eitaa logo
باهم
271 دنبال‌کننده
34.9هزار عکس
28.8هزار ویدیو
821 فایل
استقلال آزادي جمهوري اسلامي @Gh123 Admin @Arangeh @Malardiha
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀تصویر ناقص حقیقت در آینه شکسته رسانه بررسی سایت «لایف وب» درباره میزان تطابق نظرات کاربران در شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی با نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 1403 نشان می دهد که تلگرام بیشترین و ایتا کمترین نزدیکی را با واقعیت جامعه داشته است. این همان تله حباب اطلاعات است که انحصار در استفاده از یک شبکه و بی اطلاعی از آنچه در شبکه های دیگر می گذرد افراد را به دام آن می اندازد و موجب شناخت ناقص از واقعیت های جامعه می شود. پیامد این شناخت غیرواقع بینانه، ارزیابی های نادرست و قضاوت های غیرمنصفانه نسبت به دیگران است. بعلاوه که فرد را از شناخت نقاط ضعف خود و اصلاح آنها محروم می کند. 💢 بنابراین، به همه کسانی که فقط از یک پیام رسان (خواه داخلی خواه خارجی) استفاده می کنند باید سفارش کرد اگر به هر دلیل موجه یا ناموجه از پیام رسان های دیگر استفاده نمی کنید، دست کم در واقع نمایی پیام رسان خود همواره احتمال خطا را جدی بدانید و در تعمیم آن به دیگر شبکه ها و به ویژه به فضای فیزیکی بیرونی بسیار احتیاط کنید. 💥اندکی اندیشه ضرر ندارد
*📌📌📌سلام بزرگواران" ختم قـــران " چله زیارت عاشــــورا " ختــــــم انـــــعام و ختــــم یاسـین برای حاجت روایی و هدیه به اموات و نماز وروزه استـــیـــــجاری ونمــــاز حـرز امام جــــواد واستخاره با قران ..... ''انجام می دهیم به مبلغی که راضی باشین '' اگر کسی خواست به پی وی مراجعــــــه فرماید '' لطف حق شامل حالـــــتان "💫 تایید نامه دفتر امام جمعه و مدارک طلبگی هم ارائه می دهیم *🛑ختم قرآن کریم برای هدیه به اموات وچله و‌ختم برای حاجت روایی انجام می دهیم. *09194152156*💫
معمولا پیامهای طولانی، خوانده نمیشه... بهتر بود این پیام در ۳ یا ۴ قسمت ارسال میشد
هدایت شده از 
T.me RemixTaim - Ali Lay Lay.mp3
4.36M
_ نوحه سیستمی برای ماشین بفرستید برای دوستان ماشین باز🏴🔊 @LAT_LOOT 👈 کانال لاتولوت
هدایت شده از مداحی آنلاین
مداحی_آنلاین_من_عازم_میدونم_محمود_کریمی.mp3
7.9M
دیگه واسه چی بمونم حالا که تو بی سپاهی من عازم میدونم نمی‌تونم که بمونم 🎙 🔊 💔 ♨️ @Maddahionlin 👈
هدایت شده از کانال کربلا🥀 روی عضویت کلیک کنید
مداحی_آنلاین_اشکامون_اذن_دخوله_رسولی.mp3
2.59M
احساسی 🍃اشکامون اذن دخوله 🍃ان شاء الله این زیارت قبوله 🎙 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 @karbbala_ir 💔🍃
هدایت شده از کانال کربلا🥀 روی عضویت کلیک کنید
4_5794200423229297632.mp3
7.91M
🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 @karbbala_ir 💔🍃
هدایت شده از کانال کربلا🥀 روی عضویت کلیک کنید
4_5789767574598195729.mp3
3.72M
🚩یا حسین(ع ع ✅🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 @karbbala_ir 💔🍃
هدایت شده از کانال کربلا🥀 روی عضویت کلیک کنید
Ye Konj - Mohammad Hossein Pooyanfar .mp3
11.33M
یه کنج از حرم بهم جا بده ... 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 @karbbala_ir 💔🍃
هدایت شده از کانال کربلا🥀 روی عضویت کلیک کنید
مداحی آنلاین - آروم آروم آروم - جواد مقدم.mp3
5.13M
- باز نشسته تو دلا غم ، سلام محرم... - 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 @karbbala_ir 💔🍃
