eitaa logo
مؤسسه مداحی کریمه
7.7هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
94 فایل
آموزش اصول وفنون مداحی،روضه خوانی و سینه زنی ومولودی خوانی و...باتمرکزبرمهارت افزایی 📌به صورت حضوری،مجازی وخصوصی 📌اعطای گواهینامه معتبر 📌اساتید مجرب حوزه و دانشگاه پشتیبانی:@karimeadmin 🏢قم،عطاران
مشاهده در ایتا
دانلود
baghiee-o-bayad-mese-arsh.mp3
4.94M
▪️ ▪️بقیعو باید مثل عرش کنن... ▪️کربلایی‌ بقیع و باید مثل عرش کنن خادمات اون حرمو فرش کنن اسم تو رو پرچما نقش کنن پرچم یا حسنو پخش کنن می زنی نفس که بوزن نسیم‌ها قربونت برم ای سید کریم‌ها ای وارث دلیران یک کلمه طوفان حضرت حسن جان ای جان استاد علی اکبر حامی دلاور حیدر در حیدر ای جان حسن مولا تو غرنده به میدانی تو الحق شیر شیرانی علی وقت نبردت گفت حسن جانم چه طوفانی چه طوفانی به پا کردی تو حق مطلب را ادا کردی تو با قاسم با عبدالله چه غوغایی در کربلا کردی حسن مولا ....
نماهنگ تنها تر از مسیح.mp3
2.52M
از اینجایی که من هستم تا قلب تو یه کم راهه همه خرجش یه سلامه مسیرم خیلی کوتاهه 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ از اینجایی که من هستم تا قلب تو یه کم راهه همه خرجش یه سلامه مسیرم خیلی کوتاهه سلام امام حسین من آشنام امام حسین من اومدم خود تو رو از تو بخواهم امام حسین سلام امام حسین ای با مرام امام حسین حس میکنم با هر سلام کرب و بلام امام حسین و صلی الله علی المظلوم و صلی الله علی العریان و صلی الله علی الباکین علی العطشان خون گریه میکنند عشاق کربلا میمیرن آخرش از داغ کربلا افتاده روی خاک مهمان کربلا تنها تر از مسیح عطشان کربلا
4_5814423719124144170.mp3
8.73M
▪️ ▪️ ▪️کربلایی‌ اسم تو نمک سفره پدری ای کریم دو عالم سید بن کریم بدیای منو ندیدی به حسین زائر و حرمت رو بخشیدی به حسین تو حتی خونت رو به مردم بخشیدی به هر قلبی آرامش میدی خلایق روزیشون رو میبردن خونه تو کوچه وقتی میخندیدی مدد ای نور ازل حسن به دستت ماه و زحل حسن شده ذکر حقله ی کرم وصلی الله علی الحسن به فدای تو یا حسن بن علی یا بن فاتح خیبر فاتح جملی حیرت ملکوت صبح کرب و بلا جلوه کرده حسن در سید الشهدا فراری شد دشمن به جونش می ارزه حسن یعنی حیدر با حمزه دو تایی میتازن دو تایی میجنگن زمین هم با اهلش میلرزه مدد سردار جمل حسن حسن شاگرد ابالحسن شده ذکر لبهای حسن و صلی الله علی الحسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شب جمعه است صدایت نکنم پس چکنم جان و سر را بفدایت نکنم پس چکنم با حسینِ تو مناجات، شود زیباتر در دلِ روضه نوایت نکنم پس چکنم او سرش رفت به نیزه، بدنش عریان شد من سری هدیه برایت نکنم پس چکنم عاقبت خاک مرا کرب و بلا خواهی کرد سینه را کرب و بلایت نکنم پس چکنم مادری گفت شب جمعه، میان گودال گریه بر راس جدایت نکنم پس چکنم خواهری گریه کنان با بدنِ بی سر گفت شکرِ درگاهِ خدایت نکنم پس چکنم دختری ضجه زنان گفت که از کعب نی و غربتِ عمه شکایت نکنم پس چکنم با تنِ پاره ی بی پیرهنی، وقتِ وداع از دلی خسته روایت نکنم پس چکنم همه بر ناقه سوارند بجز دختِ علی یااَخا فکرِ دعایت نکنم پس چکنم بانکِ تکبیر ز رگهای بریده برخاست از رگِ پاره حکایت نکنم پس چکنم محرمان نقشِ زمین، خنده نامحرم سخت اینچنین شرحِ جنایت نکنم پس چکنم تازیانه زدنِ شمرِ لعین جای خودش زین بلا ناله به غایت نکنم پس چکنم گفت مضروبه ی گودال بزیرِ ضربات از یتیمِ تو حمایت نکنم پس چکنم https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ رو به شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح 🍃 بردن نام حسَیــن بن علی میچسبد: السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ❤️
