.
#امام_زمان
ماه دارم ولی از ظلمت شب نالانم
راه گم کرده ام و بهت زده، حیرانم
دور افتاده ام از مردم و تنها شده ام
جرمم این است که از دوری تو گریانم
قفسی ساخته ام از حسد و کبر و غرور
تا نگاهم نکنی ساکن این زندانم
آسمان دل من ابر ندیده به خودش
سالها منتظر قطره ای از بارانم
آرزوی منِ نوکر فقط این باشد و بس
که صدایم کنی و من به تو گویم جانم
شرمگینم که نشد نوکر خوبی باشم
من بدم چون که نماندم به سر پیمانم
علت معصیتم نفس ضعیفم بوده
بی جهت در پی مجرم شدن شیطانم
گله ای نیست که تقصیر فقط از خودم است
معصیت کرد مرا از نظرت پنهانم
نه سحر دارم و نه حال مناجاتی هست
آب رفته ز گنه پیرُهن ایمانم
حرص روزی نخورم چون که علی رزاق است
میرسد از نجف حضرت مولا نانم
عطر دلخواه نجف مانده به گوش دل من
برسد کاش نسیمی ز کوی سلطانم
دل من تنگ شده تنگ شبستان نجف
کاش میشد که ببینم جلوی ایوانم
چوب دستی یزید علت پیری من است
میزنم بر دهنم تا شکند دندانم
#مناجات_با_امام_زمان عج
#بهمن_ترکمانی ✍
@Maddahionlinمداحی آنلاین - یابن الحسن نگاهی بر روضهها بینداز - نریمانی.mp3
زمان:
حجم:
6.3M
#امام_زمان
یابن الحسن نگاهی بر روضهها بینداز
با یک نگاه شوری در جان ما بینداز
ما را سیاهپوش جدّ غریب خود کن
بر دوش دوستانت شال عزا بینداز
حفظ طهارت نفس از ما که بر نیامد
فکر گناه را خود از ذهن ما بینداز
بیبهرهایم از اینکه همسُفرهی تو باشیم
اما تو لقمه نانی نزد گدا بینداز
حُبُّ الحسین یعنی خوشبختی و سعادت
در هر وجود پاکی این مِهر را بینداز
هر شب در انتظار برگِ بَرات هستیم
در کولهمان بَرات کرب و بلا بینداز
مشتاق جان فشانی هستیم در رکابت
تن را جدا بینداز، سر را جدا بینداز
گریهکنان جدّت اصلا کفن نخواهند
بر روی پیکر ما یک بوریا بینداز
داغ گرسنگیاش نان را حرام ما کرد
ما را بیا در این ماه از اشتها بینداز
تنها تو میتوانی از ذبح او بگویی
این روضه را برامان امروز جا بینداز
جسم عزیز زهرا، عریان به روی خاک است
روی تن شریف جدّت، عبا بینداز
#مناجات_با_امام_زمان
#سید_رضا_نریمانی
┄┅•••✧❁•🌸•❁✧•••┅┄
مرکز تخصصی آموزش مداحی کریمه
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
@Maddahionlinمداحی آنلاین - یابن الحسن نگاهی بر روضهها بینداز - نریمانی.mp3
زمان:
حجم:
6.3M
#امام_زمان
یابن الحسن نگاهی بر روضهها بینداز
با یک نگاه شوری در جان ما بینداز
ما را سیاهپوش جدّ غریب خود کن
بر دوش دوستانت شال عزا بینداز
حفظ طهارت نفس از ما که بر نیامد
فکر گناه را خود از ذهن ما بینداز
بیبهرهایم از اینکه همسُفرهی تو باشیم
اما تو لقمه نانی نزد گدا بینداز
حُبُّ الحسین یعنی خوشبختی و سعادت
در هر وجود پاکی این مِهر را بینداز
هر شب در انتظار برگِ بَرات هستیم
در کولهمان بَرات کرب و بلا بینداز
مشتاق جان فشانی هستیم در رکابت
تن را جدا بینداز، سر را جدا بینداز
گریهکنان جدّت اصلا کفن نخواهند
بر روی پیکر ما یک بوریا بینداز
داغ گرسنگیاش نان را حرام ما کرد
ما را بیا در این ماه از اشتها بینداز
تنها تو میتوانی از ذبح او بگویی
این روضه را برامان امروز جا بینداز
جسم عزیز زهرا، عریان به روی خاک است
روی تن شریف جدّت، عبا بینداز
#مناجات_با_امام_زمان
#سید_رضا_نریمانی
┄┅•••✧❁•🌸•❁✧•••┅┄
مرکز تخصصی آموزش مداحی کریمه
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
.
