ی رقیه (س) ،
بہ حرمت نگاه خسته ی زینب (س) ،
بہ حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر (عج) ؛ بہ ما حـرڪت بده .
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_عباس_دانشگر
#مناجات
#ارتباط_باخدا
💠🕊💠
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@kanoon_misaghh