هدایت شده از سیدِ خیرالامور | سیدنا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید 🎥⭕️
هدیه معنادار #سیدنا
به مردم کشورهای مختلف
در جام جهانی قطر
و واکنش آنها…
#چالش_تیکتاکی
🔻 @seyyedoona
#سلام_به_ارباب✋🏻
🌤صبح ها را به سلامی
به تو پیوند زنم...
✨ای سر آغازترین روز
خدا صبح بخیر...
✨به امیدی که جوابی
ز شما می آید...
✨گفتم از دور سلامی به
شما، صبح بخیر...
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
السَّلامُ عَلَيْكَ یَا تالي کِتابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَه
و چه خوش روزی که غرق در تلاوتت گردیم ...
#امام_زمان
⚠️ #تلنگرانه
راز هایت را به دو نفر بگو ...
#خودت و #خدایت
در تنگنا به دو چیز تکیه کن...
#صبر و #دعا
در دنیا مراقب دو چیز باش...
#پدر و #مادر
از دو چیز نترس که به دست خداست...
#روزی و #مرگ
و به یک چیز هیچ وقت خیانت نکن..
#رفاقت_با_خدا یا رَفیقَ من لا رَفیقَ لَه
تا وقتی نگاه خدا
به سوی توست از روی
گرداندن دیگران غمگین مباش...
روزچهارشنبہمجروحشدنشآخرین
ڪلاسحوزهروباهمبودیم...
ڪلاسڪہتمومشدسریعوسایلشو
جمعڪردکهبره؛
گفتیمآرمانڪجامیری؟
گفتامشبآمادهباشهستیم:)
گفتمآرماننرو💔'!
گفتنہ!بایدبرم..
بہشوخۍگفتیم:آرمانمیرۍشهید
میشیها!باخندھگفت
اینوصلہهابہمانمیچسبه:)
گفتیمبیاعڪسبگیریمشھیدشدی
میگذاریمپروفایلمون
نیومد؛هرکاریڪردیمنیومد:)💔🖐🏼'!
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهدایی_زیستن
#لبیک_یا_خامنه_ای
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت53 گذر از طوفان✨ کفش هام رو پوشیدم و زیر انداز رو جمع کردم وگو
#پارت54
گذر از طوفان✨
بعد از سلام و احوال پرسی با بابای پریسا و برادرش مشغول نگاه کردن به بیرون شدم
با ترانه گفتن پریسا مجبورم شدم سرم رو بچرخونم نگاهش کنم
_جانم؟
_حواست کجاست بابا داره باهات حرف میزنه
شرمنده لبم روبه دندون گرفتم
_ببخشید متوجه نشد
_خواهش میکنم دخترم حال حاجی چطوره؟
_خداروشکر خیلی بهتره
_الحمدالله چندشب پیش که اومدیم خونه تون به حاجی هم گفتم هرکاری داشتید به خودم یامحمد بگید
_ممنون ازلطفتون ماکه همیشه مزاحم خانواده شما میشیم
_این چه حرفیه دخترم شماهم مثل پریسای برامون حاجی خیلی حق گردن ما داره
پریسا وسط حرف زدنمون پرید
_داداش کنار اون دکه بالای نگهدار بستنی برامون بخر
نگاه چپ چپی بهش انداختم و از چشم محمد دور نموند
کنارگوش پریسا گفتم
_چه وقت بستنی خوردنه میخوای دیر برسیم بهانه دست ناز بدیم
_نگران نباش دیر نمیشه میخوام از دکه روزنامه بخرم
_فردا میخریم
_انقد ضدحال نزن دیگه سریع میره میخره ماهم میریم دکه روزنامه بخریم
_موقعیتم خوب نیست خودتم میدونی
_همه چی بزودی زود درست میشه قول بهت میدم
بهتر حرف نزنم وگرنه الان دوباره بحث رو سمت محمد و ازدواج میکشه
ماشین رو روبروی دکه وبستنی فروشی که پریسا گفت نگهداشت پریسا در ماشین باز کرد پیاده شد
_چرا پیاده نمیشی؟
آروم گفتم
_من چرا بیام دیگه دوتایی برید
دستم رو گرفت سمت خودش کشید به چشم ابرو به بیرون اشاره کرد پیاده شدم در ماشین روبستم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
دوستان دغدغه مند 📣📣📣📣📢📢📢
از امروز دیگر غصه کشف حجابهای داخل اتومبیل را نخورید که نمی توانید درقبال آن هیچ کاری انجام دهید...🤔😉
✅شما می توانید گزارشات کشف حجاب در اتومبیل را همراه عکس پلاک خودرو و عکس فرد کاشف حجاب در اتومبیل را با ذکر👇
⬅️نام استان؟
⬅️نام شهر؟
⬅️تاریخ ؟
⬅️آدرس مکانی که از کشف حجاب عکس گرفته شده؟
⬅️چه ساعتی عکس گرفتید؟
به آی دی زیر ارسال کنید👇
https://eitaa.com/saleh113m
با تشکر از همکاری شما
یا علی مدد💪👍
فرهنگسازی حیا👇🌷❤️
🆔@farhangsaze_haya
شـــهــیــدانـــه🌱
دوستان دغدغه مند 📣📣📣📣📢📢📢 از امروز دیگر غصه کشف حجابهای داخل اتومبیل را نخورید که نمی توانید درقبال
دوستان کاملا مستند است 👌👌👌
لطفا پیام ندید چه کسی و چگونه فرصت پاسخ ندارم فقط بدانید مستنده
در پیشنهاد به اینکه استراحت کنند و نوبتشان
برای نگهبانی را به پاکستانیها بدهند،
سری به نشانه نفی تکان داد و جواب داد:
نه بابا اینا به عشق ما اومدن و ایرانیا رو
الگوی خودشون و پیشتاز جریان مقاومت میدونن
حالا ما بیایم بریم پایین و این چهره رو
تو ذهنشون مخدوش کنیم که بگن بیا یه
تعارف کردیم ایرانیا رفتن راحت گرفتن خوابیدن.
