eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
228 دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
23.5هزار ویدیو
190 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 شکایت از روزگار مفضل بن قیس، سخت در فشار زندگی واقع شده بود. فقر و تنگدستی، قرض و مخارج زندگی، او را آزار می داد. یک روز در محضر امام صادق (علیه السلام) لب به شكایت گشود و بیچارگی های خود را مو به مو تشریح كرد. گفت فلان مبلغ قرض دارم، نمی دانم چه جور ادا كنم؟ فلان مبلغ خرج دارم و راه درآمدی ندارم. بیچاره شدم، متحیرم، گیج شده ام. به هر در بازی می روم، به رویم بسته می شود. در آخر از امام تقاضا كرد درباره اش دعایی بفرماید و از خداوند متعال بخواهد گره از كار فروبسته او بگشاید. امام صادق (علیه السلام) به كنیزكی كه آنجا بود فرمود برو آن كیسه اشرفی را كه منصور برای ما فرستاده بیاور. كنیزک رفت و فورا كیسه اشرفی را حاضر كرد. آنگاه به مفضل بن قیس فرمود در این كیسه چهارصد دینار است و كمكی است برای زندگی تو. گفت مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم این نبود، مقصودم فقط خواهش دعا بود. امام فرمود بسیار خب، دعا هم می كنم، اما این نكته را به تو بگویم، هرگز سختی ها و بیچارگی های خود را برای مردم تشریح نكن. اولین اثرش این است كه وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شكست یافته ای. در نظرها كوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود. 📚 بحارالانوار، جلد 11، صفحه 114 اوخواهدآمد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• {🌹اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج🌹} ❤️اَللّهمَّ اجعَل عَواقِبَ اُمورِنا خَیراً❤️ به گروه یاوران ومحبین حضرت ولیعصرعج بپیوندید. 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1967587596C5cd3e7c975 لطفابه دوستانتان معرفی کنیدمتشکر
48.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫ مهسا امینی ۲ در باغ شازده ماهان کرمان /جزئیات نزاع دسته جمعی برنامه کامل به درخواست دوستان ⚫ @Ma_piroozim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫ خروج حامد اسماعیلیون از منشور گسستگی/استفراخوان دربی/کاسبی اشکان خطیبی برنامه کامل @Ma_piroozim
ایران هر کشوری را بخواهد میزند - @mrtahlilgar.mp3
10.62M
🔗 مهم ! ژنرال مکنزی ایران زیرساخت های هر کشوری را بخواهد کاملا نابود میکند 🎙 صحبت های ژنرال مکنزی فرمانده سابق سنتکام در یک نشست تخصصی درباره ایران بازتاب قابل ملاحضه ای داشته است. او در بخشی از صحبت های خود تاکید میکند که ایران به نقطه ای رسیده که اگر اراده کند زیر ساخت های هر کشوری را می تواند به طور کلی نابود کند... @Ma_piroozim
46.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗 مهم ! ژنرال مکنزی ایران زیرساخت های هر کشوری را بخواهد کاملا نابود میکند 🎥 صحبت های ژنرال مکنزی فرمانده سابق سنتکام در یک نشست تخصصی درباره ایران بازتاب قابل ملاحضه ای داشته است. او در بخشی از صحبت های خود تاکید میکند که ایران به نقطه ای رسیده که اگر اراده کند زیر ساخت های هر کشوری را می تواند به طور کلی نابود کند... @Ma_piroozim
هدایت شده از کشکول آیه و حدیث
‌‌‌ اگر که نبود آیا احساس کمبودی داشتیم؟ و حالا که هست چه نسبتی با آن داریم؟ آیا برای رسیدن به خواسته های رنگارنگمان سراغ قرآن میرویم؟ و اوست که بدهکار خواسته های مااست؟ و یا باید برای ارتباط با آن آن طور که او نشان میدهد و آنطور که او از ما میخواهد سراغ این نسخه ی الهی رفت؟ این درمان نامه ی الهی نسخه ی شفابخش عالَم است مگر نفرمود: نُنزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه به قول آیت الله العظمی بهجت فرمودند: خود را مریض نمیدانیم وگرنه درمان آسان است! انگار که زمانه ی ما و نسبتهایِ ما کلام الله را هم برای ما به حجاب برده! و اگر این کلام که حقیقی ترین و اصیلترین کلام است، در نسبتهای خود ساخته ی ما گم شود ما هم گم میشویم و باز هم گم میشویم و... و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم... ‌‌‌‌@tafakkor_qurani @soha_sima ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @grat1401
هدایت شده از کشکول آیه و حدیث
14020206.mp3
16.3M
✅درس اخلاق آیت الله توکل 📝 مورخ ۱۴۰۲/۰۲/۰۶ 🔶موضوع: «قیامت» 1️⃣مقامات اهل‌بیت علیهم‌السلام 2️⃣ اوخواهدآمد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• {🌹اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج🌹} ❤️اَللّهمَّ اجعَل عَواقِبَ اُمورِنا خَیراً❤️ به گروه یاوران ومحبین حضرت ولیعصرعج بپیوندید. 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1967587596C5cd3e7c975 لطفابه دوستانتان معرفی کنیدمتشکر
