🌹باسلام محضر شما
🪴صبح همه دوستان عزیز به خیر و شادی
خدا رو شکر که این سعادت نصیب ما شد که "امروز" را به بینیم. کم نیستند کسانی که خواب دیشبشان به خواب مرگ پیوسته شد، ولی ما هنوز نفس می کشیم و میتوانیم تابش خورشید و وزش نسیم و جریان آب و طیران پرنده رو به بینیم و هنوز فرصت داریم که شاد باشیم و مهر بورزیم و کار کنیم. امروز بر همه شما فرخنده باد.
غزلی از حافظ را ، برای شما می فرستم، با این امید که به عظمت بی پایان "حادثه صبح" توجه بفرمایید.
دراحوال مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی ره نوشته اند که : ایشان شب ها که به نماز شب برمی خاست درقنوت نماز شبش این بیت حافظ را می خواند:
▪️زآن پیشتر که عالَمِ فانی شَوَد خراب
▪️ما را ز جامِ باده گلگون خراب کن!
🔹شما به بینید حافظی که دراین غزل ازمی وشراب سخن می گوید. وقتی که این شعرنابش بدست یک عارف متهجدی مثل مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی ره می افتد چه نقشی پیدا می کند وچه آتشی دردامن او می زند وچگونه اورا برمی انگیزد که درنمازهای شبانه خود این بیت را یاد کند وحال کند ونیرو بگیرد وآن را پاره ای ازدعاهای شبانه ووِرْدِ سحرگاه خودش قراربدهد. من هروقت که این عزل را می خوانم ویا می شنوم یاد آن بزرگ می افتم واحوال اورا درآن نیمه شب ها پیش خودم تجسم می کنم که چه حالی براو می رفته است وچگونه اورا به سرِ شوق وذوق وخوف می اندازد .به قول حافظ که گفت:
▪️در نمازم خَمِ اَبرویِ تو با یاد آمد
▪️حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
🔹حالتی براو می رفته است که محراب هم به فریاد می آمده و لذا این شعر را می خوانده وازخداوند طلب می کرد که پیش ازاینکه این جهان خراب شود واین بدن ویران شود، ما را درراه عشق خود وطاعت خود ویران کند .یعنی تسلیم کند. یعنی ما را ویران کندتا دوباره بدست خود آباد کند.
امیدوارم وقت شما با خواندن این عزل نیکو خوش شده باشد.
▪️تیز دَوَم تیز دوم تا به سَواران بِرسم
▪️نیست شَوَم نیست شوم تا برِ جانان برسم
▪️خَوش شدهام خوش شدهام پاره آتش شدهام
▪️خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم
▪️هیچ طبیبی نَدَهد بیمرضی حب و دوا
▪️من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
اینک کل غزل حافظ را تقدیم وجود نازنین شما کنم تااز باده آسمانی آن آسمانی شوید.
۱-صُبح است! ساقیا، قَدَحی پُر شَراب کن!
دَورِ فَلک دُرنگ ندارد، شتاب کن!
۲-زآن پیشتر که عالَمِ فانی شَوَد خراب
ما را ز جامِ باده گلگون خراب کن!
۳-خورشید مَیْ، ز مشرقِ ساغَر، طلوع کرد
گر برگِ عیش میطلبی، ترکِ خواب کن!
۴-روزی که چرخ از گِلِ ما کوزهها کُند
زِنهار! کاسه سرِ ما پُر شراب کن!
۵-ما مردِ زُهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جامِ باده صافی خِطاب کن!
۶-کارِ صَواب باده پرستی است، حافظا!
برخیز و عَزمِ جَزم به کارِ صَواب کن!
◾️بیان ابیات
(۱) هنگام صبح است، ساقی جامی از شراب پر کن؛ گردش آسمان متوقف نمیشود، عجله کن.همراه با گردش آسمان عمر ما هم میگذرد، پس ساقی تو هم مثل گردش آسمان که لحظهای توقف ندارد درنگ مکن.
(۲) پیشتر از آنکه عالم فناپذیر خراب شود؛ با جام شراب گلرنگ ما را مست و بیخود کن – تا از خرابی جهان غافل بمانیم.
(۳) شراب مثل خورشیدی از مشرق پیاله طلوع کرد؛ اگر توشهای برای عیش میخواهی از خواب برخیز.
خورشید می یعنی شرابی که مثل خورشید درخشان است.مشرق ساغر یعنی ساغری درخشان، مانند مشرق که جایگاه طلوع خورشید است، به این مناسبت که نور شراب از ساغر پرتوافشانی میکند.
هنوز سخن از صبح و برآمدن آفتاب است؛ میگوید: برخیز و با باده صبوحی برای تمام روز لذّت و شادی ذخیره کن.
(۴) روزی که روزگار از گِل وجود ما کوزهها بسازد؛ مراقب باش که کاسهٔ سر ما را پر از شراب کنی.تصوّر شاعر این است که وقتی جسمش به خاک بدل شد کوزهگران آن خاک را گِل میکنند و از آن کوزه میسازند. پس میگوید روزی که کوزهگران چنان کوزهای از گل ما ساختند از آن کوزه در کاسهٔ سر ما شراب بریز.کاسه سر را، هم میتوان به معنی جمجمه استخوانی سر گرفت که شبیه کاسه است، و هم، چون در بیت سخن از کوزهسازی روزگار از گل وجود ماست، به معنی کاسهای گرفت که از خاک سر شاعر ساخته شده باشد.
(۵) ما اهل تقوی و توبه و سخنان گزافه نیستیم؛ با ما با جام باده صافی معامله کن.
(۶) حافظ کار دُرست بادهپرستی است؛ برخیز و عزم و اراده خود را متوجّه کار درست کن – به بادهپرستی بپرداز.
