#داستان٢٣٢
📚 #داستان_کوتاه
مرد ثروتمندی گلهای گوسفند داشت،
شبها شیر گوسفندان را میدوشید و در آن آب میریخت و میفروخت.
روزی چوپان گله به او گفت:
ای مرد،
در کارت خیانت نکن که آخر و عاقبت خوشی ندارد.
اما آن مرد به حرف چوپان توجه نکرد،
یک روز که گوسفندانش در کنار رودخانه مشغول چرا بودند،
ناگهان باران تندی درگرفت و سیلی بزرگ روان شد و همه گوسفندان را باخود برد.
مرد ثروتمند گریه و زاری کرد و بر سر و روی خود زد که :
#خدایا،
من چه گناهی کردهام که این بلا بر سرم آمد؟
چوپان گفت:
ای مرد،
آن آبها که در شیر میریختی اندک اندک جمع شد و گوسفندانت را برد.
آری،
سزای کسی که کم فروش و گران فروشی میکند،
همین است...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار 👇👇
@dastanayekhobanerozegar
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
#نثار_مردان_و_زنان
#با_اخلاق_اسلامی #صلوات
📚 #داستان١١٧۶
📚 #داستان_کوتاه😂
جوانی وارد سوپر مارکت شد ومشغول خرید بود که متوجه کسی شد که سایه به سایه تعقیبش میکنه
رو برگرداند
زن مسنی را دید که زل زده وی را نگاه می کرد جوان پرسید:
مادر چیزی شده که مرا اینطور دنبال میکنی خانم با اشک گفت:
تو شبیه پسر مرحومم هستی وقتی مرا مادر صدا زدی خاطرات پسرم را تجدید کردی جوان گفت:
خانم این روزگاراست وسنت حیات، یکی میره یکی میاد شما هم خودتو ناراحت نکن.
زنه در حال رفتن بود که از جوان درخواست کرد دوباره وی را مادر صدا کند. جوان صدا زد مادر مادر و با صدای بلند صدا زد مادر .
زن رو برگرداند وخدا حافظی کرد ورفت جوان خرید را تمام کرد و رفت صندوق حساب کند صندوق دار گفت:
280هزار تومان جوان گفت :
اشتباه نمی کنی صندوقدار گفت:
30هزار تومان حساب شما و250هزار تومان حساب مادرتان که گفت پسرم حساب میکند
جوان از آن به بعد حتی مادرش را خاله صدا میزند😐😂😂
🌸🌸🌸🌸
💠 #میلادامام_علی_ع_مبارک
#روز_پدر
#روز_مرد
💠💠 #بیادعلیرضاوباباوآباءواجدادمون
کانال
#کشکول_آیات_قرآنی_واحادیث
#اهل_بیت_علیهم_السلام
👇👇👇👇
@kashkooleayevahadis
#صلوات_نثار_اهل_بیت_ع
🌿🍀🌿🌿🌿🌿🍀🌿
#کانال_کشکول👇👇👇
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
👇👇👇
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
https://eitaa.com/joinchat/229900502Cd65c126daa
👆👆👆👆👆
#گروه_دوستان_یاحسین_ع_گو
📘#داستان_کوتاه
کودکی وارد آرایشگاه شد، مرد آرایشگر در گوش مشتری خود گفت :
این احمق ترین کودک جهان است
الان برایت ثابت می کنم
سپس مرد ارایشگر اسکناس یک دلاری در یک دست و در دست دیگر یک سکه ۲۵ سنتی گذاشت، و به کودک گفت کدام را میخواهی
کودک سکه ۲۵ سنتی را برداشت و خارج شد ، مشتری پس از خروج از آرایشگاه پسر را دید و از او پرسید :
چرا هر بار سکه ۲۵ سنتی را برمیداری؟!
پسر پاسخ داد : چون اگر یک دلاری را بردارم بازی تمام میشود
👳 @mollanasreddin 👳
📚 #داستان_کوتاه
👈 من قوی ترم یا تو
🌴روزی پدری دست خود را روی شانه پسر خود گذاشت و گفت: من قویترم یا تو. پسر گفت: من. پدر جا خورده و دوباره پرسید: من قویترم یا تو. پسر گفت: من پدر.
