#ذی_القعده #حضرت_موسی
🔻 ماه ذی القعده ماه ممتازی بوده و هست و خواهد بود. ماهی است که حضرت موسی(علیه السلام) در آن به کوه طور رفت. همانطور که قرآن فرمود: «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَة» (اعراف۱۴۲: و ما با موسی، سی شب وعده گذاشتیم؛ سپس آن را با ده شب (دیگر) تکمیل نمودیم؛ به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد.)
🔸 با حضرت موسی علیه السلام قرار و مواعده شد که سی شب با خدا خلوت کند؛ حضرت موسایی که خودش پیغمبر است، حضرت موسایی که رسول است، نبی است، تمام اوقاتش غرق توجه به خداست، آخرش یک فاصله ای را برای استغراق در توجهات به حق تعالی بگذارد.
🔹 او که خودش پیغمبر است ولی خدایا برای این بشر چه کار کرده ای که هرچه با تو ارتباط برقرار می کند باز هم راه رشد هست، باز راه ترقی هست، باز راه درک خیرات هست. ما راه بی پایانی در پیش داریم.
🔸 این قضایا که همینجوری و اتفاقی در قرآن نیامده است. اینها الگوسازی و اسطوره سازی است؛ یعنی آقا این که پیغمبر ما بود، کلیم الله بود و اعلمِ اهل زمانش بود و متُذّکر بود اما در آخر زمانی را خالص برای خدا گذاشت «وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ» تازه یک دهۀ دیگر هم اضافه شد «فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ»
🔹 لذا در سیرۀ علمای بزرگ حوزه همیشه این سیره بوده است که در این ماه ذی القعده به استغفار بیشتر می پرداختند و ذخیره سازی برای طول سالشان می کردند و این دستور را می دادند.
کد ۴۵۹۴
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir
ما را مثل دلقک فرعون ببخش!
🔹️یكى از علما داستانی را نقل مىكرد که یادم نیست در كتابی خوانده باشم؛ ولى ناقل، مرد بزرگى بود كه بى جهت و بى سند نقل نمىكرد. داستان مربوط به بنى اسرائیل و فرعون است. وقتى حضرت موسى ـعلى نبینا و آله و علیه السلامـ با برادرشان هارون براى دعوت فرعون آمده بود، یك لباس شبانى پوشیده بودند و یك چوبدستى دستشان بود، به دربار فرعون آمده بودند. خدمه دربار پرسیدند: شما كه هستید و اینجا چه كار دارید؟ موسی گفت: من پیغمبر خدا هستم و آمدهام فرعون را دعوت كنم. خدمه دربار به آنها خندیدند و گفتند: از اینجا بروید.
🔹️فردا حضرت موسى و هارون، دوباره به دربار فرعون آمدند و همین جریان تكرار شد. در روایت نقل شده كه آنها چهل روز به دربار فرعون مىآمدند اما كسى راهشان نمىداد. فرعون دلقكى داشت كه وقتى خسته میشد، برایش بازى در مىآورد و فرعون را مىخنداند. این دلقك چند بار در مسیر رفتن به دربار، دیده بود كه چوپانى ایستاده و با چوبی در دست مىگوید: من پیغمبر خدا هستم و آمدهام فرعون را دعوت كنم.
🔹️یك روز این دلقك لباس چوپانى پوشید و چوبی به دست گرفت و به كاخ فرعون رفت و جلوى فرعون ایستاد. فرعون پرسید: این چه لباسى است كه پوشیدهاى؟ دلقك گفت: من پیغمبرم؛ آمدهام تو را دعوت كنم. فرعون و اطرافیانش به خنده افتادند و این یكى از سوژههاى خندیدن فرعون شد و هر روز این لباس را مىپوشید و مىآمد به دربار و میگفت: من پیغمبرم و آمدهام تو را دعوت كنم؛ یا قبول كن، یا عذاب نازل مىشود. درباریان هم مىخندیدند.
🔹️بالاخره یك روز فرعون گفت: این حرف را از كجا یاد گرفتهاى؟ دلقك گفت: كسى هست كه مىآمد مقابل دربار و این حرفها را میگفت. فرعون گفت: بگویید خودش بیاید تا او را ببینیم. این جریان زمینهاى شد كه موسى را به كاخ فرعون راه دادند. فرعون به موسی و هارون اجازه داد تا آنها را ببینند و بخندند. آن آقاى بزرگوار نقل مىكرد كه وقتى عذاب بر فرعونیان نازل شد و همه آنها غرق شدند، خطاب رسید كه این دلقك را نجات دهید. فرشتهها گفتند: این هم از اصحاب فرعون و كافر است. خطاب آمد كه این لباس دوست ما را مىپوشید و اداى دوست ما را در مىآورد.
🔹️معنای این حرف این است كه گاهى ادا درآوردن هم مطلوب است. باید حال ما اینگونه باشد كه ما لیاقت دعا كردن نداریم. ما كجا، ساحت قدس الهى كجا؟! اگر ما بخواهیم مطالبی كه در مضامین دعاها وارد شده، واقعا خودمان قصد انشاء كنیم و بگوییم ما این حرفها را مىزنیم، مثل بندهاى، بخواهم چنین بگویم، جا دارد، به دهانمان بزنند و بگویند: خفه شو! تو كجا و این حرفها كجا؟! پیش ما دروغ مىگویى؟! كس دیگری را پیدا نكردهاى كه فریبش بدهى؛ مىخواهى خدا رافریب بدهى؟!
🔹️ما باید بگوییم: ما اداى دعاخوانها را در مىآوریم...امروز ما را مثل دلقک فرعون ببخش! آخر ما هم لباس دوست تو را می پوشیم، ما هم دم از امام حسین(علیه السلام) می زنیم.
🔺️بیانات آیت الله مصباح یزدی(قدس سره) ۱۳۸۵/۱۰/۰۹
#روز_عرفه
#حضرت_موسی
#بنی_اسرائیل
🌐 ↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr