eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
235 دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
25.1هزار ویدیو
199 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 📚 ٨۵١ 🍃🌹 سلام بر ابراهیم 🌹🍃 🍃 🍃 "واليبال تک نفره" راوی: 💠بازوان قوی ابراهيم از همان اوايل دبيرســتان نشــان داد که در بســياری از ورزش‌ها قهرمان اســت. در زنگ‌های ورزش هميشــه مشــغول واليبال بود. هيچکس از بچه ها حريف او نمی‌شد. يک‌بار تک نفره در مقابل يک تيم شش نفره بازی کرد! فقط اجازه داشت که سه ضربه به توپ بزند. همه‌ی ما از جمله معلم ورزش، شــاهد بوديم که چطور پيروز شد. از آن روز به بعد ابراهيم واليبال را بيشتر تک نفره بازی می‌کرد. بيشتر روزهای تعطيل، پشت آتش‌نشانی خيابان هفده شهريور بازی می‌کرديم. خيلی از مدعی‌ها، حريف ابراهيم نمی‌شدند. اما بهترين خاطره‌ی واليبال ابراهيم بر می‌گردد به دوران جنگ و شهر گيلانغرب. در آنجــا يک زمين واليبال بود که بچه‌های رزمنــده در آن بازی می‌کردند. يک روز چند دســتگاه مينی‌بوس برای بازديــد از مناطق جنگی به گيلانغرب آمدند که مســئول آن‌ها آقای داودی رئيس ســازمان تربيت‌بدنی بود. آقای داودی در دبيرستان، معلم ورزش ابراهيم بود و او را کامل می‌شناخت. ايشان مقداری وسایل ورزشی به ابراهيم داد و گفت: هر طور صلاح می‌دانيد مصرف کنيد. بعد گفت: دوســتان ما از همه‌ی رشته‌های ورزشی هستند و برای بازديد آمده‌اند‌. 🍃ابراهيم کمی برای ورزشــکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شــهر را به آن‌ها نشان داد، تا اينکه به زمين واليبال رسيديم. آقــای داودی گفت: چند تــا از بچه‌هاي هيئت واليبال تهران با ما هســتند. نظرت برای برگزاری یک مسابقه چيه؟ ســاعت ســه عصر مسابقه شروع شــد. پنج نفر که سه نفرشــان واليباليست حرفــه‌ای بودند يک طــرف بودند، ابراهيم به تنهائــی در طرف مقابل. تعداد زيادی هم تماشاگر بودند. ابراهيم طبق روال قبلی، با پای برهنه و پاچه‌های بالازده و زير پيراهنی، مقابل آن‌ها قرار گرفت. به قدری هم خوب بازی کرد که کمتر کسی باور می‌کرد.! بازی آن‌ها يک نيمه بيشتر نداشت و با اختلاف ده امتياز به نفع ابراهيم تمام شد. بعد هم بچه‌های ورزشکار با ابراهيم عکس گرفتند. آن‌ها باورشان نمی‌شــد که يک رزمنده‌ی ساده، مثل حرفه‌ای‌ترين ورزشکارها بازی كند.! 📿يک‌بــار هم در پادگان دوكوهــه، برای رزمنده‌ها، از واليبــال ابراهيم تعريف كردم. يكي از بچه ها رفت و توپ واليبال آورد. بعد هم دو تا تيم تشــكيل داد و ابراهيم را هم صدا كرد. او ابتدا زير بار نمی‌رفت و بازی نمی‌كرد، اما وقتی اصرار كرديم گفت: پس همه‌ی شما يک‌طرف، من هم تكی بازی می‌كنم! بعــد از بازی، چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حــالا اينقدر نخنديده بوديم...! ابراهيم هر ضربه‌ای كه می‌زد، چند نفر به سمت توپ می‌رفتند و به هم برخورد می‌كردند و روی زمين می‌افتادند! ابراهيم در پايان، با اختلاف زيادی بازی را برد. 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ادامه دارد ... . . از 🌸🌺🍃🌸🌺🍃🌸🌺🍃🌸🌺 👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat ودیگر شهدای جاویدالاثر وپدران ومادرانشون