جاےشهید نوری خالے ڪه😔
همسرش میگفت:
عاشق صورتش بودم
چهره جذابے داشت
تو سوریه که بود زنگ زدم گفتم
اون صورتت مال منه
مراقبش باش
وقتےپیکرشو دیدم گفتم اینجورےمراقب امانتم بودی؟
#شهیدعلیرضانوری
#یادش_باصلوات
@karbalayyyman
#عاشقانه_هاےهمسران_شهدا 💞
عطرهمسرم را در زندگیمحس
مےکنم!
وقتی سر مزارش مےروم،
یاد حرفهاش میفتم!
که میگفت :
_تو بزرگترین سرمایه ے زندگےمن
هستی!💞
اگر میشد تو را هم باخودم
سرکار مےبُردم
بزرگترین رنج و غم من این ماموریت
هایےاست ڪه باید بدون شما بروم
الان که پیش من نیست ،
کاسه ی آب براے بدرقه اش ڪه چیزی
نیست
پشت سرش آب شدم که برگردد💔
#شهیدعلےشاهسنایی
#سبک_زندگےاسلامی
#ازدواج_موفق
@karbalayyyman
با حنجــر خــود
بــوسـہ از خنجـــر گرفتند......
🌷شهدای مدافع ایرانی که توسط داعش ذبح شدن🌷
#سرارشهیدعبدالله_اسکندری
#شهیدمحسن_حججی
#شهیدرضااسماعیلی
#یادشهداباصلوات
@karbalayyyman
جاے شهید زارع خالے ڪه😔
همسرش میگفت:
برگه مأموریتش را امضا نکرد
تا نگویند مدافعان حرم برای پول میروند💔
#شهیدعبدالصالح_زارع
#یادش_باصلوات
@karbalayyyman
شهادت دو برادر بابلی با یک گلوله کاتیوشا
هر دو دلباخته بودند.
جعفر دلباخته حضرت زهرا(س)
ناصر عاشق ۶ماهه رباب
آنقدر عاشـق که
شهادتشان هم مثل آنها بود
🌷جعفر بذری از پهلو
🌷ناصر بذری از گلو
#یادشهداباصلوات
@karbalayyyman
شهید 🕊 محمد رسول رضایی
شهیدی ۱۳ ساله که تصویرش میهمان اتاق مقام معظم رهبری است. او در وصیت نامه خود نوشته: در تشییع جنازه من پرچم آمریکا را به آتش بکشید تا دنیا بداند که من دشمن آمریکا و پیرو ولایت فقیه هستم
ولادت: ۱۳۵۲/۴/۱۹ اسدآباد همدان
شهادت: ۱۳۶۶/۱۰/۳۰ ماووت عراق
@karbalayyyman
اگراهلِ #جهادباشیم؛
همهـجابرامونسنگره!
حتےگوشےهامون.. :)
#اینجابیتالشهداستــــــــــــــــــــ ↓🕊
@karbalayyyman
🌷#وصیت_شهید
محبت را نسبت به همدیگر فراموش نکنید.کینه و چشم و هم چشمی میان شما تفرقه و جدایی نیندازد.
رفت و آمدهایتان را زیادتر و البته صمیمی تر کنید.خوبی کنید به یکدیگر مثل دوران بچگی هایتان و با هم مثل آن دوران مهربان باشید.
تجملات زندگی شما را از هم دور نکند.درباره دیگران میان خود حرف نزنید.
امیدوارم زیر سایه الطاف الهی و در پناه ولایت حضرت بقیة الله و رهبری آیت الله خامنه ای موفق و مؤید باشید.
برای همدیگر برادر و خواهر خوبی باشید و گذشت زمان شما را از هم جدا نکند.
نگذارید مشغله های زندگی باعث جدایی شما شود. سعی کنید همین مهربانی و سادگی را نسبت به هم داشته باشید و در آینده هم همینطور باشید.
#شهید_محمدتقی_سالخورده♡
#مدافعان_حرم
@karbalayyyman
💠 #جرعه_ای_از_وصیت_شهید :
ما فرزندان کسانی هستیم که در راه دفاع از مرزهای وطن جز زیبایی چیزی ندیدند. وطنی که ما شرم داریم آنرا رها کنیم هر چقدر تهدید هم باشد؛ ما سربلند می ایستیم و افتخار می کنیم که میوه های سال ها جهاد با چشمانی باز هستیم. با اختیار و اخلاص، چشمانی که با عشق و اراده با شهادت بسته شدند.
