eitaa logo
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
1.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
9.2هزار ویدیو
583 فایل
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالَم #غرب، تفکر و فرهنگ، علوم‌انسانی، تمدن اسلامی، معارف مهدویت و تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس فلسفۀ تاریخ و اندیشه ناب اسلامی ارائه می‌شود. @GhalbeSalimeSalman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فلسفه‌های تاریخ، منطق فهم عالم مدرن است. 🔹اگر فلسفه‌های تاریخ نبود، ایجاد ممکن نبود. 🔻 @KanooneQarbshenasiAndisheIslami
⚠️⛔️ ! من بر این باورم که ما در ایران موفق به تقرر علمی به نام جامعه‌شناسی در ماهیت راستین‌اش نشده‌ایم. آنچه تحت این سرنام دارد تدریس می‌شود در‌واقع ربطی به جامعه‌شناسی در معنای راستین آن ندارد. در بهترین حالت، دانشی است التقاطی از آمار و پیمایش اجتماعی، اقتصاد سیاسی و نقد آن و برخی نظریه‌های فرهنگی و آنتروپولوژی، همراه با اَدویه‌ی ایدئولوژی چپ و نوستالوژی راست. علت اصلی این عدم کامیابی در فهم و تقرر جامعه‌شناسی عدم فهم دو مقوله‌ی «سوبژکتیویته» و «ذوات آیدتیک» است که جامعه‌شناسی بر آنها استوار است. بنابه یک جهان‌بینیِ عرفیِ مارکسیست-لنینیستی که در پس‌زمینه قرار دارد، این دو مفهوم در ذهن فاکت‌انگارِ اهالی این حوزه، ایده‌آلیستی و ذات‌گرایانه! تصور شده‌اند. به همین دلیل دانشجوی این رشته در ایران، نمی‌تواند هیچ ارتباطی با مبانی روش‌شناختی تفکر زیمل و وبر و نهایتاً شوتس برقرار کند که اینها مبانیِ خود جامعه‌شناسی‌اند. چراکه اساس کار آنها در تأسیس جامعه‌شناسی، بر استخراجِ صورتِ – نه مَترِ – معانیِ قصدشده‌ی جمعی، استوار است. کسانی مانند کارل مارکس ارزشی تماتیک برای علم جامعه‌شناسی دارند. و تِم‌ها ماهیت یک علم را تشکیل نمی‌دهند، بلکه ماهیت یک علم بسته به خواصِ منسجم، نظام‌‌مند و بستریافته‌ی «متُدیک» است، و این را باید نزد وبر و زیمل و دورکهایم یافت. خاصه بنیاد متُدیک کار کارل مارکس ملهم از پوزیتیویسمی است که در آن جامعه‌شناسی راستین و غیرطفیلی اساساً ممتنع است، مگر اینکه سنخی طفیلیِ علوم دقیقه‌ی طبیعی مانندِ آنِ اگوست کنت باشد که در آن از محیط اجتماعی انسانها، به اندازه، بحث می‌شود، نه از انسان و جامعه‌ی انسانی. جامعه ای که متشکل از معانیِ بنیاسوبژکتیو است نه نسبت‌های ریاضیِ ابژه‌ها. همچنین از آنجا که این خدمات تماتیک مارکس به جامعه‌شناسی، سابق بر اینکه توصیفی-تئوریک باشند انتقادی-پراتیک‌اند، قوزِ ماجرا مضاعف می‌شود. 🔷کانون غرب شناسی و اندیشه اسلامی @KanooneQarbshenasiAndisheIslami
پدیده حاج قاسم. از جامعه‌شناسی تا امت‌شناسی.mp3
6.06M
فایل صوتی سخنرانی دکتر با عنوان فهم پدیده ، از تا 🔹معنای شهید 🔹معنای امت‌شناسی و تفاوت آن با جامعه‌شناسی در همایش قهرمان بدون مرز دانشگاه باقرالعلوم ع 20 بهمن 1398 @souzanchi 🖌کانال کانون غرب شناسی و اندیشه اسلامی @kanooneQarbshenasiAndisheIslami
تطورات فلسفه .pdf
2.41M
📝 استاد میرباقری | تحلیل فلسفه اسلامی از منظرِ فرایند پیدایش فلسفه (PDF) ( منتشرشده در کتاب «درآمدي بر چيستي فلسفه اسلامي»، پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی، ۱۳۸۹) 💥 پيدايش فلسفه، يك فرايند است؛ بايد فرايند آن را شناسايي كنيم. وقتي بخواهيم عوامل تأثيرگذار بر فلسفه را پيدا كنيم، به روش انتزاعي عمل مي‌كنيم؛ يعني فيسلوف و محصول فكر او را بررسي مي‌كنيم. هم فراتر از اين مي‌رويم و مي‌خواهيم را تحليل كنيم. گاهي «فيلسوف و فلسفه» را، گاهي «جامعه و فلسفه» را و گاهي هم «تاريخ و فلسفه» را بررسي مي‌كنيم كه امروز در و معرفت بحث مي شود؛ حتي به نظر من بايد تاريخ‌شناسي معرفت هم موضوع بحث قرار گيرد. البته معرفت را نديده‌ايم، ولي بايد انجام گيرد. همان‌گونه كه جامعه‌شناسي معرفت از سنخ بحث‌هاي جامعه‌شناختی است، تاريخ‌شناسی معرفت هم از سنخ بحث‌های فلسفی تاريخ است. به هر حال، فلسفۀ موجود تحت تأثير «آحاد، جامعه و تاريخ» بوده است؛ يعني عوامل تاريخي، اجتماعي و فردي، همه در فرايند پيدايش فلسفه تأثيرگذار بوده‌اند. اگر بخواهيم چيستي فلسفه را به واقع بشناسيم، بايد يك پژوهش عميق نظري، كتابخانه‌اي و ميداني انجام دهيم. در اين صورت، به رگه‌هايي از فلسفه مي‌رسيم كه به نظر من، ديگر يك فلسفه نخواهد بود، آنجا مي‌توانيم بگوييم كه به‌نسبت داريم. در اين صورت، ما را تحليل كرده‌ايم و اين كار، غير از آن است كه يك از آن به دست دهيم. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir