eitaa logo
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
1.5هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
10.3هزار ویدیو
609 فایل
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالَم #غرب، تفکر و فرهنگ، علوم‌انسانی، تمدن اسلامی، معارف مهدویت و تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس فلسفۀ تاریخ و اندیشه ناب اسلامی ارائه می‌شود. @GhalbeSalimeSalman
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا رحمت کند جلال آل احمد را که، «کتاب » را نوشت. اگر الان زنده بود احتمالا «کتاب » را می نوشت! ! 🌐کانون غرب شناسی و اندیشه اسلامی @kanooneQarbshenasiAndisheIslami
⭕️ و فهم ! یادداشتی از دکتر جمال یزدانی در سال 1344ف به دعوت یک نهاد بین‌المللی امریکایی به یک سفر علمی به نیویورک می‌رود. نکات فنی مردم شناختی ای نسبت به فرهنگ مردم امریکا و سیاست حکومت را بیان می کند، از جمله اینکه: «ما(امریکایی ها) چنان عاشق و شیفته مالکیت هستیم که در دیدن تمالک دیگران، به حد آدمی وسواسی کم تحمل هستیم... روشنفکر امریکایی خشن است و دنبال خشونت و نه دنبال پیزری مآبی، و این خشونت را در ورزش و جنگ و سکس و هرجای دیگری می جوید...» «به هر صورت، این تظاهر به خشونت، که ناشی از رسیدن به تن و بدن است، خود عکس‌العمل قدرت اقتصاد و سیاست امریکا هم هست، که حالا برای خودش در دنیا کوس لِمَنِ‌المُلکی می‌زند. یادم است ترز بلازیس می‌گفت(در جواب من که پرسیدم چرا جنگ در ویتنام؟) که: «ما ملت استحصال کننده ای هستیم و باید مصرف کنیم.» و به همین وقاحت. به هر صورت، پس خشونت مرد امریکایی، ناشی از دو امر است: 1)توسعه قدرت اقتصاد و سیاست امریکا، و برگردانش روی افراد. 2) فرار از سلطه زن‌ها به ورزش و جنگ...والخ. یعنی چون در خانه زیردست‌اند، در خارج خانه اُلدُرم می‌کنند. در خانه باید ظرف بشویند و الخ، ولی در خارج، دنیا را زیر مهمیز خود می‌گذارند. با پولی که در جیب دارند.» با درایت حاصل از فهم دقیق مناسبات و تاریخ جهان، و فهم اسلام نابی‌اش به شناخت دقیقی از ماهیت رسیده بود و بر همین اساس سیاست کلی تقابل با امریکا را از سال 1341 تا پایان عمرش تنظیم کرده بود...اما برای طراحی کنش در حوزه دیپلماسی، نیاز به جزئیات و ریشه های فرهنگی این پدیده داریم. فهم و اخیر ظرافت هایی بیش از رویکردهای سیاسی مرسوم را می طلبد. کاش مردم شناسی های دقیق تری مانند کار فوق العاده ، در این سال ها داشتیم... 🆔@America_in_decline
🔰 تقابل فردید با عبدالکریم سروش 🔸 بعد از بازگشت به ايران، مشغول تدريس فلسفه شد و كم‌كم بحث‌هاي او جمعي را به دور خود جمع كرد. حلقه‌اي كه بعدها هر كدام جزو اشخاص شاخص و برجسته‌اي شدند از جمله: رضا ، ، ، محمدرضا و... 🔹فرديد در دوران قبل از انقلاب اسلامي و در سال 1356 در سخنراني‌هاي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، تئوري را با مباني حكمي خود تئوريزه كرد. لذا ابتداي انقلاب در دفاع از مواضع انقلاب اسلامي و امام سخنراني‌هاي فراواني انجام داد و در مخالفت با تفكرات سكولار و ملي‌گرا دست به افشاگري زد. مهم‌ترين تضاد فكري فرديد در دوران انقلاب اسلامي، حملات لفظي او عليه جريان پوپري به رهبري است. 🔸فرديد با لحني گزنده و تند، و پوپريان را زير ضرب مي‌گيرد و مي‌گويد: «اينها مارهايي هستند كه در تورات آمده است. اينها لوياتان آخرالزمان‌اند، اينها مظهر نفس اماره‌اند و ملاصدرا را وسيله قرار مي‌دهند؛ اينها ابرمردند. يعني اينكه انسان تا آخرين مرحله نفس اماره جلو برود.» 🔹فرديد در جاي ديگري در باب عبدالكريم سروش كه نماينده جريان پوپري در ايران است، مي‌گويد:‌«آدمي مانند آن پوپر زده را كه سر تا پايش يهوديت و ماسونيت بين‌الملل زده است، عده‌اي جوان را دنبال خود انداخته و چهار جمله درست كرده است. با بايد و نبايد و با اين جمله‌هاي بي‌ربط براي من عجيب است با اين كتاب‌ها، بعد برود در قم منطق درس بدهد و در دانشگاه الهيات ملاصدرا را درس بدهد.» 🔸فرديد در خصوص توهين سروش به قرآن كريم هشدار مي‌دهد و مي‌گويد: «همين طور فلسفه علم يهودي زده به كشور ما مي‌آيد و آن منطق و روش پوپر است كه توهين به قرآن است با نفس اماره.» اين سخنان فرديد عليه سروش و جريان پوپري كه لحني گزنده و شداد و غلاظ دارد، در سخنراني‌هاي او عليه غربزدگي و مدرنيته نمود ويژه‌اي پيدا مي‌كند. ⚜️ @taammolat74
🔳 سازندگی و تخریب جلال آل احمد ◽️ ١۵ دقیقه ملاقات با آقا روح‌الله کافی بود تا جلال بار دنیا و آخرت خود را ببندد. کتاب "غربزدگی" اش را که روی میز آقا دید، به شوخی گفت: "شما هم از این خزعبلات می‌خوانید؟!" به لبخندی پاسخ داد: "آنچه ما بنا داریم بگوییم، شما در اینجا نوشته‌اید". نفَس ولی خدا، دامن جلال را گرفت و او را که تا مرز پوچی رفته بود، چون خسی به میقات بیت‌اللّه برد و خار چشم غربزدگان کرد. ◽️ نیم قرنِ پیش بود که نیم‌قرن کتاب زندگی آقای آل‌احمد بسته شد اما امروز برایش پرونده باز می‌کنند. جلال با ساواک چه صنمی داشت که تیتر گل‌درشت را چنان در چشم مخاطب می‌کنند تا جای جلال و جلاد عوض شود؟! مگر جلال چه داغی بر پیشانی جریان روشنفکری گذاشت که با زادمرگش هرساله داغ غربگرایان تازه می‌شود؟! ◽️زهرا محسنی فر 🔳 @ANALYSTS
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
📩هم اکنون تیتر سایت امام خمینی 💎 این سید، خیلی ناب است 🔹مراودات جلال آل احمد و امام خمینی (ره) ⬇️
[In reply to کانال امام خمینی (ره)] 💎 این سید، خیلی ناب است 🔹مراودات جلال آل احمد و امام خمینی (ره) 📆 حیات چهل و شش ساله ، نویسنده، پژوهشگر و داستان‌نویس سیاسیِ معاصر، نموداری از یک ظهور نمادین مستقلِ دهه‌ چهل ایران است. روشنفکرانی که با همه عقبه ، دین‌انتقادی و فعالیت رادیکال سیاسی، دیدگاه‌ها و عقاید خود را با عرضه به جامعه مسلمان ایرانی متحول کردند و با برچیدن حجاب خودباخته و نفسانیت خودبنیاد انتلکتوئلی دهه، دریافتند که هنوز در جامعه‌ای خداباور، شریعت‌باور و اصیل زیست می‌کنند. «تولد دیگرِ» آل احمد، واپسین عکس از آلبوم خاطرات او را، تصویر مردی قرار می‌داد که از حزب توده، و بعد شریعت‌ستیزی، به نظریه اتحاد روشنفکران و روحانیت و یک حیات معنویِ ایرانی رسیده است. 