#شهید_جهاد_مغنیه🌷
#رفیق_شهید
@karbalayyyman
هادي بعد از دوراني كه در فلافل فروشي كار ميكرد، با معرفي يكي از
دوستانش راهي بازار شد.
در حجره ي يكي از آهن فروشان پامنار كار را آغاز كرد.
او در مدت كوتاهي توانايي خود را نشان داد. صاحبكار او از هادي خيلي
خوشش آمد.
خيلي به او اعتماد پيدا كرد. هنوز مدت كوتاهي نگذشته بود كه مسئول
كارهاي مالي شد.
چك ها و حساب هاي مالي صاحبكار خودش را وصول ميكرد.
آنها آنقدر به هادي اعتماد داشتند كه چك هاي سنگين و مبالغ بالا را در
اختيار او قرار ميدادند.
كار هادي در بازار هر روز از صبح تا عصر ادامه داشت.
هادي عصرها، بعد از پايان كار، سوار موتور خودش ميشد و با موتور كار
ميكرد.
به نقل از: مهدي ذوالفقاري
برادر شهيد🌷
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🕊
@karbalayyyman
زیارتنامهیشهدا♥🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
#شادی_روح_شهدا_صلوات🌹
#روزتون_شهدایی✨🌱
محبت، راهِ افزایشِ راحتی
در میان راه هایی که برای رسیدن به آسودگی هست یکی از شاه راه ها و راه های با عظمت «محبت» است. با محبت نه تنها راحتی افزایش مییابد، بلکه سختی ها هم بهتر تحمل میشود.
محبت خدا، محبت اولیاء خدا و محبت خلق خدا درهم تنیده شده و افزایندهی یکدیگرند. محبت خدا و اولیائش سختیِ راه خدا را آسان میکند و محبت خلق خدا هم سختی هایی را که از جانب مردم میرسد را آسان میکند
@karbalayyyman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌱'
•
[حسینــ جــانـ روضهـ ی پهݪـو شڪستهـ تمـومــ شــد
اذݩـ ڪربݪا رو امضـا ڪݩ:💔]
بغداد بودیم ،میخواستیم با هم بریم بیرون ،گفت :وضعیت #حجاب در بغداد چطوره ؟
گفتم : خوب نیست ، مثل تهرانه .
گفت : باید چشممون را از نامحرم حفظ کنیم تا #توفیق_شهادت را از دست ندیم .
بعد چفیه اش را انداخت روی سر و صورتش . در کلِ مدتی که در بغداد بودیم همینطور بود، تا اینکه از شهر خارج شدیم و راهی نجف شدیم .
میگفت من مطمئن هستم چشمی که به #نگاه_حرام عادت کند،خیلی چیزها رو از دست میدهد،
چشم گنهکار لایق #شـهادت نیست.
#رفیق_شهیدم
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری♡
@karbalayyyman
#خاطــره
دوستشهید
ازمهمترینخصوصیتبابکمیشه
بهمراموپشتکارشاشارهکرد.
فوقالعادهانسانبامرامیبود ،
یعنیشماتوهرمشکلیکهگیرمیکردی
میتونستیبهشزنگبزنی
کهبابکمنفلانمشکلرودارم
واگهمیتونیبیاحلشکن،
یعنیهرجابودخودشرومیرسوند.
یههمچینآدمیبود!
وپشتکارزیادش .. اگهکاریرودنبالمیکرد،
کلادیگهبیخیالاونکارنمیشد
تاتهشمیرفتکهاونکاروانجامبده.
اینیکیازخصوصیاتیبود
کهباعثشهادتششد.
یعنیاگهاینخصوصیترونداشت
مطمئنمهیچوقتبهایندرجهنمیرسید.
#شهیدبابکنورے♥️
@karbalayyyman
❮••♥️🦋••❯
💎عفیفــجنگـنرمۍ
نہجاندادهاےنہعضوے
ازاعضاۍبدنتراازدستدادهای!
نہبہجَنگرفتهاے
نهپوزڪسےرابهخاڪمالیدهاے
ولۍباحفظحجابدرگرماوسرما
باتحملڪردنطعنھهاۍروزگاࢪ
بازندگۍشهیدگونہات
باعشقتنسبتبہشـہـدا
کماڪاندرجهاداڪبرشرکتکردهاۍ
نسیمخیالپروربهشت
گواراۍوجودزهرایۍاتــ🌱
@karbalayyyman
[•°🍃🕊°•]
رفیق یعنی همراه
وقتی رفیقت شدم
فهمیدم باید همراهت شوم
راهت را ادامه میدهم
اگر چه خیلی از تو
عقب ماندم ولی
پشت سرت می آیم
رفیق آسمانی🍃✨
🗓زیارت_به_نیابت_از
#شهید_عباس_دانشگر🌷
@karbalayyyman
🌷#خاطرات_شهدا
تقوای ایشون برای حقیر درس های زیادی داشت به کرات شاهد بودم با نهی از منکر خاص خودشون جلوی غیبت رو میگرفتند.
اگر صحبت از فرد غایبی میشد، اگر فرد غایب رو می شناختند، به نحوی سعی میکردند او را تبرئه کنند مثلا اگر بدی او گفته میشد حاج رضا میگفت : "نه، حالا اینطور ها هم نیست..."
اگر میدید بازهم جلسه به غیبت ادامه میدهد، بلند صلوات میفرستاد به طوری که همه ساکت شوند، باز اگر ادامه میدادند ایشون صلوات میفرستاد انقدر صلوات میفرستاد تا گوینده خجالت میکشید و ادامه نمیداد نهی از منکر ایشون هم غیر مستقیم بود که کسی ناراحت نشود، هم موثر واقع میشد...
#شهید_حاج_رضا_فرزانه🌷
@karbalayyyman
🌸 #قسمت_سوم
🌸 #آفتاب_در_حجاب
🌹 رمان واقعی و مفهومی ⭐️🌱
بایست بر سر #حرفت زینب! که این هنوز اول #عشق است.
پرتو دوم
سال ششم هجرت بود که تو پا به عرصه وجود گذاشتىاى
نفرششم پنجتن!
بیش از هر کس ، #حسین از آمدنت #خوشحال شد....
دوید به سوى پدر و با خوشحالى فریاد کشید:
_✨پدرجان! پدرجان! خدا یک #خواهر به من داده است!
زهراى مرضیه گفت:
_على جان! #اسم دخترمان را چه بگذاریم؟
حضرت مرتضى پاسخ داد:
_نامگذارى فرزندانمان #شایسته پدر شماست. من #سبقت نمى گیرم از پیامبر در نامگذارى این دختر.
پیامبر در #سفر بود...
وقتى که بازگشت، یکراست به خانه #زهرا وارد شد، حتى پیش از ستردن گرد و غبار سفر، از دست و پا و صورت و سر.
پدر و مادرت گفتند که براى نامگذارى عزیزمان چشم انتظار بازگشت شما بوده ایم.
#پیامبر تو را چون جان شیرین ، در آغوش فشرد، بر گوشه لبهاى خندانت بوسه زد و گفت:
_نامگذارى این عزیز، کار خود #خداست . من #چشم_انتظار اسم آسمانى او مى مانم.
بلافاصله #جبرئیل آمد و در حالیکه #اشک در چشمهایش حلقه زده بود، اسم ✨ #زینب ✨را براى تو از آسمان آورد،
اى زینت پدر!
اى درخت زیباى معطر!
#پیامبر از جبرئیل سؤ ال کرد که #دلیل این غصه و گریه چیست ؟!
#جبرئیل عرضه داشت:
_✨همه عمر در #اندوه این دختر مى گریم که در همه عمر جز #مصیبت و اندوه نخواهد دید.
#پیامبر گریست.
#زهرا و #على گریستند.
#دوبرادرت حسن و حسین گریه کردند و #تو هم #بغض کردى و لب برچیدى.
همچنانکه اکنون بغض، راه گلویت را بسته است..
و منتظر #بهانه اى تا رهایش کنى و قدرى آرام بگیرى.
و این بهانه را #حسین چه زود به دست مى دهد
🌟یا دهر اف لک من خلیل
کم لک بالاشراق و الاءصیل
#شب_دهم محرم باشد،..
تو بر بالین #سجاد، به #تیمار نشسته باشى ، #آسمان سنگینى کند و #زمین چون جنین ، بى تاب در خویش بپیچد،
#جون_غلام_ابوذر، در کار تیز کردن #شمشیر برادر باشد،..
و برادر در گوشه خیام ، زانو در بغل ، از فراق بگوید و از دست روزگار بنالد.
چه بهانه اى بهتر از این براى اینکه تو #گریه ات را رها کنى و بغض فرو خفته چند ده ساله را به #دامان این خیمه کوچک بریزى.
نمى خواهى حسین را ازاین #حال_غریب درآورى.
حالى که چشم به ابدیت دوخته است و غبار لباسش را براى رفتن مى تکاند.
اما #چاره نیست....
#بهترین پناه اشکهاى تو، همیشه #آغوش حسین بوده است و تا هنوز این آغوش گشوده است باید در سایه سار آن پناه گرفت...
این قصه، قصه اکنون #نیست.
به #طفولیتى برمى گردد که در #آغوش #هیچ_کس آرام نمى گرفتى جز در #بغل_حسین .
و در مقابل حیرت دیگران از مادر مى شنیدى که:
_✨بى تابى اش همه از #فراق حسین است. در آغوش حسین، چه جاى
گریستن ؟!
اما اکنون فقط این #آغوش_حسین است که جان مى دهد براى #گریستن و تو آنقدر گریه مى کنى که از هوش مى روى و حسین را #نگران هستى خویش مى کنى.
حسین به صورتت آب مى پاشد...
و پیشانى ات را بوسهگاه لبهاى خویش مى کند.
زنده مى شوى و #نواى آرام بخش حسین را با گوش جانت مى شنوى که:
_✨آرام باش خواهرم ! صبورى کن تمام دلم! #مرگ، سرنوشت محتوم اهل زمین است . حتى آسمانیان هم مى میرند. بقا و قرار فقط از آن خداست و جز خدا قرار نیست کسى زنده بماند. اوست که مى آفریند، مى میراند و دوباره زنده مى کند....
ادامه دارد...
📚 نویسنده : سیدمهدیشجاعی
@karbalayyyman
🌸 #قسمت_چهارم
🌸 #آفتاب_در_حجاب
🌹 رمان واقعی و مفهومی ⭐️🌱
... اوست که مىآفریند، مىمیراند و دوباره #زنده مى کند حیات مى بخشد و برمى انگیزد... جد من که از من برتر بود، زندگى را بدرود گفت. پدرم که از من بهتر بود، با دنیا وداع کرد. مادرم و برادرم که از من بهتر بودند، رخت خویش از این ورطه بیرون کشیدند. صبور باید بود، شکیبایى باید ورزید، حلم باید داشت...
تو در همان بى خویشى به سخن درمى آیى که:
_✨برادرم! تنها زیستنم! تو #پیامبرم بودى وقتى که جان پیامبر از قفس تن پرکشید. گرماى نفسهاى تو جاى مهر #مادرى را پر مى کرد وقتى که مادرمان با شهادت به عالم غیب پیوند خورد. تو #پدر بودى براى من و حضور تو از جنس #حضور پدر بود وقتى که پرنده شوم یتیمى برگرد بام خانه مان مى گشت.
وقتى که #حسن رفت ، همگان مرا به حضور تو سر سلامتى مى دادند. اکنون این تنها تو نیستى که مى روى،👈این پیامبر من است که مى رود، 👈این زهراى من است ، 👈این مرتضاى من است ، 👈این مجتباى من است. این #جان من است که مى رود.... با رفتن تو گویى همه مى روند. اکنون عزاى یک قبیله بر دوش دل من است ، مصیبت تمام این سالها بر پشت من
سنگینى مى کند. امروز عزاى مامضى تازه مى شود. که تو #بقیۀ_االله منى ، تو تنها #نشانه همه گذشتگانى و تنها #پناه همه بازماندگان...
حسین اگر بگذارد، حرفهاى تو با او تمامى ندارد....
سرت را بر سینه مى فشارد و داروى تلخ #صبر را جرعه جرعه در کامت مى ریزد:
_✨خواهرم ! روشنى چشمم ! گرمى دلم ! مبادا بى تابى کنى ! مبادا روى بخراشى ! مبادا گریبان چاك دهى ! استوارى #صبر از #استقامت توست . #حلم در کلاس تو درس مى خواند، #بردبارى در محضر تو تلمذ مى کند، #شکیبایى در دستهاى تو پرورش مى یابد و #تسلیم_و_رضا دو کودکند که از دامان تو زاده مى شوند و جهان پس از تو را #سرمشق_تعبد مى دهند.
#راضى باش به رضاى خدا که بى رضاى تو این کار، ممکن نمى شود.