🌴بغض کرد ودوباره پرسید: من قویترم یا تو. پسر گفت: من. پدر ازجابلند شد چند قدم با ناراحتی و اشک از پسرش دور شد و دوباره پرسید: من قویترم یا تو. پسر گفت: تو …
🌴پدر گفت: چون من ناراحت شدم گفتی من قویترم؟ پسر گفت: نه آن سه باری که گفتم من از تو قویترم چون دستت روی شانه ام بود پشتم به کوهی مثل تو گرم بود اما وقتی دستت را برداشتی دیدم بی تو چیزی نیستم...
💠💠 #بیادشهیدعلیرضاوباباوآباءواجدادمون
و پدر ومادران شهدا و.....
کانال
#کشکول_آیات_قرآنی_واحادیث
#اهل_بیت_علیهم_السلام
👇👇👇👇
@kashkooleayevahadis
#صلوات_نثار_اهل_بیت_ع
🌿🍀🌿🌿🌿🌿🍀🌿
#کانال_کشکول👇👇👇
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
👇👇👇
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
https://eitaa.com/joinchat/229900502Cd65c126daa
👆👆👆👆👆
#گروه_دوستان_یاحسین_ع_گو
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#عاشقانه_های_شهدا
#داستان_کوتاه
#سه_برادر
سہ برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونہ
با هم سر کار مے رفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے،
آخر هم جبهہ و #شـهــادت...
#ابراهیم شهید شد
#حبیب مفقودالاثر شد و پس از نه سال تکه ای از استخونهاشو به همراه پلاکش برای خانواده اش آوردند...
#عبدالله هم مفقود الاثر شد
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهشان_پر_رهرو
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
#داستان_کوتاه
امام موسی بن جعفر(ع) از طریق پدرانشان از پیامبر (ص) چنین روایت کردهاند:
خدا در روز قیامت بنده ای از بندگانش را بدین گونه سرزنش می کند که بنده من! چرا هنگامی که من بیمار شدم به عیادتم نیامدی! آن بنده پاسخ میدهد : پروردگارا تو منزهی از دردمندی و بیماری، تو پروردگار بندگان هستی و هرگز دردمند و بیمار نمیشوی! خدا میفرماید: هنگامی که برادر مومن تو بیمار شد از عیادت نکردی. به عزت و جلالم سوگند اگر از وی عیادت کرده بودی، مرا نزدش می یافتی. سپس من تامین نیازهای تو را برعهده میگرفتم و آنها را برآورده می ساختم و این برای کرامت بنده مومن من است و من رحمان و رحیم هستم.
✳️ @Akhlagh_Et
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
📕#داستان_کوتاه
جوانی به حکیمی گفت:
«وقتی همسرم را انتخاب کردم،
در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است ...
وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند ...
وقتی ازدواج کردیم، خیلیها را از او زیباتر یافتم ...
چند سالی را که با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زنها از همسرم بهتراند.»
حکیم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلختر و ناگوارتر چیست؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت:
«اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی،
احساس خواهی کرد که سگهای ولگرد محله شما از آنها زیباترند.!!»
جوان با تعجب پرسید:
«چرا چنین سخنی میگویی؟!!»
حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست ...
مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمعکار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند، آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.»
📚 #کشکول_داستاندونی..... ( صلوات )
https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
#داستان_کوتاه
مردی کنار بيراهه ای ايستاده بود.
ابليس را ديد که با انواع طنابها به دوش در گذر است. کنجکاو شد و پرسيد: اي ابليس، اين طنابها براي چيست؟
جواب داد:
براي اسارت آدميزاد. طنابهاي نازک براي افراد ضعيف النفس و سست ايمان، طناب هاي محکمتر هم براي آناني که دير وسوسه مي شوند.
سپس از کيسه اي طناب هاي پاره شده را بيرون ريخت و گفت:
اينها را هم انسان هاي با ايمان که راضي به رضاي خدايند و اعتماد به نفس داشتند، پاره کرده اند و اسارت را نپذيرفتند.
مرد گفت: طناب من کدام است ؟
ابليس گفت:
اگر کمکم کني که اين ريسمان هاي پاره را گره زنم، خطاي تو را به حساب ديگران مي گذارم.
مرد قبول کرد.
ابليس خنده کنان گفت:
عجب، پس با اين ريسمان هاي پاره هم مي شود انسان هايي چون تو را به بندگي گرفت!
📚 #کشکول_داستاندونی..... ( صلوات )
https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342
🌸💚🌸💙🌸
کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
📚 #داستان_کوتاه
روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی
بود ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش
فرو رفت از شدت درد فریادی زد
سوزن را چند متر دور تر پرت کرد.
مردی حکیم که از آن مسیر عبور می کرد
ماجرا را دید سوزن را آورد به کفاش
تحویل داد و شعری را زمزمه کرد
درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن آنگه که خارش خوری.
این سوزن منبع در آمد توست این
همه فایده حاصل کردی یک روز که
از آن دردی برایت آمد آن را دور می اندازی!
درس اخلاقی اینکه اگر از کسی یا
وسیله ای رنجشی آمد بیاد آوریم
خوبی های که از جانب آن شخص
یا فوایدی که از آن حیوان وسیله
یا درخت در طول ایام به ما رسیده,
آن وقت تحمل ان رنجش آسان تر می شود...
❥↬ #کوپولک_جون😍😘
🇮🇷 #صلوات_یادت_نره🇮🇷
😊 #کشکول_طنازی (صلواتی )
😂😊😊😂
https://eitaa.com/kashkoole_tanazy
.کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#شماودوستانتونهم_دعوتید👆👆👆
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
#داستان_کوتاه
🔹 پسری مادرش را بعد از درگذشت پدرش، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت میکرد.
یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند.
از مادرش پرسید: مادر چه می خواهی برایت انجام دهم؟
مادر گفت: از تو میخواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و در یخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابیدم.
فرزند با تعجب گفت: داری جان میدهی و از من این ها را درخواست میکنی و قبلا به من گلایه نکردی؟!
مادر پاسخ داد: بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم و عادت کردم
ولی میترسم وقتی فرزندانت در پیری تو را به اینجا می آورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی...
.
📝از آنچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان_آموزنده🎐
📚 برای #تعجیل_در_فرج_و
سلامتی
#حضرت_ولی_عصر_عج_الله
دعا و صلوات #یادمون_نره
💐💐💐
📚 #کشکول_داستاندونی..... ( صلوات )
https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342
🌸💚🌸💙🌸
کانال
#کشکول_صلوات_برمحمدوآلمحمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
#داستان_کوتاه
🔹 بزرگی میگفت:
خشم ۳ حرف داره. عشق هم همینطور.
گریه ۴ حرف داره. خنده هم همینطور.
دروغ ۴ حرف داره. راست هم همینطور.
منفی ۴ حرف داره. مثبت هم همینطور.
دشمنی ۵ حرف داره. دوستی هم همینطور.
ناکامی ۶ حرف داره. پیروزی هم همینطور.
🚨 زندگی دو طرفهست،
طرف درست رو انتخاب کن...
🌸🍃
هدایت شده از کشکول آیه و حدیث
19.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستان_کوتاه
امام عصر عجل الله و شخص بودایی
🌼 امام عصر عجل الله بر تمام عالَم اشراف کامل دارد ، اما شکل گیری ظهور در دست ما منتظران و شیعیان است .
‼️کدامین شیعه همچون این شخص بودایی با اعتقاد امام زمانش را صدا زده ؟
❌❌ این همه دعای ندبه میخوانیم ، آیا به غربت و تنهایی حضرت اعتقاد داریم ؟
استاد بندانی نیشابوری
@sadatmahdvi