✋💖 💐☀ 💕 جانم فدای نام تو يا صاحب‌الزمان 🌼🍃 🌸 قربان آن مقام تو يا صاحب‌الزمان 🌼🍃 ❤ جان ميدهم بخاطر يک لحظه ديدنت💐🍃 💞 دل عاشقٍ سلامِ تو يا صاحب‌الزمان 🌼🍃 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲💚 🌼🍃 🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃
آقا کدام جمعه ظهورت مقدّر است بنگر که صبر شیعه دگر رو به آخر است حق می دهی که منتظرت بین فتنه ها از لحظه لحظه های حیاتش مکدّر است؟ تا کی همیشه شیعه ببیند به جای تو هر مظهر نفاق و ریا روی منبر است دنیا کجا به کام دل شیعیان شود؟! وقتی عزیز فاطمه بی یار و یاور است ایّام حزن آخر ماه صفر رسید در سینه ی حزین تو داغ پیمبر است ولله، جدّ تو به شهادت رسیده است او کشته از جنایت و بغض دو همسر است زهر جفای آن دو لعینه، ثمر نشست حالا رسول پاک خدا بین بستر است هرچند خون جگر شده از داغ روی داغ تنها شرار سینه ی او، داغ دختر است یک گوشه ی نگاه نبی سمت فاطمه گوشه نگاه دیگر او پشت آن در است بی اختیار از دل خود آه می کشد فکر هجوم خصم و غریبی حیدر است می بیند او که فاطمه اش می خورد کتک دردش طناب بازوی سردار خیبر است می بیند او که فاطمه اش پیش مرتضی در زیر دست و پای چهل پست کافر است حالا شده ست زمزمه اش وای  ِمن حسین گریان برای حنجر  ِ در زیر خنجر است دارد عطش ولی نخورَد آب گوئیا در وقت مرگ،فکر لب خشک اصغر است علی مهدوی نسب(عبدالمحسن )
(ورود اهل بیت ع به مدینه) از کرب و بلا آمده ام سوی تو احمد بنما نظری بر من و حالم یا محمد من زایر کویت،از کرب و بلایم ای جد مطهر،بشنو تو صدایم مولی رسول الله۲ همراه همه اهل حرم ظلم فراوان در کرب و بلا دیده ام از دشمن قرآن در دشت پر از خون،دیدم گل لیلا از کینه ی دشمن،گشته اربا اربا مولی رسول الله۲ دیدم که پر از نم نم اشک چشم رباب است دیدم که علی اصغر او تشنه ی آب است دیدم علی اصغر،چون گل شده پرپر با تیر ستمگر،پاره شده حنجر مولی رسول الله۲ دیدم به کنار شهدا عطر و بوی یاس در علقمه شد نقش زمین پیکر عباس دیدم که ز کینه،دست او جدا شد با عمود آهن،فرق او دو تا شد مولی رسول الله۲ دیدم که حسین بن علی از نفس افتاد سر را به روی خاک در آن غمکده بنهاد دیدم گل زهرا،با پیکر صد چاک از کینه ی دشمن،افتاده روی خاک مولی رسول الله۲ او غرقه به خون گشته به سویش بدویدند با خنجر کینه سر پاکش ببریدند نور دل زهرا،شد فدای قرآن در راه هدایت،جان داده به جانان مولی رسول الله۲ دیدم ز همه دشمن دین ظلم کثیری بعد از گل زهرا برفتم به اسیری نامردم بی دین،در کوفه و در شام دادند ز کینه،بر ما همه دشنام مولی رسول الله۲ بدتر ز غم کرب و بلا شام بلا بود رأس گل زهرا وسط تشت طلا بود نور دل حیدر،دم زده ز محبوب بی حیا یزید زد،بر لبان او چوب مولا رسول الله۲
زمزمه بازگشت اسرا به مدینه.mp3
3.01M
