eitaa logo
اقیانوس
133 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
526 ویدیو
14 فایل
دنیا‌دریاست🌊 و‌در‌دل‌این‌دریا‌ی‌عمیق ما‌ماهی‌های‌تشنه‌لب‌مشتاق‌آنیم‌که به‌ساحل‌امن‌تو‌برسیم✨ ما‌به‌گرمای‌ساحلت‌راضی‌تریم‌تا خنکای‌آب‌دنیا... ای‌حضرت‌ #اقیانوس
مشاهده در ایتا
دانلود
افطار ششم✨ يَا مُطْلِقَ الْأُسَارَى* و انسان اسیر شد اسیر دنیا و دنیا همچون تار عنکبوت بر دست و پا و جان آدمی زنجیر در زنجیر تنید و اسارت درد همیشگی بشر شد در طول تاریخ و زندان دنیا پر است از انسان‌های ناامید و پر است از دل‌های خرد شده درست مثل آیینه کاری صحن و انقلابی باید تا این زندانیان بدون مرخصی را آزاد کند از این بند در این کوچه‌های تنگ و تاریک دنیا در میان این همه آشنای غریبه در بن بست سیاهی و ناامیدی ناگاه صدایی آرام به گوش رسید دری باز شد و بوی بهشت به مشام رسید و تو در باز کردی و صدا کردی بیا.... و تنها طنین صدای تو بود که زنجیرهای فولادی دنیا را درست مثل لیوان‌های بلور ترک ترک کرد و شکاند آقا شما درد اسارت را بهتر از هر کسی می‌فهمی دلتان کباب است از داغ سالها اسارت پدرتان💔 شما حال ما اسیران را بهتر میفهمی مولای مهربان ما را اسیر خودت کن که اسیر تو بودن عین است حرم تو میکند در دلها و درست مثل کبوترها پروازشان می‌دهد تا سمت الهی به حق امام رضا ع  إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الأِنْقِطَاعِ إِلَيْكَ* برگرفته از ۱.فراز هفتم دعای جوشن کبیر ۲.فراز ششم مناجات شعبانیه 💛
. شه و شھزاده و شش ماهه و شش‌ گوشه روزه‌ی‌ روز ‌ششم، روضه‌ی علی‌اصغر شده ‌است!
| فراز پنجم ✨ فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّى عَتَبْتُ بِجَهْلِى عَلَيْكَ، وَلَعَلَّ الَّذِى أَبْطَأَ عَنِّى هُوَ خَيْرٌ لِى، لِعِلْمِكَ بِعاقِبَةِ الْأُمُورِ، فَلَمْ أَرَ مَوْلىً كَرِيماً أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِيمٍ مِنْكَ عَلَىَّ، ☆ جریان تو در تمام جلوه‌های عالم، یعنی احاطه‌ی تو بر همه چیـــز ... ❥ کسی که بر همه چیز مُحیط است؛ خوب و بد عالَم را بهتر از هر جلوه‌ی محدودی تشخیص می‌دهد که عقلش، قدرتِ فرارفتن از گستره‌ی ادراکات محدودش را ندارد... ⚡️اما با همه این احوال؛ چقدر وقتها، بر من گذشت، که برایم زیر سؤال رفتی و... چون دلیل رفتارهایت را نفهمیدم، به تو خُرده گرفتم... ❣و کدامین مولا، اینگونه بربنده‌ی بی‌مقدار صبر می‌کند، که تو بر من ...
18.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا عظیـــم بسم الله العلیّ العظیم! ✨ ✦ برای عبدی که می‌فهمد: سبحان ربی العظیم و بحمده ، تعظیم در برابر عظمتی است که نفس‌های او نیز، به دَمِش آن به آنش، بند است؛ ؛ غرق شدن در این عظمت بی نهایت است... و کسی که در وجودی عمیق غرق می‌شود؛ دیگر چیزی از او باقی نمی‌ماند؛ جز همان عظمتی که در آن حل شده است ...
