چرا #آیتالله_خامنهای، #بازرگان را«خسرالدنیا والآخره» نامید؟!
💥ویژه/ بازنشر برای نخستین بار
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹هدفِ تهاجم فرهنگی دشمن این است که ذهن مردم را عوض کند؛ از راه اسلام منصرف نماید و از مبارزه ناامید سازد.
آن آقایی که خودش -به حسب آنچه که ما میبینیم- خسرالدنیا و الآخره است، بر میدارد مینویسد که «ملت ایران خسر الدنیا و الآخره شدهاند»!
مینویسند و چاپ هم میکنند که «مسلمانهای عالم و از جمله ملت ایران، خسر الدنیا والآخره شدند.» چرا؟ چون با آمریکا جنگیدند؛ مقصودش این است! این، خسر الدنیا و الآخره بودن است؟!
ملت ایران که توانست خود را از #ذلّتِ_وابستگی نجات دهد؛ توانست خود را از ذلّت و ننگ ارتباط و اتّصال با رژیم منحوس دست نشانده فاسد پهلوی و #ارتباط_با_امریکا نجات دهد و اینطور شجاعت و شهامت و سربلندی در دنیا از خود به نمایش بگذارد و در جاده آزادگی گام نهد، خسر الدنیا و الآخره است؟!
این جوانان ما، این خانوادههای مؤمن ما، این زن و مرد دلباخته دین و عاشق راه خدا، خسر الدنیا و الآخرهاند؟!
خودشان خسر الدنیا و الآخرهاند!
کسی که این را میگوید، حقیقتاً خسر الدنیا و الآخره است؛نه دنیا دارند، نهآخرت.
دنیاشان، #دنیای_نکبت؛آخرتشان هم بلاشک،قهر و عذاب الهی است.
نسبت بهمردم این حرفها را میزنند و پخش هم میکنند.برای چه پخش میکنند؟برای اینکه مردم را متزلزل کنند؛ برای اینکه ایمان مردم را عوض کنند.این،کار کیست؟کار همان دشمنی که استقلال اقتصادی به ضرر اوست،استقلال سیاسی به ضرر اوست؛استقلال فرهنگی به ضرر اوست.
#اینها_عوامل_دشمنند!
#نهضت_آزادی
#سکولارها
@rozaneebefarda
🍃🍂روزی، #سنگتراشی که از #کار خود ناراضی بود و #احساس_حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران #بازرگان را دید و به حال خود #غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد.
در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه #قوی تر می شدم!
در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است.
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند.
پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد.
کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بارآرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد.
همان طور که با #غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود. نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است!
🦋🦋هیچ گاه خود را #دست_کم نگیرید🦋🦋
#حکایت
✾📚 @Dastan 📚✾