مدینه کاروان از ره رسیده غریب و بیکس و مِحنت کشیده تماشا کن که زینب بی حسین است رسیده از سفر قامت خمیده دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد دو چشمانش از غم تر شد زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر وای حسین وای ۳ برای جد خود روضه بخوانم نما گریه بر آن قد کمانم کنار قتله گه کردم صدایت تماشا کرده ای اشک روانت دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد جسارت بر همه دین شد نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا همین پیراهن از او مانده یا جدا وای حسین وای ۳ انیس سینه ام آهی حزین است به یاد علقمه قلبم غمین است دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین شده سقا نقش زمین ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد شبیه خارجی ها با – حرم تا شد شعر ✍ نغمه پردازی:
❣﷽❣ 🥀 🥀 مدینه از سفر برگشته زینب مدینه بی برادر گشته زینب بهااران برده بودم من زکویت خزانی آمدم اکنون به سویت مدینه کربلا باغم خزان شد مدینه قامتم از غم کمان شد خودم دیدم خزان بیداد می کرد و لاله از عطش فریاد می کرد خودم دیدم لبان خشک اصغر خودم صد پاره دیدم جسم اکبر خودم دیدم کنار نهر علقم فتاده دست و مشک آب و پرچم خودم دیدم حسینم سر ندارد خودم دیدم کفن در بر ندارد خودم در بر کشیدم پیکرش را خودم گلبوسه دادم حنجرش را خودم دیدم که صحرا گریه می کرد نه صحرا بلکه زهرا گریه می کرد خودم دیدم میان شهر کوفه گل من کرده روی نی شکوفه مرا داغ گرانی مانده بر دوش شده هجده عزیز من کفن پوش مدینه رو سیاهم مو سپیدم رسول صادق خون شهیدم (حاج اکبر عابدی) 💚🕊💚🕊💚
متن روضه ورود کاروان به مدینه ـ ای مدینه سوز دیگر ساز کن                در بروی داغ داران باز کن اهل یثرب خون فشانید از دو عین        من خبر آوردم از قتل حسین مردها چون زنان شیون زدند                  بر شرار سینه ها دامن زدند هاشمیات از حرم بیرون شدند          غرق در دریای اشک و خون شدند مادر عباس با قلب کباب                 داد یک یک آل عصمت را جواب گفت ای یاران سئوالم از شماست         دختر مظلومه ام زینب کجاست دید نا گه بانویی با قد خم                     گفت مادر دخرت زینب منم من سیه پوش گل یاس توام                        داغ دار بهر عباس توام جان مادر داغ پیرم کرده است            درد و غم از عمر سیرم کرده است عمر زینب بارها بر سر رسید                         تا کنار قبر پیغمبر رسید ناله اش چون آتش افروخته                   سینه اش چون خیمه ها سوخته ناله کرد و گفت با صوتی حزین                السّلام ای رحمه للعالمین یا محمد ، جانم آمد بر لبم                    زینبم من ، زینبم من زینبم وقتی این کاروان دل شکسته نزدیک مدینه رسید امام چهارم فرمود : پیاده شوید ، خیمه ها را بر پا کنید همه بانوان پیاده شدند فرمود : بشیر وارد مدینه شو ، خبر شهادت حسین ورود ما را به مردم اعلام کن ، بشیر با وضع عزا آمد وارد شهر مدینه شد ، مردم مرتب می گفتند : بشیر چه خبر است ؟گفت بیاییدسر قبر پیغمبر ، رمدم جمع شدند ، وقتی اجتماع کردند ، گفت : (یا اهل یَثرِب لا مقامَ لَکُم بِها: مردم مدینه دیگر در مدینه نمانید) گفتند : چرا؟ (قَتل الحسین : حسین را کشتند )سرش را بالای نیزه زدند ۱ ، الان زن و بچه اش بیرون دروازه مدینه هستند همین که این خبر رسید غوغایی شد در مدینه ، همه به سر و سینه می زدند ، با پای برهنه به استقبال آمدند همه فریاد میزدند : وامحمداه ، واحسینا همه صدا بزنید حسین . ۱٫ مقتل فلسفی ، ص ۹۱ ، زینب قهرمان ، اردستانی ، ص ۳۵۳ .
متن روضه ورود کاروان به مدینه ـ تا مدینه نرفته باشی آتش نمی گیری. از کسی که مدینه رفته بپرسید. هر سال وقتی ما از مکه می آییم به سمت مدینه، نزدیک مدینه که می شویم به راننده اتوبوسها می گویم: بایستید. می گویند: چه کار داری؟ می گویم: صبر کنید. بیایید پایین چند دقیقه ای کارتان دارم. آنها هم می دانند وقتی می گویم: بیایید پایین خبری است. می آیند پایین می ایستند. می پرسند: حاج آقا! اینجا کجاست؟ می گویم: اینجا جایی است که یک روزی زن و بچه امام حسین(ع) ایستاده بودند. آنها از کربلا برگشته بودند. اینجا دروازه مدینه است. آی امان! امان!… هر کس از مسافرت به وطنش می آید خوشحال می شود. اما زن و بچه امام حسین(ع) وقتی به مدینه رسیدند دلهایشان می تپید. تا چشمهایشان به در و دیوار مدینه افتاد نمی دانی چه حالی شدند؟ مدینه! ما با مردها و جوانها رفتیم اما حالا فقط یک عده زن و بچه آمده ایم. امام سجاد(ع) سراغ بشیر را گرفت، بشیر آمد. آقا صدا زد: بشیر! بابایت شاعر بود آیا تو هم بهره ای از شعر داری یا نه؟ گفت: بله آقا بی بهره نیستم. فرمود: دلم می خواهد بروی در شهر مدینه آمدن ما را به مردم خبر بدهی. گفت: چشم آقا. سوار بر اسب شد یک پرچم سیاه به دستش گرفت. و در شهر مدینه می چرخاند. این کار در میان عرب علامت آشوب است. یا أهل یثرب لا مُقام لکم بها؛ آی مردم مدینه! دیگر مدینه نمانید. مردم دویدند، گفتند: بشیر ! مگر چه خبر است؟ چرا میان مردم وحشت می اندازی؟ گفت: یک خبر مهمی دارم. مردم به حرم رسول الله آمدند. بشیر بالای منبر رفت و ندا داد. مردم! دیگر مدینه نمانید. ای مردم! قُتِلَ الحسین(ع)؛ مردم! حسین را کشتند.مردم از حرم پیغمبر (ص) بیرون ریختند. این قسمت را جایی ننوشته، من می گویم. من خیال می کنم وقتی مردم از حرم پیغمبر(ص) بیرون رفتند هی به هم می گفتند: فلانی مواظب باشید خبر به محله بنی هاشم نرسد. آی حسین! حسین!… ***************
س ای مدینه یاد داری پیش از این یک مدینه بود ویک ام البنین دربر خود باغ وبستان داشتم هفده سرو خرامان داشتم یاد آن کانون احساسم بخیر ای مدینه یاد عباسم بخیر هاایی(آاایی) الا مادر بقربون جمالت رخ چون بدر وابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی (وای)گل ام البنین شیرم حلالت وابی امان از دار باغ یاس هستم همه عشق وهمه احساس هستم (وای)چنان شرمنده ی روی ربابم که همدرد دل عباس هستم (وای،آخ) شنیدم مادر دستهایت را بریدند به تیری چشم نازت را دریدند وای چو طفلان این سخنها را شنیدند همه ازهم خجالت می کشیدند
مداحی_آنلاین_امشب_هوای_غربت_رخنه.mp3
3.43M
|⇦•امشب هوای غربت...... و توسل ویژه شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج سعید حدادیان
6_144231738403440068.mp3
4.89M
🏴 🎤•| |• در پیش من آتش نزن بال و پرت را خونین مکن جان پدر چشم ترت را فردا همین که جمع کردی بسترم را آماده کن کم کم عزیزم بسترت را آماده کن از آن کفن ها دومین را بیرون بیاور یادگار مادرت را بگذار روی سینه ام باشد حسینت بگذار بر قلبم حسن را دخترت را بگذار با طفلان تو قدری بسوزم حالا بگویم حرف های آخرت را زاری مکن بر حال من با حال و روزت خاکی نکن دنبال بابا معجرت را تو بار شیشه داری و میترسم از تو خیلی مواظب باش طفل دیگرت را وقتی که میریزند هیزم روی هیزم وقتی که میسوزاند آتش سنگرت را بابا حواست باشد آنجا محسنت را بابا مواظب باش پشت در سرت را ای کاش میشد روضه بازو نمیشد وقتی علی آهسته میشوید پرت را این جمله آخر عزیزم با حسین است با خود مبر در قتلگه انگشترت را https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af