"شهیدامیرسیاوشی"
دنیا_به_چه_دردی_میخوره.mp3
10.08M
دنیا به چه دردی میخوره وقتی گدات حال خوشی دیگه نداره...
دنیا به چه دردی میخوره وقتی حریف بغض تو گلوم نمیشه...
#ختمدهصلواتیکحمدوتوحید
هدیه به
#شهید_حسین_غلام_کبیری🕊🌹
اهل امر به معروف و نهی از منکر بود.
بهش میگفتم: بابا!
این از تو بزرگتره ؛ یه نگاه به هیکلش بنداز ، هوس کتک داری؟
این حرفها برایش معنایی نداشت و میگفت: کسی که امنیتِ نوامیسِ جامعه رو به خطر میاندازه، باید نهی از منکر بشه
شـــهــیــدانـــه🌱
#پارت54 گذر از طوفان✨ بعد از سلام و احوال پرسی با بابای پریسا و برادرش مشغول نگاه کردن به بیرون شد
#پارت55
گذر از طوفان✨
پریسا روزنامه رو برداشت نگاهی به برادرش انداخت
_چیز دیگه ای نمیخواید ؟
_نه داداشش دستت درد نکنه
هزینه ش رو حساب کرد و سمت ماشین رفتیم پریسا بستنی ها رو از دست محمد گرفت
_داداشش چرا سه تاخریدی؟
_پشت فرمان که نمیشه بستنی بخورم
_عه اول بستنی رومیخوردی بعد رانندگی میکردی
چرا به فکر دیر رسیدن من نیست نگاه حرصی بهش انداخت متوجه حرص خوردنم شد وخنده ش گرفت
_چرا میخوای بزنی
جوابش رو ندادم دستگیره در رو کشیدم ناخواسته قبل پریسا سوار ماشین شدم لبخند رضایت بخش پیروز مندانه ای زد وکنارم نشست باصدای آرومی گفت
_آفرین دختر حرف گوش کن فکر کردم منتظر میشی من پشت سر داداشش بشینم
دستم رومشت کردم و آروم به پهلوش زدم
آخ آرومی گفت و دستم رو گرفت کنار گوشم گفت
_باید بگم محمد یه روز ببرمون کافی شاپ
چشم هام از شنیدن حرفش گرد شد دندون هام رو روی هم فشار دادم وعصبی گفتم
_من هیچ جا نمیام خودتون دوتایی برید
صدای خنده ش بلند شد وودستش روی دهنش گذاشت
دوباره ضربه ای به پاش زدم وسط خندیدنش یکی از بستنی هارو به باباش داد یکی دیگه روسمت من گرفت بستنی خودش رو روی صندلی گذاشت روزنامه رو باز کرد شروع به خوندن آگهی های نیازمندی کرد یهوی دستم رو تکون داد و اسمم رو صدا زد
قاشق بستنی رو از دهنم بیرون آوردم
_جانم
با انگشتش به یکی از نیازمندی ها اشاره کرد
_این روببین همون شرکته س درسته؟
متن رو خوندم
_اسمش فکر کنم همونه
_پس چرا اون خانمه گفت استخدام نداریم!
_نمیدونم ولش کن بعدی هارو بخون
_باید فردا بریم حال اون خانمه رو بگیرم
_بیخیال مگه بیکاریم این همه راه رو بریم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
#سلام_به_ارباب✋🏻
🌤صبح ها را به سلامی
به تو پیوند زنم...
✨ای سر آغازترین روز
خدا صبح بخیر...
✨به امیدی که جوابی
ز شما می آید...
✨گفتم از دور سلامی به
شما، صبح بخیر...