#امام_زمان
ماه دارم ولی از ظلمت شب نالانم
راه گم کرده ام و بهت زده، حیرانم
دور افتاده ام از مردم و تنها شده ام
جرمم این است که از دوری تو گریانم
قفسی ساخته ام از حسد و کبر و غرور
تا نگاهم نکنی ساکن این زندانم
آسمان دل من ابر ندیده به خودش
سالها منتظر قطره ای از بارانم
آرزوی منِ نوکر فقط این باشد و بس
که صدایم کنی و من به تو گویم جانم
شرمگینم که نشد نوکر خوبی باشم
من بدم چون که نماندم به سر پیمانم
علت معصیتم نفس ضعیفم بوده
بی جهت در پی مجرم شدن شیطانم
گله ای نیست که تقصیر فقط از خودم است
معصیت کرد مرا از نظرت پنهانم
نه سحر دارم و نه حال مناجاتی هست
آب رفته ز گنه پیرُهن ایمانم
حرص روزی نخورم چون که علی رزاق است
میرسد از نجف حضرت مولا نانم
عطر دلخواه نجف مانده به گوش دل من
برسد کاش نسیمی ز کوی سلطانم
دل من تنگ شده تنگ شبستان نجف
کاش میشد که ببینم جلوی ایوانم
چوب دستی یزید علت پیری من است
میزنم بر دهنم تا شکند دندانم
#مناجات_با_امام_زمان عج
#بهمن_ترکمانی ✍
.
.
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان
#حضرت_زینب #کوفه #شام
بیا بر قلهی هستی لوای عدل برپا کن
بیا دین را دوباره مثل جدّ خویش احیا کن
چرا از چشم خود تنهای تنها اشک میریزی؟
بیا در ماتم جدّ غریبت گریه با ما کن
بیا از چشم سقّا تیر دشمن را برون آور
بیا زخم گلوی خشک اصغر را مداوا کن
بیا اشک خجالت پاک کن از دیدهی سقّا
بیا از خون دل بر تشنهکامان دیده دریا کن
بیا با عمّههایت جستجو کن در بیابانها
گلی در کربلا گم گشته زیر خار پیدا کن
بیا و گریه کن بر یاسهای نیلی زهرا
بیا روی کبود عمّههایت را تماشا کن
بیا خونْ پاک کن با اشک از پیشانیِ جدّت
بیا قرآنِ ثارالله را بر نیزه معنا کن
بیا و عمّه را بیرون ببر از بین نامحرم
بیا زنجیر از بازوی زین العابدین وا کن
برای آنکه در محشر قبول مادرت افتد
بیا و دفتر اشعار ” میثم ” را تو امضا کن
حاج #غلامرضا_سازگار✍
.
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان
#حضرت_زینب #شام
با غصههای آل عبا گریه میکنی
در اوج روضههای عزا گریه میکنی
ما با گناه اشک تو را در میآوریم
از سوز بی وفایی ما گریه میکنی
ای صاحب عزا! تو به این روضههای ما
میآیی و بدون صدا گریه میکنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه میکنی
بر کشتهی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه میکنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه میکنی
بر رأسهای رفته به بالای نیزهها
با خیزران و طشت طلا گریه میکنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصههای آل عبا گریه میکنی
#وحید_محمدی ✍
.
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان
#حضرت_زینب #شام
با غصههای آل عبا گریه میکنی
در اوج روضههای عزا گریه میکنی
ما با گناه اشک تو را در میآوریم
از سوز بی وفایی ما گریه میکنی
ای صاحب عزا! تو به این روضههای ما
میآیی و بدون صدا گریه میکنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه میکنی
بر کشتهی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه میکنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه میکنی
بر رأسهای رفته به بالای نیزهها
با خیزران و طشت طلا گریه میکنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصههای آل عبا گریه میکنی
#وحید_محمدی ✍
.
.
#امام_زمان
#مناجات_با_امام_زمان
چه میخواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی
چه میخواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی
شب طولانی و تسبیح و سجاده چه میچسبد
بهار زود هنگام اند ، شبهای زمستانی
توکل بر توسل کن ، توسل بر توکل کن
درین دنیای حیرانی ، درین دریای طوفانی
اگر تا شام میخندی ، اگر تا صبح میخوابی
تو از مردن چه میفهمی؟ تو از برزخ چه میدانی؟
خلاصه بار باید بست ، یا امروز یا فردا
مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی
نیاز مستمندان را بنه بر دیده منت
مباد آنکه بگیرد دامنت را آه انسانی
اگر آشفته ات کردند یعنی لایق وصلی
به او نزدیکتر هستی زمانی که پریشانی
من و پروانه در آغوش هم تا صبح میسوزیم
که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی
مرا هر وقت میدیدی گریبان پاره میدیدی
از اول نیز می آمد به من پاره گریبانی
به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه
بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی
به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمیگیرد
گناهش را زلیخا کرد ، یوسف گشت زندانی
به لطف گریه کار طفل بهتر راه می افتد
چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی
اگر چه گریه هجران شکسته میکند ما را
ولی از آب پیشانی ست بهتر ، چین پیشانی
گره هایی ست در عالم که بی تو وا نخواهد شد
نمیاید به کار این گره ها هیچ دندانی
دگر فرقی ندارد جمعه یا شنبه...فقط برگرد
گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی
پشیمان میشود آنکه برای تو نمیمیرد
چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی
خبر داری تو که رفتی به کوچه گردی افتادم ؟!!
