اللهم عجل لولیک الفرج (222).mp3
3.73M
اللهم عجل لولیک الفرج
#با_سربند_مهدوی
#بندهای_اول_مهدوی
#زمینه
#قابلیت_زمزمه_واحد_شور..
#شب_هفتم_محرم
#شهادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
منتقم وقت مرور روضه های آبه
صحبت از تشنگی شش ماهه ی اربابه
اگه چند جرعه ی آب برسونی به اصغر
دیگه توو آغوش مادرش رباب می خوابه
آه، ببین آقا
هی تلظّی می کنه تو خیمه ها
تو بیا برس به دادش که نشه سرش جدا
آه، برس به داد
تا بلایی به سر عمو نیاد
تا حسین از دشمنا یه جرعه ی آبی نخواد
العجل به حقّ ِ....... گریه های اصغر
به گلی که گشته.... با سه شعبه پرپر
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال امام حسین باخواهر علیهما السلام
خواهرم بیا و حال مضطرم رو دریاب
اصغر لب تشنه ام با خون خود شد سیراب
کمکم کن که درآرم از گلوش، این تیرو
پاسخم ببین چی شد به جای یک جرعه آب
آه، از حنجرش
تیرو می کشم نبینه مادرش
در بیارم این سه شعبه رو، جدا میشه سرش
آه، با اضطراب
اومدم به خیمه با دلی کباب
ببینه حنجرشو دق میکنه بی بی رباب
ببینه نشسته....... توی حنجرش تیر
اصغرو گرفتن.... با سه شعبه از شیر
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال حضرت رباب علیهاالسلام:
اصغرم داره سر تو رو، رو نی می بنده
وقتی لطمه می زنم به صورتم، می خنده
مادرت بمیره که هنوز لب تو خشکه
شدم از زخم روی حنجر تو شرمنده
آه، دارم گله
طعنه ها شنیده ام از حرمله
من مواظبم نیفتی زیر پای قافله
آه قدری بخواب
تا نبینی می کشم همش عذاب
بعد تو پایین نمیره از گلوم یه قطره آب
مادرت نبینه............ روی نیزه هایی
توی کوچه ی شام... زیر دست و پایی
اللهم عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
1.05M
#بندهای_اول_مهدوی
#دو_بند_موضوع_شبهای_دهه_اول
#سنتی_سه_ضرب
#قابلیت_روضه_واحد_شور..
#شب_هشتم_محرم
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸🌸🌸🌸
بیا جدّت تو را خوانده
کنار پیکر اکبر
ببین که لاله ی لیلا
شده از کینه ها پرپر
بیا دیگر برس آقا
به داد حضرت لیلا
بیا تا که نبیند او
گلش را بر سر نی ها
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸🌸🌸🌸
چه آمد بر سرت اکبر
جوان ارباً اربایم
کلامی بر زبان آور
که من در فکر لیلایم
تو را من روبروی او
به روی این عبا چیدم
نشانه از تن تو در
تمام کربلا دیدم
رسیده جان من بر لب
به فریادم رسید زینب
علی اکبر.....
🌸🌸🌸🌸🌸
جوانان بنی هاشم
بیایید ناتوانم من
شدم پیر و زمین گیرم
میان خنده ی دشمن
ببینید که شکسته شد
عصای پیری لیلا
بمیرم دیده او اینجا
تن صد پاره ی او را
نمانَد زنده او دیگر
به نی بیند سر اکبر
علی اکبر.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)