eitaa logo
کاروان دل
475 دنبال‌کننده
121 عکس
9 ویدیو
0 فایل
🔸کانال نوحه‌ها: ☑️ eitaa.com/nouheh 🔸کانال آثار: ☑️ eitaa.com/yusof_rahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔸زخم سیب🔸 دارد به دل صلابت کوه شکیب را از لحظه‌ای که بوسه زده زخم سیب را هر چند دست‌بسته... رقم زد چه با شکوه در کربلا حماسهٔ أمن یجیب را با کاروان نیزه چهل منزل آمده این راه پر فراز بدون نشیب را کوبید صبح قافله بر طبل روزگار رسوایی اهالی شام فریب را با خطبه‌های ناله و اشکش غروب‌ها تفسیر کرد غربت «شیب الخضیب» را جانش رسید بر لبش از دست خیزران طاقت نداشت طعنهٔ تلخ رقیب را می‌ریخت عطر سیب نفس‌های خسته‌اش در جان باغ، وعدهٔ صبحی قریب را ☑️ @karavanedel
علیهاالسلام 🔸صبح امید قافله!🔸 بر تلّ پایداری خود ایستاده‌ای در کربلای دوم خود پا نهاده‌ای از این به بعد بیرق نهضت به دوش توست دریای استقامت و کوه اراده‌ای! با پرچم سحر به سوی شام می‌روی صبح امید قافله! خورشید زاده‌ای! نشناخته صلابت زهرایی تو را هر کس که فکر کرده تو از پا فتاده‌ای هر چند خم شده قدت از داغ کربلا تو در مصاف کوفه و شام ایستاده‌ای ☑️ @karavanedel
علیهاالسلام 🔸امانت🔸 هرچند پای خستۀ زینب توان نداشت هرچند بین قافله جانش امان نداشت بار امانتی که به منزل رسانده است چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت جز گیسوان غرق به خون روی نیزه‌ها در آتش بلا به سرش سایه‌بان نداشت آیا به جز حوالی گودال، ساربان، راهی برای رفتن این کاروان نداشت؟ یک شهر چشم خیره و... بگذار بگذریم شهری که از مروّت و غیرت نشان نداشت آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت دیگر لب مقدس قرآن کربلا جایی برای طعنۀ آن خیزران نداشت! ☑️ @karavanedel
علیهاالسلام 🔸امانت🔸 هرچند پای خستۀ زینب توان نداشت هرچند بین قافله جانش امان نداشت بار امانتی که به منزل رسانده است چیزی کم از رسالت پیغمبران نداشت جز گیسوان غرق به خون روی نیزه‌ها در آتش بلا به سرش سایه‌بان نداشت آیا به جز حوالی گودال، ساربان، راهی برای رفتن این کاروان نداشت؟ یک شهر چشم خیره و... بگذار بگذریم شهری که از مروّت و غیرت نشان نداشت آری هزار داغ و مصیبت کشیده بود اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت دیگر لب مقدس قرآن کربلا جایی برای طعنۀ آن خیزران نداشت! ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi
علیهاالسلام 🔸زهراتر از همه🔸 چشم و چراغ و روشنی خانه می‌شود دلگرمی و طراوت کاشانه می‌شود زیباترین تبسم گل‌هاست بر لبش با او هوای خانه صمیمانه می‌شود در جان غنچه شوق شکفتن نشانده است زلف بنفشه با نفسش شانه می‌شود عطر پرندگی همه‌جا می‌پراکند تا بال چادرش پر پروانه می‌شود دختر که هست، خانه پر از عطر آسمان دختر که هست، خانه پریخانه می‌شود زهرا، بهار خلقت و ریحانة النبی‌ست زینب، بهار خانۀ ریحانه می‌شود زینب تبسم لب پیغمبر خداست هر دختری که کوثر طاها نمی‌شود عمری تمام، سنگ صبور دل علی‌ست بی او تمام فاطمه، معنا نمی‌شود یک لحظه از امام زمانش جدا نشد آری نماز عشق، فُرادا نمی‌شود زینب‌تر از همیشه و زهراتر از همه‌ست با او حسینِ فاطمه تنها نمی‌شود از صبر او ملائکه غرق شگفتی‌اند صبری چنین، هرآینه پیدا نمی‌شود در تندبار