👆شادی صهیونیستها از شهادت شهید شهرکی و همسرشون بعد نگید چرا شاد میشید از مرگ این وحشی های صهیونیست. ″أخٌ‌في‌الله″ 🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷 🌍 eitaa.com/ebratha_ir  ایتا 🌍 splus.ir/ebratha.org  سروش
34.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 آماده سازی سیمرغ و تسلیحات جدید همزمان با صحبت های مهم وزیر دفاع 🔹 موشکهای ضد زره ایرانی کابوس جدید ناتو در روسیه 🔹 اعتراف موساد به استفاده از آذربایجان به عنوان مرکز جاسوسی علیه ایران @Ma_piroozim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اولین تصاویر از محاکمه ناجوانمردان 🔹 گفتگوی ویژه با عاملان قتل شهید حمید رضا الداغی، جوان خوش غیرت سبزواری که به دست چند اوباش به شهادت رسید ☫پ ن: خبر این از جان گذشتگی انطور که باید در چشم شعار دهندگان زن زندگی ازادی نرفت. خواستم بگم حتی ای دختر خانوم های کم حجاب و بیحجاب اگه تو خیابون یکی دستتون رو گرفت که بزور ببرتتون، باز یک مذهبی و انقلابی هست که به فریاد شما میرسه. هم فکرات میگن چ اشکالی داره این بحثی دو طرفه هست. سربسته گفتم. اگه از این ادما دارید رو کنید‌ 🌱🍎🌱🍐🌱🍊🌱🍏🌱 💠💠 و پدر ومادران شهدا و..... کانال 👇👇👇👇 @kashkooleayevahadis 🌿🍀🌿🌿🌿🌿🍀🌿 👇👇👇 👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 https://eitaa.com/joinchat/229900502Cd65c126daa 👆👆👆👆👆
واقعیت ماجرای شاسی‌بلندها و ارتباطشان با استیضاح وزیر صمت در ابتدای تابستان ۱۴۰۰ یعنی تنها چند هفته بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری و در زمانی‌که هنوز دولت جدید مستقر نشده بود معاون اجرایی وقت مجلس پیشنهاد تفاهمی را با خودروسازی بهمن‌موتور مطرح کرد تا خودروهای فیدیلیتی و دیگنیتی به‌صورت خرید لیزینگی به نمایندگان و کارمندان مجلس فروخته شود. این تفاهم‌نامه در تابستان ۱۴۰۰ درحال پیگیری و بنا بود روند اجرایی آن از ابتدای پاییز شروع شود. تفاوت قیمت این خودروها با بازار حدود ۳۰۰ میلیون بوده است. اما با اطلاع برخی نمایندگان از چنین ماجرایی، اعتراضات به این اقدام شروع شد و با ورود رئیس مجلس، هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان و دیگر نهادهای نظارتی روند این تفاهم متوقف شد. پس از توقف این ماجرا از سوی مدیریت مجلس، روندی در خارج از مجلس برای ادامۀ این ماجرا شکل‌ گرفته و از اینجا به بعد طرف حساب شرکت خودروساز یک شرکت واسط است که در مستندات منتشرشده از سوی علیرضابیگی نیز این مسئله قابل تشخیص است. برخی از نمایندگان مجلس در پاسخ به این سوال که آیا نمایندگانی بالاخره این خودروها را دریافت کردند یا نه، گفتند: تا جایی که ما می‌دانیم کسی از نماینده‌ها این خودروها را نگرفته اما کاش اسامیِ لیست ادعایی منتشر می‌شد. هرچند این تفاهم به سرانجام نرسید و برخورد اول را خود رئیس مجلس با عزل معاون اجرایی وقت انجام داده اما برخورد با اصل پیگیری این رانت و شکل‌گیری چنین امتیازات خاصی حتما باید از سوی نهادهای نظارتی پیگیری شود./ فارس 🖲اخبار را در ببینید↙️ eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
⭕️ معافیت سربازان دارای ۳ فرزند و بیشتر معاونت نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح: 🔹برابر موافقت مقام معظم رهبری کلیه مشمولان وظیفه غایب و غیر غایب و کارکنان وظیفه در حال خدمت که دارای ۴ فرزند و بالاتر هستند و همچنین مشمولان وظیفه غایب و غیر غایب و کارکنان وظیفه در حال خدمت، با حداقل ۴۰ سال سن تمام، که دارای ۳ فرزند می باشند از انجام خدمت دوره ضرورت سربازی معاف می‌گردند. 🔹صدور کارت معافیت برای مشمولان غایب و غیر غایب واجد شرایط این مصوبه، پس از طی آموزش‌های مقدماتی و تکمیلی بسیج امکان‌پذیر خواهد بود. 🔹مدت کسر خدمت کارکنان وظیفه در حین خدمت که قبلاً به ازای هر فرزند ۳ ماه بوده است به ترتیب برای فرزند اول ۳ ماه، فرزند دوم ۴ ماه و برای فرزند سوم به ۵ ماه افزایش یافته است. 🖲اخبار را در ببینید↙️ eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرمانده نظامی سعودی: ایران دوست عزیز ماست 🔸حسن زرنگار کاردار سفارت ایران در عربستان سعودی هنگام ورود به پایگاه ملک عبدالله در جده با استقبال گرم سرلشکر احمد الدبیس فرمانده نظامی منطقه الغربیه روبروشد. 🔸سرلشکر احمد الدبیس با استقبال از اتباع ایرانی که از سودان به جده آمده بودند، خطاب به حسن زرنگار کاردار سفارت ایران در عربستان گفت: ایران دوست عزیز ماست و تمام این توجه واهتمام بنا به دستور و فرمان پادشاه صورت می گیرد. 🔹بامداد امروز یکشنبه 65 ایرانی با همکاری عربستان سعودی از سودان به جده منتقل شدند. 🖲اخبار را در ببینید↙️ eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