به من از تو فقط هجران رسید...آنهم چه هجرانی
.
.
.
همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند
عجب شام غریبانی ، عجب شام غریبانی
سر پیراهن تو ، گریه ی ما را درآوردند
میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی
#علی_اکبر_لطیفیان ✍
.
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان
#حضرت_زینب #شام
با غصههای آل عبا گریه میکنی
در اوج روضههای عزا گریه میکنی
ما با گناه اشک تو را در میآوریم
از سوز بی وفایی ما گریه میکنی
ای صاحب عزا! تو به این روضههای ما
میآیی و بدون صدا گریه میکنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه میکنی
بر کشتهی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه میکنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه میکنی
بر رأسهای رفته به بالای نیزهها
با خیزران و طشت طلا گریه میکنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصههای آل عبا گریه میکنی
#وحید_محمدی ✍
.
#مناجات_با_امام_زمان
#امام_زمان
#حضرت_زینب #شام
با غصههای آل عبا گریه میکنی
در اوج روضههای عزا گریه میکنی
ما با گناه اشک تو را در میآوریم
از سوز بی وفایی ما گریه میکنی
ای صاحب عزا! تو به این روضههای ما
میآیی و بدون صدا گریه میکنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه میکنی
بر کشتهی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه میکنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه میکنی
بر رأسهای رفته به بالای نیزهها
با خیزران و طشت طلا گریه میکنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصههای آل عبا گریه میکنی
#وحید_محمدی ✍
.
#روضه_اربعین
#روضه_متنی
حاج محمد رضا طاهري
#اربعين #مناجات_با_امام_زمان
چه تلخ می شود اين روضه ها بدون شما
چه تلخ تر همه ی عمر ما بدون شما
منم غریبه و شب تیره و مسیرم سخت
کجا روم چه کنم بی شما بدون شما
پيامبرفرمودند: أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة. من و علی ، دو پدر این امت هستیم. يعني تا امام زمان، همه ي امامان باباهاي ما هستند،اگه يه بچه با باباش حتي زيارت بره،بچه است،دستش رو باباش رها كنه،احساس كنه باباش رو گم كرده،بي قرار ميشه،فقط ناله ميزنه و اشك مي ريزه،ديدي تا حالا؟سئوال ميكني بچه چي شده؟فقط گريه ميكنه،هق هق ميكنه، كدوم از ما همچين حالي داريم؟ كدوم از ما از آقامون خبر داريم؟از اين باباي مهربون.
کجاست خیمه سبزت که راه گم کردم
مرا بخوان نروم هیچ جا بدون شما
تمام لطف نفسهای ما حضور شماست
چگونه بال زنم تا خدا بدون شما
قسم به شال عزایی که بسته ای به کمر
چرا امام زمان،شال عزا به كمر بسته؟آقايي كه مي فرمايد: در اين مصائب اگه اشك چشمم خشك بشه خون گريه مي كنم.وقتي امروز ببينه عمه اش زينب با قد خميده داره ميآد،ديگه رو پا ايستادن امام زمان مشكل ميشه.
قسم به شال عزایی که بسته ای به کمر
چه سرد می شود این روضه ها بدون شما
.......
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ
اسمت رو بنويس جزو زائران روز اربعين،حاشا به كرم آقا،اگه دل هايي كه امروز برا حرمش مي تپه،جزو زائراش ننويسن، مولا عباس چاوش وقتي با جوانها اومدند كربلا،پاي پياده، ابي عبدالله در عالم رؤيا اومد ديدن اينها، مولا عباس داره در رؤيا مي بينه،تا اومدند از جا بلند شن،آقا فرمودند:بشينيد مولا عباس،خيلي خسته شديد اين همه راه پياده اومديد، جان حسين بشينيد،مولا عباس چند تا دليل داشته اومدن من،اولين اينكه بدونيد:هر كي ميآد زيارتم من ديدنش ميام،هر ديدي يه بازديدي داره، يه دليل ديگه اش، مولا عباس وقتي مي اومديد يه پيرمردي جلوي جلسه ي شما، جلوي در،كفش هاي نوكرها رو جفت ميكنه،دوست داشت با شما بيآد كربلا،گرفتار بود،پول نداشت،آه كشيد، سلام من ِ حسين رو بهش برسونيد،بگيد :حسين فراموشت نكرده... حالا هركي مي خواد زائر بشه بسم الله، دست ادب روي سينه ات بگذار:
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
حالا يه سلام از زبون بي بي زينب بگيم:
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ،أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ،أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ
.......
گفت:حسين؛
من همون زينبم كه شام رو روي سر اونها ويرون كردم،اما ديگه طاقت ندارم
🔻منم آن كوهي كه از داغت در هم شكستم
🔻شكستم آن گونه كه نشناسي من كه هستم
حسين جان يادت ِ، من متحير بودم بالاي گودال ِ،هي ميگفتم:اين حسين ِ من ِ، من باور نمي كردم، تو خودت از گلوي بريده صدا ميزدي،اُخي اِليَّ، اشتباه نيومدي زينب، من حسينتم، حالا حسينم، امروز اگه من خودم رو معرفي نكنم نمي شناسي.
منم همون همسفر ِ زار و تنها
كه هنوز باور نداره تو اين دنيا
فاتحه خون ِ تو شده رو اين خاك ها
آب مي ريزم رو مزارت اي تشنه لب
رسيده وقت ديدارت اي تشنه لب
مي خوام بميرم كنارت اي تشنه لب
سالار زينب يا حسين اي تشنه لب
تو از رو نيزه ديدي كه هرچي من كشيدم
من از پاي نيزه سنگ ها رو بر جون خريدم
يادت ميآد افتاد سرت از نيزه ها
دويدم و بغل گرفتم تو رو تا
سرت نمونه زير پاي ِ مركب ها
يادم ميآد تو مجلس ِ نامحرم ها
سر تو بالا آمد از تشت طلا
كه چشم هاي بي حيا برگرده از ما
سالار زينب يا حسين اي تشنه لب
.....
اگرچه پای فراق تو پیرتر گشتم
مرا ببخش عزیزم که زنده برگشتم
شبیه شعله شمعی اسیر سو سو یم
رسیده ام سر خاکت ولی به زانویم
👈يادته چه طور مي رفتي كنار بدن علي اكبر؟ديگه قوَّتي تو پاهات نبود،زينب همون حال رو داره
بیا که هر دو بگرییم جای یکدیگر
برای روضه مان در عزای یکدیگر
حالا زينب رسيده كنار عشقش مي خواد روضه بخونه،بگه حسين:بيا با هم روضه هامون رو مرور كنيم
من از اصابت آن سنگهای بی احساس
تو از نگاه یتیمت به نیزه ي عباس
به زخم ِ کاری ِ نیزه که بازی ات میداد
به نقش های کبودی که بر تنم افتاد
بر آن صدای ضعیفت، بر این نفس زدنم
برای چاک لبانت، به زخم هاي تنم
همین بس است بگویم که زخم تسکین است
كه گوش های من از ضرب دست سنگین است
هیئت سفیران زینب ( س)الآن کجای جاده ای عزیزم.mp3
زمان:
حجم:
8.66M
#مناجات_با_امام_زمان
🎤•|امیر کرمانشاهی|•
الآن کجای جاده ای عزیزم
سواره یا پیاده ای عزیزم
کجای این مشایه ای عزیزم
تو گرما یا تو سایه ای عزیزم
خوش به حال همون عراقی
که هستی امشب مهمونش
برا پذیرایی از تو داره مایه میذاره از جونش
الآن کجا رسیدی ؟ الآن کدوم عمودی ؟
اون سید تو موکب شاید خود تو بودی
معتقدم حقیقته ظهورت
پس اومدم به نیت ظهورت
تو این مسیریم همه تا ظهورت
فاصله خیلی کمه تا ظهورت
زائر اینجا حتی قدم هاش ثواب صد تا حج داره
وقتی پاشو به جای پای امام عصرش میذاره
عجب قیامتی شد چه روز محشریه
این جمعیت سپاه امام عسکریه
الآن کجا رسیدی ؟ الآن کدوم عمودی ؟
اون سید تو موکب شاید خود تو بودی
دونه به دونه موکبا رو گشتم
پی نشونیت همه جا رو گشتم
نجف تموم کوچه ها رو گشتم
تموم شهر کربلا رو گشتم
چه بزرگایی که چهل شب میان تو صحنت میشینن
تو عزای بنی طویریج تو رو یه عده میبینن
این موکبا علم شد با علم اباالفضل
میبینیمت انشاءالله تو حرم اباالفضل
الآن کجا رسیدی ؟ الآن کدوم عمودی ؟
اون سید تو موکب شاید خود تو بودی