افطار هشتم✨ کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی  و دنیا آتش گرفت از آتش طمع مردمان نادان و آنان که به دنبال پناهی بودند به سمت تو آمدند تا مأمنی باشی برای خیل عظیم درمانده از درد دنیا و عذاب نزدیک بود تا جان جهان را بگیرد و آدم‌ها در این دوندگی به سوی مقصد عشق کم بیاورند تا آن‌که تو دستمان را گرفتی و لبخندت درست مثل شربت بهار نارنج بود در گرمای مرداد ماه و شما به همه آن‌هایی که دنبال نجات بودند آدرس خانه‌ی خدا را دادی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها و برای هر خانه‌ای دری است و هر دری را کلیدی است و شما کلید‌دار خانه‌ی خدا بودی و هر آن‌ کس که می‌خواست میهمان خانه الهی شود باید اجازه از تو می‌گرفت اینجا ایستگاه هشتم است اینجا آنقدر شلوغ که حتی جای سوزن انداختن هم نیست انگار همه عالم اینجا جمع شده است اینجا صحن عشق است اینجا ایوان آسمان است اینجا بهشتی است که بهشت را از روی آن ساخته‌اند اینجا ایستگاه هشتم است اینجا منزل شماست اینجا مهمانخانه شماست و شما همان معجزه خلقت هستی از شما گفتن مانند چشیدن آب دریاست هر چه بگوییم بیشتر تشنه‌تر می‌شویم به اقیانوس عشق شما اینجا ایستگاه هشتم است و از کنج زاویه عشق حرم دل به گنبد طلای سلطان دل‌ها سلام می‌کنیم یاامام‌رضا شما کریمی و مهربان و دست خالی و مفلس درگاه شما و..... گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟؟ برگرفته از حدیث سلسله الذهب ع
افطار یازدهم💫 احْسِنِ الظَّنَّ باللّهِ* و آنان که نا امید و خسته بودند به خیال خام خویش پل‌های بازگشت به سوی تو با خاک یکسان شده بود فَانَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ انَا عِندَ ظَنِّ عَبدِی المُؤمِنِ انْ خیراً فَخَیراً وَان شَرّاً فَشَرّاً* و تو گفتی مرا آنگونه در خیال خود تصور کنید که شایسته است و در مقام کبریایی شما چیزی جز رحمت و مغفرت نبود و آنان که گمان بد داشتند به تو تو نیز آن کردی که آنان می‌پندارند و زنهار از سیاه بختی انسان و از آنان که نه امیدی دارند و نه گمان خوبی اینجا ایستگاه یازدهم است یک دهه گذشت به همین سادگی و سرعت درست مثل یک خواب شیرین اما کوتاه و آن رویای شیرین همان وجود شماست و هر کس را آنچه در سر است پیش از آنکه بر زبان بیاورد تو می‌شنوی حتی اگر صدای ضعیف‌اش در میان غوغای نقاره‌ها گم شود و من کلاغ سیاهی بودم که جایی نداشتم در میانه خیل کبوترهای سلطان🕊 و من همان بودم که هیچ وقت نبودم و پای ارادتم لنگ میزد و تو آن بودی که بودی همیشه بودی نزدیک تر از هر آنچه هست و شما همانی که وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ* هستی اینجا ایستگاه یازدهم و طبق معمول دستان خالی ما و دامن پر برکت شما و شما حرمت پر از عطر زعفران است🧡 و گنبدت چون نبات طلایی💛 و شما امام رضایی و من راضیم به رضای خدا برگرفته از ۱.حدیث امام رضا ع/کافی ج۲/ص۷۲ ۲.سوره ق آیه ۱۶ ع
افطار دوازدهم✨ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ يَرِ‌ثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ* و او وعده‌ای بود به قدمت تمام تمدن‌ها و قرن‌ها وعده‌ای که باران به امید بودن او باریدن گرفت و گل‌ها به امید روی او روییدند و هیچ پیامبری نیامد جز به بشارت آمدن او يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ* و معیار ایمان اعتقاد به غیبی بود که سعادت بشر در دستان اوست يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُ‌وا وَصَابِرُ‌وا وَرَ‌ابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ* و آنان که پیرو آیین عشق بودند مامور شدند به صبر به مقاومت و ایستادگی و هر کس که رستگار شد به مدد و نگاه شما بود که نگاهت پر بود از عشق و مهر وَذَكِّرْ‌هُم بِأَيَّامِ اللَّـهِ* و هر روز که یاد شما در آن باشد روز خداست و آن روز که قیام کنی و آن روز که عشق تو مردگان را به رجعتی دوباره فرا‌می‌خواند و آن روز که کتاب قیامت با یاد شما در گوش جهان خوانده خواهد شد* و شما تمام دنیا را منور ساختی به شکوه وجود خودت به وجود دوازدهمین خورشید عالم تاب و اینجا ایستگاه دوازدهم است و اینجا خود آسمان است و آسمان خود شما هستی دلهای شکسته را و تمام آشفته حالی دنیا را می‌توان با نام تو درمان کرد و نام شما درمان است و دوری شما دردی که درمانی ندارد جز به دیدار روی دلربای شما و تمام حرف همین است حتی آواز پرندگان و صدای نسیم بهاری 💙 برگرفته از ۱.سوره انبیاء آیه ۱۰۵ ۲.سوره بقره آیه ۳ ۴.سوره آل عمران آیه ۲۰۰ ۵.سوره ابراهیم آیه ۵ ۶.حدیث امام باقر در ذیل آیه ۵ سوره ابراهیم (البرهان/ج۳/ ص ۲۸۶)
سحر هفدهم🌙 قسمت هفدهم : به نام خدای قلم.... ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ* و سوگند به قلم✍🏼 آن هنگام که در دست نویسنده عالم دفتر روزگار را کتابت می‌کرد عَلَّمَهُ الْبَيَانَ* و خدا به انسان کلام آموخت تا راوی داستان دنیا باشد🗣 و معجزه آخرین فرستاده خویش را کلام و کتاب قرار داد و عشق و معرفت را در کالبد کلمه بر ضمیر خسته و تشنه‌ی آدمی نازل کرد و کلام تیغ برنده‌ای بود که پیش از از نیام برآمدن شمشیرها خون به پا می‌کرد و گاه سپاه و دولت و مملکتی به چند کلام و چند خط مرکب زیر و رو می‌شد همان گونه که مُرکب سیاه فتنه بر صحیفه دل سپاه حق خطی تیره کشید🖤 و نامه عمل اهل نفاق را بر نیزه کرد و مایه شرمی شد برای تاریخ و یا همان گونه که کلام زنی مظلوم مقتدر زلزله‌ای شد بر پیکره قدرت پوشالی بنی‌امیه🔥 و جلوه‌ای بود از وجود حق تعالی و خدا با تمام بندگان خویش بیش از هر چیز سخن گفت و سخن وسیله رسیدن به اوست و آنان که دهانشان از گناه لال شده است نتوانند آسمان را طلب کنند و در اوج هیاهوی سکوت نجوای مناجات عشق در میان کوچه‌ها پیچید و جهان آکنده شد از عطر بهشت🌿 و آن هنگام که بشر قلم در جهل خود می‌زد و داستان گمراهی می‌نوشت📖 مرکب شد و آسمان قلم برداشت✍🏼 و نوشت از عشق و شور و شعور و ثمره آن هزاران قطره باران معرفت بود که بارید بر زمین دین و از برکت آن نهال شکوفه داد🌺 و عشق جاری شد در جان جهان از کلمه به کلمه سجادیه و عقل‌‌های پوسیده آدمیان زیر و رو شد از عظمت علم نواده 💔 و از آن روزگار به بعد آیین ما عشاق را به نام مکتب جعفری می‌شناختند💚 و ما سخن گفتن با خدا را بلد نبودیم اگر و نداشتیم و جهل جای عقل را می‌گرفت و حق ناپدید می‌شد اگر نبود قال باقرها و قال صادق‌ها و کلام عاجز است از وصف شما و قلم متحیر از عظمت شما و اسلام مرهون کلام و قلم و مرکب شماست یا سیدالساجدین💚 یاباقرالعلوم❤️ یاصادق‌آل‌محمد💛 سه‌شنبه‌ها کبوتر دل به سوی حرم شما روانه است حرمی که سالهاست دیگر نیست....💔 برگرفته از ۱.سوره قلم آیه ۱ ۲.سوره الرحمن آیه ۴