در این شب غریب ، در این لحظات وهم انگیز، در این دیار فتنه خیز، در این شبى که آبستن بزرگترین حادثه آفرینش
است ،
در این دشت آکنده از اندوه و مصیبت و بلا، در این درماندگى و ابتلا، تنها #نماز مى تواند چاره ساز باشد.
پس بایست !...
قامت به نماز برافراز و ماتم و خستگى را در زیر سجاده ات ، مدفون کن .
🌟نماز، #رستن از دار فنا و پیوستن به دار بقاست .
🌟نماز، #کندن از دام دنیا و اتصال به عالم عقبى است .
🌟تنها نماز مى تواند #مرهم این دل افسرده و جگر دندان خورده باشد.
انگار #همه_این_سپاه_مختصر نیز به این #حقیقت_شیرین دست یافته اند....
خیمه هاى کوچک و به هم پیوسته شان مثل کندوى زنبورهاى عسل شده است که از آنها فقط نواى #نماز و آواى #قرآن به گوش مى رسد.
🚩سپاه دشمن غرق در #بى_خبرى است ، صداى #معصیت ، صداى #عربده هاى مستانه ، صداى #ساز و دهلهاى رعب برانگیز، به آنها لحظه اى مجال
تامل و تفکر و پرهیز و گریز نمى دهد.
#کاش به خود مى آمدند؛...
کاش از این فتنه مى گریختند،
کاش دست و دامنشان را به این خون عظیم نمى آلودند،
کاش دنیا و آخرتشان را تباه نمى کردند، کاش فریب نمى خوردند؛
کاش تن نمى دادند؛
کاش دل به این دسیسه نمى سپردند.
اگر #قصدشان کشتن حسین است..،
با #ده_یک این سپاه هم حادثه محقق مى شود....
مگر سپاه برادرت چقدر است ؟
چرا #اینهمه انسان ، دستشان را به این خون آلوده مى کنند؟
چرا اینهمه آمده اند تا در سپاه کفر رقم بخورند؟
چرا بى جهت نامشان را در زمره #دشمنان اسلام ثبت مى کنند؟
نمى گویى به شما کمک کنند، شما از یارى آنها بى نیازید، خودشان را از مهلکه دنیا و آخرت درببرند. جان خودشان را نجات دهند، ایمان خودشان را به دست باد نسپرند. یک نفر هم از اهل جهنم کم شود غنیمت است.
این چه جهالتى است که دامن دلشان را گرفته است؟
این چه #جهل_مرکبى است که سرمایه #عقلشان را به غارت برده است ؟
چرا #راه_گوشهایشان را بسته اند؟
چرا #راه_دلهایشان را گرفته اند؟
انگار فقط_خدا مى تواند آنان را از این ورطه هلاکت برهاند.
#باید_دعا_کنى_برایشان....
ادامه دارد...
📚 نویسنده : سیدمهدیشجاعی
@karbalayyyman
پارت سوم وچهارم از رمان آفتاب درحجاب
😊😊😊☘☘🌷❣
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مومنان فقط باید ب خدا توکل کنند....😊
@Karbalayyyman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـ❤ـدا جونـمـ منـو یـارے ڪـن ...
@karbalayyyman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آهنگ ، مـن امشبـ بـا خـ❤ـداے خـو مناجاتـے دگـر دارمـ ...
@karbalayyyman
#حسین_جانم♥
ٺا ڪہ پرسـیدم ز قلبم عشــق چیسـٺ؟
در جوابـم ایݩچݩیݩ گفـٺ و گریسٺ
لیلـۍو مــجݩون فقط افســاݩهاڹد
عشـق در دسٺ حسـیݩ بݩ علیسٺ
@karbalayyyman
این چـــــادر،
فقط یڪ حجاب نیست
چـــــادر لباس رزم است،
لباس آنهایۍ ڪه مشغول مبارزه اند.❣
°•|💜|•°
@karbalayyyman
باید غبار صحن تو را توتیا کنند
آنان ڪه خاڪ را به نظر "ڪیمیا" ڪنند
هوهوی باد نیسٺ که پیچیده در رواق
خیل ملائڪ اند، "رضا یا رضا" ڪنند
بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد
ما شاعرٺ شدیم ڪه ما را سَوا ڪنند
هرگز نمیرد آنڪه دلش" جَلدِ مشهد اسٺ
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
#آقاجانم💛
@karbalayyyman