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
آخرین باری که مهدی به ایران اومد با هم به مشهد رفتیم بعد از اینکه زیارت کردیم تو صحن سقاخونه دیدم وایساده و می خنده به مهدی گفتم:
چیه مادر، چرا می خندی؟!
گفت: مادر امضای شهادتم رو از آقا #امام_رضا علیه السلام گرفتم!
#شهید_مهدی_صابری🕊🌹
*💌 #ڪــلامشهـــید*
*🌹شهـــید ابراهیم هادی:*
*برای گرفتاریها با دقت تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بگویید.*
❣🍃❣🍃❣
صبحتون شهدایی
شـــهــیــدانـــه🌱
#پارت55 گذر از طوفان✨ پریسا روزنامه رو برداشت نگاهی به برادرش انداخت _چیز دیگه ای نمیخواید ؟ _نه
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت56
گذر از طوفان✨
به محض اینکه محمد ماشین رو به داخل کوچه هدایت کرد از ترس و استرس اینکه ناز بانو جلوی در حیاط نباشه ضربان قلبم بالا تر رفت زیر لب شروع به صلوات فرستادن کردم
پریسا متوجه استرسم شد دستم رو گرفت و آروم گفت
_چرا انقد هول کردی
_میترسم ناز بانو داخل کوچه باشه دوباره حرف زدن هاش شروع میشه
متاسف سرش رو تکون داد
_چند وقته دیگه همه این اضطراب و اذیت شدن ها تموم میشه
برای اینکه حرفش رو ادامه نده سرم رو چرخوندم ناخواسته از داخل آینه با صورت محمد روبرو شدم سریع نگاه رو به بیرون دادم
با توقف ماشین پای پریسا رو تکون دادم در ماشین رو باز کرد قبل از پیاده شدن تشکر وخداحافظی کردم پیاده شدم کنار گوش پریسا گفتم
_خداروشکر بخیر گذشت دستت دردنکنه
یهوی گونه م رو بوسید
_ترسو خانم برو یه ساعت دیگه میام پیشت باهمدیگه استخدامی هارو بخونیم چند جارو پیدا کنیم
لبخند پر از استرسی زدم دستم رو از توی دستش بیرون کشیدم
_باشه منتظرتم
بعد از حرکت کردن ماشین کلید رو از داخل کیفم بیرون آوردم در رو باز کردم و داخل رفتم چشمم به منقل وذغال های روی سکو گوشه حیاط افتاد
از بساط کبابی که گذاشته شده معلومه امشب مهمون داریم اونم خانواده نازبانو، مریضی بابا خوب بهانه ای شده براش هر هفته مهمونی راه بندازه خانواده ش رو دعوت کنه آخر سرهم بگه عیادت اومدن
دستگیره در هال پایین کشیدم و داخل رفتم با بابا که توی سر صدای تلوزیون روی کاناپه دراز کشیده دستش رو روی چشم هاش گذاشته بود روبرو شدم جلوتر رفتم کنترل رو برداشتم تلوزیون روخاموش کردم که صدای بابا بلند شد
_ناز بانو تلوزیون رو چرا خاموش کردی
_باباجون من خاموش کردم فکر کردم خوابی
دستش رو از روی چشم هاش برداشت با نگاه مهربونش سلام کرد وجوابش رودادم
_خسته نباشی بابا چقد دیر برگشتی
_ببخشید کارمون طول کشید دیشب گفتم دیر برمیگردم
_میدونم بابا ولی فکر نمیکردم دیگه انقد طول بکشه
با صدای بسته شدن در هال سمت در چرخیدم ناز بانو نفس نفس زنان با پلاستیک های که پر از میوه وتنقلات بود همراه نیلو داخل اومد
خرید هارو روی زمین گذاشت
_وای مردم ترانه بیا اینا رو ببر داخل آشپزخونه
بابا نگاه دلخوری بهش انداخت
_مگه نگفتم نرو خرید سلمان بیاد میگم بره هرچی لازم دارید بخره بیاره
_حاجی خودم فعلا میتونم برم خرید چرا داداشت رو زحمت بندازی
خنده م گرفت وگفتم
_برای عمو زحمت نیست خودش گفت هر وقت خرید داریم میخره میاره ولی هرچیزی که لازمه نه هرچیزی که توی مغازه باشه
طوری که بهش برخورده بود وطلبکار بادست به خریدها اشاره کرد
_همه اینا لازمه بوده که خریدم بجای اینکه بیایی کمک غر هم میزنی بشکنه این دست من که نمک نداره
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
🍃خیلی وقتها در زندگی کم میاریم
🍃خسته میشیم.
#سخنان_زیبای 👌👌👌
#استاد_عزیزی
🌷اینم از رزق امروزتون 😍🌷
.گذر از طوفان
پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
ـ
ـ
از #شهید_صیاد_شیرازی سوال کردند
رمز موفقیت شما در زندگی چه بود؟
گفت: من هر موفقیتی در زندگی به دست آوردم از نماز اول وقتم بود…
ـ
.
.
.