هدایت شده از کانال کربلا🥀 روی عضویت کلیک کنید
با_صدای_زنگ_یه_قافله_صدای_پای_خدا_میرسه.mp3
5.95M
لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله اشهد ان حسین ثارالله با صدای زنگ یه قافله صدای پای خدا میرسه وسط سکوت یه سرزمین صدا میرسه 🎙 #️⃣ #️⃣ 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 @karbbala_ir 💔🍃
هدایت شده از کانال کربلا🥀 روی عضویت کلیک کنید
چشمه حیات.mp3
6.17M
به اذن الله و اذن رسول به اذن مولا و حضرت بتول غریقم، حسین سفینه النجاه بگیر دستمو بده اذن دخول 🎙 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 @karbbala_ir 💔🍃
هدایت شده از کانال کربلا🥀 روی عضویت کلیک کنید
مداحی آنلاین - به عزادار امام حسین سلام - مرتضی باب.mp3
5.88M
به عزادار امام‌حسین سلام به گرفتار امام‌حسین سلام به همه منبری‌ها علم کش‌ها به میون‌دار امام‌حسین سلام 🎙 🔊 🌟 💔 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 @karbbala_ir 💔🍃
هدایت شده از کانال کربلا🥀 روی عضویت کلیک کنید
مداحی آنلاین - نماهنگ عزای حسین - مرتضی باب.mp3
8.51M
ذکر و دم سلام شال عزای ماه محرم سلام هیئت سلام روضه سلام سینه‌زنای شاه دو عالم سلام 🎙 🔊 🔄 💔 🥀کانال کربلا🥀 🍃💔 @karbbala_ir 💔🍃
هدایت شده از کربلایی حسین طاهری
زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی_5933706840813603241.mp3
28.44M
🕊 چله زیارت عاشورا و چهل مرتبه ذکر «اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج» به نیت ظهور منجۍ♥️ ❥@karbala_online72|کربلا
هوالحکیم عرض سلام و ادب و تعزیت: در این عزای عالم گیر با محتشم و مقبل همنوا شویم . مقبل کاشانی شاعر فقیری بود که خیلی آرزوی زیارت امام حسین (ع) را داشت. سرانجام یکی از دوستان خرج سفر زیارتش را تقبل کرد، اما در مسیر کاشان  به کربلا، در حوالی گلپایگان، کاروان، گرفتار دزدان شد واز هم پاشید ، چون پول و اعتباری نداشت، مجبور شد در گلپایگان ماندگار بشود . محرم از راه رسید . مثل همه شیعیان در مجالس عزاداریها شرکت میکرد، درشب عاشورا اشعار خاصی را که خودش سروده بود خواند و در مجلس غوغا کرد …. همان شب پس از اتمام مجلس و در عالم رویا خواب دید،  به کربلا مشرف و وارد صحن شد، خواست بطرف ضریح برود ، از ورودش جلوگیری کردند . مقبل با خودش گفت؛ خدایا نباید  از ورود به حرم مانع بشوند . یکی گفت؛ درست میگویی مقبل. اما الان خانم فاطمه زهرا (س) و خانم خدیجه کبری(س) و آسیه و هاجر و ساره با عده ای از حوریان در حرم مشغول زیارتند، چون تو نامحرمی اجازه ورود نداری. سپس مقبل را به قسمتهای دیگر حرم هدایت کردند. در سمت غربی صحن مطهر، مجلس با شکوهی بود ، که پیامبر خدا محمد مصطفی (ص) تا حضرت آدم(ع) در آنجا حضور داشتند. مقبل میگوید : در این لحظه حضرت رسول (ص) را دیدم که فرمود : بروید به محتشم بگوئید بیاید. دیدم محتشم با همان قیافه ، قدی کوتاه و چهره ای نورانی و عمامه ای ژولیده وارد شد. حضرت به منبری که در آنجا بود اشاره فرمودند؛ ای محتشم برو بالا و هر چه بالا میرفتد حضرت می‌فرمودند؛ برو بالاتر، تا پله نهم رسید، ایستاد و منتظر دستور پیامبر بود . حضرت فرمودند؛ ای محتشم امشب شب عاشوراست ، از آن اشعار جانسوزت بخوان محتشم شروع کرد به خواندن اشعارش: کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا در خاک و خون طپیده میدان کربلا گر چشم روزگار بر او زار میگریست خون میگذشت از سر ایوان کربلا نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک زآن گل که شد شگفته به