🌱🌿☘🍀🌳🍃🌴
#داستان_سیزدهم
#زود_قضاوت_نکنیم
📚 #داستان_کوتاه
انسان سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچ کسی ریالی کمک نمی کرد. فرزندی هم نداشت و تنها با همسرش زندگی می کرد. در عوض قصابی در آن شهر به نیازمندان گوشت رایگان میداد. روز به روز نفرت مردم از این شخص سرمایه دار بیشتر میشد. مردم هر چه او را نصیحت می کردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی در جواب می گفت: نیاز شما ربطی به من نداره بروید از قصاب بگیرید.
تا اینکه او مریض شد، احدی به عیادت او نرفت. این شخص در نهایت تنهایی جان داد؛ هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه ی او برود، همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد. دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد! او گفت کسی که پول گوشت را میداد دیروز از دنیا رفت...!
🍃زود قضاوت نکنیم🍃
#کشکول_داستانای_خوبان_روزگار
https://t.me/+Qzb98iEMhfFjZmZk
با سلام
شما ودیگر عزیزانتان به کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#در_ایتا
دعوتید
@dastanayekhobanerozegar
🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🍀