هیئت سفیران زینب(س)... .mp3
4.86M
دنیا رو آب ببره چشما رو خواب ببره
ما رو تنها میتونه کشتی ارباب ببره
کشتی نجات میبینی که دست تکون میدم برات
میدونم که ما رو جا نمیذاری تو دریای مشکلات
🎙 #محسن_عرب_خالقی
#️⃣ #مناجات_با_امام_حسین
#️⃣ #شب_جمعه
دنیا رو آب ببره چشما رو خواب ببره
ما رو تنها میتونه کشتی ارباب ببره
کشتی نجات میبینی که دست تکون میدم برات
میدونم که ما رو جا نمیذاری تو دریای مشکلات
عین روایته تو اسناد مرجع
سفینة الحسین اوسع و اسرع
کشتی نجات میبینی که دست تکون میدم برات
میدونم که ما رو جا نمیذاری تو دریای مشکلات
دنیا با عشق حسین دنیای با نمکه
دنیایی که فقط عشقت زبون مشترکه
ای آقای من میدونم که میرسه صدای من
جز تو کاری از کسی بر نمیاد تو محشر برای من
اسم قشنگ تو تنها حسن مطلع
سفینة الحسین اوسع و اسرع
کشتی نجات میبینی که دست تکون میدم برات
میدونم که ما رو جا نمیذاری تو دریای مشکلات
هر جا که میری سفر همراهت ما رو ببر
از تو دنیا نداره هیچکیو دوست داشتنی تر
جان کربلا بسپار ما رو به امان کربلا
دست رد به سینه گدا نزن ای سلطان کربلا
همه حرفمو میگم تو یه مصرع
سفینة الحسین اوسع و اسرع
کشتی نجات میبینی که دست تکون میدم برات
میدونم که ما رو جا نمیذاری تو دریای مشکلات
توسل #شب_انتخابات
#استقبال_ازماه_محرم #مناجات_با_امام_حسین
در وجودم طنین محتشم است
دیده ام شوق و رقص پرچم را
لطف کردی به من دوباره حسین
نوکری کردنِ محرم را
-
یاد کردم از آن عزیزانی
که به زیر لحد عزا دارند
پدر و مادران خفته به خاک
که عزا دار روضه ی یارند
-
پدری که همیشه با اشکش
مشکی روضه را به تن می کرد
شب اول که می رسید از راه
یادی از غربتِ حسن می کرد
-
مادری که همیشه در طی سال
خانه اش بود با شما آباد
از پس انداز چند ماهه خودش
خرجیِ روضه ی تورا می داد
-
یاد کردم از آن عزیزانی
که به درد فراق مجبورند
بین بستر سیاه پوشیدند
ولی از روضه های تو دورند
-
لطف کردی به من دوباره حسین
که رساندی مرا به هیئت و اشک
لطف کردی اجازه ام دادی
بزنم سینه پای صاحب مشک
-
با خودم فکر می کنم...هیهات
هرچه بر سینه ام زدم کم بود
دوست دارم که خوب گریه کنم
شاید این اخرین محرم بود...
🔸شاعر:
#آرمان_صائمی