📌 گرایش آل احمد به مذهب، که توامان شد با انتقاد از روند روشنفکری و غربزدگی در ایران، به‌ هیچ وجه به مذاق روشنفکران و نویسندگان هم‌عصر او خوش نیامد. در همین رابطه، ، روشنفکر و داستان‌نویسی که از هیچ اقدامی در نفی و اعتراض به نهضت امام خمینی (ره) دریغ نداشت، صریحا یکی از علل اختلاف عمیق خود با آل احمد را گرایش او به مذهب می‌داند. او می‌گوید: «اختلاف فکر من با آل احمد سر خیلی چیزها بود. یکی اینکه من آن برداشت مذهبی که آل احمد می‌گفت این [مذهب‌گرایی] وسیله است، یعنی یک جبه یا قبایی است که دوخته می‌شود و می‌شود زیر آن هم مبارزه کرد، من این را قبول نداشتم.» 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت جامع امام‌خمینی (ره) مراجعه کنید مراجعه کنید👇 🌐 http://emam.com/posts/view/22350
💠 به‌بهانه سالگرد مرگ جلال 🔰جلال آل احمد و آخرین حد لیاقت روشنفکری در این دیار ✍️ سعید مستغاثی مرحوم درمورد خصوصیات جریان در کتاب "" چنین نوشت: «در دوران جت و بمب اتم و جدول کلمات متقاطع ، آسمان همه جاهای به یکرنگ است ؛ به رنگ بی اعتباری روشنفکرانی که نه در محیط بومی و برای حل مسائل بومی ، بلکه در محیط کلان شهرهای غربی یا به معیارهای آنها و برای تطبیق محیط های بومی و مسائل آن با محیط های کلان شهر غربی ومسائل آن تربیت شده اند. به خصوص که ابزار کسب و پخش آراء و آثار () در ممالک غربزده ، رابط میان خلایق کثیر و نیست. بلکه ابزار اعمال قدرت حکومت های دست نشانده است که در همه جا یکسان عمل می کنند. حکومت هایی که با تکیه به قدرت های نظامی و سلاح های غربی و قراردادهای منطقه ای و تنها تظاهر به فقط حافظان محیط های امن اند برای رفت و آمد متاعی که فقط کاروانسرای را آباد نگه می دارد. روشنفکران ممالک غربزده یا استعمارزده در چنین شوریده بازاری جز دلالان یا دیلماجان یا بیگاری کنندگان نیستند و آیا این بوده است آخرین حد لیاقت ؟ ...و هر روز بیش از پیش روشنفکران را به عنوان مزدوران به صف طویل کارمندان دست به دهان خود می پیوندند و ایشان را به دنبال گوساله سامری جدیدی که رفاه باشد ، از لاهوت چون و چرا و توجیه و تفسیر مسائل حاد اجتماعی و سیاسی باز می دارد و کم کم خواهد رسید روزی که در این نوع ممالک ، روشنفکر واقعی بدل به نوعی حیوان باستانی شود که سراغش را اگرنه در ها و باغ وحش ها ، بلکه تنها در ها باید گرفت.» این حرف های آل احمد مربوط به بیش از نیم قرن پیش است ، اما گویی برای این روزها گفته شده و امروز نیز تازه و خواندنی است. او می نویسد: "... اغلب روشنفکران ما در آخرین تحلیل و به عنوان بزرگترین ماموریت وجدانی و نقصانی ، دیلماجان غربی اند. گزارندگان و برگردانندگان آراء و مقاصد ایشانند... امروز با تکیه به همین روشنفکران غرب زده است که نمایندگان سیاست و گروه مستشاران ، با ما هنوز همان رفتاری را دارند که سفرای و با اتابک و امیرکبیر داشتند. تازه اگر روشنفکر غرب زده ما لایق مقایسه با آن دو بزرگوار باشد.حالا طرف مصاحبه یا طرف القاء مستشاران غربی،گروه روشنفکران غرب زده اند که نه اس و قس اتابک و را دارند و نه حتی عرضه حاج میرزا آغاسی را که نمی دانم چرا به غلط به بی عرضگی معروف شده است.» •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• @fekrat_net @KanooneQarbshenasiAndisheIslami