بستان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد فریاد العطش ز بیابان کربلا اینجا بود که صدای گریه و ناله از پیامبران بلند شد.. حضرت رسول (ص) گریه کنان فرمودند : ای پدران من، ای عزیزان ببینید، با فرزندم حسین چه کرده اند ، آب فراتی که همه حیوانات از آن مینوشند بر فرزندم حرام کردند . سپس اشاره کردند که محتشم باز هم بخوان؛ محتشم ادامه داد: روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار در این لحظه گریه آنقدر زیاد شد که گویی صدای گریه به عرش میرسید. محتشم خواست تا پایین بیاید حضرت فرمودند؛ باز هم بخوان زیرا هنوز دلها از گریه خالی نشده . محتشم اطاعت امر کرد و در حالیکه عمامه اش را از سر برداشت و فریاد کنان صدا زد: یا رسول الله، این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست. این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی دود از زمین رسانده به گردون حسین توست این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم، از ستاره بر تنش افزون، حسین توست. با رسیدن محتشم به این قسمت از اشعارش رسول الله غش کردند و انبیا همه بر سر میزدند و گریه میکردند و ملکی این شعر محتشم را میخواند: خاموش محتشم که دل سنگ آب شد بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد خاموش محتشم که از این حرف سوزناک مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد. محتشم لب فرو بست و از منبر پایین آمد پس از ساعتی که مجلس به حالت عادی بازگشت پیامبر (ص) عبای خود را بر دوش محتشم انداخت. مقبل میگوید : من هم شاعر اهل بیت بودم و دوست داشتم پیامبر به من هم بگوید تو هم اشعارت را بخوان . هر چه انتظار کشیدم نفرمود . مأیوسانه از حرم خارج شدم که دیدم حوری مرا صدا میزند . ای مقبل ، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نزد پدر آمد و فرمودند : به مقبل هم بگویید تا اشعارش را بخواند . مقبل گوید؛ رفتم روی منبر پله اول ولی دیگر پیامبر(ص) به من نفرمودند برو بالاتر، فهمیدم . مقام محتشم از من خیلی بالاتر است . شروع کردم به خواندن اشعارم: نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهداء بر جدال طاقت داشت. هوا زور مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب  سر نگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد. تا این اشعار را خواندم حوریه ای آمد و گفت ؛ مقبل دیگر نخوان که زهرا سلام الله علیها غش کرد . مقبل گوید : از منبر فرود آمدم و پیامبر (ص) به عنوان صله چیزی به من عطا نفرمودند . ناگهان امام حسین (ع) را درهمان حالت رویا دیدم که ازآن حلقوم بریده صدا زد : ای مقبل من خودم خلعت تو را خواهم داد . مقبل گوید: در این حال از خواب بیدار شدم . فردای آن روز قافله ای به قصد زیارت کربلا حرکت کرد و مرا همراه خود بردند. التماس دعا
بنام خدا 🔹حاج محمد مرزوق حائری حاج محمد مرزوق حائری نوحه خوانی است که نزدیک به ۱۳۰ سال پیش توسط هیئت بزاز از عراق به ایران می‎آید. برای بار اول هیئت بزاز از او درخواست می‌کند تا به ایران بیاید اما او قبول نمی‌کند. برای بار دوم او به درخواست هیئت بنی‌فاطمه برای مهاجرت به ایران پاسخ مثبت می‌دهد. خود او می‌گوید که در خواب امام حسین (علیه السلام) را می‌بیند که به او می‌گوید هرجا که باشی با ما در ارتباط هستی اما ما یک سری شیعیان در ایران داریم که بهتر است به آنجا بروی. در نتیجه حاج مرزوق درحدود سال ۱۲۷۰ به ایران می‌آید. او پدر نوحه‎خوانی معاصر در ایران است و بسیاری از آداب و رسوم‎هایی که اکنون