✨﷽✨ 🌼پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود . تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را ادا کنم، اما پدر و مادرم مخالفت کردند. ✍خلاصه اینکه با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم. احساس غریبی می کردم. درِ هر مغازه و کافه و رستوران و کارگاهی را می زدم و می گفتم:« کارگر نمی خواهید؟» و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند. به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت:« اسمت چیه؟» گفتم:« قاسم» گفت:«چند سالته؟» گفتم:« سیزده سال» گفت:« مگه درس نمی خونی!؟» گفتم:« ول کردم.» گفت:« چرا؟!» گفتم:« پدرم قرض دارد.» وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد. منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود. گفتم:« آقا، تو رو خدا به من کار بدید.» اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت:« می تونی آجر بیاری؟» گفتم:« بله.» گفت:« روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی.» خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام. به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم. جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت:« این هم مزد این هفته ات.» حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کردم، همه خستگی از تنم بیرون رفت. اولین بار بود که موز می خوردم. شب در خانه عبدالله تخم مرغ گوجه درست کردیم و خوردیم. عبدالله معتقد بود من نمی توانم این کار را ادامه بدهم، باید دنبال کار دیگری باشم. پولهایم را شمردم.، تا نهصد تومان هنوز خیلی فاصله داشت. یاد مادر و خواهر و برادرانم افتادم. سرم را زیر لحاف کردم و گریه کردم و با حالت گریه به خواب رفتم. صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم. از دوران کودکی نماز می خواندم. نمازم را که خواندم به یاد امامزاده سیدِ خوشنام، پیر خوشنام در روستا افتادم. ازش طلب کردم و نذر کردم اگر کار خوبی پیدا کردم یک کله قند داخل امامزاده بگذارم. صبح به اتفاق تاجعلی و عبدالله راه افتادیم. به هر مغازه، کافه، کبابی و هر درِ بازی که می رسیدیم سرک می کشیدیم و می گفتیم: «آقا، کارگر نمی خوای؟» همه یک نگاهی به جثه ضعیف ما می کردند و می گفتند:« نه.» تا اینکه یک کبابی گفت که یک نفرتان را می خواهم با روزی چهار تومان. تاجعلی رفت و من ماندم. جدا شدنم از او در این شهر سخت بود. هر دو مثل طفلان مسلم به هم نگاه می کردیم، گریه ام گرفته بود. عبدالله دستم را کشید و من هم راه افتادم، تا آخر خیابان به پشت سرم نگاه می کردم. حالا سه روز بود که از صبح تا شب به هر درِ بازی سر می زدم. رسیدیم داخل یک خیابان که تعدادی هتل و مسافرخانه در آن بود. به آخر خیابان رسیدیم و از پله های ساختمانی بالا رفتم. مردی پشت میز نشسته بود و پول می شمرد. محو تماشای پولها شده بودم و شامه ام مست از بوی غذا. آن مرد با قدری تندی گفت:« چکار داری؟!» با صدای زار گفتم:« آقا، کارگر نمی خوای؟» آن قدر زار بودم که خودم هم گریه ام گرفت. چهره مرد عوض شد و گفت:« بیا بالا.» بعد یکی را صدا زد و گفت:« یک پرس غذا بیار.» چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آوردند. اولین بار بود که آن خورشت را می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلوخورشت سبزی می گویند. به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم:« نه، ببخشید، من سیرم.» آن شخص که بعداً فهمیدم نامش حاج محمد است، با محبت خاصی گفت:« پسرم، بخور.» غذا را تا ته خوردم. حاج محمد گفت:« از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.» برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد. پس از پنج ماه کار کردن شبی آهسته پولهایم را شمردم. سرجمع هزار و دویست و پنجاه تومان شد. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، هزار تومان برای پدرم پول فرستادم تا قرضش را ادا کند. 📚برگرفته از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» خاطرات خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی ‌‌‌‌✅ ازکانال استاد دانشمند ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ 🌱🍎🌱🍐🌱🍊🌱🍏🌱 💠💠 و پدر ومادران شهدا و..... کانال 👇👇👇👇 @kashkooleayevahadis 🌿🍀🌿🌿🌿🌿🍀🌿 👇👇👇 👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 https://eitaa.com/joinchat/229900502Cd65c126daa 👆👆👆👆👆