کسی به نام علی بن ابراهیم از نوه های موسی بن جعفر (ع) و واقفی مذهب بود. واقفی کسانی هستند که هفت تا امام را بیشتر قبول ندارند؛ بدین معنی که تا امام کاظم (ع) را قبول دارند؛ اما امام رضا (ع) را دیگر قبول ندارند. اسماعیلی ها تا امام صادق (ع) را می پذیرند و کربلا نیز زیاد می آیند و سینه می زنند و عزاداری و اظهار محبت می کنند. زن و مردشان لباس خاص خود را دارند. خیلی مؤدب و نظیف اند، ولی هیچ وقت حرم امام رضا (ع) نمی روند و امام رضا (ع) را امام بر حق نمی دانند. زیدی ها نیز چهار امامی هستند.
علی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر، نوه امام کاظم (ع) است در زمان امام عسکری (ع) زندگی می کرد. پسرش محمد بن علی مثل خودش در مدینه بود که وضع اقتصادیش به هم ریخت، به آنها گفته شد بروید سامرا خدمت امام عسکری (ع). در حالی که آنها امام عسکری را امام نمی دانستند بلکه او را فامیل و خویشاوند می دانستند. آمدند سامرا. علی بن ابراهیم می گوید: در راه من با خود می گفتم ای کاش وقتی مشکلم را برای امام عسکری (ع) گفتم، آقا پانصد درهم به من بدهد تا دویست درهمش را فلان جا و دویست درهم دیگرش را فلان جا و صد درهمش را نیز فلان جا هزینه کنم تا مشکلم حل شود. محمد بن ابراهیم گفت: من سیصد درهم کفایتم می کرد با خود گفتم: اگر امام سیصد درهم به من بدهد با صد درهم آن یک لباس شیک خریداری می کنم و با صد درهم کاسبی راه می اندازم و با صد درهم دیگر یک مرکب می خرم.
در حال چنین اختلاط هایی بودند که وارد سامرا شدند خانه را هم بلد نبودند، پرس و جو کردند تا اینکه گفته شد این خانۀ امام عسکری است. غلام در را باز کرد و آنها داخل منزل رفتند، امام فرمود: علی بن ابراهیم و محمد بن علی بن ابراهیم خوش آمدید
با خودشان گفتند: ما که نگفتیم چه کسی هستیم؟ اسم مان چیست؟ هیچ آشنایی ندادیم؟ امام عسکری احوال ما را پرسید، احوال بستگان ما را پرسید. علی بن ابراهیم می گوید: وقتی خواستیم بلند شویم، امام (ع) پانصد درهم به من داد و سیصد درهم به پسرم داد و فرمود: همان طور که در راه به هم می گفتید این پانصد درهم مال تو و همان گونه که در ذهن داشتی خرج کن. این سیصد درهم نیز مال تو صد درهم لباس، صد درهم مرکب و صد درهم دیگر برای کاسبی.
آمدند و وضع مالی شان خوب شد. گاهی وقت ها خودشان قضیه را نقل می کردند که علت اینکه ما ثروتمند شدیم از اینجا بود. شخصی می گوید روزی نشسته بودم و قضیه را گوش می دادم وقتی به اتمام رسید، گفتم: علی بن ابراهیم و محمد بن علی بن ابراهیم شما که چنین کرامتی از امام عسکری (ع) دیدید اینکه نیت شما را خواند و به شما پول داد چرا شیعۀ اثناعشری نشدید؟ چرا به امامتش معتقد نشدید؟ آن دو گفتند: ما دیگر به واقفی بودن و به هفت امامی بودن عادت کرده ایم والا این قضیه نشانۀ حقانیت امام عسکری (ع) است.
اینکه گفته شد ما عادت کرده ایم[14] بهانه جویی بیش نبود
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#امام_عسکری علیه السلام
#هدایت
#ضلالت
#گمراهی
#تعصب
#ترس از حرف مردم
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
یکی از اصحاب امام باقر علیه السلام می گوید با حضرت در مسجد الحرام بودیم و حضرت طواف می کردند و بعد که برگشتیم، حضرت نگاهی به این حلقه هایی که آنجا بود کردند، که برای خودشان در مسجد الحرام درس می گفتند و دور خودشان شاگرد جمع کرده بودند. حضرت فرمودند اگر این اخابث و این ناپاک ها اینجا نمی نشستند و دور خودشان حلقه تشکیل نمی دادند، مردم می فهمیدند که بالاخره باید بیایند و دینشان را از ما یاد بگیرند. اینها صد عن السبیل می کنند و برای این که صد عن السبیل کنند عنوان هایی را برای خودشان درست می کنند
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#انحراف
#نفاق
#اضلال
#گمراهی
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
تبیین نقش انسان در ذلّت و عزّت خود - خبرگزاری اسراء
https://news.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B0%D9%84%D9%91%D8%AA-%D9%88-%D8%B9%D8%B2%D9%91%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%AF
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#هدایت
#ضلالت
#گمراهی
#عزت
#ذلت
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh