eitaa logo
کانون میثاق با افلاکیان
386 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
534 ویدیو
24 فایل
کانال " کانون میثاق با افلاکیان" دانشگاه فردوسی مشهد ●یاد، افتخارات و عزت شهدا را همه باید نصب‌العین خودشان قرار بدهند؛ نگذارید فراموش بشود 📩 راه ارتباطی : @misagh_um 📍آدرس تلگرام: https://t.me/kanoom_misagh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸شُهدا و روزه 🌸 شهید سید علی حسینی ابراهیم آبادی یک روز بر خلاف عقیده مادرم که معمولاً نمی خواست فرزندانش قبل از این که به سن تکلیف برسند روزه بگیرند سید علی روزه گرفته بود مادر متوجه این موضوع شد دنبال سید علی می گشت تا به او بگوید که روزه اش را بخورد اما حریف او نمی شد. مادرم پیش یکی از همسایه ها که معلم قرآن و آدم خوبی بود رفت و به او گفت : حاج آقا این بچه از شما حرف شنوی دارد بیایید و او را وادار کنید که روزه اش را بخورد 💠سید علی وقتی متوجه کار مادر شد . داخل حوضی که آب یخ بسته بود رفت و بخ ها را شکست. 💠و گفت : اگر از روزه گرفتن من جلوگیری کنید از این جا بیرون نمی آیم من باید روزه ام را بگیرم. 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
#گزارش_تصویری📷 خانواده‌ی شهید زاهدی میهمان مسجد امام رضا(ع) دانشگاه فردوسی مشهد🌺 (۱۳۹۷/۳/۱۸) 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
#گزارش_تصویری📷 🌹دلبند شهید زاهدی🌹 (۱۳۹۷/۳/۱۸) 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
الهـــی ... بین مـا و گناہ سیم خـاردار بڪش و این فاصله را مین گذاری ڪن ! بارالها ! مـا را از ترکشِ خمپاره‌های گناہ حفظ ڪن ... #التمـاس_دعـا 🌹شبتون شهدایی🌹 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
به دوستان و برادران عزيزم وصيت مي کنم کاري نکنند که صداي غربت فرزند فاطمه (س) مقام معظم رهبري که همان ناله غريبانه فاطمه (س) خواهد بود به گوش برسد. 🌹شهید علمدار 🌹 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
💠همسر بزرگوار شهید مرتضی حسین پور : مرتضی شهادت را نمی‌خواست. مرتضی می‌خواست خدمت کند. اما همیشه می‌گفت اگر خدا انتخابم کند من نه نمی‌گویم. این را همیشه می‌گفت. 🌷 اولین باری که بعد از عروسی مجروح شد گلوله تک‌تیرانداز به شکمش خورده بود و چند انگشت پایین‌تر از ناف شکاف عمیقی ایجاد کرده بود. خوب به یاد دارم مرتضی گفت آن لحظه که تیر خوردم و افتادم حس کردم شهید شدم، چشم‌هایم را بستم. گفتم مرتضی آن لحظه نگفتی پس فاطمه چه می‌شود؟ گفت چرا گفتم اما بعد گفتم خدایی که فاطمه را به من داده خودش مراقب فاطمه خواهد بود و شهادتین را گفتم. وقتی ناراحت می‌شدم می‌گفت من برای شهادت نمی‌روم اما اگر خدا برای ما شهادت را بخواهد من که نمی‌گویم نه! تمام فکر و ذکرش خدمت بود. یک بار در حرم حضرت رقیه(س) بودیم که همرزمان و دوستانش آن شعر معروف «منم می‌خوام برم، برم سرم بره» را می‌خواندند و سینه می‌زدند، من ناراحت شدم و به مرتضی پیام دادم بیا بیرون. گفت چه شده؟ گفتم من نمی‌خواهم تو این شعر را بخوانی! گفت نمی‌خواندم، ایستاده بودم کنار و داشتم می‌خندیدم. گفتم می‌خندیدی؟! به چی؟ 🌷می‌گفت :به دوستان، گفتم من نمی‌خواهم سرم برود، من می‌خواهم بروم بیت‌المقدس نماز بخوانم، من می‌خواهم بروم امریکا کار دارم، می‌خواهم بروم عربستان بجنگم، من می‌خواهم انتقام بگیرم. من تا ریشه اینها را نسوزانم نمی‌روم. آرمانش بیت‌المقدس بود و از بین بردن تکفیری‌ها. در نهایت شهادت مزد مجاهدت‌های ایشان شد. 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جشن پتو یعنی این قبل این هر چی بوده سوء تفاهم بوده 😊😊😊 🌷شهیدمدافع حرم مرتضی عطایی🌷 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
