eitaa logo
کربلا سلام
445 دنبال‌کننده
629 عکس
257 ویدیو
96 فایل
انجمن دانشگاهی فرهنگی کربلا سلام ارتباط با ادمین: @amoode118
مشاهده در ایتا
دانلود
«موکب‌کاروان سیار حسن مرادی» (اربعین‌نوشت۳؛ روزنوشت‌های سفر اربعین ۱۴۰۳) |۵شنبه|۱ شهریور ۱۴۰۳|۱۷ صفر ۱۴۴۶| قسمت ۳از۳ • هوا رو به تاریکی گذاشته که یک نوجوان ریزه‌میزه و بانمک جلب توجه می‌کند... پشت تلفن همراه برچسب می‌زنند... می‌آیم جلوتر، برچسب قدس است... شاید اولین کنش مستقیم درباره مسأله فلسطین در این مسیر است که می‌بینم... البته به جز موکب‌های رسمی حشد... • برچسب را می‌زند و می‌فهمم ایرانی و اهل تهران است... کمی جلوتر باقی‌شان را پیدا می‌کنم، همان جمع مدرسه علمیه امام خمینی، شعبه دو! هستند... روح‌الله دوستش را که طلبه آن‌جا شده می‌بیند، سراغ را می‌گیرم، داخل موکب است... می‌روم داخل... • خداوند را حفظ کند و هزاران مانند آن را نصیب جبهه فرهنگی انقلاب نماید... از نوادر انقلاب اسلامی است که سال‌هاست بی‌سروصدا کار خودش را می‌کند و الحق که اقداماتش از بسیاری مثل من بی‌دودتر و پراثرتر است... از آن انسان‌هایی که آیندگان بسیار بیش‌تر از او خواهند گفت، ان‌شاءالله... پابه‌پای انقلاب اسلامی، دویده است... کار جهادی کرده، آن روزها که اردو جهادی، مد نبود، در اردوهای جهادی سبک خاص خودش را داشت؛ در جبهه سوریه و عراق با داعش جنگیده، جانباز مدافع حریم ولایت شده و... سالیانی است که امر تربیت نسل جوان آینده را وجهه همتش قرار داده... مدرسه امام خمینی، شعبه دو! • شاید جزو معدود مدارس علمیه و غیرعلمیه باشد که مستمراً بچه‌هایش را به مدرسه اربعین ره‌سپار می‌کند و خودش مانند پدری دل‌سوز همراه‌شان می‌شود... هفتمین سال است که از مسیر کاظمین طی‌طریق می‌کنند... می‌گوید در این مسیر، چشم بچه‌ها سیر می‌شود و دَله نمی‌شوند! و این از جهت تربیتی برای‌شان بهتر است... • آن‌ها فقط کاروان نیستند، یک موکب‌کاروان سیار و آماده‌به‌کار... سر راه سه‌روز مهران خدمت کرده‌اند و هر کجا هم که نیاز باشد، می‌ایستند و انجام وظیفه می‌کنند... • امسال هم همگی با لباس‌های یک‌دست با تصویر قدس و شعار واحد... هر روز تا ظهر حرکت می‌کنند، ظهر توقف می‌کنند و تا حدود ساعت ۱۶ استراحت، ساعت ۱۶ موکب‌شان را برپا می‌کنند، عده‌ای سربند می‌دهند، عده‌ای برچسب تلفن همراه، عده‌ای بادکنک برای کودکان، عده‌ای پرچم می‌گردانند... نواهای حماسی پخش می‌کنند و خلاصه هر کاری از دست‌شان بربیاید، همه هم با رنگ و بوی، حمایت از فلسطین و برائت از استکبار... این ماجرا تا نماز مغرب‌وعشاء ادامه دارد، بعد از اقامه جماعت و صرف شام تا آخرشب به پیاده‌روی ادامه می‌دهند، بعد هم استراحت تا قبل از نماز صبح، دوباره پیاده‌روی تا ظهر و ادامه این چرخه... • آن‌ها تنها موکب ایرانی این مسیر هستند و تنها موکب ضداستکباری مسیر، آن هم سیار، یعنی به قاعده چندین موکب... • نماز مغرب‌وعشاء را همین‌جا می‌خوانیم، اما جای خانم‌ها خوب نیست و بیش از این نمی‌مانیم... سفره شام را مفصل و کریمانه پهن کرده‌اند... از مقبلات و نان تازه که همان‌جا خانم‌ها پخت می‌کردند تا برنج و گوشت و فاصولیه و... اما سفره را رها می‌کنیم و به جاده می‌زنیم... • چیزی را از دست نداده‌ایم! به برکت اباعبدالله(ع)، وفور نعمت است... یک‌جا کباب ترکی می‌دادند و کسی نگاه هم نمی‌کرد... آن‌طرف‌تر سیب‌زمینی سرخ‌کرده با سس فری! و... • یک‌جا که برای استراحت توقف می‌کنیم، سه تا دختربچه بازی‌گوش توجه‌مان را جلب می‌کنند... زائرها را انتخاب می‌کنند، نشان می‌کنند و حمله! می‌چسبند به زائر و تا موکب می‌کشانندش! دختر بچه چهارمی هست که سنش به قاعده نصف باقی است، شاید حدود دوتاسه‌ساله! وسط این ماجرا او هم می‌دود این‌سو و آن‌سو، اما دنبال کار خودش هست و ناکوک می‌دود! شیرین‌کاری او توجه هر عابری را به خودش جلب می‌کند... • مشغول نظاره این صحنه‌ها هستیم که یک کاروان متفاوت با سرعت از مقابل‌مان رد می‌شود، تصاویر رهبران و شهدای مقاومت در دست‌شان است، ابتدا تصویر حضرت آقا، بعد هم آیت‌الله سیستانی، سیدحسن نصرالله، حاج قاسم، ابومهدی و... تا حاج‌آقای رییسی... • بالاخره ورودی اسکندریه از پای درمی‌آییم و در موکبی اتراق می‌کنیم... ادامه دارد... ✍️ @qoqnoos2 🍃💎✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ 💠 انجمن دانشگاهی فرهنگی "کربلا سلام" @karbalaasalam @tanhaelaj