سحر بیست و دوم🌙 قسمت بیست و دوم : و جهان در انتظار است‌.... اِنتَظِروا الفَرَجَ وَ لا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله و در این دنیای خسته و سرد در میان کوچه‌های غربت در ته بن بست دلتنگی و در کنج خرابه‌ی دربه‌دری با لباسی مندرس از جنس گناه و تنی زخمی از شدت تازیانه فتنه زمانه نشسته بود به آن‌که رهگذری به دادش برسد و 💙 تنها رمز بقای انسان است از پس قرن‌ها مصیبت و دلیل آسودگی است از طوفان بلاخیز🌊 رمز نجات است از آتش نمرود🔥 مایه صبر و استقامت است در مصیبت💥 و امدادگر است آن‌هنگام از فراغ جان به لبش رسیده بود💔 لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ* سنگ گرانبهایی است که خداوند در رکاب انگشتری وجود آدمی نهاد تا همیشه حتی از اعماق چاه گناه🔥 به منتهای آسمان برای پر شکستگان راهی باشد🕊 شیرین است و دوایی است که درد را تسکین می‌دهد و دردی است اگر درمان گردد دیگر دردی نخواهد ماند❤️ به نشستن و آه کشیدن نیست کار مردان خداست برای شدن باید شد باید به جای نشستن و حسرت خوردن🥀 تمام قد به احترام او ایستاد و به سویش دوید و من خسته و غم‌زده در مسیر عبور خورشید نشسته بودم🌤 که ندایی آمد که چه نشسته‌ای؟ و من پرسیدم پس چه کنم؟ و او گفت : به احترام او بایست و من ایستادم و چند قدم به سویش رفتم🚶‍♂ و هر قدم مرا به اندازه یک آسمان به نزدیک‌تر کرد و سلام بر کسی که تمام جاده‌های امید به او ختم می‌شود💚 برگرفته از ۱.حدیث امیرالمؤمنین علی ع بحارالانوار/ج۱۵/ص۱۲۳ ۲.سوره زمر آیه ۵۳
سحر بیست و چهارم🌙 قسمت بیست و چهارم: فصل فراموشی..... إنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لاناسينَ لِذِكْرِكُمْ نیمه شب بود پیرمردی از پلکان سرداب آرام پایین می‌رفت و ناگاه صدای زیبایی به گوش رسید صدایی بغض آلود😭 دعا می‌خواند و زیر لب زمزمه می‌کرد و صدا در گوش جهان پیچید و تکثیر شد و صدا دل کوه و جگر دریا را آتش زد ولی از انسان چشم و گوش بسته دم بر نیامد و چه بسیار آتش‌هایی🔥 که من ناخواسته و یا ندانسته و یا حتی از سر جهل و دشمنی با خود به جان و زندگی خویش زده‌ام و او بدون آنکه حتی من متوجه بشم آتش جانم را خاموش کرده است وَلَوْلا ذلِك لَنَزَلَ بِكُمْ و اگر نبود نگاه مهربان او آسمان به جای قطرات باران سنگ بیابان بر سرمان می‌بارید و از زمین به جای خوشه‌های گندم تیغ و تیر می‌رویید🔪  وَاصْطَلَمَكُمْ الْأعْداءُ و اگر نبود خیمه مهربان عشق او مبارزان تاریکی چون گرگ‌ها و کفتارها جان ما را می‌دریدند و من در خواب زمستانی به سر می‌بردم درست همان وقتی که در قنوت نماز شب مرا یاد کردی🤲 و به فدای چشم‌هایت مولاجان😍 آن هنگام که در طلب استغفار برای من رو سیاه بارانی می‌شود مولای من چه بسیار عاشقانی که شب‌ها از شوق رویای تو✨ بارها از خواب برمی‌خیزند و در فراقت اشک می‌ریزند و وای بر من که در خواب غفلت خیال یاری تو را در سر می‌پروراندم و تنها ادا بودم و ادعا🔥 هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ و آیا آنان که چشمه چشم‌هایشان👁 پر است از آب اشک فراق شما و آنانی که چون من تمام وجودشان است با هم مساوی هستند؟ هیهات از آنکه بینا و نابینا با هم مساوی باشند🚫 مولای من💚 تو بهتر از من هزاران داری زیر بال و پرت ولی بدان من خسران زده تنها تو را دارم و سالهاست در دل کویر بی ثمر دلم 🍂 به دنبال چشمه وجودتان می‌گردم اما تمام حاضل عمرم سراب بود و حسرت مولایم خودت به دادم برس که دیگر حتی گرا توان داد زدن هم نیست🗣 برگرفته از ۱. حدیث امام زمان عج احتجاج/ج۲/ص۳۲۳ ۲.سوره رعد آیه ۱۶
افطار بیست و پنجم💛 اَلتَّوبَةُ عَلی اَربَعِ دَعائِمٍ قطار رمضان با سرعت هر چه تمام‌تر به سوی مقصد حرکت می‌کند به سوی و فطرت✨ و همه‌ی مسافران رمضان به اصل و فطرت پاک خویش بعد از اسارت گناه بازمی‌گردند💝 و و بازگشت به سمت خدا مسیرهایی دارد که هر کدام گاه سخت است و گاه هموار و آن‌کس که برای لباس پاکی به تن کردن به سمت آسمان در حرکت است بر او باد تا آسمانی شود نَدَمٌ بِالقَلبِ وَ استِغفارٌ بِاللِّسانِ وَ عَمَلٌ بِالجَوارِحِ ‌وَ عَزمٌ اَن لا یَعُودَ و تا رسیدن به قله و دست‌ انداختن بر ریسمان نجات 🌤 تنها چهار قدم راه است و قدم اول آن است که💖 ظرف از پشمانی گناه بلرزد و از آب مطهر پر گردد و دوم آن که❤️ خویش را به بگشاید و از ابر رحمت الهی طلب باران کند و سوم قدم آن است که💙 تمام مسیر به سمت درّه رفته را برگردد و در صدد عمل برآید و چهارم آن که💚 بر آن عهد که با معبود خویش می‌بندد بایستدد و خود را اصلاح کند و آخرین و مهم‌ترین قدم است قطار سوت می‌کشد و از بیست و پنجمین ایستگاه رمضان نیز با سرعت گذر می‌کند و تنها آن که برای ما می‌ماند است و افسوس از آن که تنها چند نفس مانده تا پایان مهمانی💔 و همیشه مرکب دلهای شکسته بوده است💔 تا به تو برسند و ای کاش تمام ریل‌های قطار🚂 به سمت صحن عتیق تو ختم می‌شد ای مهربان‌ترین سلطان ای امام رئوف💛 برگرفته از حدیث امام جواد ع کشف‌الغمه/ج۲/ص۳۴۹ 💛
افطار بیست و نهم✨ و شاید آخرین افطار....‌‌‌‌.... شَهْرُ رَمَضانَ‏ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ سفره عاشقی در حال جمع شدن است💔 باورش سخت است که امشب باز خواهیم گشت به همان دنیای بی‌روح و پر سر و صدای خسته کننده🍂 کمتر از چند نفس مانده تا بندهای آسمان از دل زمین کنده شود😭 و دوباره لمس کردن ستاره‌ها💫 و هم صحبت شدن با خورشید بشود آرزو☀️ تا دوباره تنگ بلور آرامش با هیاهوی سرسام‌آور دنیا ترک بردارد القلبُ حَرَمُ اللّه ِ فلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللّه ِ غَيرَ اللّه ِ  و دل حرم خداست❤️ و حرم یعنی حریم و یعنی از آنچه که حضرت معبود حرام کرده بر حذر باشی و من همیشه قلبم را به متاعی ناچیز اجاره می‌دادم به این و آن و آن چیز که در دلم نبود💔 بود و خدا جاروی غفران خویش را به دست گرفت و هر چه خاک و خاکستر بود💥 از خانه‌ی دلم جارو کرد شیشه‌ی پنجره کوچک قلبم را با آب شست🌧 و در باغچه‌ی سوخته وجودم گل‌های بهشتی عشق کاشت🌺 و کوچه را آذین بست و حالا کلید این کاشانه را به دستان من داده است و در گوشم زمزمه می‌کند🗣 بنده‌جانم حواست دوباره پرت نشود آدرس این کوچه‌ را گم نکنی باز دوباره با سنگ گناه شیشه دلت را نشکنی.... و آخرین نصیحت‌های او در میان صدای گوش‌خراش دنیا💥 چشم که باز می‌کنم دوباره منم و خیابان‌های شلوغ شهر😔 و آسمانی که از دود ماشین‌ها کدر شده است و من دوباره همان سرگردان همیشگی در این شهر درندشت و من همیشه سرگردان توام✋ این هم گذشت اما هنوز چشمهایم کویری دور افتاده است🥀 از دریای نگاهت نگار بی‌قرینه هلال ماه رویت کی پدیدار می‌شود پس؟🌙 دلم تنگ است برایت و آنکه دوباره از تو دور بیفتم قلبم را به درد می‌آورد مولایم جان جهان جهان جان💚 پدر جان.........بی تو نفس کشیدن سخت است کجایی......‌؟؟؟ برگرفته از ۱.سوره بقره آیه ۱۸۵ ۲.حدیث امام جعفر صادق ع جامع‌الاخبار/ص۵۱۸/ح۱۴۶۸