حادثه‌ها ایستاده است درمانده از مصائب و غم‌ها نمی‌شود حتی اگر که لشکر خصم است، صف‌به‌صف وقت ستیز، اهل مدارا نمی‌شود بُرّنده تیغ خطبۀ او همچو ذوالفقار زخم آن‌چنان زند که مداوا نمی‌شود او جان حیدر است و به هنگامۀ خروش توفنده‌تر از او دل دریا نمی‌شود این خطبه‌ها، چکاچک شمشیر مرتضاست ورنه خطابه این همه غَرّا نمی‌شود: «رنگ و ریای فتنه‌تان یابن عاص‌ها! دیگر حریف غربت مولا نمی‌شود! این‌بار روی نی سر قرآن ناطق است این محشر است و ختم به اینجا نمی‌شود پنداشتید سِرّ غریبی مرتضی حتی به روی نیزه هم افشا نمی‌شود؟ پنداشتید آن همه تزویر و زور و زر حتی به روز واقعه رسوا نمی‌شود؟ پنداشتید ظلمت این شامِ روسیاه پاینده است و نوبت فردا نمی‌شود؟ کاخ یزید خاک یزید است و آن‌چنان، زیر و زبر شده‌ست که برپا نمی‌شود ای شام! آفتاب حقیقت دمیدنی‌ست صبحی چنان قریب که حاشا نمی‌شود» ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi
علیهاالسلام 🔸صبح امید قافله!🔸 بر تلّ پایداری خود ایستاده‌ای در کربلای دوم خود پا نهاده‌ای از این به بعد بیرق نهضت به دوش توست دریای استقامت و کوه اراده‌ای! با پرچم سحر به سوی شام می‌روی صبح امید قافله! خورشید زاده‌ای! نشناخته صلابت زهرایی تو را هر کس که فکر کرده تو از پا فتاده‌ای هر چند خم شده قدت از داغ کربلا تو در مصاف کوفه و شام ایستاده‌ای ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi
هدایت شده از کاروان دل
علیهاالسلام 🔸زهراتر از همه🔸 چشم و چراغ و روشنی خانه می‌شود دلگرمی و طراوت کاشانه می‌شود زیباترین تبسم گل‌هاست بر لبش با او هوای خانه صمیمانه می‌شود در جان غنچه شوق شکفتن نشانده است زلف بنفشه با نفسش شانه می‌شود عطر پرندگی همه‌جا می‌پراکند تا بال چادرش پر پروانه می‌شود دختر که هست، خانه پر از عطر آسمان دختر که هست، خانه پریخانه می‌شود زهرا، بهار خلقت و ریحانة النبی‌ست زینب، بهار خانۀ ریحانه می‌شود زینب تبسم لب پیغمبر خداست هر دختری که کوثر طاها نمی‌شود عمری تمام، سنگ صبور دل علی‌ست بی او تمام فاطمه، معنا نمی‌شود یک لحظه از امام زمانش جدا نشد آری نماز عشق، فُرادا نمی‌شود زینب‌تر از همیشه و زهراتر از همه‌ست با او حسینِ فاطمه تنها نمی‌شود از صبر او ملائکه غرق شگفتی‌اند صبری چنین، هرآینه پیدا نمی‌شود در تندبار حادثه‌ها ایستاده است درمانده از مصائب و غم‌ها نمی‌شود حتی اگر که لشکر خصم است، صف‌به‌صف وقت ستیز، اهل مدارا نمی‌شود بُرّنده تیغ خطبۀ او همچو ذوالفقار زخم آن‌چنان زند که مداوا نمی‌شود او جان حیدر است و به هنگامۀ خروش توفنده‌تر از او دل دریا نمی‌شود این خطبه‌ها، چکاچک شمشیر مرتضاست ورنه خطابه این همه غَرّا نمی‌شود: «رنگ و ریای فتنه‌تان یابن عاص‌ها! دیگر حریف غربت مولا نمی‌شود! این‌بار روی نی سر قرآن ناطق است این محشر است و ختم به اینجا نمی‌شود پنداشتید سِرّ غریبی مرتضی حتی به روی نیزه هم افشا نمی‌شود؟ پنداشتید آن همه تزویر و زور و زر حتی به روز واقعه رسوا نمی‌شود؟ پنداشتید ظلمت این شامِ روسیاه پاینده است و نوبت فردا نمی‌شود؟ کاخ یزید خاک یزید است و آن‌چنان، زیر و زبر شده‌ست که برپا نمی‌شود ای شام! آفتاب حقیقت دمیدنی‌ست صبحی چنان قریب که حاشا نمی‌شود» ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi