📚 #داستان٩٢٢
🌹سلام بر ابراهیم🌹
#پارت11
#کشتي
راویان: #برادران_شهيد
هنوز مدتی از حضور ابراهيم در ورزش باســتانی نگذشته بود که به توصيهی
دوستان و شخص حاج حسن، #به_سراغ_کشتی_رفت.
او در باشگاه ابومسلم در اطراف ميدان خراسان ثبت نام کرد. او کار خود را
با وزن 53 کيلو آغاز کرد.
آقايان گودرزی و محمدی مربيان خوب ابراهيم در آن دوران بودند.
آقای محمدی، ابراهيم را به خاطر اخلاق و رفتارش خيلی دوســت داشــت.
آقای
گودرزی خيلی خوب فنون کشتی را به ابراهيم میآموخت.
هميشــه ميگفت:
اين پســر خيلی آرومه،
اما تو کشتی وقتی زير ميگيره، چون قد بلند و دستای کشيده و قوی داره مثل پلنگ حمله ميکنه!
او تا امتياز نگيره ول کن نيست.
براي همين اسم ابراهيم را گذاشته بود #پلنگ_خفته!
بارها ميگفت:
يه روز،
اين پسر رو تو مسابقات جهاني ميبينيد،
مطمئن باشيد!
سالهاي اول دهه 50 در مســابقات قهرمانی نوجوانان تهران شرکت کرد.
ابراهيم همه حريفان را با اقتدار شکســت داد.
او در حالي که 15 ســال بيشتر نداشت برای مسابقات کشوری انتخاب شد.
مسابقات در روزهای اول آبان برگزار ميشد ولی ابراهيم در اين مسابقات شرکت نکرد!
مربیها خيلی از دست او ناراحت شدند.
بعدها فهميديم مسابقات در حضور وليعهد برگزار ميشد و جوايز هم توسط او اهداء شده.
برای همين ابراهيم در مسابقات شرکت نکرده بود.
ســال بعد ابراهيم در مسابقات قهرمانی آموزشگاهها شرکت کرد و قهرمان شد.
همان سال در وزن 62 کيلو در قهرمانی باشگاههای تهران شرکت کرد.
در ســال بعد از آن در مسابقات قهرمانی آموزشــگاهها وقتی ديد دوست صميمی خودش در وزن او، يعنی 68 کيلو شــرکت کرده، ابراهيم يک وزن
بالاتر رفت و در 74 کيلو شرکت کرد.
در آن ســال درخشش ابراهيم خيره کننده بود و جوان 18 ساله، قهرمان 74
کيلو در آموزشگاهها شد.
تبحر خاص ابراهيم در فن لنگ و استفاده به موقع و صحيح از دستان قوی و بلند خود باعث شده بود که به کشتیگيری تمام عيار تبديل شود.
٭٭٭
#سلام_بر_ابراهیم
🌷🌷🌷🌷🌷
#بیادعلیرضاوبابا
از
#کانال_رمانهای_زیبای_مذهبی
🌸🌺🍃🌸🌺🍃🌸🌺🍃🌸🌺
#کانال_کشکول👇👇👇
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
💐 @kashkoolesalavat
#صلوات_نثار
#شهید_ابراهیم_هادی
ودیگر شهدای جاویدالاثر
وپدران ومادرانشون