#نماز_شب
#مناجات
#لذت
#داستانعشقجوانکارگربهگوهرشادخاتون
✍گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود. او میخواست در کنار حرم امام رضا (ع) مسجدى بنا کند .
به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مىدهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بدزبانى نکنید و با احترام رفتار کنید.
🍂او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد میآورند علاوه بر دستور قبلى گفت سر راه حیوانات آب و علوفه قرار دهید
و این زبان بستهها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند .
بر آنها بار سنگین نزنید و آنها را اذیت نکنید . اما من مزد شما را دو برابر مىدهم ..
🍃گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛
روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود
در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید .
جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد.
🍂چند روزی بود که به سر کار نمیرفت و گوهرشاد حال او را جویا شد . به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت..
چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد.
🍃مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند .
و گفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست.
او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکسالعمل گوهرشاد بود.
🍂ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت:
این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟
🍃و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم
ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد .
یکى اینکه مِهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز .
🍂اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور.
و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو . من باید از شوهرم طلاق بگیرم . حال اگر تو شرط را مىپذیرى کار خود را شروع کن.
🍃جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم .
🍂جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه پاداش نمازهایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد .
🍃روز چهلم گوهرشاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد .
قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مىشود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد .
🍂جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به نماز پرداخته و حالا پس از چهل روز حلاوت نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد : به گوهر شاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم.
قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى ؟؟
💐جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بىتاب کرد؛ هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم، ولى اکنون دلم به عشق خدا مىتپد و جز او معشوقى نمىخواهم .
🍂من با خدا مانوس شدم و فقط با او آرام میگیرم. اما از گوهرشاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند آشنا کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم. و آن جوان شد اولین پیشنماز مسجد گوهرشاد و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک فقیه کامل و او کسی نیست جز "آیتالله شیخ محمد صادق همدانی".
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
✅ارتباط با خدا و #خلوت و #مناجات باعث ایجاد #محبت خذا در دل بنده میشود و #هوای_نفس را رام میکند
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
شهادت امام علی 1.pdf
428.9K
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#روضه
#مناجات
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین علیه السلام
✓ضربت خوردن و حضرت زینب سلام الله علیها
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
حجت الاسلام رفیعی 03.1.1.mp3
29.77M
🎙موضوع: مراسم تحویل سال
📻دکتر رفیعی
📅تاریخ :۱ فروردین ۱۴۰۳
🕌 حرم حضرت معصومه (س)
🕗 زمان : ۳۲ دقیقه
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
✓5 دعای خردمندان در قرآن
✓ربناهای سوره آل عمران
✓سنتهای خوب مورد تایید اسلام
✓سنتهای خوب نوروز مورد تایید اسلام
✓درسهای بهار
✓بهار روزگاران امام زمان علیه السلام را فراموش نکنیم
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#منبر_کامل
#صوتی
#عید_نوروز
#استاد_رفیعی
#عقل
#دعا
#عبرت گرفتن از #بهار
#مناجات های خردمندان در قرآن
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
کشکول تبلیغ
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
🟢 یک ساعت از شبانهروز را برای خودت بگذار!
🔸بزرگان همیشه توصیه مىکنند هر مقدار کار زیاد دارى، در شبانهروز یک ساعت را برای خودت بگذار. ممکن است شما بگویید من هیچ ساعتم برای خودم نیست، تمام اوقاتم براى خدمت به مردم است. نه، اگر تمام ساعات انسان هم وقف خدمت به خلق خدا باشد، در عین حال انسان بىنیاز از اینکه یک ساعت را براى خودش بگذارد نیست.
🔹یک ساعت یا بیشتر در شبانهروز را انسان واقعاً براى خودش بگذارد؛ یعنى در آن لحظات برگردد به خودش، خودش را هرچه هست از خارج بِبُرد، به درون خودش و به خداى خودش باز گردد و در آن حال فقط و فقط او باشد و خداى خودش و راز و نیاز کردن و مناجات با خداى خودش و استغفار کردن.
🔸خود استغفار یعنى محاسبةالنفس کردن، حساب کشیدن از خود. حساب کند در ظرف این ۲۴ ساعت من چه کردم؟ فوراً براى او روشن مىشود که فلان کارم خوب بود، خدا را شکر مىکند؛ فلان کار را خوب بود نمىکردم، تصمیم مىگیرد دیگر نکند و استغفار مىکند.
📗 استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۲۷
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#خلوت
#مناجات
#خدمت_به_خلق
#استغفار
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
#خاکریزخاطرات ۵۳
🔸برای تو دعا میکنم مادر...
#متن_خاطره|نوجوان که بود؛ خواب دیدم در عالم رویا سیدی نورانی بهم گفت: این داودِ تو، ماندنی نیست؛ به زودی پر خواهد کشید... شبها هر از گاهی بیدار میشدم و از اتاقش صدای زمزمهای به گوشم میرسید. وقتی در رو آهسته باز میکردم؛ میدیدم فرش رو کنار زده؛ روی خاک نشسته و گریه میکنه، میگفتم: داوود جان! تو این راه رو میری مدرسه و میای؛ آخه گناهی نکردی! چرا گریه میکنی؟ میگفت: مادر جان! برای شما دعا میکنم...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید داوود حقوردیان
📚منبع: خبرگزاری تسنیم؛ به نقل از مادر شهبد
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
●واژهیاب:
#دعا
#مناجات
#والدین
#مادر
#رویای_صادقه
#نماز_شب
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها : 1️⃣نمونه ای از مناجات شهدا
2️⃣نمونه ای از نماز شب
3️⃣نمونه ای از رویای صادقه
4️⃣یکی از راههای احسان به والدین دعا در حق ایشان است
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
https://eitaa.com/kashkole_tabligh