#گزارش_تصویری📷 پدر و مادر بزرگوار شهید قاسمیان میهمان مسجد امام رضا(ع) دانشگاه فردوسی مشهد🌺 (۱۳۹۷/۳/۱۹) 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
هیچ‌گاه از خودسازى دست برندارید همیشه به یاد خدا باشید و سعى‌كنید عدالت را در جامعه برقرار سازید و با بى عدالتى مبارزه نمایید ، عیوب خود را برطرف ڪنید و از همدیگر عیب جویى نڪنید سعى‌ ڪنید خودتان را اصلاح ڪنید. ولادت : ۱۳۴۲ شهرری شهادت : ۱۳٦۱/۳/۱۹ کوشک #شهید_احمد_ثابت_نیا 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
💞 زندگی به سبک شهدا 💞 🌹 🌸همسرم، شهید ڪمیل خیلے با محبتــ بود مثل یه مادرے ڪہ از بچہ‌اش مراقبتــ میڪنه از من مراقبتـ میڪرد... 🌸یادمہ تابستون بود و هوا خیلے گرم بود خستہ بودم، رفتم پنڪہ رو روشن ڪردم وخوابیدم، من به گرما خیلی حساسم. خواب بودم واحساس ڪردم هوا خیلی گرم شده و متوجه شدم برق رفته. بعد از چند ثانیه احساس خیلی خنڪے ڪردم و به زور چشمم رو باز ڪردم تا مطمئن بشم برق اومده یا نه... 🌸👈دیدم ڪمیل بالای سرم یه ملحفه رو گرفته و مثل پنڪه بالاے سرم مےچرخونه تا خنڪ بشم و دوباره چشمم بسته شد از فرط خستگی... شاید بعد نیم ساعت تا 1ساعتـــ خواب بودم و وقتی بیدارشدم دیدم ڪمیل هنوز داره اون ملحفه رو مثل پنڪه روی سرم می چرخونه تا خنڪ بشم... 🌸پاشدم گفتم ڪمیل تو هنوز داری می چرخونی!؟ خسته شدی! گفت: خواب بودی و برق رفت و چون به گرما حساسے میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشی و دلم نیومد ... راوی: همسر شهید 🌹 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت مادر شهید محمد حسین حدادیان از لحظه خارج شدن خون تازه از چشم های شهید هنگام دفن در امام زاده علی اکبر چیذر + روایت حاج محمود کریمی از لحظه دفن شهید 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
بہ مرگ داخل بستــر نمی‌شود دل بست خداڪند که" #شهادت " به داد مـا برسد #رزقڪ_شهادة #شبتون_شھدایـے 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
🌷شهیدی که مانندمادرش#زهرا بین#درو#دیوار سوخت و پرکشید 💠می‌گفت: شناختن دشمن#کافی نیست باید#روش_های_دشمن راشناخت. 🌹#شهید_عباس_دانشگر #شهادت_خرداد۹۵_سوریه 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
خيلی عصبانی بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری بهش ميرساند. ولي يك هفته نشده، خبر سحری دادن‌ها به گوش سرلشكر ناجی رسيده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه‌ی سربازها به خط شوند و بعد، يكی يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه " سربازها را چه به روزه گرفتن ! " و ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه. با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييك‌ها را برق انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار خدا خدا ميكردند سرلشكر ناجی سر برسد. ناجي در درگاهِ آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. ولی اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پاي سرلشكر شكسته بود و مي‌بايست چند صباحی توی بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچه‌ها با خيال راحت روزه گرفتند. 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که بعد از 16 سال پیکرش سالم به میهن بازگشت مادر این شهید بزرگوار به پسر شهیدش پیوست 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
مناجات نامه خدایا فهمیدم که سعادت حیات در خوشی و آرامش و آسایش نیست ، بلکه در جنگ و درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم و بالاخره در شهادت است. 🌹شهيد چمران 🌹 🌺شبتون شهدایی🌺 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
دستنوشته🌷شهید مهدی اسحاقیان🌷 حب الحسین (؏) اسرار شهـداست در مسیر شهـدا بایستی از راه حسین (؏) پیروی نمود، ڪہ دوست داشتن ولایت، همان دوست داشتن حسین (؏) می‌باشد. 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
🌷 ✍️همرزمان شهید با حميدرضا در جزيره مينو بوديم😊. روزي براي انجام دادن كاري سوار بر خودرو شديم و به طرف اهواز حركت كرديم. فصل تابستان بود و گرماي طاقت فرساي خوزستان همه را اذيت مي كرد😥. ناگهان در نزديك هاي اهواز، حميدرضا خودرو را كنار جاده متوقف كرد. دليل توقف را پرسيدم. او گفت: مگر صداي اذان را نشنيدي؟ به او گفتم: تا اهواز راهي نمانده است و در آنجا زير سرپناهي نماز مي خوانيم😉. حميدرضا نگاه معني داري به من كرد و گفت: تو از كجا مي داني تا اهواز ما زنده هستيم؟سپس با مقدار آبي كه در ماشين داشتيم، وضو گرفتيم و همان جا نماز را در اول وقت به جا آورديم🌷. 🌷 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
#گزارش_تصویری📷 مادر بزرگوار شهید سید جواد و سید کریم خوش‌قلب میهمان مسجد امام رضا(ع) دانشگاه فردوسی مشهد🌺 (۱۳۹۷/۳/۲۲) 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
الهی فحقِّق فيكَ امَلى واختِم بالخيرِ عمَلى ای خدا به آرزوی من جامه عمل پوشان پایان کارم را به خیر گردان خدایا شهادت آرزوی بزرگی است اما کرَم تو از آن بزرگتر🌷 🌹شبتون شهدایی🌹 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
📖دست‌نوشته‌ای ازشهید#جاسم_حمید که مدتی قبل از شهادتش نوشته بود و حالا رویِ سنگ‌مزارش حک شده است 🌷"بسمه تعالی"🌷 💐 دلگیرم!!! هرچه میدوم! به گرد پایتان هم نمیرسم، مسئله یک‌سربند ولباس‌خاکی نیست، هوای دلم از حدهشدار گذشته، شهـ🌹ـدا یاریم کنید.... 🔸 ۹۵/۱۱/۲۶_ابواحمد... سوریه، حماه، محورشیخ‌هلال، ساعت۲شب 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
🌺📖خاطرات شهدا محمود بیشتر دوشنبه ها را روزه ی مستحبی می گرفت، اما نمی گذاشت کسی از اهل خانه متوجه این مسئله بشود. یک روز که مادرم به او گفت:«چرا به من نمی گویی که برایت افطاری درست کنم؟ پاسخ داد:«کاری که برای خداست نباید بازگو شود» #🌹شهیدمحمود_باباصفرعلی 🌹 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بہ ناز و نعمتِ باغ بهشت ، هم ندهم کنارِ سفره‌ی نان و پنير و چای شما را ... #افطار_در_جبهه #جمع_خوبانم_آرزوست 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
هدایت شده از زهرا سمیع‌زاده
🌷شهید محمدرضا شفیعی🌷 اگر می خواهید دعاهایتان مستجاب شود، به جهاد اکبر که همان خودسازی درونی است بپردازید. 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh
970325_مداحی جناب آقای مطیعی_1.mp3
7.64M
🔈 شعرخوانی صبح امروز آقای میثم مطیعی در مراسم نماز عید فطر 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @Kanoon_misaghh