💥طلبگى و كار يدى
🔹چنانكه مرسوم است برخى اشكال مىگيرند كه چرا طلبهها كار يدى نمىكنند و حال آن كه على(ع) كار مىكرد؛ يادم نيست كه كسى همين مطالب را به صورت پرسش مطرح كرد يا خود ايشان[استاد صفایی] فرمود: على(ع) كه روى زمين كار مىكرد، به اين خاطر بود كه او را از كار كردن روى استعدادها محروم كرده بودند و گرنه هرگز آدمها را رها نمىكرد.
🔸يكى از برادران طلبه كه گويا دل آزردگى زيادى از برخورد برخى بىانصافها داشت پرسيد: راستى به نظر شما مفتخور كيست؟
فرمود: مفتخور كسى است كه مشغول انجام تكليف نباشد. اگر پزشكى بتواند پزشك تربيت كند، ولى تعليم را رها كرده و مطب باز كند كه خود را تأمين مالى كند، بر مسند وظيفه ننشسته است.
📚مشهور آسمان (خاطراتی از استاد #صفایی_حائری)
#خاطرات_علما
✴️ کشکول ناب حوزوی🔻
✅ @kashkolenab
کشکول ناب حوزوی
⭕️ انقلابیها چطور ضدانقلابی میشوند؟! 🔹تاریخ را که ورق بزنی، میبینی بسیارند کسانی که روزگاری داغ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #مستند «برای پس از مرگم»
🔸«برای پس از مرگم» درباره استاد علی #صفایی_حائری(عین صاد) است. روحانی پیشرویی که در زمان حیاتش مورد بیمهری واقع شد و تا سالها آثار و مجالسش با محدودیتهایی مواجه شد و دوستان و شاگردانش تحت فشار قرار گرفتند!
🔹فیلم، متمرکز است بر طرح شایعات و ابهاماتی که پیرامون زندگی و فعالیتهای علی صفایی وجود داشت. محور روایت فیلم، جلسهای است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در سال ۱۳۶۱ درباره علی صفایی برگزار کرد. عین. صاد به آنجا دعوت شده بود تا از دیدگاه و منشاش دفاع کند، اما فضای ملتهب آن سالها، جلسه را به مسیر دیگری برد.
🔸«برای پس از مرگم» نامزد بهترین کارگردانی، بهترین تدوین، بهترین پژوهش و برنده جایزه ویژه شبکه مستند از شانزدهیمن دوره جشنواره فیلم مستند ایران؛ سینماحقیقت شد.
🎞از اینجا ببینید 👇
https://url1.io/s/VbBAL
#تراجم_علما
🌸کشکول ناب حوزوی🔻
🌼 @kashkolenab
کشکول ناب حوزوی
🎥 #مستند «برای پس از مرگم» 🔸«برای پس از مرگم» درباره استاد علی #صفایی_حائری(عین صاد) است. روحانی
🔸یک روز به آن گرامی [شیخ علی صفایی حائری] گفتم: من وقتی از بعضی افراد گستاخ در کوچه و خیابان، حرفی می شنوم، پاسخ می دهم. شما چطور؟
🔹فرمود: من پاسخ نمی دهم؛ چون آدم ها انگیزه های گوناگون دارند؛ یا نمیدانند یا از نفرتهایی انباشته اند یا بدبین اند. من یا می گذرم «مرّوا کراما» یا با آنها حرف می زنم.
🔸و تعریف کرد: روزی در خیابان هاشمی تهران می رفتم. جوان موتور سواری به همراه سواری بر ترک، اشاره ای کردند که فهمیدم می خواهند زیر عمامه ام بزنند. برای همین به پیاده رو رفتم. وقتی به کنارم رسیدند، از کارشان مأیوس شدند. توقف کوتاهی کردند و یکی از آن دو حرفی گفت که مفهوم آن تغوّط به عمامه ام بود!
🔹دستی به عمامه ام کشیده و گفتم: خبری نشد؟!
🔸ناگهان ایستادند و موتور را روی جک گذاشته و به طرفم آمدند. سرها را پایین گرفته و با شرم گفتند: آقا! عفو کنید.
🔹با آن دو صحبت هایی شد... بعد نگاهش را به من دوخت و با تأتي فرمود: یکی از آنها به حوزه آمده و طلبه شد و یکی به جبهه رفت و میانبر زد.
📚کتاب مشهور آسمان
#صفایی_حائری
#خاطرات_علما
💎کشکول ناب حوزوی🔻
✅ @kashkolenab