eitaa logo
کشکول ناب حوزوی
4.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
502 ویدیو
351 فایل
💥انتشار مطالب مهم و مغفول مانده علمی و حوزوی ✍ارتباط با مدیر(تبادل و تبلیغ و...)🔻 @Kashkoolenab
مشاهده در ایتا
دانلود
💥سه توصیه برای رسیدن به مقامات! 💫 آیت الله شب زنده‌دار فرمودند: یکی از آقازاده‌ های آیت الله شاه‌آبادی (استاد اخلاق امام خمینی) گفتند: پدرم یک روز از مردم گله کرده بود که چرا حاضر نیستید به راه بیفتید (و ترقّی کنید)، چند نفر اظهار آمادگی کرده بودند. 💫 پدرم فرمود: نماز را اوّل وقت بخوانید و هر روز پس از پایان کار خمس درآمدتان را بدهید و هر روز زیارت عاشورا بخوانید. ✨ یکی از آنان که به این دستور عمل کرده بود، گفت: روزی به مسجدی رفتم و به امام جماعت اقتدا کردم، امّا در بین نماز دیدم امام حاضر نیست و غایب است و باز دیدم حاضر است و دوباره غایب است، ✨ پس از پایان نماز به او گفتم: آقا! من شما را در حال نماز چنین یافتم. فرمود: راست است، من امروز با همسرم بگو مگو داشتم و در حال نماز دو بار به خانه رفتم و با او دعوا کردم. 📚روزنه ‌هایی از عالم غیب، آیت الله ، ص۲۰۹ 🔰 کشکول ناب حوزوی🔻 🌀 @kashkolenab 👈
🔺احترام متقابل ✍ آیت الل‍ه رضا 🔹مرحوم آیت الله خادمی اصفهانی برای خودم نقل کرد می‌فرمود: یک وقتی شاه می‌خواست به اصفهان بیاید کسی آمد پیش من گفت: چند نفر از آقایان قرار است با شاه ملاقات کنند. خوب است شما هم تشریف بیاورید. می‌گفت: یک قدری فکر کردم که چگونه از این مخمصه خودم را خلاص کنم. بهانه آوردم و گفتم: فلانی من زود به زود باید به توالت بروم. اگر آنجا بیایم مجبورم در حضور شاه بلند شوم و به بیرون بروم و این برای او اهانت تلقی می‌شود. 🔻خود ایشان این قصه را با لهجه‌ی اصفهانی برایم نقل می‌کرد. خوب ایشان نگفته بود نه خیر شاه کافر و منافق است و من هرگز از وی استقبال نمی‌کنم. با این ترفند یک جوری خودش را از معرکه خلاص کرده بود. بعضی از آقایان محترمی در تهران بودند که با دربار و دولتیان ارتباط داشتند و از این طریق بسیاری از مشکلات مردم و روحانیون را حل می‌کردند. نامه می‌نوشتند واسطه می‌شدند تا گرفتاری یک زندانی را برطرف سازند. مثلاً از دوستان ما کسی بود که نوه‌ی یک آقایی بود‌، می‌گفتند: وقتی اسم ناصرالدین شاه را در منبر می‌برد، حالت تعظیم به خود می‌گرفت. گاهی این را با نوه‌اش به عنوان شوخی مطرح و به اصطلاح اذیتش می‌کردند. 🔸یک وقتی در منزل آقای روضه برگزار می‌شد، من هم حضور داشتم. آن روزها آغاز نهضت بود گاهی تظاهرات پراکنده انجام می‌گرفت. کسی آنجا گفت: الان داشتم می‌آمدم خودم دیدم مقابل مدرسه‌ی خان یک دسته راه افتادند. آقای آذری قمی نیز آنها را همراهی می‌کرد و شعار مرگ بر شاه می‌دادند. 🔹 یعنی او این حرکت را به عنوان یک عمل و دون شأن حوزه و روحانیت تلقی می‌نمود که چرا باید ما مرگ بر شاه بگوییم. از جمله فرهنگ‌های غلط آن زمان یکی هم این بود که می‌گفتند: هر کشوری ناچار است یا به بلوک غرب و در رأس آن آمریکا وابسته باشد و یا از بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی تبعیت بکند. جهان، جهان دو قطبی است. 🔸 آنقدر این را دیکته و تلقین کرده بودند که تا پوست و استخوان همه عجین شده بود. در مخیله‌ی کسی خطور نمی‌کرد که یک کشوری مستقل باشد؛ واقعاً هم این گونه بود. در دنیا یک کشور مستقل اصلا وجود نداشت. به خاطر همین یک دسته‌ای هم می‌گفتند: اگر شاه برود کشور کمونیستی می‌شود؛ چون شاه وابسته و نوکر بلوک غرب است، لازمه‌ی رفتن او آمدن دولت شوروی و مسلک کمونیستی است. 🔹مطلب مهمتر اینکه، با همه‌ی اختلاف نظرهایی که بین امام و دیگران وجود داشت در عین حال در سطح بزرگان و فضلا و طلاب فاضل و درسخوان احترام متقابل برقرار بود. هر دو طرف حریم یکدیگر را مراعات می‌کردند. محبت و صمیمیت در حوزه بود. انقلابی و غیر انقلابی در کنار هم بودند. 🔸از خودم مثال بزنم. با اینکه من جزو انقلابی‌ها نبودم، ولی به درس آقای و آقای آذری قمی می‌رفتم که هر دو از انقلابی‌های درجه یک و داغ بودند. آن وقت همین آقای خزعلی که استاد مکاسب من بود، در درس خارج آیت الله شریعتمداری شرکت می‌کرد. آقای که در ردیف انقلابی‌های درجه یک بود به درس آقای می‌آمد. ایشان یک درس خصوصی در مدرسه‌ی حجتیه داشت که اغلب اعاظم حوزه مانند آقای مکارم، آقای نوری، آقای ابطحی، آقای زنجانی و دیگران شرکت می کردند. 🔹این دسته بندی‌ها و درگیری‌های جناحی که متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب پیدا شد، آن وقت‌ها به این شدت اصلا نبود. الان جوری شده وقتی به جلسه سیاسی مثلاً جناح راست می‌روی، یک نفر آدم چپی در آنجا نمی‌بینی. برعکسش هم این طور است. یک راستی در جلسه‌ی چپی‌ها به چشم نمی‌خورد. 🔸البته در آن وقت هم یک سری تنش‌ها و درگیری‌های لفظی مانند ماجرای لیله‌الضرب اتفاق می‌افتاد، ولی اغلب اینها در سطح افراد پایین‌تر به چشم می‌خورد. بیشتر آنهایی به این مسائل روی می‌آوردند که چندان جوانب احتیاط و تقوا را رعایت نمی‌کردند و حرمت اشخاص را نگه نمی‌داشتند. 🔹مثلاً من خودم با یکی از این افراد در مدرسه فیضیه درگیر شدم. او نسبت به مرحوم آیت الله سید محمد وحیدی شبستری حرف‌های رکیکی زد. باز یکی دیگر بود که در مورد آقای شریعمتداری حرف‌های تندی به زبان می آورد. می گفتم: هر چه باشند این آقایان عالم، مجتهد و مرجع تقلید هستند. هرچه به زبانمان آمد که نباید در حق آنان روا بداریم. 📚خاطرات حاج شیخ رضا استادی، تدوین: عبدالرحیم اباذری، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،چاپ اول: ۱۳۸۷، ص ۱۸۶ - ۱۸۸ ⁣🌹کشکول ناب حوزوی👇 🌸 @kashkolenab
💥در مسائل معنوی به بالاتر از خود، و در مسائل مادی به پایین‌تر از خود نگاه کنید! آیت الله می‌فرمودند: یکی از خادمان مرحوم پدرم(آیت الله سید احمد زنجانی) بسیار متعبد و در عین حال خیلی فقیر بود و چیزی از مال دنیا نداشت. از مرحوم پدرم نقل شده که فرموده بودند: من ایشان را نزد خود نگاه داشته بودم، تا به او نگاه کنم، چون در خوبی و فضایل از من بالاتر، و در مسائل مادی از من پایین‌تر بود. در روایت وارد شده در مسائل معنوی به بالاتر از خود و در مسائل مالی به پایین‌تر از خود نگاه کنید! 📚روزنه‌هایی از عالم غیب، ص۳۸۱، آیت الله سید محسن ، نشر مسجد مقدس جمکران. ❇️ کشکول ناب حوزوی🔻 🆔 @kashkolenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله سید محسن (عافاه الله) در بیمارستان تهران بستری شده اند جهت شفای عاجل ایشان دعا کنیم🤲 💎کشکول ناب حوزوی 🔻 ✅ @kashkolenab