در هیئت‎ها انجام می‎شود منتسب به ایشان است. سینه زنی تهرانی های قدیم تا قبل از نقل مکان مرحوم حاج مرزوق حائری از کربلا به تهران، اینگونه بود که اصطلاحا سه ضرب و بی وقفه سینه می زدند. بدین ترتیب اساسا « دم سرپا » و « زمینه خوانی »، در تهران رایج نبود. مرحوم حاج مرزوق بنیانگذار سینه زنی سنتی در تهران بوده است. اوج تکامل این سبک، در دوره مرحوم شاه حسین و مرحوم ناظم شکل گرفت. ایشان از بنیانگذاران سنت “چهارپایه” در شب های مسلمیه حرم عبدالعظیم حسنی(ع)بودند. حاج مرزوق، یکی از سوختگان وادی سیدالشهدا علیه السلام بود که عمری را در مقامات عالیه توسل و گریه به سر برده و مس گونه هایش به مدد کیمیای سرشک حسینی به طلای ناب مبدل گشته بود. هنگامی که فرزند مرحوم حاج مرزوق از دنیا رفت، خبر مرگ فرزند را در مجلس روضه‌خوانی امام حسین (ع) به او دادند، اما او به جای قطع روضه‌خوانی به ادامه آن پرداخت و این را مهم‌تر دانست. حاج مرزوق، وقتی به خانه برگشت فرزند مرحوم خود را در دست گرفته و از امام حسین(ع) خواست که به حرمتش، فرزندش را به او بازگرداند که در همان لحظه فرزند او با عنایات خاص سالار شهیدان چشم باز کرده و به زندگی برگشت. یک روز حاج مرزوق به یکی از دوستانش، به نام سیدحسن پیغام می دهد، که بیا حاج مرزوق با شما کار دارد، آن موقع حاج مرزوق در بستر بیماری بود.سیدحسن می گوید: رفتم دیدم به هم ریخته فرمود: من آخر عمرم است سید حسن! می خواهم یه رازی را با شما در میان بگذارم، دیروز مادرت زهرا (سلام الله علیها) را دیدم، در تب داشتم می سوختم، تو بیداری دیدم نه خواب. گفت: تشنگی بر من غالب شد. سه تا دختر داشتم؛ راضیه، مرضیه و فاطمه. دختر اول را صدا زدم، راضیه مقداری آب به من بده، دیدم یک بانوی مجلله با روبند سبز پدیدار شد، حیا کردم، آب نخواستم. دختر دومم را صدا زدم: مرضیه! دوباره دیدم بی بی بلند شد آمد طرف من. دختر سومم را صدا زدم: فاطمه؛ بار سوم که شد خانم فرمود: حاج مرزوق سه بار من را صدا کردی؟ چی می خواهی ؟ گفتم بی بی جان! من حیا کردم حرف بزنم، فرمود: حاج مرزوق عمری نوکری کردی، حالا وقتش است ما جواب بدهیم، سرم را پایین انداختم، فرمود: تشنه هستی؟، از زیر چادر ظرف آبی بیرون آورد، نوشیدم، به گوارایی این آب، تا حالا نخورده بودم، طبق عادت بچگی، گفتم: صلّی الله علیک یا ابا عبدالله…، دیدم صدای گریه ی بی بی بلند شد، فرمود: حاج مرزوق! دلم گرفته برایم روضه بخوان، گفتم خانم، دکترها منعم کردند از روضه خواندن، ولی چون شما می فرمایید چشم. چه روضه ای بخوانم؟ فرمود: روضه ی علی اصغرِ حسین را بخوان … کربلایی احمد (میرزاحسینعلی تهرانی) و جناب شیخ رجبعلی خیاط در خصوص ویژگی های اخلاقی حاج مرزوق نکات بسیاری را بازگو کرده اند. یکی از اهل معنا در خصوص برزخ ایشان می فرمود: حاج مرزوق را در جوار آقا بزرگ تهرانی دفن کردند. یکی از مؤمنان در عالم رویا آقا بزرگ را مشاهده می کند و به وی می گوید: چقدر خوب است که حاجی مرزوق را نزد شما دفن کرده اند! آقا بزرگ در پاسخ می فرماید: این گونه هم که فکر می کنی، نیست. به محض آنکه حاج مرزوق را اینجا دفن کردند، آقا امام حسین علیه السلام او را برداشتند و با خود بردند. 📚:جام و عقیق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️جزئیاتی از دستگیری ۱۰۵ سارق و قاپ‌زن در تهران در فضای مجازی👇 @akhbartehran
هدایت شده از عبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظام مقتدر 💪🇮🇷💪 به برکت خون شهدا 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا