# افطارنامه
نهمــ💔ــینافطـار
قسمت نهم: امان از مظلــ😭ــومیت...
وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ
عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ
وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ
و این رسم همیشگی روزگار است
که اهل حق اندک و ساکنان ظلمت کثیر باشند
و نبـــــ⚔ــرد حق و باطل
خون همیشه در جریان است در رگ تاریخ
و آنگونه که
چشم مردمان میبیند
سهم همیشگی حق خون است و درد
و سهم باطل
قـــ💪🏻ـــدرت است و ظفر
اما تاریخ به کرارت به اثبات رسانده
که گاه
یک سرباز اهل حق
فاتحهی لشکر در لشکر باطل را میخواند
را در هم می پیچد
و این وعده خداست
که باطل با همهی عظمت و کثرت پوشالیاش عمرش کوتاه است
و مکرش بی اثر و جلالش ناپایدار
وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ
وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
اما
در دل قصه تلخ تاریخ
هنگامهی فراگیری ظلمت
و کور شدن چشـــ👁ــم بصیرت مردمان
اهل حق
به ناچار تمام هست خود را ایثار میکنند
و با خون خود سند هدایت بشر را امـــــ✍🏼ـضا میکنند
و بزرگترین ایثار
آن هنگام محقق شد
که قبیلهی حــــ💚ـــق
میان چنگال ظلمت
در دل صحرای اندوه و مصیبت گرفتار آمد
و خـــ💔ـــــون خدا ریخت
تا دین خدا زنده بماند
و شما خون خدا بودی
که شما را ضعیف کردند و
حرمتتان را شکـــ😭ــستند
و این وعدهی خداست که زمینی که
زمانی ظلــــ🌑ــمت تسخیرش کرد
و شما در آن به قتل رساند
ارثیهی آن ضعفایی است که شما آقای آنهایی
و این فتح و انتقام
محقق نشود جز آن روزی که
یادگار داغ کربلا ظهور میکند
و بزرگترین مجلس روضهی عالم را به پا میکند با جملهای این چنین که:
ألا یا أهل العالم
إن جدّی الحسین قتلوه عطشانا
آقای غریب من
افطارها پر از عطر نام توست
آن هنگام که لبان خشکـــــ🥀یدهام
به اشـــ😭ـــک غربت تو تر میشود
و ای کاش روزهی تشنگی حنجرتان افطاری داشت
ای آقای حرمت شکـــ💔ـــسته شده
برگرفته از
سورهی قصص آیه ۵
#ماه_رمضان
#آیات_مهدوی
#یا_امام_حسین
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج